با آغاز حملات وحشیانه دولت فاشیستی اسرائیل به غزه از ۲۸ اسفند (۱۸ مارس) و پایان عملی آتشبسی که حدود دو ماه دوام یافت، تاکنون حدود ۱۳۰۰ فلسطینی جان خود را از دست دادهاند. به گفتهی یونیسف (صندوق کودکان سازمان ملل متحد) تنها در دو هفته حداقل ۳۲۲ کودک کشته و ۶۰۹ کودک دیگر مجروح و معلول شدند. بهگفتهی این سازمان روزانه ۱۰۰ کودک در نوار غزه با حملات اسرائیل جان خود را از دست میدهند و یا معلول میشوند.
کودکان، زنان و مردانی که مرگشان، باعث نمیشود سیاستمداران حاکم بر دولتهای جهان حتا خم به ابرو بیاورند. دردها و رنجهای ملتی با تاریخ مبارزاتی طولانی که هرگز از این جنایات وحشیانه در قرن بیست و یکم التیام نخواهند یافت، اما برای این سیاستمداران آنها فقط یک عدد هستند، آنهم تنها شاید برای چانهزنی. از دولت فاشیستی اسرائیل تا دولتهای اروپایی و آمریکا، دولتهای عربی و بالاخره جمهوری اسلامی، حماس و دیگرانی که از همین قماش هستند. مردم بزرگ، قهرمان و ستمدیدهای که هر چند فریادشان بلند است، اما به گوش دولتهای سرمایهداری حاکم بر این جهانِ غرق در خون و جنگ نمیرسد.
یکی از جنایات بیشرمانه اخیر ارتش فاشیستی اسرائیل قتل عمد و آگاهانهی ۱۵ امدادگر هلال احمر شامل ۸ پزشک، ۶ امدادگر دفاع مدنی و یک کارمند سازمان ملل است که هفت روز پس از قتل آنها توسط ارتش اسرائیل، اجسادشان از زیر خاک بیرون آورده شد. سربازان ارتش اسرائیل برای پنهان کردن جنایت فجیع خود اجساد آنها را دفن کرده و تنها فرد زنده مانده را نیز با خود برده بودند که بعد از ۱۵ ساعت بازجویی آزاد شد. ارتش اسرائیل به مانند همیشه ابتدا مدعی شد که افراد حماس را کشته است، اما با شهادت تنها فرد زنده مانده و ویدئوی به جامانده از تلفن همراه یکی از جانباختگان که لحظات آخر زندگی آنها و حمله سربازان اسرائیل به آمبولانسها و ماشین آتشنشانی را نشان میدهد، همهی دروغهای ارتش و وزیر دفاع اسرائیل برملا گردید. دولت اسرائیل در نهایت برای خواباندن اعتراضات و سرپوش گذاشتن بر این جنایت، وعده رسیدگی داد. وعدهای به مانند تمام وعدههای پوچ و دروغین قبلی که هرگز رسیدگی نشدند، و جنایتکاران نیز بدون آنکه مجازات شوند با خیالی آسوده به جنایات خود ادامه دادند.
این جنایت، این قتل عمد و آگاهانه امدادگران، خشم فدراسیون بینالمللی جمعیتهای صلیبسرخ و هلال احمر را برانگیخت که اعلام کرد هرگز چنین جنایتی با این ابعاد برای امدادگران این فدراسیون بهوقوع نپیوسته بود. در ویدئوی به جا مانده از تلفن همراه، یکی از امدادگران در آخرین لحظات زندگی خود با طلب بخشش از مادرش میگوید: ” فقط میخواستم به مردم کمک کنم. فقط میخواستم جانها را نجات بدهم”. ارتش فاشیستی اسرائیل اما وظیفهاش گرفتن جانهاست.
اهداف دولت اسرائیل از حمله دوباره به غزه
در حالی که با نزدیک شدن به پایان مرحلهی اول آتشبس، میبایست طرفهای درگیر بر سر چگونگی مرحلهی دوم آتشبس به توافق میرسیدند، دولت اسرائیل به بهانههای گوناگون از بازگشت به میز مذاکره امتناع کرد و بدینترتیب مرحله اول آتشبس در ۱۲ اسفند بسر آمد. در ادامه دولت آمریکا خواستار تمدید مرحله اول آتشبس تا پایان ماه رمضان و عید پِسَح یهودیان (عید فطیر) ۳۰ فروردین و آزادی تعدادی دیگر از گروگانها در این مدت گردید. کابینه اسرائیل در پی ارائه پیشنهاد دولت آمریکا، از این پیشنهاد حمایت کرد و در عینحال خواستار این شد که نیمی از گروگانها (زنده و یا جانباخته) با تمدید مرحله اول آتشبس به دولت اسرائیل تحویل داده شوند. حماس اما با رد این پیشنهاد خواستار اجرای مرحله دوم قرارداد آتشبس شد.
