اول ماه مه، خیابان‌ها در تسخیر کارگران بود

رژیم جمهوری اسلامی که از چندین ماه قبل، فضای خفقان و سرکوب را تشدید نموده و با نزدیک‌تر شدن اول ماه مه، پیوسته بر شدت خفقان و سرکوب افزوده است، در آستانه اول ماه مه، بازهم اقدامات سرکوبگرانه خود را شدت بخشید. دستگاه‌های امنیتی و سرکوب رژیم، با تمام توان  تلاش نمودند از طریق پی‌گرد و بازداشت فعالان کارگری و فعالان دیگر جنبش‌های اجتماعی و گستراندن جو رعب و وحشت در تمام جامعه، پیشاپیش کارگران را مرعوب سازند، از برگزاری مراسم‌های مستقل اول ماه مه و آمدن کارگران به خیابان‌ها، ممانعت به عمل آورند.

جمهوری اسلامی، تنها از طریق ارعاب و سرکوب مستقیم نبود که می‌خواست کارگران را بترساند و آنان را از برگزاری مراسم‌های مستقل اول ماه مه منصرف کند و به خانه‎‎‎نشینی و خاموشی وادار سازد. بلکه درهر کجا که کارگران خواستار مجوز راه‌پیمائی و تظاهرات شدند و یا مکانی برای برگزاری مراسم اول ماه مه درخواست نمودند، رژیم نیز در ابتدا با پشت گوش انداختن مسئله، ابتدا به وقت‎‎‎کشی و سردواندن کارگران پرداخت و بعد هم قویاً با خواست آن‌ها مخالفت نمود. اما کارگران، فعالان و پیشروان کارگری که مصمم بودند به خیابان‎‎‎ها بیایند و مراسم مستقل اول ماه مه راهر ‌چه باشکوه‌تر برگزار نمایند، علی‌رغم تمام این تهدیدها و ترفندها، همان‌طور که پیش‎‎‎بینی می‌شد، نه فقط مرعوب اقدامات سرکوبگرانه رژیم نشدند، بلکه مشتاقانه‌تر، گسترده‌تر و متشکل‌تر از گذشته، به استقبال اول ماه مه رفتند. کارگران در روز اول ماه مه به خیابان آمدند، به طرح مطالبات خویش پرداختند و همبستگی خود را با کارگران سراسر جهان در مبارزه علیه هرگونه ستم  و استثمار اعلام داشتند.

برگزاری مراسم اول ماه مه در زیر سرنیزه

از مدت‌ها قبل از اول ماه مه مشخص بود ومجموعه اقدامات سرکوبگرانه رژیم نیز نشان می‌داد که دولت سرکوبگر حاکم، امسال، وقیحانه‌تر وبی‎‎‎رحمانه‌تر از سال‌های گذشته صفوف متشکل کارگران، راه‌پیمایان و برگزارکنندگان مراسم اول ماه مه را مورد یورش قرار خواهد داد. این وضعیت و ماهیت سرکوبگر و ضد کارگری رژیم جمهوری اسلامی، البته برای کارگران، به‌ ویژه کارگران آگاه و پیشرو، ناشناخته نبود. با این همه، کارگران در چندین مورد به‌رغم آن که اجازه تجمع و راه‌پیمائی به آنان داده نشد، دست به تجمع و راه‌پیمائی زدند و یا در اشکال دیگری روز اول ماه مه را گرامی داشتند.

