اهمیت تجمعات اعتراضی سراسری معلمان به مناسبت روز معلم در ایران

پنج‌شنبه ۱۲ اردیبهشت به مناسبت روز معلم در ایران و با فراخوان “شورای هماهنگی تشکل‌های فرهنگیان ایران”، تجمعاتی در برخی از مراکز استان‌‌ها و شهرها از جمله تهران، یزد، همدان، کرمانشاه، سقز، مریوان، سنندج، دیواندره، جوانرود، اسلام‌آباد، الیگودرز، خمینی‌شهر، ملایر، تبریز، ارومیه، اردبیل، رشت، اصفهان، ملارد، شیراز، ساری، مشهد، اهواز، تربت حیدریه، اراک، کرج، قزوین و… برگزار گردید. در این تجمع معلمان شعارهایی هم‌چون: “درد ما درد شماست، مردم به ما ملحق شوید”، “حق ما حق شماست، مردم به ما ملحق شوید”، “معلم زندانی آزاد باید گردد”، “این همه بی‌عدالتی هرگز ندیده ملتی” سردادند.

یکی از ویژگی‌های مهم این تجمعات اعتراضی، حضور بسیار پر رنگ معلمان و بازنشستگان زن بود که البته در اعتراضات چند ماه اخیر، از جمله تجمعات پیش معلمان اصفهان نیز این مساله کاملا هویدا بود. یکی دیگر از نکات مهم این تجمعات اعتراضی حضور پر رنگ معلمان در برخی از شهرها از جمله سنندج، کرمانشاه، همدان، سقز، مریوان و چند شهر دیگر بود.

پیش از این “شورای هماهنگی” در اطلاعیه خود به تاریخ ۲۹ فروردین‌ماه خواستار برگزاری تجمع در تاریخ ۱۲ اردیبهشت “روز معلم” از ساعت ۱۰ تا ۱۲ در مراکز استان‌ها در برابر ادارات کل آموزش و پرورش و در شهرستان‌ها در برابر اداره آموزش و پرورش شهرستان شده بود.

“شورای هماهنگی” هم‌چنین در بیانیه خود به مناسبت “هفته معلم” به توصیف شرایط معیشتی معلمان و وضعیت آموزشی کشور پرداخته و خواست‌های معلمان از تجمع ۱۲ اردیبهشت را که به گفته “شورای هماهنگی” در ادامه اعتصابات سراسری و اعتراضات گذشته است، برشمرد. بهینه‌سازی آموزش در مدارس، توقف خصوصی‌سازی آموزش، حق تشکل‌یابی مستقل، رفع موانع در برابر فعالیت‌های تشکل‌های فرهنگیان، ایجاد بیمه کارآمد برای فرهنگیان، اجرای دقیق مصوبه‌ی نظام پرداخت هماهنگ حقوق، دفاع از حقوق معلمان بخش خصوصی، آزاد و خرید خدمت از جمله خواست‌هایی بود که در بیانیه “شورای هماهنگی” بر آن تاکید شده بود.

در بخشی از این بیانیه آمده بود: “گرانی و تورم زندگی را برای اکثریت زحمتکشان سخت کرده است. حقوق و درآمد معلمان سنخیتی با قیمت‌های نجومی ندارد و معلمانی که در گذشته مجبور به کار در شغل دوم و سوم بودند بخاطر بیکاری گسترده باید به اتکاء حقوق ناچیز معلمی از پس هزینه‌های هنگفت برآیند. در یک کلام وضع اقتصادی معلمان اسفناک است و در این میان وضع معلمان آزاد و خرید خدمتی اسفناک‌تر است.

از سوی دیگر اکثریت دانش آموزان که از خانواده‌های زحمتکش هستند وضع بهتری از معلمان ندارند و متاسفانه هر روز شاهد گسترش سیاست های ضد آموزشی مانند پولی‌سازی و کیفیت‌زدایی از آموزش هستیم. گویی در تمام حکومت‌ها و دولت‌ها وضع معلمان یکسان است و قرار نیست آموزش و پرورش اولویت دولت‌ها باشد”.

