تعرضات پی در پی وزارت نفت و شرکت ملی حفاری به مزد و مزایای کارگران قراردادی شاغل در این شرکت، دستکاری در فیشهای حقوقی و راهزنی آشکار تحت عناوینی چون “اصلاح فرمول پرداختیها” و کسر تا ۷ میلیون تومان از مزد و مزایا و دریافتی کارگران، خشم شدید کارگران حفاری را بر انگیخته و برفضای اعتراض و نارضایتی موجود در این شرکت به شدت افزوده است. تراکم فشار و زورگویی، وضعیت کارگران قرارداد موقت حفاری را به مرحله انفجار نزدیک ساخته است. تعرض به سطح مزد و مزایای کارگران قرارداد موقت و دست بردن در جیب کارگران چنان آشکار و ناباورانه است که به رغم بایکوت شدید خبری، خبرگزاری دولتی ایلنا نیز نتوانست خبر آن را منتشر نکند.
ایلنا در گفتگو با یکی از کارگران قراردادی شرکت ملی حفاری، نکاتی را مطرح نمود که حاکی از یک هجوم بیسابقه به سطح مزد و مزایای کارگران قرارداد موقت حفاری شاغل در این شرکت است که سال هاست به صورت اقماری کار میکنند (۱۴ روز کار، ۱۴ روز استراحت ). ایلنا به نقل از این کارگر می نویسد:” چند وقت است آیتمهای مزدی ما را دستکاری میکنند؛ آیتمهای مربوط به کارکرد تغییر کرده است؛ ما آیتمی داریم به نام ” کد ۴۰۲۲ فراورشی” که از حاصلضرب دستمزد روزانه و تعداد روز ماه به دست میآید؛ حالا در محاسبه آن به جای تعداد روزهای ماه، تعداد روزهای کارکرد ما در ماه را در نظر گرفتهاند و این دستکاری باعث شده حقوقمان به میزان قابل توجهی کاهش یابد” وی تصریح میکند: با این دستکاری، حقوق ماهانهی ما ۶ تا ۷ میلیون تومان کاهش یافته است.
کسر ۷ میلیون تومان از مجموع دریافتی کارگر قرار دادی حفاری با مزدی بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان – بهطور متوسط ۲۵ میلیون – یعنی کسر بیشتر از ۲۵ درصد حقوق کارگر و بالا کشیدن بیش از یک چهارم دریافتی ماهانه. در هیچ کجای جهان چنین پدیده ای وجود ندارد. پرداخت مزد و مزایای ماهانه کارگر، مطابق نوع کار و ضوابط معینی که برای آن در نظر گرفته شده پرداخت میشده و سالهاست که به آن عمل میشده است. حال بی آنکه هیچ گونه تغییری در نوع و یا شرایط کار بوجودآمده باشد، ناگهان آیتم های مربوط به مزد و مزایای کارگر حفاری در فیش حقوقی دچار تغییر یا به کلی از آن حذف میشوند که حاصل آن ربوده شدن ماهانه ۷ میلیون تومان از جیب این کارگران است.
این راهزنی آشکار البته از مرداد ماه سال جاری آغاز شد و شرکت ملی حفاری طی دو مرحله دستکاری در فیش حقوقی، این تعرض ناباورانه به حقوق ماهانه کارگران را سازمان داد. کارگران قرار داد موقت حفاری بعد از واریز شدن حقوق مرداد ماه، متوجه شدند مبلغ دریافتیشان ۳ میلیون تومان و یا بیشتر کاهش یافته است. با پیگیری ماجرا توسط کارگران آگاه و پیشرو حفاری، مشخص شد که مبالغ مربوط به برخی آیتم ها درفیش حقوقی کاهش یافته و برخی آیتم ها حذف شده است. این اقدام، خشم و اعتراض شدید کارگران را در پی داشت و کل شرکت حفاری را در وضعیت انفجاری قرار داد. کارگران در چند نوبت مقابل ساختمان مدیریت تجمع اعتراضی برپا کردند. ماجرای اعتراض، به مداخله حراست و پلیس کشیده شد. سر انجام چند تن از مدیران شرکت از جمله مدیر امور مالی و رئیس حسابداری برای پاسخگویی در جمع کارگران حاضر شدند و مطرح کردند؛ این تصمیم از بالا گرفته شده و قانونی هست که از طرف وزارت وضع شده است و آن ها فقط مجری قانون هستند. بنابراین تعرض به حقوق ماهانه کارگران حفاری و راهزنی ادامه یافت.
