موضوع مذاکره با آمریکا، قصه دور و درازی است که از دیرباز یکی از مسائل جدال برانگیز فی مابین جمهوری اسلامی با دولت آمریکا بوده است. معضلی که با تسخیر سفارت آمریکا در سیزده آبان ۱۳۵۸ کلید خورد و از آن زمان تا امروز به امری لاینحل در سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
هاشمی رفسنجانی از جمله کسانی بود که پیش از مرگ خمینی خواستار مذاکره و رفع «کدورت» با دولت آمریکا شد. او در ماههای پایانی عمر خمینی به صراحت اعلام کرد، اگر در زمان حیات «امام» نتوانیم با آمریکا مصالحه کنیم، این امر در دوران پس از او به معضلی لاینحل برای ما و جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند.
خمینی مُرد و با قدرت گیری خامنهای، موضوع برقراری رابطه با آمریکا و رفع «دشمنی» با دولت این کشور به خطوط قرمز خامنهای در دوران ۳۷ ساله رهبری بلامنازع او تبدیل شد. موضوعی که طرح مکرر آن توسط رؤسای جمهوری در کابینههای مختلف جمهوری اسلامی، علاوه بر مخالفت شدید خامنهای، هر بار به ایجاد تنش و تشدید نزاع در میان جناحهای رنگارنگ حاکمیت نیز منجر شده است.
حال با چنین پیشینۀ جدالبرانگیزی بر سر موضوع مذاکره و ایجاد رابطه با آمریکا، مسعود پزشکیان طی گفتوگویی با شبکه تلویزیونی «اِن بی سی» آمریکا که روز چهارشنبه ۲۶ دیماه جاری به صورت یک نوار صوتی در رسانهها و شبکههای خبری پخش شد، بار دیگر بحث مذاکره با آمریکا را با زبانی صریح و آشکار به وسط میدان بازی جمهوری اسلامی کشانده است. به رغم موضوعات مختلفی که در این گفتوگو طرح شدهاند، اما، پاسخ پزشکیان به دو پرسش مذاکره با آمریکا و ادعای طرح ترور ترامپ توسط جمهوری اسلامی به رغم سکوت تاکنونی خامنهای، واکنشهای جدال برانگیزی را در میان پارهای از نمایندگان مجلس، روزنامههای امنیتی رژیم، صدا و سیما، چهرههای شاخص اصولگرایان و عناصر ذوب شده در ولایت خامنهای ایجاد کرده است.
پزشکیان در مورد مذاکره با آمریکا گفت: «ما آماده گفتوگو هستیم. ما یک گفتوگوی برابر و با در نظر گرفتن عزت و حکمت خودمان را میپذیریم». او در مورد اقدام به ترور ترامپ توسط جمهوری اسلامی نیز با تأکید بر اینکه ایران هرگز به فکر ترور ترامپ نبوده و نیست با دروغی آشکار گفت: «ما از اول هم قصدی برای این اقدام به هیچ وجه نداشته و نخواهیم داشت».
این اعلام نظر صریح مسعود پزشکیان در مورد آمادگی جمهوری اسلامی برای مذاکره با آمریکا، آنهم در شرایطی که خامنهای علاوه بر تأکیدات مکرر تا کنونیاش بر عدم مذاکره با آمریکا، یک هفته پیش نیز طرفداران مذاکره با دولت این کشور را عناصری «ضعیف» و «مرعوب» در مقابل آمریکا خواند، حاکی از خرابی بیش از حد اوضاع در درون حاکمیت است. این وضعیت بحرانی که پزشکیان ذوب شده در ولایت را بر آن داشته تا بر خلاف نظر صریح خامنهای از آمادگی جمهوری اسلامی برای مذاکره با آمریکا سخن بگوید، محتملا گویای حقیقتی پنهان در توافقات پشت پرده است که به او این جرئت را داده تا بهدور از خشم خامنهای و تهدیدات روزنامهها و خبرگزاریهای امنیتی، نظیر کیهان و جوان و فارس و تسنیم، از آمادگی جمهوری اسلامی برای مذاکره با ترامپ حرف بزند.
