نزاع رئیس جمهور و کنگره آمریکا بر سر چیست؟

kar_logo01باراک اوباما در نطق سالانه‌اش در کنگره آمریکا که اکثریت کرسی‌های آن مانند مجلس سنای این کشور، در دست حزب رقیب وی، حزب جمهوری‌خواه است، به مرورِ سیاست‌های دولت در دوران ریاست‌جمهوری خود پرداخت و از آن دفاع کرد. بخش زیادی از سخنان رئیس‌جمهور آمریکا به سیاست‌های داخلی دولت اختصاص داشت که این جا مورد بحث ما نیست اما بحش دیگر آن پیرامون سیاست خارجی آمریکا بود. باراک اوباما سیاست خارجی دولت را سیاستی کاملا موفقیت‌آمیز خواند. او ضمن اشاره به برخی سیاست‌های شکست‌خورده آمریکا در دوره‌های گذشته، چنین ادعا کرد که دولت آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری وی، بهتر از گذشته توانسته است “رهبری” آمریکا را در مقیاس بین‌المللی “اعمال” کند. اوباما با گفتن این‌که “رهبری خردمندانه و هوشیارانه آن است که قدرت نظامی را با قدرت دیپلماسی ترکیب و قدرت آمریکا را با تشکیل ائتلاف تحکیم کند” در واقع به دو موضوع بسیار مهم اشاره داشت. او – بی‌آن‌که نامی از بوش بر زبان آورد – در همان حال که اتکاء یک جانبه بر جنگ و نظامی‌گری در دوره بوش را غیرعاقلانه خواند، به این واقعیت نیز اعتراف کرد که آمریکا برخلاف گذشته، اکنون در موقعیتی نیست که به تنهایی و مستقل از دیگر قدرت‌های امپریالیستیِ فعلا متحد خود، به اعمال رهبری بلامنازع کشورهای سرمایه‌داری بپردازد. اوباما که هنگام سخن گفتن از ائتلاف با سایر قدرت‌ها و از این‌که توانسته است اهداف امپریالیسم آمریکا را با ترکیبی “هوشمندانه” از زور و دیپلماسی پیش ببرد، پی‌درپی به خود مدال می‌داد، البته از اختلافات درونی این ائتلاف ناپایدار و تضاد منافع آمریکا و قدرت‌های اروپایی چیزی نگفت!

اوباما که از سیاست همراه ساختن اتحادیه اروپا با آمریکا در برابر روسیه که به ادعای وی، به “انزوای روسیه” و “ازهم‌پاشی اقتصادی” این کشور منجر گشته است، فوق‌العاده اظهار رضایت می‌کرد و آن را سیاستی موفقیت‌آمیز خواند، اما نتوانست از اعتراف به دشواری رقابت با چین و درآوردن بازار از دست چین و کالاهای تجاری این کشور که می‌خواهد برای آمریکا “قانون تعیین کند” خودداری کند.

در بحث‌های مربوط به سیاست خارجی، بخش مهمی از سخنان اوباما به سیاست خارجی دولت آمریکا در خاورمیانه اختصاص داشت. رئیس‌جمهور آمریکا، اعزام نیروی نظامی به عراق و افغانستان در دوره بوش را سیاست غیرهوشیارنه‌ی مبتنی بر تصمیماتی عجولانه خواند که پای ارتش آمریکا را به درگیری‌های غیر ضروری کشاند! اوباما این سیاست را مغایر “استراتژی جامع” آمریکا و خواست دشمنان این کشور خواند که هزینه‌های زیادی را نیز برای آمریکا در بر داشته است. اوباما گفت: “از زمانی که من قدرت را به دست گرفته‌ام، با جدیت تلاش می‌کنیم که تروریست‌هایی را که تهدیدی مستقیم برای ما و متحدان ما هستند نابود کنیم”!

