اعتصاب و تجمع یکپارچه ۳ هزار کارگر مجتمع مس سونگون ورزقان که از روز سهشنبه ۱۴ تیر آغاز شد در پنجمین روز خود با سانسور و بایکوت خبری شدیدی روبرو گشت تا در ظاهر وضعیت آرامی از این معدن به تصویر کشیده شود. کارگران مجتمع مس سونگون مشغول به کار در شرکتهای پیمانکاری آهن آجین، مبین، نوآوران، زحل و ندای رهاوی، در روز سهشنبه۱۴ تیر با خواست افزایش دستمزد و همسانسازی حقوق و در اعتراض به بازداشت دو تن از همکاران خود( ولیالله محمودی نماینده کارگران آهن آجین و ارشد کاظم پور که در صبح همین روز دستگیرشده بودند)، دست از کار کشیدند و با تجمع در محوطه معدن، خواهان آزادی همکاران و رسیدگی به خواستهای خود شدند. حدود ۱۲۰۰ تن از کارگران، شب را در چادرهایی که در محل برپا کرده بودند، یا در داخل وسایل نقلیه خود یا روی زمین به صبح رساندند. دومین روز اعتصاب(چهارشنبه ۱۵ تیر) سه کارگر دیگر به نامهای:جعفر عباسپور، مهرداد منفرد و خدایی توسط نهادهای امنیتی و سرکوب بازداشت شدند. همین روز مدیریت مجتمع مس سونگون در راستای هرچه بیشتر تحتفشار گذاشتن کارگران برای شکستن اعتصاب، اقدام به تعطیلی آشپزخانه کرد و حتی مانع انتقال آب آشامیدنی برای مصرف کارگران اعتصابی شد. همان شب نیروهای امنیتی و یگانهای ویژه در سطح شهر زرقان نیز مستقرشده و تهدید کردند که اگر کارگران به اعتصاب پایان ندهند به آنان حمله خواهند کرد. کارگران اما در دومین روز اعتصاب، ورودی معدن را مسدود ساختند و از خروج مواد کنستانتره از معدن جلوگیری نمودند. درعینحال کارگران هشدار دادند اگر با برخوردهای سرکوب گرانه روبرو شوند، اعتراضات و تجمعات خویش را به خیابانهای شهر میکشانند.مدیریت شرکت و نهادهای امنیتی و انتظامی همدست آن، با اعمال فشار بیشتر بر کارگران، آزادی کارگران بازداشتی را به پایان اعتصاب و تجمع مشروط کردند. در روز پنجشنبه ۱۶ تیر واحدهای یگانهای ویژه برای سرکوب اعتصابکنندگان به محل اعزام شدند. مزدوران یگان ویژه صفوف کارگران اعتصابی را وحشیانه موردحمله قراردادند و با ضرب و شتم و اعمال قهر علیه کارگران، سعی کردند کارگران را پراکنده کنند. در جریان این حمله وحشیانه نیز دو کارگر دیگر به نامهای: سعید جباریان و فرزاد زالی زاده دستگیر شدند و تعداد کارگران بازداشتی به۷ نفر رسید. جمعه ۱۷ تیر، اعتصاب وارد چهارمین روز خود شد. نیمهشب همین روز( ساعت ۱۲ شب) برای سرکوب قطعی کارگران کمیت بازهم بیشتری از نیروهای یگان ویژه وارد مجتمع شدند و با ارعاب و تهدید و اعمال زور سعی کردند چادرهایی را که کارگران برپا کرده بودند جمع کنند و با کنار زدن خودروها، ورودی معدن را باز کنند. مدیریت مجتمع در همدستی کامل با نهادهای اداری و امنیتی و انتظامی، سعی داشت بدون آنکه خواست کارگران را برآورده کند و یا کمترین امتیازی به کارگران بدهد، اعتصاب را بشکند و به آن پایان دهد. ساعت یک بامداد حسین فتحی مدیرکل اداره کار آذربایجان شرقی همراه با مدیر مجتمع مس سونگون و فرمانده انتظامی منطقه، به میان کارگران رفتند و سعی کردند با وعدههای توخالی و درعینحال تهدیدات لفظی کارگران را آرام و درواقع پراکنده سازند.اما کارگران قبل از هر چیز خواهان آزادی همکاران خود شدند. کارگران با اشاره به صحبتها و دروغهای فتحی مدیرکل کار استان در شبکه استانی که منکر هرگونه برخورد فیزیکی با کارگران شده بود، حاضر نشدند با وی وارد گفتگو شوند و بار دیگر مصرانه خواستار آزادی همکاران خویش شدند. ناگفته نماند که همین شب، اسماعیل ایزد خواه از کارگران شرکت آهن آجین نیز در منزل خود بازداشتشده بود. از میان چندین کارگر بازداشتی تنها سعید جباری که روز پنجشنبه در جریان یورش وحشیانه نیروهای سرکوب دستگیرشده بود آزاد شد و تا امروز ۱۸ تیر پنجمین روز اعتصاب از سرنوشت ۷ کارگر زندانی خبر موثقی در دست نیست.
