امروز آخرین یکشنبه پایان سال است، یعنی چهل و هشتمین باری است که بازنشستگان و مستمریبگیران اهوازی طی سالی که به پایان آن رسیدیم جلو اداره بیمه، تجمع اعتراضی برگزار میکنند. دهها نفر بازنشسته، جلو اداره بیمه به تجمع اعتراضی پرداختند و با شعارهای سیاسی – طبقاتی علیه دولت و دستگاههای ناکارآمد رژیم که طی چندین سال حقوق آنان را بالا کشیده و دربی عدالتی کامل از پرداخت مزایای شغلی آنان خودداری کردهاند به تظاهرات و نمایش جمعی دست زدند. با فریاد” فقط کف خیابون به دست میاد حقمون». اما،” گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من-انچه البته بجایی نرسد فریاد است” سالهاست که رژیم و دستگاه دولت سرمایهداری جمهوری اسلامی علیل و زمینگیر شده، نه گوش شنیدن دارد و نه چشم دیدن. بازنشستگان و مستمریبگیران در اعتراض به حقوق ضایعشده خود تجمع نموده و خواهان افزایش حقوق، همسانسازی شغلی و حقوقی دریافتی مطابق میانگین تورم و سایر خواستهای خود هستند. یکی از بازنشستگان که در همین زمینه برای دیگران صحبت میکرد، میگفت: “ما حق خودمون را می خوایم مطابق با قانون، دولت موظف است همه حقوق ما را بر اساس میانگین تورم افزایش بدهد، نه سالی یکبار بلکه چند بار در سال، باید میانگین تورم بگیرد و حقوق مارا افزایش بدهد. درحالیکه دولت از اجرای قانونی که خود نوشته وبانی آن است عمل نمیکند” کارگر بازنشسته تأکید داشت “فقط با حضور گسترده و اعتراض خیابانی می تونیم حقوق خودمان را بگیریم.” این بازنشستگان و مستمریبگیران اغلب افرادی هستند، که حقوق دریافتی آنان اصلاً جوابگوی زندگی حداقلی آنان نیست. آنان عموماً از ضعیفترین بازنشستگان و مستمریبگیرانی هستند، که سالهاست در محرومیت بودهاند. درامد و حقوق دریافتی آنان در تمام طول سالهایی که مشغول کار بودند و اینک که بازنشسته شدهاند، تنها برای تداوم زنده ماندن بود. بازنشستگان تأمین اجتماعی بیشتر کارگران و کارکنان شرکتهای خصوصی، پیمانکاریها، و پروژهها و بعضاً کارکنان دونپایه دستگاههای دولتی هستند، که سالها دریک روابط غیرعادلانه و استثمار گرانه، در زیر سرکوب و تحقیر، در زیر چشم دستگاههای حراستی و اطلاعاتی، اختناق و انواع و اقسام فشارهای ایدئولوژیک را تحمل کردهاند بخشا کارگران پیمانکاریها پروژهها بودهاند، که از کلهسحر تا شام بیشتر عمر خود را در کارگاهها باکارهای سخت سپری کردند. آنان خیلی کم، تجربه همسفره بودن با خانواده خود در روزهای سال را داشتند. اغلب آنان در تمام سالهای کار در پروژهها و پیمانکاریها، رنگ میهمانی در جمع دوستان، آشنایان و اقوام را ندیدند. این کارگران دیروز و بازنشستگان امروزی در زندگی خود کمتر گردشی یکروزه را در کنار زن و فرزندان خود تجربه کردند. هیچگاه برنامه مسافرتهای سالانه تفریحی همراه با خانواده هرچند ده سال یکبار هم نداشتند. بعضیها شاید این آرزو را به گور ببرند. درحالیکه بسیاری از سرمایهداران غارتگر و دزد حکومتی با غارت سرمایههای مردم بهترین خانه و مسکن را در کشورهای مانند، انگلیس، امریکا، کانادا و ترکیه خریدند برای اینکه با خانوادههای خود هرچند مدت در این کشورها به تفریح و خوشگذرانی بپردازند. رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی، کارگران و زحمتکشان و مردم را به بند کشیده با استثمار بیرحمانه و نابرابری حقوقی زندگی جهنمی برای آنان ساخته است. درحالیکه حکومتیان، سرمایهداران و روحانیان در قدرت نشسته