اوباما البته نه، گفت که “جدیت” دولت آمریکا چه و چگونه بوده است و تا چه حد در نابودی این تروریست‌ها مثمرثمر بوده است  ونه، گفت که دولت “جدی” اوباما به چه میزان در تقویت این نیروها نقش داشته است! اوباما اما گفت که :ما هم‌زمان در‌س‌های هزینه‌بری را طی ۱۳ سال گذشته آموختیم، به‌جای این‌که آمریکایی‌ها در روستاهای افغانستان گشت بزنند، به نیروهای محلی آموزش دادیم و خود هدایت کارها را برعهده گرفته‌اند و به جای این‌که نیروی زمینی زیادی را به خارج اعزام کنیم، با مشارکت کشورهایی از جنوب آسیا و شمال آفریقا، پناه‌گاه‌های امن تروریست‌ها را که آمریکا را تهدید می‌کنند، هدف قرار می‌دهیم.

اما به‌رغم دعاوی رئیس‌جمهور کنونی آمریکا، امروز هر کس این را می‌داند که سیاست های راهزنانه امپریالیسم آمریکا و اشغال نظامی عراق و افغانستان توسط آمریکا و سایر متحدان آن که با کشتارهای وسیع و آوارگی صدها هزار انسان همراه بود، با شکست و ناکامی روبرو گردید. وضعیت کنونی این دو کشور نیز شاهدی بر این شکست و ناکامی‌ست. تنها پس از شکست نظامی و سیاسی آمریکا بود که ارتش امپریالیستی آغاز به ترک این دو کشور نمودند و شخص اوباما نیز اساساً بر زمینه شکست مفتضحانه این سیاست‌هاست که به راس دولت آمریکا عروج می‌کند.

اوباما اما بدون این‌که به این شکست و نقش دولت آمریکا در جنگ‌افروزی و ایجاد و تقویت گروه‌های ارتجاعی از قماش القاعده و داعش، کم‌ترین اشاره‌ای داشته باشد، از “جدیت” مقابله آمریکا برای نابودی تروریست‌ها سخن می‌گوید. به‌رغم همه‏ی این‌ها اما اوباما به این واقعیت اشاره می‌کند که در جنگ‌افروزی‌های محلی و منطقه‌ای، سربازان آمریکایی را از رودرویی مستقیم و از زیر ضرب خارج ساخته و هزینه تلفات انسانی در جریان مداخله در کشورهای خاورمیانه را بر دوش دولت‌ها و کشورها و مردم منطقه افکنده است. چنین است که اوباما می‌گوید، به جای این‌که ما به جنگ زمینی دیگری در خاورمیانه کشیده شویم، رهبری ائتلاف گسترده‌ای را با مشارکت کشورهای عربی آغاز کردیم تا گروه تروریستی داعش را تضعیف و نهایتا نابود کنیم!

اما رئیس‌جمهوری آمریکا که ظاهرا منتقد مداخله نظامی آمریکا در عراق و افغانستان است و خارج ساختن سربازان آمریکایی از صحنه درگیری‌های نظامی در کشورهای خاورمیانه را از افتخارات خود می‌داند، تنها چند لحظه پس از اهدای مدال افتخار به خودش، از کنگره آمریکا می‌خواهد با تصویب قطعنامه، مجوز استفاده و اعزام نیرو برای مقابله با داعش را صادر کند و تاکید می‌کند که دولت آمریکا به چنین مجوزی نیاز دارد!! و روز بعد از آن نیز چاک هیگل وزیر دفاع آمریکا اعلام می کند، ارتش آمریکا به زودی نیروهای نظامی بیشتری برای “مبارزه با داعش” به عراق (بخوان سوریه) اعزام خواهد کرد.