این نخستین بار نیست که کارگران مجتمع مس سونگون ورزقان در اعتراض به شرایط کاری و برای بهبود آن و افزایش دستمزد، دست به اعتصاب و تجمع شبانهروزی میزنند.کارگران معدن مس سونگون سالهاست زیرپوشش شرکتهای پیمانکاری با قراردادهای موقت یکماهه یا سهماهه مشغول به کار هستند.این کارگران علیرغم کار سخت و طاقتفرسای معدن، دستمزدهای ناچیزی دریافت میکنند و بهرغم اینکه از ۱۰ تا ۲۰ سال سابقه کاردارند، اما کماکان بهصورت قراردادی کار میکنند و مطلقاً فاقد ضمانت شغلی هستند. کارگران معدن مس سونگون در ظرف یک سال گذشته چندین بار دست به اعتراض و اعتصاب زدهاند، اما هیچگونه بهبود اساسی در وضعیت دستمزدها و شرایط کار آنها به وجود نیامده است.تیرماه سال گذشته(۱۴۰۰ ) در اعتراض به تلاش کارفرما برای تحمیل قراردادهای سفید امضا و برای رسیدگی به سایر مطالبات خود دست به اعتصاب زدند و توانستند تلاش کارفرما را خنثی و عقیم سازند. کارفرما درعینحال قول داد به خواستهای کارگران رسیدگی کند. اما طبق معمول به قول خود وفا نکرد. کارگران راه دیگری جز اعتراض و اعتصاب نداشتند. اواسط مهر سال گذشته با خواست افزایش دستمزد، قرارداد دائمی، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، رفع تبعیض میان نیروهای رسمی و غیررسمی و همسانسازی حقوق وارد یک اعتصاب سهروزه شدند. در آن اعتصاب یکپارچه، مدیرعامل شرکت ملی مس، هنگام مذاکره با نمایندگان کارگران قول داد به خواستهای کارگران رسیدگی و قرارداد همه کارگران یکساله شود.اما این وعده نیز عملی نشد. اواخر آبان ۱۴۰۰ مدیریت شرکت به بهانه اتمام قرارداد، از ورود ۶۰ کارگر ازجمله کارگران پیشرو و مورد اعتماد کارگران، به شرکت ممانعت به عمل آورد و آنها را اخراج کرد. اعتصاب کارگران در اعتراض به این اقدام و برای پیگیری سایر مطالبات از ۳۰ آبان آغاز شد و به مدت سه روز ادامه یافت. مدیریت وادار به عقبنشینی شد و پذیرفت کارگران اخراجی به سرکار قبلی بازگردند و قرارداد آنها تمدید شود.همچنین از بازنگری قراردادها صحبت کرد و اینکه بهزودی قراردادهای جدید منعقد خواهد شد.آخرین اعتصاب کارگران مبارز معدن سونگون، یک اعتصاب سهروزه در خردادماه سال جاری و یکی از خواستهای اصلی کارگران اجرای طرح طبقهبندی مشاغل بود. مدیریت شرکت طرح سرهمبندی شدهای را در این زمینه به میان کشید. در آن اعتصاب نیز مانند موارد پیشین، مدیریت در همدستی کامل و نزدیک با نهادهای امنیتی و سرکوب، ضمن پروندهسازی برای نمایندگان کارگران و کارگران پیشرو و نسبت دادن اتهاماتی از قبیل “اخلال در تولید ملی” و “برهم زدن نظم عمومی” و امثال آن، بازور و فشار و تهدید این طرح را بر کارگران تحمیل کرد. اما مشکل طبقهبندی مشاغل در معدن مس سونگون حل نشد. در اعتصاب اخیر نیز اجرای طرح طبقهبندی مشاغل کماکان یکی از خواستهای محوری و مهم کارگران است.
