جنگ ارتجاعی هشت ساله و کودک‌سربازان

یادداشت سیاسی- هم‌زمانی تقریبی آغاز جنگ ایران و عراق (۳۱ شهریور ۱۳۵۹) و آغاز سال تحصیلی (۱ مهر) هر سال موجب می‌گردد مسئولان رژیم در مراسم آغاز سال تحصیلی، به نوعی به جنگ و ارتباط آن با حفظ وبقای جمهوری اسلامی بپردازند.

علی خاتمی، امام جمعه زنجان، نیز در مراسم افتتاح “مجتمع نمونه بسیج زنجان” در سخنرانی خود، برای تأکید بر نقش دانش‌آموزان در “حفظ انقلاب” گفت: “بیش از ۲۲۰ هزار شهید دانش‌آموز تقدیم انقلاب و دفاع مقدس شده است.”

این که علی خاتمی آمار “۲۲۰ هزار دانش‌آموز شهید” را از کجا آورده است، پرسشی‌ست که خود وی باید پاسخ دهد. چون طبق آمار رسمی و نیمه رسمی، تعداد کل کشته‌شدگان جنگ (در جبهه‌ها و در بمباران‌های هوایی)، در حدود ۲۲۰ هزار نفر است که مسلما همه آن‌ها دانش‌آموز نبودند! باز بنا به آمار فوق، در حدود ۳۶ هزار دانش‌آموز، یعنی ۳۶ هزار کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال، در جریان جنگ هشت ساله‌ی ایران و عراق کشته شده‌اند.

گرچه در این آمار محل و علت مرگ این دانش‌آموزان روشن نگشته است، اما آنچه مسلم است، تعدادی از آنان، در جبهه‌ها به قتل رسیدند. کودکان و نوجوانانی که فریب تبلیغات زهر‌آگین، خرافی و دروغ رژیم را خورده و جان خود را از دست دادند، آن هم با اطلاع کامل مقامات سیاسی و نظامی رژیم. ایران در آن سال‌ها از جمله کشورهایی بود که از کودکان سرباز به صورت گسترده در جنگ و حتا عملیات مین‏روبی درخط مقدم استفاده می‌کرد.

کودکانی هم‌چون حسین فهمیده که در سن ۱۳ سالگی، یک هفته پیش از آغاز “رسمی” جنگ، همراه نیروهای بسیج از شهر محل زندگی‌اش در کرج، به خرمشهر اعزام شد. با آغاز “رسمی” جنگ در آن‌جا ماند. در هفته اول مهر ماه یک بار زخمی شد و پس از بهبودی این بار به خط مقدم اعزام شد. و سرانجام کم‌تر از یک ماه بعد، در ۸ آبان ۵۹ در آن سوی رود خرمشهر کشته شد. بسیاری از سران رژیم، از جمله خمینی این کودک را ستودند و او را رهبر ۱۳ ساله نامیدند. اما چند تن از آنان حاضر شدند فرزند دانش‌آموز خود را به جبهه بفرستند تا کشته شود؟

رژیم ادعا می‌کند، این جنگ “تحمیلی” بود. واقعیت جز این است. بی‌دلیل نبود که نیروهای بسیج به شهرها و مناطقی که بعدها به خط اول جبهه تبدیل شدند، اعزام می‌شدند، چون رژیم وقوع جنگ را پیش‌بینی می‌کرد و نقش کاملاً آگاهانه و مؤثری نیز در افروختن آتش این جنگ ایفا کرده بود. در ۳۱ شهریور ۵۹، با حمله هم‌زمان نیروی هوایی و زمینی عراق در تمام مرزها، کلید آغاز رسمی جنگ زده شد، اما پیش از آن بین دو کشور، درگیری‌های پراکنده مرزی وجود داشت که عمدتاً نیز ایران محرک آن‌ها بود. از این‌رو به نظر مقامات عراقی، ایران از ۱۳ آبان ۵۸، با حملات توپخانه‌ای به شهرهای مرزی عراق جنگ را آغاز کرده بود.

تاریخچه اختلافات مرزی ایران و عراق به پیش از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی بازمی‌گشت. اختلافاتی که سرانجام با امضای قرارداد الجزایر بین شاه و صدام در سال ۱۹۷۵ حل شد و طبق آن خط تالوک در اروندرود (شط العرب) از سوی دو کشور به عنوان خط مرزی به رسمیت شناخته شد. گرچه رژیم عراق از این قرارداد راضی نبود، اما امضای قرارداد، روابط دو کشور را به حالت عادی درآورد، ایران حمایت خود از پیشمرگه‌های کرد عراقی را قطع کرد و رژیم صدام موفق شد با کشتار ۲۰ هزار کرد، جنبش کردهای عراق را سرکوب کند. در سال ۱۹۷۸ ایران، صدام حسین را از طرح یک کودتا علیه وی آگاه کرد. صدام چندین نفر از افسران بلندپایه ارتش را اعدام کرد و به نشانه دوستی، خمینی را از عراق اخراج کرد.