“شورای هماهنگی” هم‌چنین در بیانیه پایانی تجمع ۱۲ اردیبهشت که در تجمعات این روز از سوی یکی از اعضای کانون‌های صنفی آن شهر در جمع معترضان قرائت گردید، بار دیگر بر خواست‌های معلمان تاکید کرده و اعلام کرد که در صورت عدم تحقق خواست‌های معلمان، اعتراضات ادامه خواهند داشت. در بخشی از قطعنامه پایانی آمده است: “نگاه تجاری به مدرسه کیفیت آموزشی را به محاق برده است. در قالب برون سپاری آموزش و خرید خدمات آموزشی باندهای مافیایی شکل می گیرند و عملا مدرسه فروشی می شود. پولی شدن و خصوصی سازی آموزش برنامه اصلی دولت و مجلس شده است و طرح های استثماری چون معلم تمام وقت در جریان است.

حقوق فرهنگیان بازنشسته و شاغل چند برابر زیر خط فقر است. دولت بدهی خود به فرهنگیان را پرداخت نمی کند و یک بیمه ورشکسته را به ما تحمیل می کند. نهادهای امنیتی مانع تشکل یابی فرهنگیان هستند و فعالان صنفی و معلمان معترض به وضع موجود همچنان در حبس به سر می‌برند و حراست‌ها در پرونده سازی و هیات‌های تخلفات زیر مجموعه وزارتخانه و دولت در صدور احکام علیه فعالان صنفی از قوه قضاییه پیشی می‌گیرند”.

در ادامه نیز خواست‌های معلمان شاغل و بازنشسته در ۹ بند مطرح گردید. آزادی فوری و بی‌قید و شرط معلمان زندانی و فعالان صنفی، افزایش حقوق به بالای خط فقر، اصلاح وضعیت بیمه معلمان و بازنشستگان، مشارکت و نظارت بازنشستگان بر صندوق بازنشستگی، آزادی تشکل‌های مستقل، آموزش رایگان و توقف تمامی طرح‌هایی که با آموزش رایگان مغایرت دارند از جمله مهم‌ترین خواست‌هایی است که در قطعنامه پایانی “شورای هماهنگی” آمده است.

خواست‌هایی که معلمان ایران بارها برای تحقق آن‌ها به خیابان‌ها آمده و یا در مدارس دست به اعتصاب زده‌اند، اما این اعتراضات همواره از سوی حاکمیت بی‌پاسخ گذاشته شده است. حسن روحانی و علی خامنه‌ای در سخنان خود در به‌اصطلاح دیدار با جمعی از معلمان در روزهای گذشته، هیچ سخنی از خواست‌های معلمان و وضعیت معلمان بر زبان نیاوردند. روحانی در سخنان روز شنبه خود (۱۴ اردیبهشت) که بعد از تجمعات اعتراضی ۱۲ اردیبهشت بود، نه اشاره‌ای به تجمعات معلمان داشت و نه اشاره‌ای به حمله و دستگیری تعدادی از معلمان. این همه، همان‌طور که معلمان به‌خوبی به آن واقف شده‌اند، به‌خوبی نشان می‌دهد که در حاکمیت نه گوشی برای شنیدن خواست‌های معلمان وجود دارد و نه چشمی برای دیدن اعتراضات آن‌ها.

