اعتصاب دو روزه سراسری معلمان مبارز در روزهای ۲۲ و ۲۳ مهر که از درجه سازمانیافتگی نسبتا خوبی برخوردار بود، با موفقیت برگزار شد. “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران” که دستکم ۳۲ تشکل صنفی معلمان در آن عضویت دارند، با فراخوانی که ۱۸ مهر انتشار داد، از فرهنگیان دعوت بعمل آورد در اعتراض به گرانی و تورم و کاهش قدرت خرید مردم، از رفتن به کلاسهای درس خودداری و در دفتر مدارس تحصن کنند. “شورای هماهنگی” خطاب به معلمان، دانشآموزان و والدین و عموم مردم ایران، ضمن بیان شمهای از وضعیت معیشتی معلمان و آموزشوپرورش و بیتوجهی دولت به خواستهای معلمان، بار دیگر دلایل اعتراض و اعتصاب و خواستهای معلمان را مطرح کرد وخواستار رسیدگی به آن شد.
معلمان زحمتکش تاکنون بارها و بارها از روشهای مختلفی مانند نامهنگاری، تجمعات صنفی، ملاقاتهای حضوری و گفتگو با این یا آن مقام دولتی از جمله وزیر آموزشوپرورش استفاده نموده و خواستار رسیدگی به خواست های خود شده بودند.اما جزسرگردانی و وعده توخالی، هیچکس، هیچچیز به معلمان نداد. نه وزیر، نه کل کابینه و حاکمیت، حتا یک گام مثبت در راهحل معضلات معلمان و خواستهایشان برنداشتند. تجارب چندین و چند ساله مبارزات معلمان، روشهای مبارزاتی موثرتری را پیشروی آنها قرار داده است. تمام شیوهها و نحوه برخورد دستگاه آموزشوپرورش و کابینه روحانی و کل حاکمیت با معلمان و عموم فرهنگیان نشان داده است که اقدامات و اعتراضات پراکنده به جائی نمی رسند و راهی جز اتحاد و اعتصاب در مقیاس سراسری، استمرار و گسترش آن وجود ندارد. “شورای هماهنگی” اگرچه در فراخوان خود از واژه “تحصن” استفاده کرده بود، اما اعتراض یکپارچه معلمان در روزهای ۲۲ و ۲۳ مهر، در واقع یک اعتصاب سراسری نمونه و موفقی بود که در آن معلمان در دهها شهر و استان از رفتن به کلاسهای درس خودداری کردند.
رسانههای خبری دولتی انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده است، بیاعتنا به اعتراض بزرگ معلمان، به اتفاق، از اعلام خبر اعتصاب سراسری معلمان خودداری و سعی کردند آن را از ریشه انکار کنند. خبرگزاری فارس حتا ادعا کرد تصاویر مربوط به تحصن معلمان در مدارس، ساختگی و “فتوشاپ” است! استقبال از اعتصاب سراسری اما چنان وسیع و گسترده بود، که رژیم نمیتوانست آن را در گودال سکوت و بیاعتنایی مدفون سازد. پس، دستگاه سرکوب و امنیتی خود را به سراغ اعتصابکنندگان فرستاد. محمدرضا رمضانزاده، دبیر انجمن صنفی معلمان خراسان شمالی که ریاست دورهای “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران” را نیز برعهده دارد، روز بیست و دوم مهر در راه بازگشت به منزل بازداشت شد. نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، اکانت وی را در اختیار خود گرفته و مدیریت گروه تلگرامی معلمان را بدست گرفتند. مزدوران حکومتی تلاش زیادی بکار بردند تا با خرابکاری، ایجاد تردید و دودلی و نفاقافکنی در میان معلمان، مسیر اعتصاب را منحرف و آن را درهم بشکنند. این مزدوران همچنین تلاش کردند، از طریق شناسایی فعالان جنبش اعتراضی معلمان، آنها را تحت تعقیب و پیگرد وآزار قرار دهند. دستگاه اطلاعاتی رژیم اگرچه در آغاز توانست نوعی اخلال و سردرگمی در میان اعضاء گروه تلگرامی معلمان ایجاد کند، اما “شورای هماهنگی” توانست با اطلاعرسانی نسبتا بموقع از خرابکاری بیشتر اطلاعاتیها جلوگیری بعمل آورد.