مزایای کارگران حفاری مطابق ” کد ۴۰۲۲ فراورشی ” که پیش از آن حدود ۷ میلیون و ۹۰۰ هزارتومان بود، به ۳ میلیون و ۷۰۰ هزارتومان ( کمتر از نصف ) تقلیل یافت. مهرو آبان و آذر به همین روال طی شد و اعتراضات کارگران نیز به جایی نرسید. زمانی که حقوق دیماه کارگران واریز شد مشخص شد که مزایای مربوط به این آیتم دوباره بازهم به کمتر از نصف یعنی به یک میلیون هفتصد هزارتومان کاهش یافته است.
بدین ترتیب، طی یک اقدام آشکار راهزنانه تحت عنوان ” اصلاح فرمول پرداختیها” ، طی شش ماه اخیر، بی سر و صدا، ده ها میلیارها تومان از جیب ۳۰۰۰ کارگر زحمتکش حفاری غارت شده و زندگی این کارگران و خانواده هایشان را با مشکلاتی مضاعف و عدیده روبرو ساخته است.
پوشیده نیست که یکی از راه های همیشگی و مرسوم ارتجاع و بورژوازی حاکم برای برون رفت از بحران مالی، جبران کسربودجه و تأمین هزینه های نظامی و پروار کردن جریان های ارتجاعی اسلامگرا، دست بردن در جیب کارگران و زحمتکشان و یورش مستقیم و غیر مستقیم به سفره آنان بوده است. دستبرد به سطح معیشت کارگران حفاری اما این بار چنان مستقیم و بیواسطه و کسر ۷ میلیون تومان از حقوق ماهانه کارگرانی که به رغم کار سخت و طاقت فرسا زیر خط فقر زندگی میکنند، چنان بیرحمانه و غیر قابل توجیه است که جز اقدامی راهزنانه دزدان و شیادان گردن کلفتی که سرنوشت مردم را در چنگال خود گرفته اند، نمیتوان نام دیگری برآن نهاد.
بدین ترتیب دستمزد ماهانه کارگران حفاری نه فقط از ناحیه افزایش بی مهار نرخ تورم مدام کاهش یافته بلکه با یک چرخش قلم و دستکاری فیش حقوقی، آن هم در آستانه تعیین و به اصطلاح افزایش حد اقل دستمزد، رسماً ۷ میلیون تومان کاهش یافته است. این در حالی است که کارگران حفاری به صورت اقماری و روزانه ۱۲ ساعت و ۱۴ روز پیاپی بدون تعطیلی آخر هفته کار میکنند. دوساعت را صرف رفتن به سر کار و بازگشت به محل خوابگاه میکنند. خوابگاه هایی که فوق العاده نامناسب، فاقد ملزومات زندگی، بهداشتی و رفاهی هستند. کارگران قرارداد موقت و اقماری حتی از مرخصی ماهانه و نظیر آن نیز محروماند. اگر به هر دلیل کارگر یک روز سر کار خود حاضر نشود، مثلاً مریض باشد و یا برای کار دیگری مرخصی بگیرد، معادل همان یک روز از حقوقش کسر میشود. کارگر اقماری بعد از ۱۴ روز کار به طور متوسط ۲۴ ساعت را باید صرف رفتن به شهر و محل زندگی خانواده خود کند و هنگام باز گشت به محل کار نیز ۲۴ ساعت دیگر را باید صرف آن کند. حتی اگر این دوتا ۲۴ ساعت در یک ماه و ۲ ساعت رفت و برگشت روزانه به سر کار و خوابگاه را هم در نظر نگیریم و همان ۱۲ ساعت رسمی کار روزانه را در نظر داشته باشیم، کارگر قرارداد موقت شاغل در حفاری در یک هفته ۸۴ ساعت ( ۷ ضرب در ۱۲ ) کار می کند. اگر ۴۰ ساعت کار در هفته ، نرم معمولی ساعات کار در یک هفته باشد، کارگر اقماری شاغل در حفاری بیش از دوبرابر سایر کارگران کار میکند.
