به زیر پرچمی دروغین- حمایت از رژیم ستمگر حاکم، زیرپوشش حمایت از مردم

درحالی‌که کارگران و زحمتکشان ایران به نبردی قهرمانانه برای سرنگونی رژیم ارتجاعی و ستمگر جمهوری اسلامی به پا خاسته و جناح‌های رژیم از هر قماش در میان توده‌ مردم رسوا و بی اعتبارشده‌اند، گروهی از حامیان و جیره‌خواران رژیم، تحریم‌های امپریالیسم آمریکا را دست‌آویز و بهانه‌ای برای حمایت از رژیم ستمگر و استبدادی حاکم بر ایران و نجات آن قرار داده‌اند. ازجمله در هفته‌ای که گذشت، یک گروه کوچک چندنفره، از ” اهالی فرهنگ و کنشگران مدنی ایران” که اغلب آن‌ها همواره از حامیان رژیم استبدادی کشتار، ترور، اختناق و سانسور بوده و درازای خوش‌خدمتی‌شان به ارتجاع حاکم، سالانه میلیاردها تومان به جیب زده‌اند، آن‌هایی که حتی یک‌بار اعتراض کوچکی هم به فجایع بی‌شمار جمهوری اسلامی و ستمی که بر مردم ایران رفته است، نداشته‌اند، به‌یک‌باره به یاد نتایج فاجعه‌بارِ ناشی از “شرایط تحمیل‌شده بر ملت ایران” درنتیجه تحریم‌ها افتاده و  با انتشار بیانیه‌ای تحت عنوان  «در برابر تحریم با ما هم‌صدا شوید»  ادعا کرده‌اند که برخلاف دولت‌ها “به زبانی از جنس فرهنگ، صلح‌ و دوستی” سخن می‌گویند، همگان را” به نتایج فاجعه‌بارِ شرایط تحمیل‌شده بر ملت ایران” توجه داده و ادعا کرده‌اند، “هم‌صدائی با این گروه می‌تواند سیاست‌گزاران و سیاست‌های غیرانسانی‌شان را متوقف کند.”

این ادعای گروهی که ظاهراً می‌خواهد وانمود کند “به زبانی از جنس فرهنگ، صلح و دوستی” در حمایت از مردم حرف می‌زند و نه زبان زور دولت‌های سرکوبگر و ارتجاعی و نه حمایت از رژیم‌های ستمگر، زمانی حقیقت می‌داشت که لااقل این افراد برای یک‌بار هم که شده در طول حیات ننگین جمهوری اسلامی، یک فراخوان مشترک در محکومیت جنایات بی‌انتهای جمهوری اسلامی هم صادر کرده بودند. آیا اینان از کشتار هزاران انسان و به بند کشیدن ده‌ها هزار تن از همین مردم ایران توسط رژیم کشتار و سرکوب حاکم، هرگز چیزی نشنیدند! آیا از چوب‌های دار که همه‌روزه در سراسر ایران برپاست، بی‌خبرند! آیا از تبعیض‌های وحشتناکی که مردم ایران با آن‌ها مواجه‌اند بی‌اطلاع‌اند! آیا بی‌خبرند از این‌که پاسخ هر اعتراض مردم ایران، زندان، شلاق ، شکنجه و اعدام است! آیا ماجرای قتل‌های فعالان سیاسی و نویسندگان توسط وزارت اطلاعات به گوششان نخورده است! آیا از کشتن مخالفان رژیم در زیر شکنجه‌های قرون‌وسطایی چیزی نشنیده‌اند! آیا آن‌قدر ناآگاه و پرت‌اند که نمی‌دانند سیاست‌های داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ده‌ها میلیون انسان را چنان به اعماق فقر و گرسنگی سوق داده است که مردم اعضای بدن و کودکان خود را می‌فروشند! آیا میلیون‌ها کودک کار را که بخشی از آن‌ها در خیابان‌ها و دپوهای زباله پرسه‌ می‌زنند، ندیده‌اند! آیا نمی‌دانند خانواده‌های صدها هزار کارگری که ماه‌ها دستمزد آن‌ها پرداخت‌نشده، در چه فلاکت و بدبختی به سر می‌برند! آیا این “صلح دوستان بافرهنگ” ، آن‌قدر کور و کرند که هرگز به گوششان نرسیده است، جمهوری اسلامی هرسال‌ میلیاردها دلار از ثروت همین مردم فقیر و گرسنه ایران را صرف به راه انداختن جنگ و کشتار مردم، در سوریه، یمن، عراق، لبنان و کشورهای دیگر کرده است!  آیا زبان فرهنگ، صلح و انسان‌دوستی آن‌ها قاصر بود که در این موارد و صدها نمونه دیگر، از توده‌‌های مردم ایران حمایت کنند، بیانیه صادر نمایند و جهانیان را به محکومیت رژیم ستمگر حاکم بر ایران فراخوانند؟ تمام این حقایق و صدها نمونه آن، پوچ بودن ادعای این آقایان و خانم‌های بی‌فرهنگ طرفدار رژیم استبدادی را از مردم ایران نشان می‌دهد. آن‌ها دروغ می‌گویند و می‌کوشند زیر لوای حمایت از مردم، از رژیمی دفاع کنند که با بحران‌های عمیق و همه‌جانبه در آستانه سرنگونی قرارگرفته است. اگر پوشش قلابی حمایت از مردم را از ادعای این آدم‌های بی‌فرهنگ طرفدار رژیم استبدادی برداریم، آنچه در واقعیت باقی می‌ماند، این است: تحریم نفت را متوقف کنید تا جمهوری اسلامی بودجه کافی برای تجهیز نیروی سرکوب و کشتار مردم ایران در اختیار داشته باشد. مگر جز این است که پس از رفع تحریم‌های دو سال پیش، میلیاردها دلار به ایران سرازیر شد، بدون این‌که حتی یک دلار از آن عاید توده‌های مردم ایران شود و یا دردی از دردهای بی‌شمار آن‌ها را دوا کند. همه می‌دانند که این ثروت هنگفت صرف هزینه‌ نیروهای سرکوب رژیم استبدادی، جاه‌طلبی‌های توسعه‌طلبانه رژیم شد و بخش دیگر آن همان‌گونه که گاه‌گاه، نمونه‌هایی از آن افشا می‌شود، میلیارد،میلیارد به جیب سرمایه‌داران و مقامات دزد و فاسد حکومت الله سرازیر شد. پس بی‌دلیل نیست که در رسانه‌های تبلیغاتی رژیم، برای این آقایان و خانم‌ها و گروه‌هائی امثال آنها، کف می‌زنند و هورا می‌کشند.

