جنگ داخلی در لیبی و نقش امپریالیست ها

نزدیک به یک ماه پس از نخستین حملات هوایی نیروهای متجاوز امپریالیستی به برخی از شهرهای لیبی، آتش جنگ داخلی در این کشور همچنان شعله وراست. نیروها مخالف رژیم قذافی که قصد داشتند شهر مهم بورقه را با منابع نفتی اش تصرف کنند، با ضدحمله ی ارتش و نیروهای طرفدار قذافی وادار به عقب نشینی شدند. این در حالی‏ست ‏که این نیروها از حمایت جنگنده های “ناتو” برخوردارند و به گفته ی خودشان به همین خاطر وضعیت را عالی تصور می کردند. فرانسوا فییون، نخست وزیر فرانسه در همین زمینه در مصاحبه ای که در شماره ی سیزدهم فروردین روزنامه ی ایتالیایی کوریره دلا سرا منتشر شد گفت:”وضعیت لیبی از نظر نظامی نامعلوم است.” به عبارت دیگر او به عنوان نخست وزیر کشوری که مبتکر و آغازگر حملات هوایی ست از پیروزی آن ها مطمئن نیست.

هواپیماهای جنگی فرانسوی در  روز چهاردهم فروردین به حملات مرگبار خود علیه نیروهای قذافی در بندر نفت خیز رأس لانوف ادامه دادند. پنتاگون نیز اعلام کرد که حملات هوایی به درخواست “ناتو” در روزهای بعد ادامه خواهد یافت. در همان حال یک هیئت نمایندگی انگلیسی روز سیزدهم فروردین به بنغازی رسید تا با اعضای “شورای انتقالی ملی” گفت و گو کند.

حملات هوایی نیروهای امپریالیستی که گویا قرار بود در “چارچوب انسان دوستانه” و جلوگیری از کشتار مخالفان قذافی صورت بگیرد، همانگونه که انتظار می رفت موجب مرگ غیرنظامیان شد که بی شرمانه از آن به عنوان “عوارض جانبی” نام می برند. البته دستگاه عظیم تبلیغاتی – رسانه ای این نیروها فقط گاه گاهی بخشی از این کشتارها را برملا می نمایند. برای مثال روز دوازدهم فروردین یک جنگنده ی “ناتو” به یک کاروان پنج یا شش خودرو که در پانزده کیلومتری شهر بورقه در حرکت بود آتش گشود که در پی آن دست کم ده غیرنظامی جان خود را از دست دادند. در این آتشباری مرگبار فقط چهار غیرنظامی که در یک آمبولانس بودند در دم کشته شدند.

پس از تونس و مصر و چند کشور دیگر عرب مانند بحرین و یمن، مردم لیبی نیز برای رهایی خود از چنگال استبداد چندین دهه ای قذافی و برای یک زندگی بهتر دست به شورش و قیام زدند. در تونس و مصر بن علی و مبارک به سرعت قدرت را ترک کردند بدون این که رژیم تغییر نماید. هر چند کشاکش در این کشورها همچنان ادامه دارد، اما با توجه به غیبت یک آلترناتیو واقعاً انقلابی که در عصر حاضر فقط می تواند یک آلترناتیو کارگری سوسیالیستی باشد در تونس صرفاً تغییراتی در کارگزاران قدرت صورت می گیرد و با ورود برخی از نیروهای اپوزیسیون عمدتاً بورژوایی، ساختار سرمایه داری متأسفانه فعلاً حفظ خواهد شد. در مصر وضعیت حتا در سطح تونس هم تغییرنخواهد کرد، چرا که بورژوازی حاکم و قدرت های جهانی  از توهم مردم نسبت به ارتش این کشور سوء استفاده کردند و با جایگزینی ارتشیان هر چند به صورت موقت و برگزاری یک همه پرسی برای ایجاد تغییراتی در قانون اساسی موجود بر خیزش توده ای برای ایجاد تغییرات ریشه ای فائق آمدند. قیام و انقلاب در مصر و تونس و دیگر کشورهای عرب منطقه نشان داد که به پایان رسیدن دوره ی انقلابات یک یاوه سرایی بیش از سوی بورژوازی نبود. این جنبش های توده ای عظیم همچنین این واقعیت را بار دیگر مثل روز روشن کرد که بدون یک آلترناتیو انقلابی سوسیالیستی امکان شکست فوری نیز هست.