خامنهای بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی که به فرمان مستقیم ترامپ در شامگاه ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ در فرودگاه عراق صورت گرفت، به صراحت اعلام کرد: «اگر چنانچه یک وقتی هم – بر فرض محال – قرار بود دولت جمهوری اسلامی با رژیم آمریکا مذاکره بکند، با این دولت کنونی آمریکا [ترامپ] هرگز مذاکره نمیکند». تأکید از ماست
خامنهای در همان دورۀ اول ریاست جمهوری ترامپ، وقتی شینزوآبه – نخست وزیر سابق ژاپن – به دیدار وی آمد تا پیام ترامپ را به او برساند، نه تنها از گرفتن پیام خودداری کرد، بلکه در مقابل درخواست نخست وزیر سابق ژاپن گفت: «من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم و نخواهم داشت».
فراتر از این، خامنهای در فردای بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی، طی پیامی اعلام کرد: «انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای دیشب آلودند». او همچنین در ۱۱ دیماه ۱۴۰۰ نیز طی دیداری که با خانواده و اعضای ستاد مراسم سلیمانی داشت، برای چندمین بار تأکید کرد: «آنهایی که او را شهید کردند، جایشان زبالهدان تاریخ است و جزو فراموششدگان تاریخ خواهند بود… ما دنبال وقت ممکن هستیم. باید انتقامشان را پس بدهند. انشاالله بعد از آنکه تقاص دنیویشان را بدهند، گم و گور خواهند شد.»
علاوه بر خامنهای، امیر علی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسدارن نیز در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۱ به صراحت اعلام کرد که «هدف اصلی ما» انتقام از افرادی است که دستور کشتن قاسم سلیمانی را صادر کردند. «انشاالله بتوانیم ترامپ، پومپئو و مککنزی را بکشیم».
حال با گذشت پنج سال از کشته شدن قاسم سلیمانی، همان ترامپی که به زعم خامنهای قرار بود پس از «انتقامی سخت» به زبالهدان تاریخ برود، نه تنها گوربهگور نشد، نه تنها انتقام سختی را پس نداد، بلکه هم اینک در مقابل چشمان حیرتزده خامنهای و سرداران سپاه پاسداران بار دیگر بر مسند ریاست جمهوری آمریکا نشسته است. در چنین وضعیتی اکنون همه نگاهها متوجه ترامپ و اتخاذ تصمیمات آتیاش علیه جمهوری اسلامی است. لذا، پوشیده نیست آمدن مجدد ترامپ آنهم در شرایطی که جمهوری اسلامی در وضعیتی بسیار ضعیفتر از پنج سال پیش قرار دارد، چه عواقب سخت و سنگینی را برای رژیم رقم خواهد زد.
بر کسی پوشیده نیست، اکنون اقتصاد جمهوری اسلامی بهکلی فرو پاشیده است. نارضایتی عمومی سراسر کشور را فرا گرفته، بحرانهای درونی رژیم عمیقتر گشته و مبارزات کارگران و زنان و بازنشستگان و دیگر گروههای اجتماعی به سطح بالاتری ارتقاء یافته است. علاوه بر این، با شکستهایی که طی یک سال گذشته جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و بینالمللی متحمل گشته و ضربات سنگینی که بر پیکر نحیف آن وارد شده است، عملاً نوعی سرخوردگی، ریزش نیرو و خطر فروپاشی درونی نظام را هم شدت بخشیده است.
لذا، اصرار مسعود پزشکیان، پافشاری اعضای کابینه و بسیج تبلیغاتی روزنامههای طرفدار دولت، حول شعار «گفتوگوی مستقیم» با ترامپ را میبایست در ارتباط تنگاتنگ با همین شرایط سخت و دشواری که جمهوری اسلامی در داخل و خارج با آن مواجه است، دید و ارزیابی کرد.
