بحران و تلاطمات سیاسی سر تا سر جامعه را فرا گرفته است. اعتراضات توده ای از هر سودر حال گسترش است. معلمان پر شورتر از قبل مطالبات خود را در کف خیابان فریاد می زنند. بازنشستگان با عزمی راسخ بر برپایی یکشنبه های اعتراضی اصرار دارند. کارگران با شور و شوق بیشتری به مبارزه روی آورده اند. اعتصابات کارگری در ابعاد وسیعتری شکل گرفته است. فقر و گرانی بیداد می کند. افزایش قیمت اقلام خوراکی به طرز سرسام آوری بالا رفته است. با موج گرانی های جدید، توده های جان به لب رسیده به اعتراضات خیابانی روی آورده اند. حال در چنین وضعیتی متلاطم که جامعه با تکان های بزرگ اجتماعی روبرو است، دانشگاه های کشور نیز پس از دو سال تعطیلی بازگشایی شده اند. با بازگشایی دانشگاه ها و حضور دانشجویان در مراکز عالی آموزشی، سنگر دیگری که برای دو سال به محاق رفته بود، مجددا علیه جمهوری اسلامی فعال شده است. جنبش دانشجویی که در روزهای پیش از شیوع کرونا به اوج رسیده بود، پس از دو سال تعطیلی دانشگاهها، پس از دو سال پراکندگی، پس از دو سال دور ماندن از کلاس درس، اکنون با همان روحیات مبارزاتی ماه های پس ازاعتلای جنبشهای تودهای دی ماه ۹۶ و قیام آبان ۹۸ و همان شور و حال مبارزاتی روزهای پس از سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراین توسط موشک سپاه پاسداران در ۱۸ دیماه ۹۸ دو باره به دانشگاه ها باز گشته است.
جمهوری اسلامی اما بی توجه به فضای عمومی و گسترش مبارزات توده ای بر این پندار است که با اتکا به تعطیلی دو ساله دانشگاه ها و با ابلاغ یک سری دستورالعمل های سرکوبگرانه از طرف حراست دانشگاه خواهد توانست فضای مراکز آموزش عالی کشور را به کنترل درآورد و جنبش دانشجوئی را به سکوت و انفعال سیاسی بکشاند.
لذا، با چنین پنداری خام از همان روزهای نخست بازگشایی دانشگاه به تهدید و ارعاب دانشجویان روی آورد. امنیتی کردن فضای دانشگاه، سخت گیری در مورد رعایت حجاب اسلامی، جلوگیری از ورود دانشجویان دختر به بهانه “شل حجابی”، کنترل رفت و آمدهای دانشجویی و دستورالعمل های دیگری از این دست، از جمله مواردی بودند که حراست دانشگاه ها از همان بدو ورود دانشجویان در صدد اجرایی کردن پروژه امنیتی رژیم بر آمدند.
در سوی دیگر این ماجرا اما دانشجویانی بودند که به رغم دو سال دوری از دانشگاه و به رغم دو سال پراکندگی با همان روحیات مبارزاتی پیش از تعطیلی دانشگاه ها به کلاس درس باز گشته بودند. دانشجویانی که در این دو سال گذشته در دانشگاه بزرگتری به نام جامعه و با حضور در اعتراضات توده ای تجربه اندوزی کردند و اکنون به تاسی از گسترش مبارزات کارگران و توده های وسیع مردم ایران به محیط آموزشی باز گشته اند.
دانشجویانی که از همان بدو ورود به نیروهای سرکوبگر رژیم نه گفتند و به رؤسای دانشگاه ها نشان دادند که شرایط جامعه عوض شده تا جایی که آنان نیز باید متوجه این تغییرات باشند و بدانند که دانشجویان دیگر به سادگی زیر بار بخشنامه های امنیتی حراست دانشگاه نخواهند رفت و آنگونه که تا کنون نشان داده اند، به آن عمل هم کرده اند.
نخستین حرکت اعتراضی دانشجویان در واکنش به دستورالعمل های سرکوبگرانه حراست و دیگر نیروهای امنیتی مستقر در مراکز آموزش عالی، در دانشگاه علم و صنعت تهران و دانشگاه تبریز صورت گرفت. اعتراضاتی که می توانست نقطه اتکا و شروع خوبی برای سایر دانشجویان در دانشگاه های دیگر بشود، که این چنین نیز شده است.
دو هفته بعد از اعتراضات دانشگاه علم و صنعت، دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی تهران نیز بر سر بازی فوتبال مختلط با نیروی حراست دانشکده و دفتر امور دانشجویی درگیر شدند. ماجرا از اینجا آغاز شد که روز شنبه، ۱۷ اردیبهشت، دانشجویان جهت گرفتن کلید زمین چمن فوتبال دانشکده به دفتر امور آموزشی مراجعه کردند. دفتر امور آموزشی برای جلوگیری از بازی فوتبال از دادن کلید به آنان خودداری کرد. دانشجویان معترض هم در واکنش به این اقدام دفتر امور آموزشی با شکستن قفل زمین چمن، وارد زمین فوتبال شدند و به صورت مختلط اقدام به بازی فوتبال کردند.