باراک اوباما، این نماینده خوش رقص و زبان امپریالیسم تجاوزگر آمریکا، بعد از توضیح سیاست ترکیب زور و دیپلماسی و کاربست آن در خاورمیانه که از این قرار بر زور و جنبه قدرت نظامی آن تاکید ویژه‌ای می‌شود، سخنان خود را به سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی اختصاص داد. رئیس‌جمهوری آمریکا اعمال سیاست زور و دیپلماسی یا سیاست چماق و هویج در مورد جمهوری اسلامی را نیز سیاستی موفقیت‌آمیز خواند. وی ضمن دفاع از مذاکره با ایران بر سر مساله هسته‌ای و تاکید بر ادامه همین روند، هشدار داد که اگر کنگره آمریکا بخواهد تحریم‌های جدیدی را علیه ایران وضع کند، آن را وتو خواهد کرد. اوباما پیرامون جنبه‌های مثبت و موفقیت‌های حاصله از این سیاست گفت:برای اولین بار طی ده سال، پیشرفت برنامه اتمی جمهوری اسلامی را متوقف و ذخایر مواد اتمی آن را نیز کاهش داده‌ایم. او اضافه کرد که آمریکا اکنون این فرصت را در اختیار دارد که برای رسیدن به توافقی جامع به این مذاکره ادامه دهد و از ایران مسلح به سلاح هسته‌ای جلوگیری کند. توافقی که آمریکا و متحدان‌اش از جمله اسرائیل را محافظت می‌کند و در عین‌حال مانع یک درگیری دیگر در خاورمیانه می‌شود. رئیس‌جمهور آمریکا پس از اشاره به فوائد جنبه‌های مثبت چنین سیاستی، در مورد مضرات و جنبه‌های منفی و عواقب تصویب تحریم‌های جدید گفت، وضع تحریم‌های جدید، موجب تخریب روند کنونی می‌شود. حفظ تحریم‌ها را مشکل‌تر می‌سازد و میان آمریکا و متحدین آن در عرصه بین‌المللی شکاف ایجاد می‌کند و در عین‌حال موجب آن می‌شود که جمهوری اسلامی نیز برنامه هسته‌ای خود را از سر گیرد. باراک اوباما در پایان این بخش از سخنان خود، ضمن اشاره به این موضوع که هیچ تضمینی برای موفقیت مذاکرات وجود ندارد، اگرچه که تاکید نمود برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک قدرت اتمی، همه گزینه‌ها را بر روی میز حفظ خواهد کرد و به عنوان آخرین گزینه، حتا از جنگ نیز نام برد، اما این اظهار نظر وی، بیشتر تحت تأثیر فشارهای حزب رقیب مطرح شد و نه به عنوان تهدیدی که حتما بخواهد در پایان مهلت مذاکرات، به یک سیاست عملی تبدیل شود!

وقتی که جان بینر، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا تنها یک روز بعد از سخنان اوباما اعلام کرد از بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم اشغال‌گر و صهیونیستی اسرائیل، دعوت به‌عمل آمده است تا در نشست مشترک کنگره پیرامون برنامه هسته‌ای و تهدیدات ایران و اسلام افراطی سخن‌ارنی کند، این موضوع نه فقط یک دهن کجی آشکار به رئیس‌جمهور و خلاف عرف سیاسی معمول در زمینه دعوت از رهبران و روسای کشورها توسط رئیس‌جمهور بود، بل‌که در عین‌حال کشمکش و اختلاف میان جناح‌ هار بورژوازی امپریالیستی و جناح‌هارتر آن بر سر سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی و برنامه هسته‌ای آن را به نمایش گذاشت. برخی سناتورهای آمریکایی نیز با عنوان کردن این موضوع که جمهوری اسلامی “با زمان بازی می‌کند” و در تمام این مدت جامعه بین‌المللی را فریب داده است، طرح‌هایی در مورد وضع تحریم‌های جدید برای ارائه به “کمیته بانکداری سنا” تهیه کرده‌اند!

به‌رغم این اما سخنان اوباما پیرامون تاثیرات زیان‌بخش وضع تحریم‌های جدید توسط کنگره آمریکا، به‌طور تام و تمام مورد تایید  وحمایت مهم‌ترین متحدین اروپایی آمریکا قرار گرفت. وزرای خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه، همراه با فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با انتشار بیانیه مشترکی به تکرار حرف‌های اوباما پرداخته و تاکید نمودند تحریم‌های بیشتر علیه ایران، تلاش‌های تاکنونی را تخریب خواهد کرد. در این بیانیه هم‌چنین گفته شده است، فرصتی را که برای نخستین بار برای حل “تهدیدات امنیتی” از طریق صلح‌آمیز بوجود آمده است نباید از دست داد چرا که ممکن است چنین فرصتی هرگز بدست نیاید. بیانیه مشترک خطاب به کنگره آمریکا تاکید نموده است توافقات تاکنونی با ایران، مطمئن‌ترین مسیر دست‌یابی به یک راه حل جامع و بلند مدت است و بالاخره به کنگره آمریکاک اطمینان داده شده ست که اعمال فشار علیه جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت تا “یا به همکاری بی‌پایان تن دهد یا به انزوای بیشتر دچار شود.”