در واقع امر نیز تنها واکنش دستگاه‌های دولتی به اعتراض معلمان، همان حضور نیروهای امنیتی و حراست در تمامی این تجمعات است که در یک نمونه شاهد حمله این اوباشان به تجمع معلمان در تهران، و ضرب و شتم و دستگیری تعدادی از آن‌ها بودیم. این تنها واکنش جمهوری اسلامی به تجمع اعتراضی معلمان بود. در اطلاعیه “شورای هماهنگی” با عنوان “در محکومیت حمله به تجمع روز معلم در تهران” آمده است: “در شهر تهران نیروهای امنیتی و لباس شخصی‌ها با حمله به تجمع کنندگان حداقل نه نفر را بازداشت نموده‌اند. افراد بازنشسته متاسفانه بصورت غیرانسانی و همراه با خشونت دستگیر و روانه بازداشتگاه گیشا شدند. در این حمله غیرانسانی، آقای محمدتقی فلاحی دبیرکل کانون تهران، آقای رسول بداقی بازرس کانون تهران و خانم ها پروین اسفندیاری ، پروین صالحی ،شهپر بامداد، نزهت نیستانی و آقای فرامرز خداشناس از بازنشستگان شریف، دستگیر شدند همچنین دو نفر معلم زن نیز دستگیر شده‌اند که از وضعیت آنها خبری در دست نیست.” براساس این اطلاعیه بازنشستگان پس از ساعاتی آزاد شدند اما رسول بداقی و فلاحی هم‌چنان در بازداشت بسر برده و از وضعیت دو معلم زن بازداشتی نیز خبری در دست نیست.

اگرچه در شهرهای دیگر نیروهای سرکوب به تجمع معلمان حمله نکردند، اما در همه‌ جا حضور پررنگی داشته و از شرکت‌کنندگان در تجمع عکس و فیلم تهیه کردند. در ملارد رئیس اداره به همراه ماموران امنیتی با حضور در جمع معلمان خطاب به معلمان زن می‌گوید “چرا عینک آفتابی زدید؟ برای این‌که شناسایی نشوید؟” که معلمان زن عینک را برداشته و گفتند: “عینک آفتابی به دلیل آفتاب است”. اما همین صحبت رئیس اداره آموزش و پرورش ملارد نشانه‌ی جو امنیتی و فشاری است که بر روی معلمان از سوی نیروهای سرکوب وارد می‌شود و همان‌طور که در بیانیه “شورای هماهنگی” آمده، “حراست‌ و هیات تخلفات آموزش و پرورش از قوه قضاییه در این مورد پیشی گرفته‌اند”.

یا در یک نمونه دیگر در شهر ملایر، ماموران امنیتی سوار بر یک ماشین ال ۹۰ به محل برگزاری تجمع آمده و شروع به تهیه فیلم و عکس از تجمع‌کنندگان کردند و در همان حال نیروهای سرکوب یک اتوبوس با پلاک نیروهای نظامی برای ترساندن معلمان به محل تجمع آوردند.