پس از انقلاب، ابتدا به نظر می‌آمد صدام مایل است، روابط دوستانه خود را با ایران حفظ کند. اما خمینی که از همان آغاز سیاست‌جاه‌طلبانه‌ی گسترش ارتجاع اسلامی در کشورهای همسایه را در سر می‌پروراند، و به ویژه از دوران اقامتش در عراق، به دولت عراق و صدام حسین کینه شخصی داشت، علناً خواهان براندازی رژیم وی شد. در فاصله سال‌های ۱۹۸۰ – ۱۹۷۹ در مناطق شیعی‌نشین عراق شورش‌هایی علیه رژیم بعث روی داد. از ماه مارس ۱۹۸۰ (اواخر اسفند ۱۳۵۸) روابط دیپلماتیک دو کشور رو به تیرگی گذاشت. یک رشته سوءقصدها علیه مقامات رژیم و فراخوان برخی گروه‌های شیعی نزدیک به ایران برای سرنگونی صدام، به ترس رژیم بعثی از بروز یک انقلاب در عراق دامن زد. مجموعه دخالت‌های ایران در اوضاع داخلی عراق، با نارضایتی پیشین از قرارداد الجزایر، وضعیت هنوز متزلزل سیاسی پس از انقلاب و ضعف ارتش، دست به دست هم دادند تا صدام را به این نتیجه برساند که زمان مناسب حمله به ایران، تصرف بخشی‌هایی از مناطق نفت‌خیز خوزستان و تصرف جایگاه سابق ایران به عنوان ژاندارم منطقه فرا رسیده است.

آیا این جنگ “دفاع مقدس بود”؟ پاسخ منفی‏ست. این یک جنگ تعرضی و توسعه طلبانه بود که هردو دولت درآن نقش داشتند. حتا در اواخر تیر ماه ۶۱ صدام خواهان آتش‌بس فوری و مذاکرات صلح شد. یکی از بهانه‌های جمهوری اسلامی در عدم پذیرش این پیشنهاد، تصرف بخش‌هایی از خاک ایران توسط ارتش عراق بود. یکی از بندهای قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت برای برقراری صلح که در ۲۱ تیر ۱۳۶۱ به تصویب رسید: “عقب‌نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بین‌المللی بود”. هم‌چنین آن زمان عربستان سعودی پیشنهاد کرده بود کشورهای عربی غرامت جنگی به ایران بپردازند. اما ایران خواهان ادامه جنگ تا سرنگونی رژیم بعث و جانشینی آن با یک جمهوری اسلامی بود. از این‌روست که حتا به فرض اگر ۲ سال اول جنگ را بتوان جنگی تدافعی از سوی ایران خواند، شش سال آخر آن جنگی انتقامی و تهاجمی و در خدمت پیشبرد اهداف توسعه‌طلبانه جمهوری اسلامی بود و هیچ ربطی به “دفاع” نداشت. البته به جز پیشبرد یک سیاست خارجی معین، خمینی و همدستانش دلایل داخلی نیز برای ادامه جنگ داشتند.

اگر جنگ برای مردم ره‌آوردی جز مرگ، فقر، ویرانی و بی‌خانمانی نداشت، برای جمهوری اسلامی و سرآن آن “نعمت الهی” بود. به بهانه جنگ بود که توانستند آزادی‌های سیاسی به جای مانده از قیام ۵۷ را برچینند و خفقان را برقرار کنند؛ به بهانه‌ی جنگ بود که به فعالین سازمان‌های سیاسی کمونیست، چپ و آزادیخواه حمله بردند، ده‌ها هزار نفر را دستگیر کردند، روزانه ده‌ها و صدها نفر را اعدام کردند؛ به بهانه جنگ بود که جنبش‌های اجتماعی را سرکوب کردند و هر صدای معترضی را در گلو خفه کردند. و سرانجام نیز بعد از پذیرش قطعنامه آتش‌بس در تابستان سال ۶۷ و پس از پایان جنگ بود که بار دیگر دستگاه کشتار رژیم به کار افتاد و از میان جان به‌دربردگان پیش از سال ۶۷، باز هزاران تن دیگر را به کام مرگ فرستاد.