دولت اسرائیل پیشنهاد دولت آمریکا و رد پیشنهاد از سوی حماس را غنیمت شمرد و اعلام کرد در صورت عدم پذیرش حماس، حمله به غزه از سر گرفته خواهد شد. دولت اسرائیل ابتدا چند روز مانع ورود اقلام ضروری به غزه گردید و سپس از ۲۸ اسفند حملات خود را آغاز کرد و اینگونه بار دیگر غزه بر جنازه فرزندان خود، جنازه کودکانی که دیگر گریه نمیکردند، به سوگ نشست.
حماس چه بخواهد و چه نخواهد امروز به ابزاری برای پیشبرد سیاست دولت فاشیستی اسرائیل تبدیل شده و استفاده از گروگانها و یا اجساد آنها برای چانهزنی، ثمری برای مردم فلسطین و آرمانهای آنها، جز جنگ و کشتار ندارد. سیاست دولت اسرائیل آشکار است. دولت یهود و فاشیستی اسرائیل بدنبال اسرائیل بزرگ است، مخالف ایجاد کشور مستقل فلسطین است و در تاکتیکهایی که اتخاذ میکند این هدف را در نظر دارد. آغاز دوباره حمله به غزه و سخنان اخیر نتانیاهو و وزیر جنگ وی به روشنی این اهداف را آشکار میسازند.
وزیر جنگ اسرائیل روز چهارشنبه ۱۳ فروردین با انتشار بیانیهای اعلام کرد که یکی از اهداف عملیات ارتش اسرائیل در غزه “تصرف مناطق وسیعی است که به منطقههای امنیتی اسرائیل افزوده خواهند شد”. پیش از او، نتانیاهو از قصد دولت اسرائیل برای ایجاد یک کریدور امنیتی جدید در سراسر نوار غزه و کنترل امنیتی نامحدود این منطقه خبر داده بود. وی در سخنان خود از محور “موراگ” (منطقه تلالسطان) به عنوان “محور فیلادلفیای دوم” که مییابد تحت کنترل ارتش اسرائیل باشد نام برد.
حتا پیش از حملات اخیر به غزه، دولت اسرائیل ۶۲ کیلومتر مربع (حدود ۱۷ درصد) از کل مساحت غزه را به عنوان منطقه حائل تحت کنترل خود درآورده بود و حال که خود را در موقعیت برتر میبیند خواستار گامهایی به جلو برای پیشبرد اهداف خود است.
در پی آغاز حملات مجدد ارتش اسرائیل به غزه، دولت مصر پیشنهاد جدیدی مطرح کرد که حماس در شرایط ضعف فعلی به فوریت آن را قبول کرد. در این طرح مقرر شده بود که در ازای آتشبس پنجاه روزه، ۵ گروگان اسرائیلی آزاد شوند. دولت اسرائیل اما پیشنهاد جدیدی مطرح کرد و خواستار آزادی ۱۰ گروگان زنده و اجساد گروگانهای کشته شده گردید. در واقع پیشنهاد اخیر دولت مصر بسیار شبیه پیشنهاد نماینده دولت آمریکا است که حماس پیشتر آن را رد کرده بود. اما اینبار به رغم پذیرش حماس، دولت اسرائیل خواستار امتیازاتی بیشتر گردید.
دولت اسرائیل همچنین برای توافق کامل آتشبس خواستار خلعسلاح حماس شده و در عین حال گفته است که با پذیرفتن خلعسلاح، رهبران حماس میتوانند از غزه خارج شوند. حماس اگرچه با عقبنشینی از مواضع گذشته خود، اعلام کرده بود که حاضر به دست کشیدن از اداره غزه میباشد، اما خلعسلاح را خط قرمز خود اعلام کرد. بدیهیست که در شرایط کنونی و وضعیتی که دو طرف درگیر یعنی دولت اسرائیل و حماس قرار دارند، در صورت عدم پذیرش خلعسلاح از سوی حماس، آتشبس کامل نیز در کار نخواهد بود.