اینان حتی در مورد ماهیت و علت نزاع دو رژیم ارتجاعی اسلامی و امپریالیستی به تحریف و دروغ متوسل شده تا گویا مردم ایران را فریب دهند و این مردم متوجه نشوند نزاع این دو دولت ارتجاعی بر سر چیست. ازاین‌روست که در فراخوان آن‌ها آمده است:” بار دیگر تحریم‌های دولت امریکا علیه ایران آغاز شد؛ اما خام‌اندیشانه است بپنداریم که نتیجه‌ اعمال این تحریم‌ها دستیابی به حقوق شهروندی و حقوق بشر، بهره‌مندی از مواهب آزادی و بهبود شرایط زندگی برای ملت ایران است. ملت ایران، تنها تاوان این تحریم‌ها را خواهد داد.”

تحریف حقیقت و تلاش آن‌ها برای سرپوش گذاشتن بر ماهیت این نزاع و نقش جمهوری اسلامی در به بار آوردن تحریم‌ها از همین اظهارنظر کاملاً آشکار است. آن‌ها می‌خواهند چنین وانمود کنند که گویا دولت آمریکا ازآن‌رو به تحریم متوسل شده است که از طریق آن‌ها می‌خواهد برای مردم ایران آزادی و بهبود شرایط زندگی را بیاورد و سپس نتیجه می‌گیرند که چنین نیست و ” نتیجه اعمال این تحریم‌ها دستیابی به حقوق شهروندی و حقوق بشر، بهره‌مندی از مواهب آزادی و بهبود شرایط زندگی برای ملت ایران” نیست و “ملت ایران، تنها تاوان این تحریم‌ها را خواهد داد.”

اما ادعای طرفداران رژیم استبدادی حاکم بر ایران یک دروغ و فریبکاری عریان است. نزاع دولت آمریکا با جمهوری اسلامی هرگز بر سر آزادی و رفاه مردم ایران نبوده است. نه‌فقط امپریالیسم آمریکا بلکه تمام قدرت‌های امپریالیست ازجمله قدرت‌های اروپائی، روسیه و چین، که از دوستان و حامیان جمهوری اسلامی‌اند، هرگز خواهان آزادی و رهایی و رفاه مردم ایران نبوده و نخواهند بود. هیچ‌کس فراموش نمی‌کند که جمهوری اسلامی ایران با حمایت همین قدرت‌های امپریالیست به‌ویژه آمریکا در ایران به قدرت رسید و این قدرت‌ها هیچ‌گاه خواهان برافتادن بساط اختناق، سرکوب و کشتار از ایران نبوده‌اند. هم‌اکنون نیز دولت آمریکا نه خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی است و نه خواهان رهایی مردم ایران از فجایع و ستمگری‌های جمهوری اسلامی.  بنابراین، این ادعا که گویا امپریالیسم توسعه‌طلب و تجاوزکار آمریکا از مردم ایران دفاع می‌کند و نزاع بر سر آزادی و رفاه مردم ایران است، افسانه‌ای بیش نیست و تمام افراد و گروه‌هایی که این اراجیف را تبلیغ می‌کنند و به‌دروغ ادعا می‌کنند که تحریم‌ها به خاطر نجات مردم ایران است، یک‌مشت مرتجع دشمن مردم ایران بیش نیستند.