در سنندج، به‌رغم آن‌ که فرماندار این شهر از صدور مجوز تجمع و راه‌پیمائی خودداری نمود، نزدیک به ۴٠٠ تن از کارگران مراکز کارگری این شهر، به مناسبت اول ماه مه در مقابل اداره روابط کار این شهر دست به تجمع زدند. نیروهای انتظامی و امنیتی که از قبل در محل تجمع کارگران مستقر شده بودند، با شروع مراسم، جمعیت را مورد یورش قرار دادند. لذا، شیث امانی، رئیس هیئت مدیره اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار که قصد سخن‌رانی داشت، تنها به قرائت قطعنامه اکتفا نمود. نیروهای امنیتی، به قصد بازداشت کارگر یادشده، به وی هجوم بردند اما کارگران، وی را از دست نیروهای امنیتی نجات دادند. کارگران سپس با سردادن شعارهائی به طرف میدان آزادی  دست به راه‌پیمائی زدند. نیروهای سرکوب رژیم با شلیک گاز اشک‌آور و باتوم، به صفوف کارگران حمله کرده و به ضرب وشتم کارگران پرداختند. دراثر یورش‎‎‎های وحشیانه، شماری از کارگران مجروح و نزدیک به ١۶ نفر بازداشت شدند.

در کرمانشاه نیز به دعوت انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار، جمعی از کارگران پتروشیمی‌های اوره آمونیاک و پلی‎‎‎اتیلن، حدود صد نفر از کارگران این شهر در برابر اداره کار کرمانشاه به منظور گرامی‌داشت روز جهانی کارگر دست به تجمع زدند. در این مراسم نیز جوانمیر مرادی، رئیس انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، در رابطه با مسائل و مشکلات کارگران به سخن‌رانی پرداخت. اما هنوز دقایقی از شروع مراسم نگذشته بود که مزدوران اطلاعاتی – امنیتی به قصد قطع سخن‌رانی و بازداشت سخن‌ران به میان جمعیت هجوم بردند. کارگران در برابر این یورش  دست به مقاومت زدند، اما نیروهای مزدور به ضرب وشتم  و تهدید کارگران پرداخته و با دستگیری تعدادی از کارگران، از ادامه مراسم ممانعت به عمل آوردند.

در برخی دیگر از شهرهای کردستان مانند سقز و مریوان نیز مراسمی به مناسبت اول ماه مه برگزار گردید.

در آبشارخور کرج واقع در جاده چالوس نیز گلگشتی به مناسبت اول ماه مه و با حضور بیش از ۳٠٠٠ نفر برگزار گردید. در این مراسم که برخی از کارگران ایران خودرو، کارگران سایپا، پارس، شرکت  واحد وهمچنین ده‌ها کارخانه و کارگاه دیگر از شهرستان‌های ساوه، کرج، ورامین، قزوین، کرمانشاه، سقز، سنندج، رشت و برخی دیگر از شهرستان‌ها حضور داشتند، همراه با اعضاء خانواده خود در این مراسم شرکت کرده بودند.

در تهران نیز قرار بود، مراسمی در “فرهنگ سرای کار” و مراسم دیگری در تالار باختر واقع درتقاطع  خیابان کارگر جنوبی و لبافی‎‎‎نژاد برگزار شود. سال گذشته حدود ۸٠٠ تن از کارگران خیاط، کفاش، فلزکار ومکانیک، نقاش و کارگران شرکت واحد، در این محل مراسم اول ماه مه را برگزار نمودند. اما امسال رژیم جمهوری اسلامی اجازه تجمع و برگزاری مراسم در  این مکان را نداد. با این وجود بعد از ظهر روز اول ماه مه حدود ٢٠٠ تن از کارگران در برابر تالار یادشده تجمع کردند  و به بحث و گفتگو در مورد مسائل ومشکلات کارگری پرداختند. در این مراسم که برخی از کارگران سندیکای کارگران شرکت واحد نیز حضور داشتند، منصور اسانلو سخنانی ایراد کرد.

همچنین به دعوت دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران، قراربود اسانلو دراین دانشکده حضور بهم برساند و در مورد اول ماه مه سخن‌رانی کند. اما حراست دانشگاه  مانع ورود وی به دانشگاه شد. با این وجود تعدادی از کارگران و دانشجویان در برابر درب ضلع غربی دانشگاه واقع در خیابان ١۶ آذر، تجمع کردند و پیرامون مسائل کارگری به بحث و گفتگو پرداختند. منصور اسانلو دراین تجمع نیز به سخن‌رانی پرداخت.