مخالفت با وضع تحریم‌های جدید و اختلالی که از این ناحیه متوجه روند مذاکرات هسته‌ای خواهد شد، موضع و حرف مشترک رئیس جمهور آمریکا و متحدان بزرگ اروپائی آن نبود، برخی مقامات رسمی جمهوری اسلامی نیز که تمام تخم‌مرغ‌ها را به سبد مذاکرات هسته‌ای ریخته‌اند نیز عکس‌العمل تقریبا مشابهی داشتند و حرف‌های حتا یکسانی بر زبان راندند. صرف‌نظر از برخی سران سپاه و محافلی چون گردانندگان کیهان شریعتمداری که از میان سخنان اوباما، عبارت حفظ همه گزینه ها بر روی میز را برجسته ساختند تا آن را حجتی بر بی‌نتیجه بودن مذاکرات قلمداد کنند، اما محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی عین اوباما و اروپا گفت که وضع تحریم‌های جدید توسط کنگره آمریکا، به معنای “تخریب” روند مذاکرات است و موجب شکست آن خواهد شد. ظریف تاکید کرد که تحریم‌های جدید منجربه نابودی اقدام مشترکی خواهد شد که سال گذشته در ژنو بر روی آن توافق شده است. وزیر خارجه جمهوری اسلامی حتا به جامعه بین‌المللی متوسل شد و از آن خواست که با هر تلاشی که بخواهد روند مذاکراتی را که می‌تواند دستاورد بسیار مهمی داشته باشد، به نابودی بکشاند، به مقابله برخیزد. وی دسترسی به توافق را بسیار محتمل دانست و عین اوباما و اروپا تاکید کرد که “بنابراین نباید فرصت را از دست بدهیم”! ظریف که روز جمعه سوم بهمن در نشستی به میزبانی خبرگزار آسوشیتدپرس، در محل اجلاس “مجمع جهانی اقتصاد” در شهر داووس سوئیس صحبت می‌کرد، در ادامه سخنان خود به واکنش متقابل مجلس شورای اسلامی در برابر اقدام کنگره آمریکا اشاره کرد و هشدار داد در صورتی که کنگره آمریکا تحریم‌‌های جدیدی علیه ایران وضع کند، مجلس شورای اسلامی نیز طرح افزایش غنی‌ساری را تصویب خواهد کرد و به منظور جدی ساختن هشدار خود، چنین اضافه کرد که اگر مصوبه کنگره آمریکا را رئیس جمهور می‌تواند وتو کند، اما مصوبه مجلس شورای اسلامی قابل وتو نیست.!

در ادامه و تکمیل سخنان ظریف، علی لاریجانی رئیس مجلس نیز گفت در صورت وضع تحریم‌های جدید، فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی “با حرکتی جهشی” به پیش خواهد رفت! علاوه بر این برخی از نمایندگان مجلس نیز تهدید کرده‌اند، طرح غنی‌سازی اورانیوم تا ۶۰ درصد که پیش از این در مجلس مطرح شده بود را به جریان خواهند انداخت و آن را تصویب خواهند کرد!

تهدیدات دو جانبه کنگره آمریکا و مجلس شورای اسلامی، مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای ۱ + ۵ و از آن مهمتر مذاکرات دو جانبه ایران و آمریکا را به مرحله حساسی کشانده است. به‌رغم تهدیدات کنگره آمریکا به وضع تحریم‌های جدید و بازی با کارت نتانیاهو که گویای نارضایتی جناح‌ هارتر بورژوازی آمریکا از سیاست خارجی اوباما در قبال جمهوری اسلامی و برنامه هسته‌ای آن است و به‌رغم تهدیدات متقابل مجلس شورای اسلامی و رئیس آن پیرامون غنی‌سازی ۶۰ درصدی و رویکرد جهشی در فعالیت‌های هسته‌ای، اما طرفین مشاجره به روال توافقی که آذر ۹۲ در ژنو میان کشورهای ۱ + ۵ و جمهوری اسلامی بعمل آمد، ادامه خواهند داد.