با توجه به دلایل فوق، درمی‌یابیم چرا جنگ ایران و عراق آن گونه که رژیم و سردمدارانش ادعا می‌کنند، نه جنگی “تحمیلی” بود و نه “دفاعی”. این جنگی ارتجاعی بود که توسط دو دولت سرکوب‌گر آغاز شد. آن‌چه برای سران این دو دولت مهم نبود، زندگی مردم و منافع‌شان بود. از نظر آنان، مردم گوشت‌های دم توپی بودند که در لباس نظامی یا غیر نظامی بایستی قربانی می‌شدند تا آنان به اهداف‌شان که همانا ادامه و تحکیم قدرت‌شان بود، دست یابند.

اگر در آغاز، کودکان، نوجوانان و جوانان کم‌تجربه، بخش زیادی از مردم ناآگاه، این جنگ را دفاع از دین یا میهن یا انقلاب یا خانه و کاشانه یا مقابله با تجاوز نیروی خارجی تصور می‌کردند و داوطلب حضور در جبهه‌های جنگ بودند، مدت زیادی لازم نبود تا دریابند چه فریبی خورده‌اند. یکی از دلایل پذیرش آتش‌بس و پایان دادن به جنگ، به جز وضعیت اقتصادی، رشد مخالفت با جنگ در داخل کشور بود. به ویژه از سال ۶۶ آثار مخالفت و نارضایتی مردم از ادامه جنگ خود را به شکل عدم رغبت و حضور داوطلبانه در جبهه‌ها نشان می‌داد. گرچه سران رژیم هیچ‌گاه رسمی اعتراف نکردند، اما در ماه‌های آخر جنگ، وضعیت جبهه‌ها بنا به گفته‌های سربازان آن زمان، وخیم بود. سربازان بسیاری پست‌های خود را ترک می‌کردند و جبهه‌ها تقریبا در حال از هم پاشیدگی بودند. این نیز از دیگر دلایلی بود که خمینی را به نوشیدن جام زهر واداشت.

در پایان باید اشاره شود، جمهوری اسلامی با سیاست‌های جنگ‌افروزانه‌اش، مسئولیت مرگ  ده ها هزار دانش‌آموز در جبهه یا زیر آوار مدارس را بر عهده دارد. اما در این دوران دانش‌آموزان دیگری نیز کشته شدند که قاتل آنان نه بمب‌ها و سلاح‌های ارتش عراق، بلکه بسیجیان، پاسداران، زندانبانان، قاضیان و اوباشان همین رژیم بودند. دانش‌آموزان بسیاری که تنها به جرم پخش اعلامیه یا فعالیت در گروه‌های دانش‌آموزی کمونیست و چپ و مجاهد در مدارس و خانه‌ها و خیابان‌ها دستگیر شدند، شکنجه شدند، اعدام شدند یا سال‌های بلوغ خود را در زندان به سر بردند. تنها برخی از آنان از این سال‌های شکنجه و اعدام و کشتار دسته‌جمعی تابستان ۶۷ جان به در بردند. اگر آمار این جان‌فشانان را نیز به آمار رسمی ولیست  ده‏ها هزار دانش‌آموز فوق اضافه کنیم، آمار کودکان و نوجوانانی که توسط جمهوری اسلامی مستقیم یا غیر مستقیم کشته شدند، به رقم چشمگیری تبدیل خواهد شد.

در سخنرانی‌های آغاز سال تحصیلی، از تاریخ سخن گفته می‌شود و دروغ به جای آن به دانش‌آموزان تحویل داده می‌شود. از علم سخن گفته می‌شود و خرافات به آنان تحمیل می‌شود. وقت آن رسیده به کودکان تاریخ واقعی این کشور آموزش داده شود؛ تاریخ درد و رنج، مرگ و فقر، ویرانی و سرکوب، اعدام و شکنجه‌ای که جمهوری اسلامی به همراه آورد و هر روز نیز آن را عمیق‌تر و ریشه‌دارتر کرد. تا به امروز که کودکان و نوجوانان خانوارهای کارگر و زحمتکش در مدارس ویران و بدون امکانات، در سیستم آموزشی پولی، در کیفیت آموزشی نازل با آن دست به گریبانند. آنان باید بدانند تا در فردایی نه چندان دور در کنار مادران و پدران، برادران و خواهران و یاران بزرگ‌تر خود در بنای دنیایی شاد و زیبا برای خود و نسل‌های بعدی بکوشند.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۰۲ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.