اما در لیبی ما بدون این که شاهد تظاهرات های توده ای عظیم باشیم، دیدیم که عده ای از شورشیان فوراً سلاح به دست گرفتند و برآن شدند که برای سرنگونی رژیم شهرهای مهم کشور را یکی پس از دیگری تصرف کنند. علت چنین شکلی از مبارزه را می توان در این جست که وضعیت لیبی به طور کلی با وضعیت تونس و مصر متفاوت است و در این جا تضادهای قبیله ای بیش تر عمل می کند. واقعیت این است که اکثر مخالفان قذافی از قبایلی هستند که با قبایل طرفدار قذافی یا خود وی اختلاف دارند. از سوی دیگر در میان مخالفان قذافی نیروهای مذهبی افراطی نیز کم نیستند. در این زمینه رهبر اخوان المسلمین لیبی که در لندن زندگی می کند صریحاً گفته است که این گروه می تواند پس از سقوط قذافی نقش مهمی در این کشور داشته باشد. پیش از آن هم فرمانده کل “ناتو” به کمیسیون سنای آمریکا گفته بود که بر اساس اطلاعات دستگاه های جاسوسی آمریکا برخی از اعضای القاعده و همچنین حزب الله لبنان در قیام مسلحانه علیه قذافی شرکت می کنند. تمام این ها مانع از آن نشد که باراک اوباما علناً بگوید که آمریکا می تواند برای شورشیان مخالف قذافی سلاح و مهمات بفرستد. به هر حال این هم واقعیتی است که رژیم قذافی در چارچوب نُرم های بین المللی دو سال پیش تر از آمریکا خواستار دستگیری بن لادن شده بود.

نیروهای چپ و کمونیست در سراسر جهان علیه حملات تجاوزکارانه ی نیروهای امپریالیستی که پس از چند روز خود را زیر فرماندهی “ناتو”، این سازمان جنگ طلب جهانی، قرار دادند موضع گیری کردند. این یک موضع گیری درست و به جاست. کمونیست ها همیشه مخالف دخالت دیگران و به ویژه کشورهای قدرتمند امپریالیستی در امور مردم دیگر کشورها بوده، هستند و خواهند بود. مخالفت با تجاوز هوایی یا زمینی به هر عنوانی به معنای تأیید طرف مقابل نیست. هیچ نیروی چپ انقلابی یا کمونیستی نمی تواند از رژیم قذافی کوچک ترین حمایتی بکند. قذافی و رژیمش بیش از چهار دهه است که بر لیبی حکمرانی می کنند. این دوره ای به اندازه کافی طولانی ست برای آن که این رژیم فرصت آن را داشته باشد که به انواع و اقسام اجحافات علیه مردم لیبی دست بزند. آیا کسی می تواند منکر این واقعیت باشد که قذافی و اعوان و انصارش میلیاردها دلار از دست رنج کارگران نفت لیبی را در بانک های سوئیس و دیگر کشورهای غربی به نفع خود ضبط و ثبت کرده اند؟ آیا کسی می تواند انکار نماید که رژیم قذافی مخالف سرسخت آزادی بیان و عقیده ،  مخالف آزادی تشکل و تحزب بوده و مردم لیبی را به کلی از آزادی های سیاسی محروم ساخته است؟ آیا کسی می تواند سابقه ی تروریستی قذافی را نفی کند که با انفجار یک هواپیمای مسافربری در لاکربی موجب مرگ ده ها مسافر شد؟ آیا کسی فراموش کرده است که وی مانند تمام مرتجعان که نمی خواهند واقعیت بیماری “ایدز” را بپذیرند، چندین پرستار را برای مدتی طولانی و به اتهام گسترش ویروس آن به گروگان گرفته بود؟ آیا کارگران نفت لیبی می توانند فراموش کنند که از هنگامی که قذافی دوباره از سوی قدرت های بزرگ پذیرفته شد و با آن ها قراردادهای هنگفت برای استخراج نفت بست، چگون دسترنج آنان به یغما می رود؟ آیا کسی نمی داند که همین سلاح هایی که قذافی اکنون علیه مخالفان خود استفاده می کند با پول عرق جبین نفتگران از فرانسه، امریکا و ایتالیا خریداری شده اند؟