اوضاع بهم ریخته جمهوری اسلامی، خصوصاً در این بازۀ زمانی معین که طبقه حاکم در ضعیفترین موقعیت تاریخی خود قرار دارد، شرایط را برای جمهوری اسلامی بسیار وخیم و پیچیده کرده است. روشن است، در چنین اوضاع و احوال پیچیدهای، نه فقط موضوع مذاکره با آمریکا، بلکه طرح هر موضوع دیگری نظیر اجرای طرح موسوم به عفاف و حجاب، موضوع پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی (درپولشویی)، بحران هستهای، موضوع مکانیزم ماشه، بحث خروج از اِن پی تی و دیگر موضوعات از این دست، میتواند به اوج گیری تنشها و افزایش نزاع در درون حاکمیت منجر گردد.
از اینرو، به رغم تشدید جدالهای درونی حاکمیت و به رغم مخالفت خوانیهای تاکنونی خامنهای و حملات کم سابقه کیهان و نیروهای ولایی در تقبیح مذاکره با ترامپ، اگرچه به طور قاطع نمیشود از تغییر ریل سیاست جمهوری اسلامی به سمت مذاکره با آمریکا سخن گفت، اما، شواهد و قراین تاکنونی نشان میدهد، چنانچه در این بازۀ زمانی معین کمترین روزنهای هم در برون رفت حاکمیت از بحران و فروپاشی نظام وجود داشته باشد، همانا پیشبرد سیاست مذاکره مستقیم با دولت آمریکاست. سیاستی که دستکم مسعود پزشکیان و کابینۀ او بر ضرورت شکل گیری این روند – حتا اگر انجام آن برای خامنهای سخت و دردناک باشد – تأکید دارند. وضعیتی سخت و شکننده، که بیش از هر زمان دیگری خامنهای و به طریق اولی، هیئت حاکمه را بر سر دو راهی مذاکره با آمریکا برای حفظ نظام و یا پای فشردن بر عدم مذاکره با ترامپ برای حفظ آبروی نداشته رهبر جمهوری اسلامی قرار داده است.
خامنهای به رغم سخت سریهای تاکنونیاش، ثابت کرده است که مصلحت نظام و ماندگاری آن برایش از علو واجبات است و از این منظر نشان داده است برای انجام چنین تغییراتی از ظرفیت بالای «نرمش قهرمانانه» برخورداراست. لذا، اگر از نظر او، مصلحت نظام و استمرار و بقاء حاکمیت بر آن باشد که باید پای مذاکره با دولت آمریکا رفت، یقیناً قادر است با یک «نرمش قهرمانانه» دیگر و تبیین اهمیت «صلح حسنی» به «قیام حسینی»، رفتارهای دوگانه و متضاد خود را توجیه و طرفداران ولایی خود را نیز ساکت و آرام کند. پزشکیان هم که ذوب شده در ولایت خامنهای است، با تکیه بر همین ظرفیت خامنهای و برخورداری از حمایتهای پشت پردۀ او و با وقوف به این امر که رئیس جمهور صرفاً کارگزار سیاست خامنهای در روابط بینالمللی از جمله مذاکره با آمریکا است، تهدیدات روزنامه کیهان و دیگر ذوب شدگان ولایی نظیر مهدی کوچک زاده نماینده اصولگرای مجلس ارتجاع را بهجان خریده تا سپر بلای خامنهای در این مسیر متلاطم و پر تنش باشد.
اگرچه اعتبار نداشتۀ امروز خامنهای، به دلیل شکستهای فاحش سیاستهای تاکنونی او در عرصه داخلی و بینالمللی با اعتبار سالهای پیش خامنهای به هنگام انجام نرمش قهرمانه در توافق هستهای با آمریکا بهکلی متفاوت است و این امر، کار خامنهای را در تصمیم گیری مذاکره با کابینه ترامپ بسیار دشوار کرده است، اما خرابی اوضاع رژیم و خطر اضمحلال و فروپاشی درونی حاکمیت آنچنان محرز و قرین به واقعیت است که وجود این واقعیت غیر قابل انکار، دیر یا زود، خامنهای را – به رغم افزایش تنش و تشدید نزاع در درون حاکمیت – در مسیر مذاکره با ترامپ ترغیب خواهد کرد.
متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۰۵ در فرمت پی دی اف:
نظرات شما