اما سوالی که در این‌جا ممکن است برای برخی مطرح باشد، این است که چرا اعتراضات معلمان تاکنون نتیجه‌ای به همراه نداشته و به نظر می‌آید که “تنها حاصل آن دستگیری و زندانی کردن تعدادی از معلمان است”؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که اگرچه تنها پاسخ دولت به اعتراضات معلمان، گسیل نیروهای سرکوب و دستگیری و زندانی کردن تعدادی از معلمان بوده است، اما این مبارزات تا همین‌جا نیز در آگاه کردن جامعه، بویژه در میان معلمان، دانش‌آموزان و والدین آن‌ها بسیار موثر بوده است. اگرچه حتا در برخی از شهرها از تعداد شرکت‌کنندگان در تجمع امسال نسبت به سال گذشته کاسته شده و مثلا در شهر بزرگی هم‌چون رشت براساس گزارشات معلمان شرکت کننده، حدود ۱۰۰‌ تا ۱۵۰ نفر فقط حضور داشتند، و یا باز براساس این گزارشات در سطح کشور تعداد شرکت‌کنندگان حداکثر ۱۵ هزار نفر بوده است، اما باید قبول کرد در شرایط سختی که امروز معلمان با آن درگیر هستند و فضای سنگین امنیتی که به بهانه‌ی تحریم‌های آمریکا نیز تشدید شده است، نمی‌توان انتظار داشت که توده وسیعی از معلمان به یکباره به حرکت درآمده و در این تجمعات اعتراضی شرکت کنند. عدم شرکت بخش وسیعی از معلمان، به‌رغم همدلی با شرکت‌کنندگان در این اعتراضات، یکی از مشکلات اعتراضات معلمان در تمامی این سال‌ها بوده است که عوامل متعددی در آن نقش دارند که یکی از آن‌ها ترس از دستگیری و از دست دادن شغل است آن هم در شرایطی که هنوز جامعه در موقعیتی انقلابی قرار ندارد. یکی دیگر از عوامل نقش تشکل است، تشکلی که بتواند توده بیشتری از معلمان را به خود جلب کند، برای مثال یک نمونه از اشکالات تشکل‌های کنونی حضور بسیار کم رنگ زنان در رهبری تشکل‌های صنفی معلمان است. به‌رغم حضور بسیار پر رنگ معلمان زن و پیشتازی آن‌ها در این اعتراضات اما در رهبری تشکل‌های صنفی معلمان متاسفانه زنان حضور چندانی ندارند و این یک اشکال مهم است.

اما با همه این‌ها، شکی نیست که باید فعالیت و تلاش کرد تا این جو سرکوب را شکست، و باز شکی نیست که اگر به جای ۱۵ هزار معلم ۱۵۰ هزار معلم به خیابان‌ها بیایند، رژیم نمی‌تواند این‌گونه در سکوت از کنار این اعتراضات بگذرد. اما تجمع اعتراضی ۱۲ اردیبهشت امسال، به‌رغم تمام این مسائل، در شرایط کنونی که رژیم تلاش دارد تا به بهانه‌ی همان تحریم‌ها، همه معضلات و مشکلات جامعه را به گردن تحریم‌ها انداخته و با همین دروغ بزرگ، اساسا مانع شکل‌گیری هرگونه تجمع اعتراضی شده و با هر تجمعی به شکلی وحشیانه برخورد می‌کند، در محدوده‌ی خود یک تجمع اعتراضی موفق بود که باعث شد تا سکوتی سیاه بر جامعه حاکم نگردد. بویژه آن‌که این تجمعات یک روز پس از اول ماه مه و تجمعات اعتراضی کارگران برگزار شد.

در همین روزها شاهد هجوم وحشیانه ماموران انتظامی حتا به مال‌باختگان موسسات اعتباری و بانک‌های ورشکسته بودیم. در همه جا رژیم سعی دارد تا در شرایطی که بحران اقتصادی و سیاسی در حال اوج گرفتن است و رژیم در بیم گسترش اعتراضات توده‌ای و سراسری شدن آن بسر می‌برد، با حاکم کردن جو امنیتی سنگینی، توده‌ها را هراسان، منزوی و خانه‌نشین سازد. در این شرایط است که تجمعات اعتراضی ۱۱ اردیبهشت به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر و ۱۲ اردیبهشت به مناسبت روز جهانی معلم، سیاست رژیم را با چالشی بزرگ روبرو ساخت و مانع بزرگی بر سر راه رژیم برای ایجاد جو سکوت در جامعه ایجاد کرد. اما نکته مهم دیگر تداوم این مبارزات است. از همین امروز باید در تدارک اعتراضات سراسری دیگری بود، اعتراضاتی با حضور بیشتر و گسترده‌تر معلمان، اعتراضاتی با حضور دانش‌آموزان و والدین آن‌ها. نباید بین اعتراضات سراسری معلمان فاصله‌های طولانی بیافتد، پیگیری و تداوم اعتراضات یکی دیگر از عناصر مهم در پیشرفت مبارزات معلمان است.

تا آن روز

متن کامل نشریه کار شماره ۸۲۰ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.