بنابراین اگر زیر عنوان برخی آیتم های فیش حقوقی پاره ای مزایا برای کارگران اقماری شاغل در حفاری در نظر گرفته شده، نه از روی تصادف، بلکه برپایه این واقعیتها، ویژگیها و سختی کار اقماری است و کسی حق ندارد خودسرانه این مزایا را قلم بگیرد و یک چهارم حقوق کارگر را برباید.
نیازی به گفتن نیست که در برابر این اجحافات آشکار و اقدامات راهزنانه باید ایستاد. تمام کارگران اقماری و قرارداد موقت شاغل در شرکت ملی حفاری باید به طور یک پارچه در برابر این اقدام، به اعتراض برخیزند و با این تعرض آشکار به مقابله بپردازند.
طرحی که امروز وزارت نفت و شرکت ملی حفاری به خود اجازه داده اند آن را پیاده کنند، از سه سال پیش در دستور کار آن ها قرار داشت. مدیریت شرکت نفت و شرکت ملی حفاری اگر چه از ترس واکنش اعتراضی شدید در صنعت نفت و حفاری، جرئت نکردند این طرح را که ابلاغیه آن صادر شده بود، به مرحله اجرا بگذارند، اما همواره مترصد بودند تا در فرصت مناسب آن را اجرا کنند. با رئیس جمهور شدن پزشکیان و تعیین وزیر نفت، اجرای این طرح در دستور کار وزارت نفت قرار گرفت.
تردیدی نیست اگر در همان آغاز، یعنی در مرداد و شهریور، کارگران هوشیارانه تر عمل میکردند و با این تجاوز و تعرض آشکار به سطح معیشت و حقوق خویش بطور یک پارچه وارد اعتراض و اعتصاب میشدند، ارتجاع و طبقه حاکم جرئت نمیکردند در یک هجوم بیرحمانه، یک چهارم دریافتی ماهانه آنهارا به یغما برند. درهمان نخستین گام ها و مراحل اولیه این تعرض و نخستین قدم اجرای این طرح که مبلغ ۳ میلیون تومان از حقوق ها کسر شده بود، کارگران آگاه و پیشرو صنعت نفت خصوصاً کارگران پیشرو حفاری به درستی هشدار داده بودند و از ضرورت اعتراض همبسته و مقابله با این طرح شوم سخن گفته بودند. کارگران آگاه و پیشرو حفاری خطاب به رفقا و همکاران خود هشدار داده بودند و از ضرورت” حضور حد اکثری” کارگران در صحنه و “اعتراض فعال” سخن گفته بودند. این پیشتازان حتی هشدار دادند اگر بازهم ساکت بنشینیم و نسبت به این موضوع، “بی تفاوت” باشیم، دست در جیب همه خواهند کرد و از دستمزد و حقوق همه کاسته خواهد شد.
کارگران پیشرو چنین هشدار دادند: ” اگر اینبار باز هم نشستید و بی تفاوت بودید مطمئن باشید در دفعات بعد به همین زودی به شکل دیگری دست در جیب شما میکنند و از حق و حقوقتان به طرق مختلف می کاهند”.
متأسفانه این هشدارها مورد توجه لازم و کافی قرار نگرفت. تجمعات اعتراضی در این رابطه نیز چندان وسیع و گسترده نبود.شکل اعتراض نیز چندان مؤثر نبود. لذا شرکت ملی حفاری و مدیریت ان نیز در اجرای طرح ضد کارگری خود جَریتر شدند و کسری حقوق از ۳ میلیون به ۷ میلیون افزایش یافت.
ما نمی توانیم در برابر این تعرض بزرگ طبقه حاکم سکوت کنیم. ما نمی توانیم و نباید اجازه دهیم ارتجاع حاکم با سرنوشت ما و خانواده هایمان بازی کند.