رژیم قذافی و خود وی به هیچ عنوان قابل دفاع نیستند، اما هر شورشی هم قابل دفاع و پشتیبانی نیست. شورشیانی که امروز در لیبی علیه رژیم قذافی دست به سلاح برده اند از حملات هوایی نیروهای امپریالیستی دفاع می کنند. آیا این بدین دلیل نیست که آنان خوب می دانند که به اندازه ی کافی از حمایت توده ای، لااقل در تمام لیبی برخوردار نیستند؟ آنان حتا به خود اجازه داده اند که با همان شرکت های چپاولگر نفتی از قبیل توتال فرانسوی یا اکسون امریکایی برای آینده – پس از سقوط قذافی – قرارداد امضاء کنند. پس ما در لیبی شاهد یک اپوزیسیون مسلحی هستیم که فعلاً دربست در اختیار قدرت های بزرگ است. بدیهی ست که چنین اپوزیسیونی با هر ترکیبی که باشد حتا اگر موفق به سرنگونی رژیم هم بشود آینده ای نکبت بار را برای مردم لیبی به ارمغان خواهد آورد.

قدرت های امپریالیستی غربی به ویژه فرانسه، آمریکا و انگلستان به نام دفاع از اهداف بشردوستانه به لیبی حمله ی هوایی نظامی کردند تا بازارهای نفتی آن را در دستان خود حفظ کنند و آن را بین خود تقسیم و بازتقسیم کنند. حمله ی آن ها به لیبی همچنین حامل این پیام به مردم کشورهای منطقه بود که آن ها نخواهند گذاشت هر تغییری که مردم می خواهند در این کشورها صورت بگیرد. آن ها در همان زمانی که به لیبی حمله می کنند تا به اپوزیسیون دست نشانده ی خود در لفافه ی دفاع بشردوستانه کمک کنند، چشم بر پیاده کردن نیروی نظامی عربستان سعودی در بحرین می بندند، نیروهایی که به آن جا رفته اند تا برای کشتار مخالفان به رژیم سلطنتی و فاسد بحرین یاری رسانند.

واقعیت دیگری نیز که در حمله ی نظامی به لیبی نهفته است همانا ابتکار و پیشقدمی امپریالیسم فرانسه در این ماجرا بود. سارکوزی مدتی ست که با مشکلات عدیده ای در صحنه ی داخلی روبه رو ست، او که مایل است برای دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۲ خود را دوباره نامزد کند از محبوبیت بسیار پایینی برخوردار است. او و حزبش در انتخابات اواسط مارس برای بخشداری ها شکست سنگینی خوردند و اکثر آن را به رقیب سوسیال – دمکرات باختند. فرانسه نیز مانند دیگر کشورهای اروپایی با یک بحران اقتصادی دست و پنجه نرم می کند که به رغم تمام قول های پوچ سارکوزی برای پایان آن و یک دوره ی رونق هر چند کوتاه مدت، چشم اندازی نیست. در فرانسه نیز مانند اکثر دیگر کشورهای بزرگ سرمایه داری یک آلترناتیو قدرتمند سیاسی ناموجود است، لذا دست و بال بورژوازی بزرگ به رهبری کسانی امثال سارکوزی باز است تا برای انحراف افکار عمومی داخلی هم که شده لااقل برای مدتی بحران را به فراسوی مرزها بکشاند تا بلکه گشایشی کلی حاصل گردد.

در پایان باید بار دیگر بر این نکته تأکید کرد که مردم لیبی و فقط مردم لیبی این حق را دارد که به هر شیوه ای که خود صلاح می داند و از جمله قیام مسلحانه برای رهایی خود از چنگ دیکتاتوری همچون قذافی مبارزه کند. اما اگر قرار باشد رهایی از چنگ یک دیکتاتور به بهای رفتن زیر بار ستمی دیگر باشد که در لیبی می تواند اخوان المسلمین یا یک حکومت دست نشانده ی غرب باشد، بدیهی ست که مردم لیبی نه در کوتاه مدت و نه در بلند مدت هیچ سودی از این تغییر ظاهری نخواهد برد.

متن کامل نشریه در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.