در رسای ۱۹ بهمن پنجاه و چهارمین سالروز حماسه سیاهکل

درود ما بر رفقای دلیری که در شب ظلمانی و سرد آن زمستان‌ جانشان را آتشی ساختند تا مژده بهاران باشند .  چنان زمستانی  که در وصفش می‌گفتند  : سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت، سرها در گریبان است . کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را . نگه جز پیش پای را دید نتواند که ره تاریک و لغزان است . اگر دست محبت پیش کس یازی به اکراه آورد دست از بقل بیرون که سرما سخت سوزان است.

در شرایط استبداد زده شاهنشاهی که تشکیل هر هسته مطالعاتی و فعالیت صرف سیاسی به سرعت کشف و به زندان و داغ و درفش منتهی می شد و پایان می‌یافت ، در شرایطی که بخش هایی از چپ جامعه در گرداب پاسیفیسم و بی عملی غوطه ور بود،

در شرایطی که سازشکاران و انحلال طلبان اپورتونیست به زائده جنگ سرد تبدیل شده و به کنج عافیت خزیده و یا فرار را بر قرار ترجیح داده بودند ،  در شرایطی که مبارزه ” ملی” دیگر نمی‌توانست پاسخی به وضعیت موجود باشد زیرا هر ابراز وجود جزئی هم با واکنش سخت استبداد و دیکتاتوری منتهی میشد. هر تشکل مستقل از استبداد مطلقه سلطنت ، غیر ممکن بود و در همان حال کشور به بهشت عده قلیلی از ثروت اندوزان تبدیل شده بود  و اکثریت توده های مردم روز به روز به حاشیه ها رانده می‌شدند. این وضعیت داخلی بود.

در آن شرایط، جهان نیز با تحولات عظیمی روبرو بود . مستعمرات یکی پس‌از دیگری با مبارزات و جنبش‏های مردمی فرو پاشیده و یا در شرف فروپاشی بود و صدای ریزش آوارهای آن در همه جا انعکاس می‌یافت. انقلاب چین و کوبا با موفقیت انجام شده بود . انقلاب ویتنام با شدت و حدت ادامه داشت . مبارزه مردم الجزایر برای برون رفت ازحلقه استعمار به نتیجه رسیده بود . بجز کوبا، آمریکای لاتین در تب وتاب مبارزه بود و همه اینها در میان آگاه ترین بخش‌های جامعه ما انعکاس می‌یافت. جامعه ای که جزیره ثبات در خاور میانه لقب گرفته بود اما ستم و استثمار و سرکوب خشونت‌بار سلطنت مطلقه هر صدایی را در گلو خفه می‌کرد.

در چنین شرایطی است که نبرد آشتی ناپذیر رفقای ما با کمترین امکانات  از جنگل آغاز می‌شود. غرش سلاح‏های رفقای ما در سیاهکل، در تمام پهنه کشور طنین انداز شد و خواب زمستانی خواب زدگان و جزیره ثبات و آرامش شاه را برهم زد. این یک سرآغاز بود . سرآغازی که با جانبازی، ازخود گذشتگی و حماسه افرینی رفقای ما، پرچم سرخ فدایی در جنگل های سیاهکل به اهتزاز درآمد و جانی بر کالبد بی‌رمق تمامی جامعه دمیده شد . پس از این راهگشایی بود که گروه گروه از فرزندان دلیر و آگاه در سراسر ایران امید یافتند که شب زمستانی را پایانی محتوم است و به صفوف سازمان پیوستند . راه گشوده شد و با وجود ددمنشیهای بسیار از جانب حاکمیت ستم‏شاهی ، تا انقلاب ۵۷ رهروان بیشماری یافت و نام فدایی و حماسه سیاهکل جاودانه شد.

امروز ما فدائيان  و بسیارانی بر ادامه راه آن اخگرهای فروزان که از جانهای شیفته خود شعله ساختند تا راه کارگران ، زحمتکشان و ستمدیدگان را به سوی آزادی و سوسیالیسم وپایان بخشیدن به انواع ستم و استثمار ارتجاع و سرمایه داری روشن نمایند ، به رغم سرکوب بی امان ، تفرقه افکنیهای بورژوازی و خیانت خائنین به طبقه کارگر و به رغم سپری شدن بیش از نیم قرن از آن حماسه، کماکان  بر تعهدات و آرمان های سرخ و سوسیالیستی حماسه سازان سیاهکل وفا داریم .

ما هسته کار ، نان ،آزادی هوادار سازمان فدائيان اقلیت ، در پنجاه و چهارمین سالگرد قیام سیاهکل یاد آن فدائيان و  پیشتازان رهایی را گرامی میداریم و بر تداوم راه آنان تا محو ستم و استثمار پای خواهیم فشرد .

سرنگون باد رژیم سرمایه داری ارتجاعی جمهوری اسلامی

برقرار باد حکومت شورایی کارگران وزحمتکشان

زنده باد آزادی،  زنده باد سوسیالیسم

هسته کار ، نان ، آزادی ، هوادار سازمان فدائيان (اقلیت)

بهمن ۱۴۰۳

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۰۶  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.