جمهوری اسلامی رفتنی‌ست زنده باد حکومت شورائی

یکشنبه گذشته ۲۴ تیر، خامنه‎ای جلسه‎ای در ظاهر برنامه‎ریزی نشده و فوری با روحانی و اعضای کابینه‎ی وی برگزار کرد. جلسه‎ای که از آن تنها گزارشی بسیار مختصر، همراه با نامه تشکر کابینه از خامنه‎ای به خاطر حمایت وی از کابینه منتشر شد. از همین گزارش کوتاه اما چنین برمی‎آید که محتوای جلسه، گفتگو در رابطه با معضلات اقتصادی و بحران‎های اجتماعی بوده است، معضلاتی که به شدت مقامات حکومت اسلامی را هراسان ساخته‎اند.

چشم‎انداز و اوج‎گیری بحران اقتصادی همراه با اعتراضات روزانه توده‎ها در اقصا نقاط کشور، چندی پیش خامنه‎ای را بر آن داشته بود تا با تشکیل “شورای عالی هماهنگی اقتصادی” با حضور سران و تعدادی از مقامات اصلی سه قوه، سیاست‎های حکومت را هماهنگ کند. چه تشکیل “شورای عالی هماهنگی اقتصادی” و چه جلسه خامنه‎ای با اعضای کابینه، بیانگر رویکرد خامنه‎ای در تقویت موقعیت و تصمیم‎گیری‎های کابینه در ساختار حاکمیت است. خامنه‎ای به این نتیجه رسیده است که با بلبشوی حاکم در میان ارگان‎های مختلف حاکمیت، عملا اتخاذ هر سیاستی در شرایط بحرانی کنونی به بن‎بست می‎رسد، لذا با تشکیل شورای مزبور، شرکت در اولین جلسه‎ی آن و اعلام حمایت از تصمیمات این شورا، با توجه به وزن اصلی این شورا که عملا جز سه عضو قوه قضاییه، ۱۴ عضو دیگر شورا با سیاست‎های روحانی هماهنگ هستند، عملا موقعیت این جناح را تقویت کرد.

نامه محرمانه روحانی به جنتی در رابطه با ضرورت تصویب لوایح چهارگانه مبارزه با پولشویی با اشاره به مصوبات دومین جلسه این شورا، در همین راستا قابل تبیین است. اما درست پس از این نامه، مجمع تشخیص مصلحت که اکثریت اعضای آن از جناح اصول‌گرا می‎باشند، با ارسال نامه‎ای به شورای نگهبان این مصوبات را برخلاف مصلحت و امنیت ملی کشور اعلام کرد. نامه‎ای که به سرعت با اعتراض کابینه روحانی روبرو شد. حسین‎علی امیری معاون پارلمانی روحانی در این رابطه گفت: “مجمع تشخیص مصلحت نمی‎تواند به شورای نگهبان نظر مشورتی بدهد… ورود مجمع به این مساله یک اتفاق جدید است”.

واقعیت مهم اما این است که چه تصویب لوایح چهارگانه و چه عدم تصویب آن‎ها، هیچ‎کدام راه نجات جمهوری اسلامی نخواهند بود.

بحران اقتصادی و سیاسی کنونی آن‎قدر عمیق است که جمهوری اسلامی تنها می‎تواند منتظر پایان عمرش باشد و تمامی تاکتیک‎های هیات حاکمه برای مقابله با این بحران، اگر نتیجه‎ی معکوس نیابند که در بسیاری از موارد این‎گونه است، شاید بتوانند چند صباحی بر عمر جمهوری اسلامی بیافزایند.

اعتراف به بی‎سابقه بودن بحران نیز در روزهای اخیر بارها در سخنان مقامات حکومت اسلامی انعکاس یافته است. حسن هاشمی وزیر بهداشت یکی از این افراد است که هفته گذشته گفت: “طوفان نزدیک است… باید بحران را باور کنیم”. ترکان دیگر عضو کابینه نیز در گفتگو با خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران، خواستار حضور تیمی در کابینه شده بود که مناسب شرایط بحرانی کنونی باشد.

اما محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران ۲۸ تیرماه، در اجلاس مشورتی روسای شورای اسلامی کلانشهرها و مراکز استان، آشکارتر از دیگران به این بحران اعتراف کرد. او با بیان این‎که “موضوعی که در این جلسه می خواستم به آن اشاره کنم وضعیت خاص کشور در این شرایط، به‎خصوص شش ماهه دوم سال‎جاری و لزوم آمادگی مدیریت شهری برای مواجه با آن است”، به بحران‎های متعددی اشاره کرد که جمهوری اسلامی در طول چهار دهه با آن روبرو بوده و به ادعای وی آن‎ها را پشت سرگذاشته است، وی سپس ادامه داد: “اما در مقطع فعلی به نظر می رسد کشور با شرایط حادتری مواجه است، … در این شرایط امکان بروز بحران‎های اجتماعی در مقیاسی گسترده‎تر از حوادث دی ماه سال گذشته وجود دارد”.

