نوی اکونومیست (Novy Ekonomist)، روزنامهای که توسط آقای پ. میگولین با همکاری مشترک کادتها و اکتبری ستها منتشر میشود، حاوی یادداشتی جالب دربارهٔ درآمد مالیاتی در ایالاتمتحده است.
قانون مالیات تمام درآمدها را تا سقف ۴۰۰۰ دلار (۸۰۰۰ روبل) [در سال] از مالیات معاف میسازد. مالیاتی با نرخ یک درصد بر تمام درآمدهای بالاتر از ۴۰۰۰ دلار، دو درصد بر تمام درآمدهای بالاتر از ۲۰۰۰۰ دلار و به همین ترتیب [برای درآمدهای بالاتر] وضعشده که درصد آن همراه با افزایش درآمدها افزایش ناچیزی مییابد. برنامه برای مالیات بر درآمد تصاعدی بدین گونه است، اما با روند تصاعدی بسیار کند، بدین ترتیب کسی که درآمد [سالانه] یکمیلیون دلاری دارد معمولاً کمتر از سه درصد [مالیات بر درآمد] میپردازد.
این برنامه تخمین میزند ۴۲۵۰۰۰ نفری که درآمدشان از ۴۰۰۰ دلار [در سال] تجاوز میکند ۷۰ میلیون دلار (حدود ۱۴۰ میلیون روبل) مالیات خواهند پرداخت و ویراستاران اکتبری است – کادت با استناد به این حقیقت مینویسند:
«در مقایسه با ۷۰۰ میلیون روبلی که از تعرفهٔ واردات و ۵۰۰ میلیون روبلی که از مالیات غیرمستقیم حاصل گشته، عایدی مورد انتظار ۱۴۰ میلیون روبلی از مالیات بر درآمد قابلچشمپوشی است و تغییری در اهمیت مالیات غیرمستقیم نمیدهد.»
جای تأسف دارد که اقتصاددانان لیبرال بورژوای ما که در گفتار آمادهاند یک مالیات بر درآمد تصاعدی را بپذیرند و حتی آن را در برنامهشان درج نمودهاند، هیچ تمایلی به اظهار دقیق و صریح اینکه آنها چه نرخهای مالیات بر درآمدی را لازم میدانند نشان ندادهاند.
آیا چنان نرخهایی را لازم میدانند که فقط اهمیت مالیات غیرمستقیم را تغییر دهد؟ و در این صورت تا چه مقدار؟ یا چنان نرخهایی را که مالیات غیرمستقیم را کاملاً ملغی سازد؟
آمار آمریکایی که نوی اکونومیست بدان میپردازد تصویر آموزندهای از این مسئله را فراهم میآورد.
از روی قانون مالیات میتوان دریافت که کل درآمد ۴۲۵۰۰۰ سرمایهدار (اگر مالیات بتواند ۷۰ میلیون دلار تأمین کند) ۵۴۱۳ میلیون دلار تخمین زده میشود. اینیک دستکم گرفتن آشکار است؛ آشکارشده که درآمد یکصد نفر بیش از یکمیلیون دلار و درمجموع برابر ۱۵۰ میلیون دلار است. میدانیم که یک دوجین مولتی میلیونر آمریکایی درآمدهایی دارند که بهطور غیرقابل قیاسی بالاتر است. وزیر خزانهداری آمریکا میخواهد نسبت به مولتی میلیونرها «مؤدب» باشد …
ولی حتی این ارقام، که بیشازاندازه برای سرمایهداران «مؤدبانه» هستند، تصویری قابلتوجه را نشان میدهند. آمار در آمریکا وجود ۱۶ میلیون خانواده را نشان میدهد. بنابراین، از میان ایشان کمتر از نیم میلیون سرمایهدار بهحساب میآیند. مابقی تودهٔ مردم بردگان مزدی یا خرده کشاورزانی که از سرمایه ستم میبینند و غیره، هستند.
این آمار میزان درآمد زحمتکشان در آمریکا را با دقت بالایی برای تعدادی از رستهها مشخص میکند. برای مثال، ۶۶۱۵۰۴۶ کارگر صنعتی ۳۴۲۷ میلیون دلار دریافت کردند (در سال ۱۹۱۰)، یعنی ۵۱۸ دلار (۱۰۳۵ روبل) به ازاء هر کارگر. ۱۶۹۹۴۲۰ کارگر راهآهن ۱۱۴۴ میلیون دلار (۶۷۳ دلار به ازاء هر کارگر) دریافت کردند. ۵۲۳۲۱۰ معلم مدارس عمومی ۲۵۴ میلیون دلار (۴۸۳ دلار به ازاء هر معلم) دریافت کردند.
با ترکیب این تودهٔ زحمتکش و گرد کردن ارقام به چنین نتیجهای میرسیم: کارگران – ۸۸۰۰۰۰۰ نفر با مجموع درآمد ۴۸۰۰ میلیون دلار یا ۵۵۰ دلار به ازاء هر نفر؛ سرمایهداران – ۵۰۰۰۰۰ نفر با مجموع درآمد ۵۵۰۰ میلیون دلار یا ۱۱۰۰۰ دلار به ازاء هر نفر.
