توطئه رژیم در هفت‌تپه و تیری که از چله کمان رها شد

دهم دی‌ماه، در حالی‌که خودروهای امنیتی و گشت‌های پاسگاه هفت‌تپه بطور دائم در محوطه شرکت نیشکر هفت‌تپه در حال تردد بودند و همه چیز را زیر نظر داشتند، وزارت کار و نیروهای امنیتی در همدستی با کارفرمای این شرکت، پس از ماه‌ها تلاش و اعمال زور و سرکوب، سرانجام دست به کار ایجاد یک “شورای اسلامی کار” در این شرکت شدند. در حالی‌که بسیاری از کارگران برای شرکت در نمایش “انتخابات” اعضای شورای اسلامی مورد تهدید و ارعاب و برخی دیگر مورد تطمیع قرار گرفته بودند، در حالی‌که برخی افراد میانه‌باز و سست عنصر که امتحان خود را در همراهی و ملاقات با فرماندار و علی‌رضا محجوب و امام جمعه و امثال آن پس داده بودند و به همراه افراد ناآگاه دیگری مشوق این روند و بازی در بساط سرکوب‌گران بودند، اما اکثریت کارگران نیشکر هفت‌تپه این مضحکه را تحریم کردند و به شورای اسلامی نه گفتند. کارگردان‌های اصلی این نمایش مضحک در ابتدا چنین وانمود می‌کردند که اسماعیل بخشی یکی از کاندیداهاست. آن‌ها تصمیم داشتند نام وی را در لیست کاندیداهای شورای اسلامی قرار دهند تا با این خُدعه تعداد بیشتری از کارگران را به بازی در بساط مرتجعین بکشانند. اما این موضوع مورد اعتراض شدید اسماعیل بخشی قرار گرفت و توطئه مزدوران برای سوءاستفاده از نام اسماعیل بخشی با شکست روبرو شد. طولانی‌تر کردن زمان رای دادن و تقلب در تعداد و شمارش آرا نیز کمک چندانی به آن‌ها نکرد، بویژه آن‌که تعداد زیادی از رای‌ها باطله بود و تعداد زیاد دیگری با نوشتن نام اسماعیل بخشی در برگه رای، در واقع مخالفت آشکار خود با شورای اسلامی و حمایت‌شان از اسماعیل بخشی را نشان دادند.

البته این نخستین بار نیست که حاکمیت برای مقابله با کارگران آگاه هفت‌تپه دست به ایجاد شورای اسلامی کار می‌زند. کارگران این شرکت بیاد دارند سال ۸۶ زمانی که کارگران پیشرو این شرکت در تلاش و تکاپوی بازسازی سندیکای خود برآمده بودند، کارفرما در پیوند نزدیک و هماهنگ با دولت و وزارت کار و عمال آن‌ها در منطقه، کوشش‌های زیادی به‌عمل آوردند که “شورای اسلامی کار” را در مقابل سندیکای کارگران علم کنند و از تشکیل سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه که آبان ۸۷ اعلام موجودیت کرد، ممانعت به‌عمل آورند. کارگران هوشیار هفت‌تپه در آن مقطع نیز قاطعانه دست رد به سینه شورای اسلامی کار و حامیان آن زدند و از سندیکای خود به‌طور یکپارجه دفاع کردند. بنابراین کوشش ارتجاع برای ایجاد شورای اسلامی در کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه و ناکامی مرتجعین در این زمینه بی‌سابقه نیست. تلاش‌های اخیر رژیم برای ایجاد شورای اسلامی در هفت‌تپه به مردادماه سال‌جاری بر می‌گردد. زمانی که کارگران هفت‌تپه در اوایل مرداد با تشکیل مجامعی در ۱۴ بخش این شرکت، مستقلا ۲۲ تن را به نمایندگی خود انتخاب کردند و از پی آن یک هیات مدیره ۹ نفره را برای پیگیری امور اجرایی و خواست‌های خود برگزیدند، ایجاد شورای اسلامی نیز به‌طور جدی‌تری در دستور کار رژیم و عمال آن قرار گرفت. گرچه این اقدام مستقل کارگران در آغاز چندان جدی گرفته نشد، اما وقتی این نمایندگان در صف مقدم مبارزه کارگران قرار گرفتند و با فراخوان اعتصابی که ۱۵ روز به درازا کشید و مورد استقبال یکپارچه کارگران قرار گرفت و بالاخره وقتی که از درون این مبارزات و اعتصاب متحدانه و سراسری در تمام بخش‌های شرکت نیشکر هفت‌تپه، شورای مستقل کارگری هفت‌تپه جوانه زد و اعلام موجودیت کرد، آن‌گاه اقدامات سرکوب‌گرانه‌ی دستگاه‌ حاکم برای مقابله با کارگران و شورای مستقل آن‌ها و برای ایجاد یک تشکل دست‌ساز و تقلبی وارد مرحله جدیدی شد.