اما نزاع بر سر چیست و آمریکا از جمهوری اسلامی چه ‌می‌خواهد که برای دستیابی به آن به تحریم متوسل شده است؟

نزاع دولت آمریکا و جمهوری اسلامی بر سر توسعه‌طلبی و کسب هژمونی در منطقه خاورمیانه است. جمهوری اسلامی همانند دولت آمریکا یک رژیم ارتجاعی توسعه‌طلب و تجاوزکار است. پان‌اسلامیسم، اساس سیاست خارجی این رژیم است. جمهوری اسلامی به بهای فلاکت مردم ایران،  تلاش کرده است در منطقه خاورمیانه رژیم‌های اسلا‌م‌گرای مرتجع شیعه از قماش خود را بر سرکار آورد و گروه‌های تروریست اسلام‌گرا را در کشورهای دیگر سازمان دهد و تقویت کند، تا از این طریق، هژمونی منطقه را به دست آورد. این سیاست توسعه‌طلبانه با توسعه‌طلبی‌های امپریالیسم آمریکا که خود را ارباب و نیروی برتر منطقه می‌داند و از رژیم‌های ارتجاعی رقیب جمهوری اسلامی در منطقه حمایت می‌کند، تضاد و برخورد پیداکرده و نزاعی را به بار آورده است که یکی از عواقب آن تحریم‌هایی است که اکنون جمهوری اسلامی می‌کوشد تمام بار آن‌ها را که خود نیز باعث آن بوده است، بر دوش کارگران و زحمتکشان ایران بیندازد.

آمریکا با وضع تحریم‌ها تلاش می‌کند وضعیت اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی را در هم بریزد، نه آن‌گونه که حامیان پوشیده و آشکار جمهوری اسلامی ادعا می‌کنند برای رژیم چنج و سرنگونی آن و یا به خاطر آزادی و رفاه مردم ایران، بلکه فقط و فقط برای وادار کردن آن به عقب‌نشینی، مذاکره و بیرون راندن آن از سوریه، لبنان، عراق و یمن و دست برداشتن از بی‌ثبات کردن رژیم‌های طرفدار آمریکا. این حقیقت را حتی خامنه‌ای مرتجع ده‌‌ها بار تکرار کرده است. ارتجاع، صریح‌تر از پادوان خود حقیقت را می‌گوید. اصل و ماهیت تمام نزاع در همین‌جاست. کسی که می‌کوشد ماهیت این نزاع را پنهان سازد، دشمن مردم ایران است و به ارتجاع اسلامی حاکم بر ایران، یا ارتجاع امپریالیستی آمریکا خدمت می‌کند. تفاوتی هم نمی‌کند که نام آن سلطنت‌طلب، مجاهد، جمهوری‌خواه “اصلاح‌طلب” وابسته به سیا و عربستان باشد، یا ده‌ها نمونه از طرفداران آشکار و پوشیده جمهوری اسلامی از قماش همین ” اهالی فرهنگ و کنشگران مدنی ایران” “چپ‌های” قلابی “ضد امپریالیست” از نوع اسلام‌گرا و سکولار آن و طیفی از گروه‌های “اصلاح‌طلب” در داخل و خارج کشور. جمهوری اسلامی و دولت آمریکا هر دو دشمن مردم ایران هستند و سیاست‌های هردو برای توده‌های زحمتکش مردم ایران فاجعه به بار آورده است.

بنابراین، ماهیت ارتجاعی این دولت‌ها و سیاست‌های توسعه‌طلبانه و تجاوزکارانه هر دو آن‌هاست که به نزاع و تحریم انجامیده است. با این توضیح پوشیده نیست که وظیفه طبقه کارگر و زحمتکشان هر کشور، نه دفاع از این یا آن دولت، بلکه در وهله نخست، مبارزه علیه دولت خودی و سیاست‌های آن است. این وظیفه کارگران و زحمتکشان آمریکائی است که علیه دولت خودشان و برای برانداختن آن تلاش کنند. وظیفه کارگران و زحمتکشان ایران هم، مقدم بر هر چیز مبارزه علیه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی و تلاش برای سرنگونی آن است. کسی که جز این می‌گوید، حامی و مدافع پوشیده و آشکار جمهوری اسلامی است.

وظیفه سازمان ما به عنوان یک سازمان کمونیست انقلابی که از منافع کارگران و زحمتکشان دفاع می‌کند، این است که در جنگ و نزاع میان دو دولت ارتجاعی، توده‌های مردم را به سرنگونی دولت خودی فراخواند و حامیان پوشیده و آشکار آن را افشا و رسوا سازد. کارگران و زحمتکشان ایران، باید همان‌گونه که تاکنون با مبارزات و شعارهای خود در خیابان‌ها نشان داده‌اند، دست رد بر سینه طرفداران هر دو طرف نزاع بزنند و برای نجات از تمام فجایعی که جمهوری اسلامی، تحریم‌ها و امپریالیسم در ایران به بار آورده‌اند، مبارزه خود را برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و برقراری حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان تشدید کنند.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۹۸ در فرمت پی دی اف

 

 

POST A COMMENT.