زندگی پرتجمل، بیدغدغه، و بهشتآسایی برای خود درست کردهاند، بعضی از این بازنشستگان سابقه ۳۵ و ۴۰ سال کاردارند، بخشی ۳۰-۲۰ و کمتر دارند، بعضی آسیبدیده جسمی هستند. ظاهراً در ایران موضوعی بانام بازنشستگی مطابق با تعریفی که دارد، روبرو نیستیم. در ایران کسی بازنشسته نمیشود. تازه در دوران بازنشستگی است که کارگران متوجه میشوند چه زندگی تلخی را پشت سر گذاشتند بچههای آنان چگونه در اینهمه سالهای گذشته در محرومیت زندگی کردند و بزرگ شدند. تازه میفهمند چقدر در زندگی کاستی دارند. فرزندان بزرگی که به زندگی جدیدی نیاز دارند. خانوادهای که بعد از سالیان کار، فاقد یک سقف است که دران بیتوته کند، با هزاران چالهچوله در زندگی روبرو است که برای پر کردن آنان باید دوباره در سنین بالا و بازنشستگی کار کند، تحقیر شود، تا در پیش زن و بچه خود شرمسار نباشد. مسائل و مشکلات انسانی یک بازنشسته که حکومت سرمایهداری از درک آنان عاجز است. خانوادههای این بازنشستگان که به زندگی زیر نظام سرمایهداری گندیده جمهوری اسلامی محکوم هستند، همیشه آزگار از خوردن گوشت، خوردن آجیل و تنقلات، پوشیدن لباس نو و یک شادی کوچک محروم و از عهده تأمین خواربار و مواد اولیه زندگی عاجزند. رژیم دزد و غارتگر جمهوری اسلامی با افزایش تعرفهها، گمرکات، عوارض، پرداخت مالیاتهای نجومی بستن عوارض روی شغلهای کم درامد، گرانی کالا اجناس، روزگار مردم را سیاه کرده است. تحمیل بار اینهمه مالیات استثماری و تحمیلی بردوش تودهها که با افزایش قیمتها از گرده تودههای محروم مردم کشیده میشود، بخشی از ستمی است که غیرمستقیم بر مردم تحمیل میشود. مردم از روی ناچاری برای تأمین هزینههای زندگی ناخن به چهره همدیگر میکشند. رژیم با استبداد و جبر مردم را وارد بازی کرده که بیشباهت به گلادیاتورها دررم باستان و انداختن مردم به جان همدیگر نیست.
راه سعادتمندی مردم، تودههای زحمتکش کارگران بازنشستگان و کلیه اقشار اجتماعی با عبور از روی لاشه گندیده نظام سرمایهداری حاکم است که هموار میشود. بازنشستگان تا چند سال دیگر میخواهند و میتوانند به همین شکل و بدون نتیجه که بیشتر حکم سرگرمی دارد ادامه بدهند. آنان باید پیش از هر چیز روابط درونی خود را با ساز کار جدی ساماندهی کنند. به روابط خود با بازنشستگان شهرهای دیگر شکل عملی و همکاری تشکیلاتی بدهند. بکوشند جمعهای خود را شکل سیاسی و ارتقا بدهند. پیوند خود را با کارگران در رشتههای گوناگون تقویت کنند. به کاری دست بزنند که رژیم متوجه خواستها و مطالبات آنان بشود. اعتراضات خود را بدون فاصله جلو درب ادارات مطبوعه برگزار کنند. عناصر رژیمی و عناصر خانه کارگری را از جمعهای خود بیرون کنند، تا مبارزه آنان با شدت عمل بهتری همراه شود. کلیه آحاد و اقشار محروم اجتماعی و آنان که حقوقشان پایمالشده و آنان که مانند بازنشستگان برای احقاق حق خود تلاش میکنند باید در اتحاد با طبقه کارگر و مبارزات کارگران مرتبط شوند تا بازور و قدرت اتحاد و همبستگی کارگری به اهداف خود برسند.
ما، سال نو را به همه کارگران زحمتکشان و بازنشستگان و کلیه نیروهای رنج و زحمت تبریک میگوییم با امید به اینکه در شرایط اعتلایی و موقعیت انقلابی سال نوی که روبرو هستیم مبارزات کارگران و زحمتکشان ایران به ثمر بنشیند.
نابود باد نظام سرمایهداری جمهوری اسلامی.
زندهباد انقلاب. زندهباد سوسیالیسم.
فعالان کارگری جنوب.
۱۴۰۱/۱۲/۲۸
نان کار آزادی حکومت شورایی
نظرات شما