اولاً اوباما که توانسته است در تحریم ایران اروپا را با خود همراه کند، می‌داند که این همراهی نمی‌تواند تا بی‌نهایت ادامه یابد. کشورهای اروپایی متحد آمریکا که از اعمال تحریم علیه ایران تا هم اکنون هم بسیار متضرر شده‌اند، خواهان پیشرفت مذاکرات و برداشتن تحریم‌ها هستند و از این بابت به دولت آمریکا فشار می‌آورند. اتحادیه اروپا نمی‌خواهد بیش از این منافع خود را قربانی سیاست‌های آمریکا سازد. بنابراین چنان‌چه آمریکا (کنگره) بخواهد تحریم‌های جدید علیه ایران وضع کند، کشورهای اروپایی و متحد آمریکا برای جلوگیری از زیان‌های بیشتر، ممکن است قید این همراهی را بزنند و اتحاد کنونی آمریکا و اروپا در این زمینه دچار آسیب های جدی خواهد شد. از این روست که اوباما در برابر وضع تحریم‌های جدید ایستاده است، با تصمیم کنگره در این مورد مخالفت می‌کند و بر ادامه روند تاکنونی پافشاری می‌کند.

ثانیا اوباما که با وعده‌های متعددی از جمله وعده ایجاد “ثبات و آرامش” در خاورمیانه آغاز به کار کرد، نه فقط ثبات و امنیتی در منطقه ایجاد نکرد بلکه با دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم در امور کشورهای این منطقه از جمله و به ویژه در سوریه، چه از طریق آلترناتیوسازی و تقویت اپوزسیون بشار اسد و جریان داعش، و چه با دامن زدن بر جنگ‌های منطقه‌ای و فرقه‌ای و حتا مذهبی، بی‌ثباتی و ناآرامی منطقه را فوق‌العاده افزایش داد. اوباما اگر چه در مورد سوریه خود را شکست خورده می‌بیند، اما سیاست خارجی خود در برابر جمهوری اسلامی و برنامه هسته‌ای آن را یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌های دوران ریاست جمهوری خود می‌داند و مصمم است که این سیاست را تا به آخر پیش ببرد.

از نظر دولت آمریکا وکاخ سفید، کشاندن جمهوری اسلامی به پای میزمذاکره دو جانبه، کنترل برنامه هسته‌ای و مهار زیاده‌طلبی جمهوری اسلامی در زمینه ‌غنی‌سازی و امثال آن در زمره موفقیت‌های بزرگ آمریکاست که اوباما می‌خواهد این روند را کامل کند و آن را در پرونده ریاست جمهوری خود ثبت نماید. گرچه اوباما در نطق سالانه خود به گزینه نظامی و جنگ ولو به عنوان آخرین گزینه نیز اشاره کرد، اما دست زدن به جنگی جدید و درگیری نظامی با جمهوری اسلامی در شرایط کنونی و با توجه به موقعیتی که آمریکا در آن قرار گرفته است و نیز با توجه به شرایطی که منطقه خاورمیانه در آن به سر می‌برد، فعلا ممکن نیست. بنابراین پیش کشیدن گزینه نظامی، در واقع ابزار اعمال فشار برای تعجیل و تسریع روند مذاکرات است. به یک اعتبار می‌توان چنین نتیجه گرفت که تهدید کنگره آمریکا به وضع تحریم‌های جدید، اهرم فشاری‌ست برای تسریع روند مذاکرات و نهایی شدن موضوع هسته‌ای و تسلیم کامل جمهوری اسلامی، آن‌طور که تهدید به گزینه نظامی نیز اهرم فشار دیگری‌ست به همین منظور. تمام دعوا بر سر سرعت بخشیدن به روند مذاکرات و توافق جامع تا پایان مهلتی‌ست که چهار ماه بیشتر به پایان آن نمانده است. مهلتی که چند بار تمدید شده است و کنگره آمریکا نمی‌خواهد دیگر بار شاهد تمدید آن باشد.

شواهد موجود نیزحاکی از آن است که این تهدیدات تا حدودی موثر واقع شده است. چنان‌که ظریف پس از دیدار کوتاه و گفتگوی خود با وزیر خارجه آمریکا در حاشیه نشست داووس گفت، در این دیدار بر ضرورت تسریع و تقویت روند مذاکرات به منظور جلوگیری از تخریب‌هایی که صورت می‌گیرد، تاکید شده است!

متن کامل نشریه کار شماره ۶۸۶ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.