سیاست دولت اسرائیل کنترل دوباره غزه و گسترش مناطق تحت اشغال خود در غزه و کرانه باختری است به نحوی که اساساً موضوع دولت مستقل فلسطینی امکانناپذیرگردد. دولت اسرائیل حتا اگر بتواند میخواهد مردم فلسطین را مجبور به کوچ اجباری کند و ادامه حملات نظامی، کشتار عمدی غیرنظامیان و خسته کردن و تحتفشار قراردادن فلسطینیان غزه (و کرانه باختری) با همین هدف است. از یاد نبریم که حماس با اقدامات فاجعه بار خود که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز گردید، این امکان را به دولت فاشیستی و راست افراطی اسرائیل داد.
دولت اسرائیل خود را آنچنان در موقعیت برتر میبیند که “آژانس ویژهای” برای خروج “داوطلبانه” فلسطینیها از غزه تاسیس کرده و نتانیاهو از این “آژانس” خواست تا بررسی کند که کدام کشور در آفریقا حاضر به پذیرش فلسطینیهاست.
تظاهرات فلسطینیان در غزه، چه باید کرد؟
در روزهای گذشته، رسانههای خارجی اخبار تظاهرات اعتراضی مردم غزه را در سطحی وسیع پوشش دادند و حتا دولت فاشیستی اسرائیل از مردم غزه خواست تا حماس را بیرون برانند و مدعی شد که حماس چند تن از رهبران اعتراضات را دستگیر و شکنجه کرده است. جدا از پروپاگاندای دولت فاشیستی اسرائیل که اخبار منتشره از سوی آن را غیرقابل اعتماد میکند، به همان گونه که کشتار اخیر امدادگران هلال احمر را حمله به نیروهای مسلح حماس عنوان کرده بود، یک موضوع مهم در اعتراضات مردم غزه وجود دارد.
ابتدا باید تاکید کرد که اعتراضات مردم غزه بیش از هر چیز اعتراض به کشتار مردم فلسطین است و همانطور که اهالی معترض غزه نیز گفتند ابتدا و بیش از هر چیز حملات جنایتکارانه اسرائیل را محکوم میکنند. اما از سوی دیگر نشان دهندهی آشکار خسته شدن مردم فلسطین از جنگیست که تنها نتیجهی آن کشتار مردم غزه است و این مردم هیچ نقشی در تصمیمگیری برای چنین بهاصطلاح جنگی نداشتهاند. مردم غزه از کشتار، ناامنی، از شیون کودکان، از گرسنگی و بیآبی بیزار و خسته هستند. این چیزیست که امروز دو گروه ارتجاعی و فاشیستی که در دو سوی این درگیریها هستند یعنی دولت اسرائیل و گروه حماس (و البته خطدهندهی اصلی آنها جمهوری اسلامی) از مردم فلسطین دریغ میکنند.
صلح حق مردم فلسطین است. مردم فلسطین حق دارند تا در مورد سرنوشت خود تصمیم بگیرند، این یکی از بدیهیترین حقوق مسلمیست که امروز حتا در جهان سرمایهداری در ظاهر پذیرفته شده، اما از مردم فلسطین دریغ میگردد. مردم فلسطین حق دارند که در صلح، آزادی و در یک شرایط کاملاً انسانی از تمامی حقوق خود همچون غذا، آب آشامیدنی، بهداشت و درمان مناسب، مسکن، کار، آموزش، امنیت و غیره برخوردار باشند.
برای پایان دادن به این جنایات، برای رسیدن مردم ستمدیدهی فلسطین به حقوق انسانی خود، باید در کنار این مردم ایستاد و از حقوق آنها به هر شکلی که میتوان دفاع کرد. باید از حق مردم فلسطین برای داشتن دولتی مستقل دفاع و جنایات دولت فاشیستی اسرائیل را به شدت محکوم نمود. این مردم فلسطین هستند که باید و شایسته هستند و این حق را دارند که در مورد آیندهی خود تصمیم بگیرند. هیچ جنگ و جنایتی نمیتواند این حق را از مردم فلسطین بگیرد. تاریخ گواه است.
نظرات شما