دستگاه امنیتی و سرکوب رژیم که پیش از این چندین بار با احضار و بازداشت گسترده کارگران هفت‌تپه سعی کرده بود ترس و وحشت در میان کارگران ایجاد کند و آنان را از تشکل‌یابی و ادامه مبارزه باز دارد یا دست کم کارگران پیشرو و آگاه را از ادامه فعالیت‌های مبارزاتی و کارگری منصرف سازد، این‌بار در شکل وحشیانه‌تری به کارگران یورش برد. ده‌ها تن از کارگران را بازداشت کرد و مورد بازجویی و ارعاب و محاکمه قرار داد. علی نجاتی عضو قدیمی و برجسته هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه را با ضرب و شتم روانه زندان کرد و زیر شکنجه برد.آخرین خبر ها حاکی ازآن است که به‏رغم وخامت وضعیت جسمانی وی، این کارگرمبارز را بادستبند و پابند به پزشکی قانونی اندیمشک منتقل کرده اند که این موضوع مورد اعتراض شدید وی قرارگرفته و اعلام نموده است”ازاین به بعد با زدن دستبند و پابند حاضر به حضور درهیچ بیمارستان و درمانگاه و دادگاهی نخواهد بود” اسماعیل بخشی کارگر شجاع و مبارز و نماینده شورای مستقل کارگران هفت‌تپه را ۲۵ روز مداوم تا سر حد مرگ تحت فجیع‌ترین شکنجه‌ها قرار داد و همزمان با این اقدامات وحشیانه، نهادهای دولتی و امنیتی و اداره کار و کارفرمای هفت‌تپه برای راه‌اندازی “انتخابات” شورای اسلامی، بسیج و دست به‌کار شدند.

برخی افراد بی تجربه که درجایگاه نماینده کارگران قرارگرفته وازادامه راه بازمانده بودند،به هردلیل به بازی دربساط حکومت کشیده شدند.عناصروازده دیگری که برگزاری مجمع نمایندگان درشرکت نی شکرهفت تپه را یک”نمایش” خوانده و ازتشکیل شورای مستقل کارگری به‏شدت ناراضی بودند، با همه وجود به استقبال”نمایش” انتخاباتی شورای اسلامی کارشتافتند و به ابزار دست کارگردان های اصلی این نمایش تبدیل شدند.درعوض سندیکای کارگران نی‏شکرهفت تپه باصدور اطلاعیه ای در۱۴ دیماه۹۷ ازشورای اسلامی کار به‏عنوان یک تشکل ضدکارگری و سرکوب‏گر یاد نمود وازتشکل مستقل ازدولت و کارفرما دفاع نمود.اسماعیل بخشی که با اقدام تهورآمیزو کم سابقه درنامه اخیرخود خطاب به وزیر اطلاعات ازشکنجه های وحشیانه و شنود مکالمات تلفنی با همسرش سخن گفته و با دعوت ازوی به یک مناظره تلویزیونی ولوله ای دردرون حاکمیت بپا کرده است، پیش ازآن ازشورای اسلامی کار به عنوان تشکلی یاد کرده بود که جزتلاش برای شکستن اعتصاب و رضایت کارفرما، کاری انجام نداده و “هرگز جامعه کارگری هفت تپه اعضای آن را نمایندگان واقعی خود ندانستند”.اسماعیل بخشی با طرح ایده شوراهای کارگری و نیز درعمل و با نقش منحصر به فردی که درایجاد شورای مستقل کارگران هفت تپه داشته، موضع و جایگاه خود را نسبت به “شورای اسلامی کار” نشان داده و مشخص کرده است. جالب این جاست که استاندار وقیح و دروغگوی خوزستان ضمن انکار شکنجه اسماعیل بخشی، ادعا کرد وی بخاطرآن که در شورای اسلامی کار حضور ندارد ناراحت شده و همین ناراحتی سبب شده است حرف از شکنجه بزند!

رژیم ارتجاعی و ضد کارگری حاکم درصدد آن است به کمک کارفرمای این شرکت و عمال وی و با استفاده از “شورای اسلامی” از هرگونه اعتصاب و اعتراض متشکل جلوگیری به‌عمل آورد و حتا پیشاپیش مانع شکل‌گیری چنین اعتراضاتی شود. آن‌ها هم‌چنین مصمم‌اند با احیاء “کمیته انضباطی” کارگران آگاه و پیشرو نیشکر هفت‌تپه را یک به یک از سر راه خود بردارند و یا وادار به سکوت کنند. ارتجاع حاکم بر این خیال واهی است که با سرهم‌بندی کردن یک تشکل سیاه دولتی بنام “شورای اسلامی کار” که هیچ‌گاه در میان کارگران هفت‌تپه (و سایر کارگران) نفوذ و اعتباری نداشته است، و بعد هم با عنوان کردن این‌که کارگران هفت‌تپه بعد از این باید مسائل و خواست‌های خود را از طریق شورای اسلامی دنبال کنند، قادر است نمایندگان و تشکل‌های واقعی کارگران هفت‌تپه را از صحنه خارج سازد و بر اعتصابات و اعتراضات متشکل در این واحد نقطه پایان بگذارد. اما این ترفند رژیم شدنی نیست و آرزوی دستگاه حاکم و کارفرمای هفت‌تپه نیز به چند دلیل ساده برآوردنی نیست.