بهرغم تمام این خرابکاریها، بهرغم آنکه تعداد زیادی از فعالان تشکلهای مستقل معلمان در شهرهای مختلف به مراکزامنیتی احضار شدند و بهرغم آنکه برخی از مدیران مدارس در همسویی با حراست و اطلاعات، فضای ترس و وحشت در مدارس ایجاد کردند، اما معلمان مبارز روز بیست و سوم مهر در ابعاد وسیعتری به اعتصاب پیوستند. “شورای هماهنگی” نیز هشدار داد چنانچه روند احضارها و بازداشت فعالان جنبش اعتراضی معلمان متوقف نشود، “شورا” وارد اعتصاب سراسری گستردهتری خواهد شد. دستگاه امنیتی رژیم بهرغم تمام تلاشهای مذبوحانه و سرکوبگرانهاش نتوانست اتحاد معلمان را درهم بشکند، جلو اعتصاب را بگیرد و یا آن را به کجراه بَرَد.
اعتصاب سراسری و موفقیتآمیز معلمان، یک برش قطعی از رویکردهای گذشته معطوف به ملاقاتها و گفتگوهای فرسایشی و بینتیجه با مقامات دولتی و گام بسیار مهم و برجستهای است در سمتگیری مبارزات معلمان از اشکال بیاثر یا کماثر، به اشکال موثرتر مبارزه. این اعتصاب نه فقط از این زاویه که توانست شمار زیادی از معلمان در دهها شهر و استان کشور را با خود همراه سازد و صحنه پرشوری از اتحاد و همبستگی مبارزاتی معلمان را به نمایش بگذارد، اعتصابِ در نوعِ خود موفقی به حساب میآید، بلکه بویژه از جنبه نقش و حضور چشمگیر و برجسته زنان نیز گامی فراتر از اعتراضات قبلی معلمان برداشت. معلمان زن، شجاع و بیباک، همهجا در صف مقدم اعتصاب بودند.
نکته بسیار مهم دیگر این اعتصاب، حمایتهاییست که از آن بعمل آمد. سندیکای کارگران شرکتواحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران کشتوصنعت نیشکر هفتتپه، گروه اتحاد بازنشستگان، کانون نویسندگان ایران، جمعی از کارکنان مخابرات و ارتباطات، چندین انجمن حمایت از کودکان و برخی دیگر از تشکلها با صدور اطلاعیههایی از اعتصاب سراسری معلمان و مطالبات آنها حمایت کردند. دانشجویان نیز در برخی از دانشگاهها بابرپایی تجمعات اعتراضی، حمل پلاکارد و سردادن شعارهایی چون دانشجو، معلم، اتحاد اتحاد، نان کار آزادی و شعارهایی در رابطه با آزادی معلمان و دانشجویان زندانی و سایر زندانیان سیاسی، از اعتصاب و خواستهای معلمان حمایت کردند.
نکته بسیار مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد، سمتگیری معلمان در جلب حمایت دانشآموزان و والدین آنهاست. این موضوع که در بیانیهها، شعارها و خواستهای معلمان به نحو برجستهای بازتاب یافت، تاثیرات مهمی در جلب حمایت دانشآموزان و خانواده آنها از معلمان و اعتصاب آنها برجای گذاشت. تاثیرات اعتصاب سراسری معلمان بر دانشآموزان و خانوادهها کاملا محسوس و غیرقابل انکار است. میتوان گفت میزان این تاثیرات در یک دهه اخیر کمسابقه بود. چنانکه حمایت و همدلی آنها بویژه حمایتهای معنوی از اعتصاب سراسری و خواستهای معلمان نیز غیرقابل انکار است.حمایت والدین و فریاد؛”آموزش رایگان حق مسلم ماست” که توسط دانش آموزان دربرخی مدارس طنین اندازشد، نشانه های اولیه این روند است. گرچه در به میدان آوردن دانشآموزان و خانواده آنها این هنوز نخستین گام، یا آغاز راهیست که باید پیموده شود، اما درهرحال این اعتصاب تا حدودی پای دانشآموزان و خانواده آنها را نیز به میان کشاند. با این اعتصاب در واقع روزنهای به سوی فراتر رفتن جنبش اعتراضی و اعتصاب سراسری معلمان به عرصههای وسیعتر و عمومیتر و فازهای پیشرفتهتر گشوده شد. اعتصاب سراسری مهر ماه معلمان در یک کلام اعتصابی موفق بود.
با این همه، اعتصاب سراسری دو روزه معلمان از پارهای ضعفها و کمبودها نیز رنج میبُرد که بطور قطع معلمان پیشرو و فعالان اعتصاب و تشکلهای صنفی و مستقل معلمان، با ارزیابی از این حرکت و تلاش برای رفع کسر و کمبودها، خود را برای اعتصابات سراسری بزرگتر و موفقیتآمیزتر تجهیز و آماده خواهند کرد. در این مورد به چند نکته میتوان اشاره کرد.