درست است که در شرایط حاضر دستگاه امنیتی رژیم به ویژه اطلاعات سپاه، سیاست سرکوب، فشارهای سیاسی و کنترل پلیسی را در صنعت نفت و گاز و حفاری بیش از پیش تشدید کرده است. این نیز درست است که برخی کارگران فعال و پیشرو که چهره شناخته شدهتر و سابقه بیشتری در سازماندهی اعتراضات و اعتصابات داشته اند، بار ها و بارها به مراکز سرکوب احضار و رسماً مورد تهدید و بازجویی قرار گرفته اند. تهدید و ارعاب و فشار، حتی در این حدود خلاصه نشده، بلکه مسئله آسیب رسانی به اعضای خانواده، اخراج و بالاتر از آن تا مرحله احتمال پیش آمدن حادثه ای غیر مترقبه برای کارگر آگاه و پیشرو نیز پیش رفته و تهدیدات روزانه ادامه یافته است. بازداشت واخراج کارگران آگاه در موارد متعددی اجرایی شده است.
افزون بر این، اتاق های مجازی و امکانات گرد همایی از این طریق که کارگران به ابتکار خود دایر کرده اند نیز از هجوم عناصر وابسته به رژیم و عناصر اطلاعاتی و حراستی در امان نبوده اند. تلاش برای نفوذ و خبر چینی در فضای مجازی نیز همچنان ادامه دارد.
ارتجاع حاکم به تمام این ها نیز اکتفا ننموده است و ۲۵۰۰ آخوند و روحانی را در صنعت نفت به استخدام درآورده و به بخش های مختلف صنعت نفت اعزام نموده است. تا جایی که به حفاری بر میگردد، به هر دکل حفاری یک آخوند اعزام شده تا “امور فرهنگی و اسلامی” را ترویج و کارگران را “ارشاد” کند. بگذریم از اینکه در برخی دکل ها، کارگران در همان روز اول، مأمور مروج خرافات مذهبی را پیش از آنکه فرصت آغاز ترویج “امور فرهنگی و اسلامی ” را بدست آورد از محل فراری دادند.
اینها و بیش از اینها واقعیتهای تلخی هستند که از تیزی، یکدستی، اتحاد و حضور فعال در صحنه اعتراض و مبارزهی ما در حفاری کاسته است. تجربه اما مکرر این واقعیت را اثبات نموده است که زور و فشار و تشدید آن نتوانسته و نمیتواند مانعی جدی دربرابر اعتراضات و اعتصابات کارگری ایجاد کند و راه را بر مبارزه طبقه کارگر ببندد. وانگهی ما نمی توانیم و مجاز نیستیم دربرابر تعرض طبقه حاکم به سطح معیشت خود و خانواده هایمان ساکت و بد تر از ان بی تفاوت بمانیم. اگر ما زودتر نجنبیم، اگر دست به کار نشویم، اگر وارد یک مبارزه مؤثر و یکپارچه نشویم و زورگویان و شیادان ودزدان و بهرکشان را به زیر نکشیم، اگر از خلع ید کنندگان خویش خلع ید نکنیم، طبقه حاکم بازهم به تعرضات خود چه بسا در ابعادی گسترده تر ادامه خواهد داد. بس است مدارا با طبقه حاکم و رژیم سیاسی آن. تحمل زور و فشار و تحقیر کافیست. ما کارگران که آفریننده تمام نعمات روی زمین هستیم خود از این نعمات محرومیم. حتی دستمزد های ناچیز و زیر خط فقر ما نیز از گزند تعرض و دستبرد راهزنان حاکم در امان نیست.
به این اوضاع باید پایان داد. جلو راهزنان محکم باید ایستاد. علیه راهزنی و بهره کشی باید قد علَم کرد. سلاح پر صلابت، بُرّا و درهم شکننده خود را از نهان و ازنیام بیرون کشیم و به قلب دشمن یورش بریم. اعتصاب را سازمان دهیم. اعتصاب مهم ترین سلاح ماست. اعتصاب در حفاری را سازمان دهیم. کار در دکل های حفاری را متحداً متوقف کنیم. دست یاری به سوی رفقا و همکاران خود در ارکان ثالث دراز کنیم و حمایت آن ها را خواستارشویم. تنها با خواباندن چرخ تولید، توقف همزمان و هماهنگ کار در سر چاهها و دکلهای حفاری و دست زدن به یک رشته اعتصابات وسیع است که میتوانیم دربرابر تعرضات طبقه حاکم قدرتمندانه ظاهر شویم. راهی جز تشدید مبارزه وجود ندارد. پس تو ای رفیق کار گر، ای رفیق حفار بهپا خیز، به اعتصاب برخیز!
نظرات شما