مجتمع مس سونگون ورزقان آذربایجان، متعلق به “شرکت ملی صنایع مس ایران” است.کار این شرکت، تولید و استخراج مس است و درزمینهٔ اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری مس، همچنین تولید محصولات مسی نیز فعالیت میکند. معادن مس سرچشمه و می دوک در استان کرمان نیز متعلق به همین شرکت است.مجتمع مس سونگون، دومین قطب بزرگ تولید مس در کشور و هفتمین در جهان است که بیش از ۴۰۰۰ نفر در آن کار میکنند و ۳۰ درصد نیاز کشور را تأمین میکند.عمده فعالیتهای استخراج و تولید مس، به شرکتهای متعدد پیمانکاری واگذارشده است که کارگران ازلحاظ شرایط کاری و دستمزد و مزایا در بدترین وضع ممکن قرار دارند، گاه حتی از بیمه مناسب محروماند و بهشدت استثمار میشوند.
سیاست خصوصیسازی و واگذاری معادن به بخش خصوصی و شرکتهای پیمانکاری، عواقب وخیمی را برای کارگران در پی داشته است. بیش از ۹۵ درصد از ۴۵۰۰ معدن فعال در کشور به بخش خصوصی واگذارشده و چند صد معدن باقیمانده نیز یکییکی به بخش خصوصی واگذار و یا بهکلی تعطیل میشوند. این سیاست تاکنون اخراج و بیکارسازی صدها هزار کارگر را در پی داشته است. تازهترین نمونه که قطعاً آخرین مورد نخواهد بود، اعلام تعطیلی معدن کرومیت آسمی نون منو جان در کرمان از طرف کارفرما به این بهانه که” کار در این واحد معدنی با وضعیت فعلی صرفه اقتصادی ندارد” در خرداد سال جاری و بیکار شدن ۱۲۰۰ کارگر این معدن است. گودرزی دبیر قرارگاه ملی مبارزه با مفاسد اقتصادی در نامه سرگشاده به مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت” خصوصیسازیها تعدیل و بیکاری بالغبر ۵۰۰ هزار نیروی انسانی را در پی داشته است”۰ (ایلنا-۱۳ / ۴ / ۱۴۰۱ ) بهرام اشکوری عضو هیئت نمایندگی اتاق بازرگانی میگوید: ۴۰ درصد معادن کشور تعطیل است و آن بخش فعال هم با افزایش تحریمها، نیمهجان است و با تمام توان کار نمیکند”.
صرفنظر از انفجارها و ریزش تونلها و حوادث مرگبار دیگری که هرساله تعداد زیادی از کارگران معدن را به کام مرگ میکشاند، صرفنظر از اینکه مشخص نیست کارگری که هرروز خانه را بهقصد معدن ترک میکند، غروب به خانه بازمیگردد و صرفنظر از کار سخت و دشوار در شرایط شبه بردگی و دستمزدهای بسیار ناچیز زیرخط فقر،شوربختانه اما چشماندازی برای ادامه کاری حتی همین کار پرخطر و ضمانت شغلی کارگر وجود ندارد و کارگر معدن در لبه پرتگاه اخراج و بیکاری قرار دارد. با ادامه سیاست اقتصادی نو لیبرال، وضعیت معادن و کارگران معدن بدون شک از اینکه هست بدتر و وخیمتر خواهد شد. کارگران معدن برای رسیدن به خواستهای خود جز متشکل شدن، جز اتحاد و اعتصاب سراسری راه دیگری ندارند. راه دیگری در برابر کارگران معدن جز اینکه تشکلهای خود را سازمان دهند ،اعتصابات فرا واحدی و رشتهای و اعتصابات سراسری را سازمان دهند، موجود نیست.
حاکمیت ننگین ۴۳ ساله رژیم ارتجاعی و ضد کارگر جمهوری اسلامی به تمام کارگران ایران نشان داده است که تا این رژیم در قدرت باشد، در وضعیت کارگران اعم از کارگران معدن یا نفت و گاز و حفاری و کارگران دیگر صنایع و مؤسسات هیچگونه بهبودی حاصل نخواهد شد. بدین اعتبار، راهحل قطعی معضلات کارگران معدن و سایر کارگران ایران، رهایی از نظم سیاسی و اقتصادی حاکم است. نظمی که فقر و نداری و بدبختی و استثماری خشن را بر کارگران تحمیل نموده و مشتی دزد و انگل و مرتجع و استثمارگر را تا حد ترکیدن از فربهای، متورم ساخته است. باید به نبردی سرنوشتساز برخاست و این نظام فربه شده نابرابر و استثماری درحال ترکیدن را برانداخت. راه دیگری در برابر استثمارشدگان و زحمتکشان وجود ندارد جز اینکه نظم موجود را به زیر کشند و نظم نوین و شورایی خویش را مستقر سازند.
نظرات شما