
برادر من هوشنگ پورکریمی یکی از بیشمار کمونیستهای آزادیخواه و انقلابی بود که در دهه ۱۳۵۰ توسط سازمان جهنمی ساواک، قربانی شکنجه، زندان و خشونت سازمانیافته گردید و عاقبت در سال ۵۵ یا ۵۶ به قتل رسید. نزدیک به نیمقرن است که راز قتل او سربهمهر مانده و حقیقت این راز در نزد پرویز ثابتی و دیگر کارکنان دستگاه امنیتی و اطلاعاتی رژیم پهلوی محفوظ مانده است. پرویز ثابتی ریاست اداره کل سوم ساواک و دیگر همکارانش با چند انگیزه شماری از انقلابیون فدایی را سر به نیست کردند. اول اینکه تعداد جنایتهایشان مخفی بماند و دوم اینکه با بهرهبرداری از مزدوران امنیتی قلمبهدست خود امثال عرفان قانعی فرد این شائبه را در افکار عمومی ترویج کنند که برخی از فدائیان توسط افراد هم سازمانی خود مورد تصفیه و حذف قرارگرفتهاند. اما اکنون عکسهایی از دستگاه جهنمی ساواک به بیرون درز کرده که نشان میدهد زیر اجساد کشتهشدگانی که قبلتر به طرز وحشیانهای مورد شکنجه قرارگرفته بودند، پلاکی وجود دارد که عبارت ناشناس بر روی آنها نصبشده است. این عکسها برخلاف گفتههای مزدوران امنیتی نشان میدهند که مخالفین رژیم شاه به چه طرز وحشیانهای در شکنجهگاهها به قتل میرسیدند و بدون اطلاع به خانوادههایشان در گورستانهای بینامونشان سر به نیست میشدند.
بهمن نادریپور با نام مستعار تهرانی در جریان محاکمه خود گفته بود که از سال ۵۶ مسئولین ساواک به آنها دستور داده بودند که چنانچه کادرهای حرفهای سازمان چریکهای فدایی دستگیر شدند برای آنها پروندهسازی نشود و از طریق خوراندن سیانور به حیاتشان پایان دهند. بهمن نادریپور در جریان محاکمه که به سال ۱۳۵۸ اتفاق افتاد به نام چند فدایی انقلابی اشاره میکند که توسط خود و همکارانش به آنها سیانور داد و بدین ترتیب آنها را به قتل رساندند. با این حساب تردیدی نیست که دیگر کارکنان دستگاه ساواک هم در ادارهجات مختلف این دستگاه جهنمی دستور روسای خود را با این شیوه به انجام رسانده باشند.

اکنون نزدیک به نیمقرن است که نام برادر من هوشنگ در لیست ناپدیدشدگان قهری وجود دارد. این در حالی است که بر اساس قوانین سازمان عفو بینالملل، شکنجه، ناپدید سازی قهری و کشتار زندانیان مصداق جنایت علیه بشریت هستند.
ازاینرو پرویز ثابتی که در رژیم سلطنتی پهلوی یکی از شاخصترین و بلندپایهترین مقامات امنیتی رژیم بود و نقش تعیینکنندهای در پروندهسازی، سرکوب، شکنجه، قتل و سر به نیست کردن مخالفین سیاسی شاه داشت، باید محاکمه و مجازات شود.
بنابر قوانین عفو بینالملل، کسانی که مرتکب سهمگینترین جنایات شدهاند نباید بتوانند که مخفی بمانند و باید محاکمه شوند. اما این قانون نهتنها در باره پرویز ثابتی انجامنشده بلکه پس از رونمایی شرمآور او در گردهمایی سلطنتطلبان در لسآنجلس برخی از رسانههای معلومالحال با ساختن مستند درصدد سفیدشویی از جنایات او برآمدند. با این انگیزه که قبح شکنجه شکسته شود و از قتل و جنایت عادیسازی گردد.
محاکمه پرویز ثابتی یک پیام دیگر هم برای جنایتکاران و شکنجهگران جمهوری اسلامی میتواند داشته باشد که دنیا جای امنی برای سرکوبگران و جلادان نیست.
بهغیراز من خانوادههای بسیاری وجود دارند که برای دادخواهی از کشتهشدگان خود در دو نظام سلطنتی و جمهوری اسلامی فعالیت میکنند و موضوع لغو شکنجه، اعدام، دادخواهی و محاکمه شکنجهگران و آدمکشان دو رژیم شاه و شیخ یکی از مطالبات و اهداف آنهاست. باگذشت اینهمه سال داغ و زخم بسیاری از خانوادهها التیام نیافته و من نیز بهعنوان یک عضو از خانوادههای دادخواه بهمانند بسیاری از زندانیان سیاسی دوران پهلوی دوم خواستار محاکمه پرویز ثابتی، این چهره مخوف ساواک هستم.
رضا پورکریمی
نظرات شما