این واقعیتیست انکار ناپذیر که شبکههای اجتماعی مجازی، امروزه به یکی از ابزارهای مهم مبارزه تبدیل شدهاند. گفتن ندارد که برای پیشبرد مبارزه و سازماندهی اعتراض و اعتصاب میتوان و باید هرچه وسیعتر از این شبکهها سود جست. اما درعینحال مطلقا ضروری است که تاحد ممکن پیشبینیهای لازم بعمل آید که در صورت زیرضرب رفتن آن یا هجوم دستگاه اطلاعاتی رژیم – از نمونه هجومی که به تلگرام معلمان وارد شد – آلترناتیو مناسب وآماده دیگری داشته باشیم تا بلافاصله با فعال کردن آن بتوانیم ضمن خبررسانی، کل اعتصاب را هدایت و تمام فعالیت خرابکارانه امنیتیها را خنثا سازیم.
ثانیا این درست است که باید در شکل وسیع از این شبکهها استفاده کرد اما درعینحال باید از هر جهت آماده بود که اگر کل این شبکه فیلتر و یا از دسترس کاربران خارج شود، اعتصاب و هدایت آن مختل نشود. به عبارت دیگر تحت هیچ شرایطی نباید صرفاً به شبکههای اجتماعی مجازی اکتفا کرد و تمام تخممرغها را در یک سبد قرار داد. از اینرو همپای استفاده از شبکههای اجتماعی باید پیوندها و ارتباطهای خود در عالم واقعی را تحکیم بخشیم و آن را گسترش دهیم به نحوی که فیلترینگ، نتواند آسیب جدی به اعتصاب وارد سازد.
نکته بعدی میزان مشارکت معلمان در اعتصاب است. اگرچه آمار دقیقی از تعداد معلمانی که در اعتصاب دو روزه سراسری شرکت داشتند در دست نیست، اما مطابق خبرهای انتشار یافته گروه قابل ملاحظهای از معلمان در این اعتصاب شرکت داشتند. با این همه باید اعتراف کرد که گروه قابل ملاحظهای از معلمان نیز در اعتصاب شرکت نداشتند. شمار معلمان اعتصابی نسبت به کل معلمان هنوز رضایتبخش نیست. همین موضوع با درجه قوّت بیشتری در مورد تشکلهای صنفی معلمان نیز صادق است. به این معنی که شمار معلمانی که به عضویت این تشکلها درآمدهاند، نسبت به کل معلمان و فرهنگیان بسیار ناچیز است. به نظر میرسد در هر دوی این زمینهها، خواه جلب تعداد هرچه بیشتری از معلمان به تشکلها و فعالیت متشکل، خواه همراه کردن آنها با اعتصاب و اعتراض، معلمان پیشرو و فعالان تشکلهای صنفی معلمان کارهای زیادی درپیش داشته باشند. درهر حال اما دور جدیدی از مبارزات معلمان آغاز شده است. چنانکه “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران” در فراخوان اعتصاب اعلام کرد، تحصن مهرماه آغاز دور جدید اعتراضات معلمان است. معلمان هشدار دادهاند اگر سریعا تغییر مثبت و قابل توجهی در فیشهای حقوقی معلمان شاغل و بازنشسته و سرانه دانشآموزان مشاهده نشود، آبانماه اعتصاب سراسری در ابعاد گستردهتری را سازمان خواهند داد. افزایش حقوق و مزد، آزادی معلمان دربند، حق ایجاد و فعالیت آزادانه تشکل و اعتصاب، توقف پولیسازی آموزش، برخورداری کودکان از آموزش با کیفیت و رایگان و عادلانه، ایجاد مدارس امن و استاندارد، رفع تبعیض از ساختار نظام آموزشی، بیمهفراگیر و کارآمد، اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری از جمله مهمترین مطالبات معلمان است که تاکنون هیچ یک از آنها برآورده نشده است.
بنابراین از هماکنون روشن است که باید در ابعاد بزرگتر و گستردهتری به مصاف دولت رفت. راه اما همان است که معلمان در آن گام نهادهاند، اتحاد و اعتصاب سرتاسری. زنده باد اتحاد، زنده باد اعتصاب سراسری.
متن کامل نشریه کار شماره ۷۹۴ در فرمت پی دی اف
نظرات شما