اما مهم‌ترین مراسم اول ماه مه امسال ، مراسمی بود که در تهران و در ورزشگاه شیرودی و خیابان های تهران برگزار گردید.

مارش کارگری در خیابان‌های تهران

با وجود آن که جمهوری اسلامی امسال نیز سعی نمود مراسم اول ماه مه را به مراسمی که توسط خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار برگزار می‌شود، خلاصه نماید، و با وجود آن ‌که خانه کارگر نیز تمام کوشش خود را به ‌کار بسته بود تا مراسم اول ماه مه را آن طور که خود و اربابانش می‌خواهند برگزار نماید، اما در این زمینه‌ها نیز نه تنها هیچ‌گونه توفیقی نصیب رژیم و نوکران آن در خانه کارگر نشد، بلکه اوضاع به‌ کلی به زیان آن‌ها رقم خورد و جز افتضاح و رسوائی، چیز دیگری نصیب آنها نشد.

خانه کارگر که از پنجم اردیبهشت ماه، دید و بازدید با “آیات عظام” و “بیعت با رهبری” و مسئولین نظام را آغاز کرده بود و مدام بر “گوش به فرمانی” خانه کارگر به “ولایت فقیه” تأکید می‌نمود و در تلاش بود تا کارگران را از این مراسم نوحه‎‎‎خوانی به آن مراسم قرائت قرآن بکشاند و خلاصه سرگرم برگزاری “هفته کارگر” بود، به منظور خوش خدمتی هر چه بیشتر به دولت اسلامی و شخص خامنه‌ای، تصمیم داشت روز یازده اردیبهشت (اول ماه مه)، در برابر “لانه جاسوسی آمریکا” تجمع برگزار نماید.

اما جمهوری اسلامی با توجه به تجارب و سوابق قبلی و با توجه به این موضوع که در هر جا که از کارگران تجمعی بر پا شود، – ولو این ‌که آن تجمع را خانه کارگر هم سازماندهی کرده باشد ـ کارگران بلافاصله به طرح مطالبات و خواست‌های خود می‌پردازند، دست به اعتراض و راه‌پیمائی می‌زنند و خلاصه جریان امور از دست خانه کارگر خارج می‌شود، با این خواست خانه کارگر یعنی تجمع در مرکز شهر تهران مخالفت نمود و آنان را به برگزاری مراسم در بیرون از شهر و بیایان‌های اطراف قبر خمینی حواله داد. خانه کارگر از این مسئله سخت گله‌مند شد و حسن صادقی خطاب به مسئولین استانداری تهران گفت “حتا حاضر نشده‌اند کارگران در داخل حرم مطهر امام تجمع داشته باشند و حوالی حرم را برای حضور کارگران تعیین کرده‌اند.”

شایان ذکر است که روز پنجم اردیبهشت یعنی اولین روز از به اصطلاح هفته کارگر، که خانه کارگر تحت عنوان “مراسم تقدیر از فعالان نمونه صنفی، صنعتی و تولیدی”، جمعی از کارگران را به آرامگاه خمینی کشانده بود، کارگران این مراسم ساختگی را به هم زدند و آرامگاه خمینی را به محلی برای اعتراض و طرح مطالبات خویش تبدیل کردند. کارگران ضمن اعتراض به پائین بودن سطح دستمزدها وعدم امنیت شغلی، با برافراشتن پلاکاردها، پارچه نوشته‌ها و پرچم‌هائی که بر روی آن برخی از مطالبات کارگران نقش بسته بود، و سردادن شعارهائی چون “سرمایه‌دار حیا کن، کارگر را رها کن” ، “وزیر کار استعفاء استعفاء” و “ما می‌گیم کارمی‌خواهیم، قانون کار عوض می‌شه”، عملاً اداره‌ی امور جلسه را از دست خانه کارگر خارج ساخته و خود، جو جلسه را به دست گرفتند. شدت اعتراضات کارگران به حدی بود که نه فقط محجوب نتوانست درجمع کارگران سخن‌رانی کند، بلکه برگزار‌کنندگان مراسم مجبور شدند دستگاه صوتی را نیز قطع کنند. بدین‌سان، توده‌ی کارگران، باردیگر مراسم تدارک دیده شده از سوی خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار را در همان روز اول “هفته کارگر” حسابی به‌هم زدند و تمام نقشه‌های محجوب و دیگر سران خانه کارگر را نیز نقش بر آب ساختند.

