چهارم بهمن ماه سال گذشته، نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، کارگران ذوب مس خاتون آباد در شهر بابک کرمان را وحشیانه به گلوله بستند. تعداد زیادی از کارگران را مجروح و تعداد دیگری را نیز به قتل رساندند. کارگرانی که برای احقاق حقوق خود و در اعتراض به اخراج، دست به اعتصاب و تجمع زده بودند و تنها خواهان کار و ضمانت شغلی بودند.
البته این نخستین بار نبود که جمهوری اسلامی کارگران را به رگبار و گلوله می بست. در گذشته نیز بارها و بارها به سوی کارگران شلیک نموده و آنها را به قتل رسانده بود. هنوز مدتی از قیام بهمن و سرنگونی رژیم سلطنتی نگذشته بود که سرکوب وحشیانه و به خون کشیدن تظاهرات و اعتصابات کارگری آغاز شد. در اثر یورش مسلحانه مزدوران رژیم اسلامی به کارگران بیکار دورود و اصفهان، تیراندازی به روی کارگران مینو در خرم دره و حمله به کارگران کفش ملی در اسفند ۵۹، چند تن از کارگران به قتل رسیدند. در ۲۷ خرداد شصت راهپیمائی هزاران کارگر شهر صنعتی البرز به سمت قزوین نیز به خون کشیده شد و در اثر تیراندازی نیروهای سرکوب، دهها تن زخمی و تعدادی از کارگران کشته شدند.
سرکوب اعتصابات و اعتراضات و وحشی گری علیه کارگران در تمام طول سال های حاکمیت جمهوری اسلامی ادامه داشته است. اما جنایت تکان دهنده رژیم و کشتار کارگران خاتون آباد، باردیگر کشتار وحشیانه کارگران چهان چیت توسط مزدوران رژیم شاه را در اذهان زنده کرد. در اردیبهشت سال ۵۰، کارگران جهان چیت برای افزایش دستمزدها دست به اعتصاب زدند. فاتح یزدی، صاحب کارخانه نه تنها از پذیرش خواست کارگران سرباز زد، بلکه کوشید تا با تهدید و فریب، اعتصاب کارگران را درهم بشکند. اما کارگران به اعتصاب خود ادامه داده و در ادامه اعتراضات خود، روزهشتم اردیبهشت ماه، به طرف وزارت کار در تهران دست به راهپیمائی زدند. در کرج نیروهای ژاندارمری را که سد راه کارگران شده بودند، کنار زدند. زمانی که کارگران به کاروانسرا سنگی رسیدند، مزدوران رژیم از همه سو کارگران را مورد حمله قرار دادند و آنها را به گلوله بستند که در اثر این اقدام جنایتکارانه، سه تن از کارگران کشته و شمار زیادی نیز زخمی شدند.
تیراندازی به سوی کارگران و کشتار بی رحمانه کارگرانی که تنها به خاطر احقاق حقوق خود دست به اعتراض واعتصاب می زنند توسط رژیم های سلطنتی و جمهوری اسلامی، مبین این واقعیت است که در ایران، مادام که قدرت سیاسی در دست سرمایه داران و مرتجعین است، طبقه حاکم، مستقل از شکل حکومتی، از همه و هر گونه ابزاری علیه طبقه کارگر استفاده می کند و دست به هر جنایتی می زند. این جنایات و وحشی گری ها زمانی به طور قطعی متوقف خواهد که که رژیم حاکم به زیر کشیده شود. از طبقه حاکم سلب قدرت شود و طبقه کارگر قدرت سیاسی را به چنگ آورد.
دهها و صدها کارگر و پیشرو کارگری در این راه مبارزه نموده و در راه تحقق آرمان های والای طبقه خود، جان باخته اند.
یاد وخاطره تمامی این جانباختگان گرامی باد!
برگرفته از نشریه کار شماره ۴۴۶ – نیمه اول بهمن ۱۳۸۳
نظرات شما