این که روحانی می‎گوید: “دولت به مردم قول می‌دهد که در زمینه انرژی، حمل‌ونقل، کالاهای اساسی و تولید، مشکلی برای کشور پیش نمی‌آید” (۲۳ تیرماه)، اتفاقا بیان‎ چیزی نیست جز عجز و ناتوانی جمهوری اسلامی. هم اکنون مردم از بسیاری از ضروری‎ترین نیازها محروم هستند، دیگر از چه چیز قرار است محروم شوند و یا در کجا باید مشکلی پیش آید؟!! دیگر کدام مشکل باقی مانده است؟!! آیا دیگر مردم چیزی برای از دست دادن دارند؟! مسلما خیر!

همین مورد تصویب لوایح چهارگانه، خود یک نمونه از ناتوانی حکومت اسلامی است که هر روز آشکارتر می‎گردد و هیچ حربه‎ای نیز کارساز نیست. خامنه‎ای “شورای عالی هماهنگی اقتصادی” تشکیل می‎دهد، روحانی به جنتی نامه می‎نویسد، اما از آن طرف، فوری مجمع تشخیص مصلحت دخالت می‎کند. خامنه‎ای هم به دلایلی که به نقش وی در ساختار قدرت برمی‎گردد سعی می‎کند تا آن‎جا که می‎تواند در برخی موارد نظر واقعی‎اش را صراحتا عیان نسازد، چرا که در جو کنونی همانند نوشیدن یک جام زهر دیگر است. این در حالی‎ست که تصویب لوایح چهارگانه، برای حفظ برجام از نظر دولت‎های اروپایی یک امر ضروری است. چرا که بدون تصویب این لوایح، ایران در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی قرار گرفته و عملا امکان همکاری بین بانک‎های این کشورها با بانک‎های ایران از جمله بانک مرکزی که مد نظر دولت‎های اروپایی می‎باشد غیرممکن می‎گردد.

واقعیت این است که به موازات گسترش بحران، عدم کارآیی سیستم حاکم برای مقابله با بحران، هم آشکارتر می‎شود و هم عدم کارآیی آن در اثر تشدید تضادها در درون هیات حاکمه افزایش می‎یابد.

تنها نگاهی به شرایط کنونی، آشکار می‎شود که جمهوری اسلامی هیچ ابزار و سلاح کارآیی برای مقابله با بحران کنونی ندارد. در عرصه‎ی اقتصادی حتا با وجود دلارهای هنگفت نفتی و بازگشت پول‎های بلوکه شده، رکود عمیق‎تر شده و تورم افسار گسیخته است. نه فقط کارگران بلکه بازنشستگان، معلمان و بسیاری دیگر از کارکنان دولت با توجه به افزایش سرسام‎آور قیمت کالاها در ماه‎های اخیر، خواستار افزایش دستمزد و یا حقوق خود هستند. بحران آب، برق، بحران دارویی، بحران محیط زیست، ناامنی، حاشیه‎نشینی، نارضایتی دانشجویان و جوانان، بیکاری، مسکن ووو. برای کدام یک از این‎ها جمهوری اسلامی راه‎حلی توانسته است ارائه کند؟! کدام یک از این‎ معضلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در مدت ۵ سال کابینه‎ی روحانی حل شده و یا حتا کمی از شدت آن کاسته شده است؟! حاصل ۵ سال کابینه روحانی و حاصل چهار دهه حکومت اسلامی در برابر چشمان ما قرار دارد. جمهوری اسلامی اگر راه‎حلی داشت هرگز کار به این جا نمی‎کشید، بحران تا این حد عمیق نمی‎شد و مردم حتا از آب و برق هم محروم نمی‎شدند.

جمهوری اسلامی رفتنی‎ست. اما مهم این است که چه چیزی باید جایگزین جمهوری اسلامی شود؟ برای پاسخ به این سوال باید گفت که چه نوع حکومت و چه نوع مناسباتی می‎تواند این معضلات را حل کرده و خواست‎های کارگران و زحمتکشان را برآورده سازد؟! کارگران و زحمتکشان خواهان کار هستند، خواهان تامین اجتماعی از گهواره تا گور، خواهان مسکن مناسب، خواهان آزادی بی هیچ اما و اگری و خواهان نان.

بی‎شک هیچ جریان بورژوایی پاسخی برای این خواست‎ها ندارد چرا که وضعیت کنونی ریشه در مناسبات سرمایه‎داری حاکم داشته و شکاف عمیق طبقاتی محصول این مناسبات ا‎ست. مناسباتی که در یک سوی آن گروهی بسیار اندک قرار دارند که ثروت و قدرت در اختیار آن‎هاست و در سوی دیگر اکثریت بسیار بزرگی که تحت ستم و استثمار این گروه اندک قرار داشته و در فقر بسر می‎برند. تنها حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان و سوسیالیسم می‎تواند به جنگ این معضلات رفته و از آن پیروز بیرون بیاید!

تا آن روز و برای آن روز…

متن کامل نشریه کار شماره ۷۸۲ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.