به‌هررو، جمهوری اسلامی می‌خواست مراسمی کنترل شده در اول ماه مه توسط نوکران خود در خانه کارگر و زیر نظارت نیروهای امنیتی – انتظامی برگزار شود. اگرچه تا یک روز قبل از اول ماه مه هنوز معلوم نبود خانه کارگر در کجا و در کدام نقطه دور از شهر باید مراسم خود را برگزار نماید، اما وقتی که از طرف مسئولین خانه کارگر و شوراهای اسلامی جهت همکاری با نیروهای انتظامی و برگزاری مراسمی آرام و کنترل شده، تضمین‌های کافی داده شد، مدیر کل سیاسی – انتظامی استان‌داری تهران نیز مجوز برگزاری مراسم اول ماه مه در ورزشگاه شیرودی را صادر نمود. کارگران باید صبح روز یازده اردیبهشت، در برابر خانه کارگر واقع در خیابان ابوریحان جمع می‌شدند و از آنجا توسط  وسایل نقلیه، به ورزشگاه یاد شده منتقل می‌شدند.

اما صبح روز اول ماه مه، پس از تجمع هزاران کارگر معترض و به‌جان آمده در برابر خانه کارگر، که هر لحظه بر شمار آنان اضافه می‌شد، کارگران از همان دقایق اولیه ساعت مقرر( ۵/ ۸ صبح) اعتراضات پرشور خود را آغاز نمودند. کارگران با برافراشتن پلاکاردها، پرچم‌ها و پارچه نوشته‌هائی که مطالبات کارگران بر آن‌ها نقش بسته بود و با سر دادن شعارهای کوبنده‌ای چون “کارگران، اتحاد، اتحاد!” ، “تشکل مستقل حق ماست”، “کارگر می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد”، “وزیر بی‌کفایت، استعفاء، استعفاء” و “قرارداد موقت ملغا باید گردد” درخیابان‌های تهران دست به تظاهرات و راه‌پیمائی زدند و به سمت ورزشگاه شیرودی حرکت کردند. در طول مسیر راه‌پیمائی، شمار زیادی از جوانان، دانشجویان، معلمان و دیگر اقشار مردم زحمتکش، ضمن حمایت از کارگران، به صفوف به‌هم فشرده کارگران ملحق شدند. حوالی ساعت ده صبح غریو شعارهای یک‌پارچه بیش از ۴٠٠٠ کارگردر محل ورزشگاه  که دائماً بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شد، بر اندام نحیف خانه کارگر و مزدوران امنیتی رژیم لرزه افکند! در این میتینگ اعتراضی چند هزار نفره، کارگران نه تنها هیچ‌گونه اعتنائی به تذکرات پی‌درپی سران خانه کارگر و دعوت کارگران به آرامش و سکوت نداشتند، بلکه آنان عمال سرسپرده رژیم یعنی محجوب و صادقی را به هنگام صحبت کردن هو کردند. در میان جمعیت، شعارهائی به طرفداری از کارگران شرکت واحد و سندیکای آنها نیز سر داده شد. برخی نیز خواستار سخنرانی منصور اسانلو بودند.  برگزارکنندگان مراسم که چنین انتظاری نداشتند و شعور و آگاهی کارگران را دست کم گرفته بودند، هرچه تلاش کردند، نتوانستند اوضاع را تحت کنترل خویش درآورند. ورزشگاه نیزهمچون خیابان به تسخیر کارگران درآمده بود. خانه کارگری‌ها سعی کردند هرچه زودتر سر و ته قضیه را هم آورند. بنابراین راهی نداشتند جز آن ‌که زبونانه پایان مراسم را اعلام کنند.