نیم میلیون خانوادهٔ سرمایهدار درآمدی دارند که از درآمد تقریباً نه میلیون خانواده کارگر بیشتر است. ممکن است پرسیده شود که نقش مالیات غیرمستقیم و مالیات بر درآمد برنامهریزیشده چیست؟
مالیات غیرمستقیم ۱۲۰۰ میلیون روبل فراهم میسازد، یعنی ۶۰۰ میلیون دلار. مقدار مالیات غیرمستقیم ۷۵ روبل (۳۷٫۵ دلار) برای هر خانواده در آمریکا است. بگذارید شیوهٔ مالیات گیری از درآمد کارگران و سرمایهداران را مقایسه کنیم:
میلیون خانواده |
کل درآمد |
کل مالیات غیرمستقیم |
درصد درآمدی که بهعنوان مالیات پرداخت میشود |
|
(میلیون دلار) |
||||
کارگران |
۸٫۸ |
۴۸۰۰ |
۳۳۰ |
۷ |
سرمایهداران |
۰٫۵ |
۵۵۰۰ |
۱۹ |
۰٫۳۶ |
مشاهده میکنیم که کارگران ۷ کوپک به ازاء هر روبل بهعنوان مالیات غیرمستقیم میپردازند درحالیکه سرمایهدارانیکسوم یک کوپک میپردازند. کارگران، بهطور نسبی، بیست برابر بیش از سرمایهداران میپردازند. یک سیستم مالیات غیرمستقیم ناگزیر چنین «نظمی» (نظمی بسیار آشفته) را در تمام کشورهای سرمایهداری پدید میآورد.
اگر قرار بود که سرمایهداران همان درصدی را بهعنوان مالیات پردازند که کارگران میپردازند، مالیاتی که بر آنها بسته میشد ۳۸۵ میلیون و نه ۱۹ میلیون دلار میبود.
آیا یک مالیات تصاعدی از این نوع که در آمریکا طرحشده تغییر زیادی در امور میدهد؟ خیر، تأثیرگذاری آن بسیار اندک است. از سرمایهداران ۱۹ میلیون دلار مالیات غیرمستقیم بهاضافهٔ ۷۰ میلیون دلار مالیات بر درآمد حاصل میگردد، یعنی درمجموع ۸۹ میلیون دلار یا فقط یک و نیم درصد درآمد آنها!
بگذارید سرمایهداران را به دودستهٔ متوسط (با درآمد ۴۰۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار، یعنی ۸۰۰ تا ۲۰۰۰۰ روبل [در سال]) و ثروتمند (با درآمد بیش از ۲۰۰۰۰ روبل [در سال]) تقسیم کنیم. به نتایج زیر میرسیم: سرمایهداران متوسط – ۳۰۴۰۰۰ خانواده با مجموع درآمد ۱۸۱۳ میلیون دلار، و سرمایهداران ثروتمند – ۱۲۱۰۰۰ خانواده با مجموع درآمد ۳۶۰۰ میلیون دلار.
اگر سرمایهداران متوسط بهاندازهٔ کارگران [مالیات غیرمستقیم] میپرداختند، یعنی معادل ۷ درصد از درآمدشان، عایدی حدود ۱۳۰ میلیون دلار میشد. پانزده درصد از درآمد سرمایهداران ثروتمند ۵۴۰ میلیون دلار فراهم میآورد. این مبلغبیشازحد کافی برای پوشش دادن تمام مالیات غیرمستقیم است. پس از کسر این مالیات، سرمایهداران متوسط هنوز هم درآمدی ۱۱۰۰۰ روبلی به ازاء هر نفر و سرمایهداران ثروتمند درآمدی ۵۰۰۰۰ روبلی به ازاء هر نفر خواهند داشت.
مشاهده میکنیم که مطالبهٔ پیش گذاشتهشده توسط سوسیالدمکراتها – لغو کامل تمام مالیاتهای غیرمستقیم و جایگزینی آنها با مالیات بر درآمد واقعاً تصاعدی و نه چیزی که فقط ظاهری شبیه آن داشته باشد – کاملاً امکانپذیر است. چنین اقدامی، بدون تأثیر گذاشتن بر اساس سرمایهداری، بلافاصله باعث آسودگی شگرف نهدهم جمعیت میشود؛ و علاوه بر آن، محرک عظیمی برای رشد نیروهای مولدهٔ جامعه از طریق توسعهٔ بازار داخلی و آزاد کردن دولت از مانعتراشی نامعقول برای زندگی اقتصادی که بهمنظور گرفتن مالیات غیرمستقیم انجام میشود، خواهد بود.
مدافعین سرمایهداران معمولاً به مشکل بودن برآورد کردن درآمدهای هنگفت اشاره میکنند. اما در حقیقت، باوجود بانکها، صندوقهای پسانداز و غیره، در سطح فعلی رشدشان، این مشکلی کاملاً خیالی است. تنها یک مشکل وجود دارد که عبارت است از طمع طبقاتی سرمایهداران و وجود مؤسسات غیر دمکراتیک در ساختار سیاسی حکومتهای بورژوایی.
پراودا شمارهٔ ۱۲۹
۷ ژوئن ۱۹۱۳
امضاء: و. ایلین
مجموعه آثار لنین، جلد ۱۹
نظرات شما