اولا رژیم حاکم از نظر اقتصادی به‌هیچ‌وجه در شرایطی نیست که بتواند بحران‌های موجود در شرکت نیشکر هفت‌تپه و واحدهای مشابه آن پس از واگذاری به بخش خصوصی را حل و فصل کند و یا به فرض بتواند با برآورده ساختن مطالبات کارگران اوضاع را در این واحدها آرام کند. بنابراین کارگران هفت‌تپه با حضور مترسکی به‌نام “شورای اسلامی کار” در هفت‌تپه یا بدون حضورآن، به مبارزات خود ادامه خواهند داد و هیچ نیرویی هر چقدر هم مقتدر، قادر نیست جلو این مبارزات را بگیرد.

ثانیا در اوضاع سیاسی کنونی جامعه با توجه به شرایط عمومی و جنبش‌های اعتراضی بویژه جنبش کارگری، چنین تلاش‌هایی فاقد اهمیت جدی هستند و مهم‌تر این‌که هیچ‌گونه بُرد و یا اثری در جامعه ندارند. قطاری که شرایط سیاسی در آن حمل می‌شود روی ریلی افتاده است که موانع محدودکننده جزئی از این دست زیر چرخ‌های سنگین آن له و نابود می‌شوند.

ثالثا کارگران هفت‌تپه از تجارب گران‌بها و مهمی در زمینه “شورای اسلامی” و عملکرد آن برخوردار هستند. شورای اسلامی نه تنها مورد اعتماد کارگران نبوده است و نیست که مورد نفرت عموم کارگران است. کارگران هفت‌تپه نمایندگان واقعی خود را در جریان مبارزات چندین ساله شناخته‌اند وحامی آن‌ها و تشکل‌های مستقل خویش بوده‌اند و خواهند بود.

بنابراین تردیدی وجود ندارد که تلاش‌های مذبوحانه و توطئه کارفرمای هفت‌تپه و حامیان دولتی آن در هفت‌تپه، با شکست و ناکامی قطعی روبرو خواهد شد. همه کسانی که مستقیم و غیرمستقیم در پروژه تشکل‌سازی رژیم در هفت‌تپه برای ایجاد شورای اسلامی سهیم شده و یا به آن یاری رسانده‌اند رسوا و مفتضح خواهند شد. چنان‌که توطئه رژیم در شرکت واحد و سندیکاسازی دولتی نیز با شکست و ناکامی روبرو شد و دست‌اندرکاران آن جملگی رسوا و مفتضح شدند. کارگران هفت‌تپه بویژه بخش پیشروتر و آگاه‌تر کارگران باید تلاش کنند سازماندهی خودشان را حفظ کنند. کارگران هفت‌تپه بی‌شک از نمایندگان واقعی و استوارخود حمایت خواهند کرد و فریب این ترفندهای شناخته شده را نخواهند خورد. کارگران هفت‌تپه مضحکه رژیم در هفت‌تپه را تحریم کردند. آن‌ها یک روز پس از اجرای این نمایش گفتند “ما کارگران هفت‌تپه دست به انتخاب مجدد نمایندگان واقعی خود خواهیم زد”!

بر همگان از جمله بر سرکوب‌کنندگان کارگران هفت‌تپه این نکته باید روشن شده باشد، اگرچه اعمال قهر و سرکوب وحشیانه علیه کارگران هفت‌تپه، انتقام کشی از کارگران آگاه و اقدام بزرگ و بی‌مانند آن‌ها، ایجاد شورای مستقل کارگری است، اما این اقدامات چیزی از اهمیت شوراها و اقدام بزرگ و بی‌نظیر کارگران هفت‌تپه نخواهد کاست. هفت‌تپه شورای کارگری و مهم‌تر از آن اداره شورایی کارخانه و جامعه را به شعار عمومی و سراسری کارگران و زحمتکشان تبدیل کرد. وقتی اسماعیل بخشی در همان آغاز تولد شورای مستقل کارگری در هفت‌تپه، بر کنترل و نظارت کارگری بر شرکت تاکید کرد و گفت “هفت‌تپه نمادی کوچک از ایران است” او درواقع بر شوراها و اداه شورایی جامعه به عنوان آلترناتیو کارگران تاکید می‌کرد که نمی‌توانست خشم سرمایه و حافظان منافع طبقه حاکم را برنیانگیزد! واکنش قهرآمیز و وحشیانه دشمن طبقاتی بسیار بیرحمانه و خشونت‌آمیز بود. با این همه شورای مستقل کارگری، اداره شورایی جامعه و نظام شورایی تیری بود که از چله کمان رها شده بود. این تیررا که بازگشتی به چله کمان نیست، جراحتی عمیق بر طبقه حاکم وارد ساخته و در قلب سرمایه فرو نشسته است.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۰۵ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.