با اعلام پایان مراسم، صدها کارگر در دسته‌های صد نفره و دویست نفره، دوباره به خیابان‌ها سرازیر شدند و با سر دادن شعار و طرح مطالبات خود به سمت میدان هفت تیر به حرکت در آمدند. در حالی ‌که عناصر بالای خانه کارگر امثال محجوب مدام از کارگران می‌خواستند علیه مسئولین شعار ندهند، اما گوش کارگران به این حرف‌ها بدهکار نبود. خروش رزمنده کارگران و شعار آنان علیه وزیر کار، وهمچنین شعار”اتحاد اتحاد کارگران اتحاد”، “کارگر دانشجو اتحاد اتحاد” که فضای خیابان و کوچه‌های اطراف آن را آکنده بود، بسیاری از رهگذران را نیز تحت تأثیر قرار داد و آنان را به صفوف راه‌پیمایان کشاند! جمعیت به قدری زیاد بود که خیابان مفتح به کلی مسدود شده بود.  کارگران در برابر یورش‎‎‎های مکرر نیروهای سرکوب، دلیرانه دست به مقاومت زدند و با شعار “مرگ بر حامی سرمایه‌دار” نسبت به این تهاجمات واکنش نشان دادند و در چندین نوبت هجوم آنها برای دستگیری فعالین کارگری را خنثا کردند و رفقای خود را از چنگ مزدوران نجات دادند. در همین مسیر بود که تعدادی از مزدوران رژیم قصد داشتند منصور اسانلو را بربایند. اما این اقدام نیز با مقاومت کارگران روبه‎‎‎رو گردید واسانلو نیز از دست مزدوران نجات یافت. علی‎‎‎رغم تلاش نیروهای سرکوب برای متفرق کردن کارگران قبل از رسیدن به میدان هفت تیر، کارگران خود را به میدان هفت تیر رساندند. پس از تجمع در این میدان وانجام تظاهرات و سر دادن شعار، سرانجام به تجمع خود پایان داده و پراکنده شدند.

کلام آخر

اول ماه مه امسال نیز، بار دیگر این موضوع را به اثبات رساند که با ارعاب و تهدید و بازداشت کارگران وفعالین کارگری و با تشدید اقدامات سرکوب‌گرانه، نمی‌توان روند رو به رشد جنبش کارگری را متوقف ساخت.

طبقه کارگر ایران، امسال در اول ماه مه، طرح خواست‌ها ومطالبات خود را از محیط‎‎‎های بسته و یا جمع‌های محدود بسیار فراتر برد و با انجام تظاهرات وراه‌پیمائی در مقیاس توده‌ای، این مطالبات و خواست‌های طبقاتی خود را به سطح خیابان‌ها کشاند و از این جنبه، نقطه‌ی درخشان دیگری در جنبش کارگریست.

اول ماه مه امسال فقط بیان‎‎‎کننده رشد وارتقاء آگاهی طبقاتی در میان کارگران نیست. اول ماه مه امسال حتا صرفاً بیان‎‎‎کننده آمادگی طبقه کارگربرای برداشتن گام‌های دیگری به پیش هم نیست بلکه اول ماه مه امسال رویداد بسیار مهمی است که درعین‌ حال مرحله مبارزاتی پیشرفته‌تری را در کل جامعه نیز بازتاب می‌دهد. اول ماه مه امسال در یک کلام، نقطه‌ی عطفی‌ست در جنبش کارگری و مؤید پیشرفت جنبش طبقاتی کارگران.

POST A COMMENT.