طبیعتا این اقدام به اصطلاح “هنجار شکنانه” دانشجویان خوشایند حراست نبود و آنان هرگز در خیال خود هم چنین جسارتی را از دانشجویان تصور نمی کردند. لذا، مدتی پس از شروع بازی، تعدادی از نیروهای حراست به سمت زمین فوتبال دانشکده هجوم می برند تا دانشجویان دختر و پسر را از بازی فوتبال مختلط باز دارند. دانشجویان اما در مقابل افراد حراست ایستادگی می کنند و ماجرا حتا به برخورد و درگیری های فیزیکی میان حراست و دانشجویان نیز منجر می شود. ویدئو و فیلم هایی که از ماجرای آن روز انتشار یافته اند، جملگی ایستادگی و مقابله دانشجویان با نیروهای حراست را نشان می دهد.
بهتر است موضوع را از زبان غلامرضا جمشیدی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی بشنویم: ” روز شنبه (۱۷ اردیبهشت ماه)، دانشجویان معترض در دفتر من حضور پیدا کردند و من قواعد دانشگاه در خصوص بازی فوتبال، والیبال و غیره را به آنها گوشزد کردم. اما متاسفانه تعدادی از دانشجویان که بعضا جدیدالورود هم بودند با بنده به تندی صحبت کردند که این نوع برخوردها در دانشگاه به هیچ عنوان درست نیست.” وی در ادامه یادآور شده است: “تعدادی از دانشجویان تهدید کردند که دانشگاه یک هفته فرصت دارد که زمینه بازی های مختلط دختر و پسر را در زمین های دانشکده فراهم کند! اما اعلام می کنیم که به هیچ عنوان دانشگاه زیر باز این تهدیدها نخواهد رفت و ما طبق قواعد جمهوری اسلامی اجازه بازی به دانشجویان خواهیم داد.” (تاکیدها از ما است)
آنچه در حرکت اعتراضی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی تهران قابل تامل است و باید به آن توجه کرد، همانا حضور فعال دانشجویان جدیدالورود یا به اصطلاح حضور سال اولی ها در این اعتراضات است. چرا که طبق سنت های پیشین جنبش دانشجویی ایران، دانشجویان سال اولی به طور معمول در ماه های اول ورود به دانشگاه از همراهی و حضور در اعتراضات دانشجویی پرهیز می کنند. آنان دست کم چند ماه تا یک سال صبر می کنند، تجربه می آموزند، محیط دانشگاه و فعالیت های اعتراضی را زیر نظر می گیرند و سپس به مرور و با یک شناخت نسبی که از فعالیت های دانشجویی پیدا می کنند، در کنار و در همراهی با دانشجویان فعال قدیمی به اعتراضات می پیوندند. اتفاقی که در اعتراضات کنونی بسیار متفاوت از تجربه های پیشین جنبش دانشجویی بوده است و این نشان می دهد که دانشجویان پس از دو سال دوری از کلاس های درس اکنون با چه پتانسیل بالایی از اعتراض و مبارزه در کلاس های درس حضور یافته اند.
این ویژگی مبارزاتی و تعرضی دانشجویان به ویژه دانشجویان جدیدالورود، به خوبی بیانگر این واقعیت است که فضای دانشگاه های کشور به شدت از شرایط انقلابی جامعه و اعتراضات رو به رشد کارگران و توده های مردم ایران تاثیر گرفته است. روندی که به طور طبیعی غیر از این هم نمی توانست باشد. این تغییر و تحول انقلابی و روند رو به اعتلای جنبش دانشجویی را پیش از اینکه رئیس دانشکده علوم اجتماعی تهران به آن اعتراف کند، به عینه می توان در قدرت کلام و نوع جسارتی که دانشجویان در مواجه با رئیس دانشکده و نیروهای سرکوبگر حراست از خود نشان داده اند، دید.
برای فهم بهتر موضوع و درک ارتباط موقعیت کنونی این جنبش با دوران بعد از قیام آبان ۹۸، بهتر است گذری به اعتراضات جنبش دانشجویی در ماه های پیش از تعطیلی دو ساله دانشگاه ها داشته باشیم تا به عینه ببینیم که اعتراضات کنونی دانشجویان تا چه اندازه پیوند خود را با روحیات آن روزهای جنبش دانشجویی حفظ کرده است. با گذری به آن روزها، به روشنی می توان دریافت که جنبش دانشجویی ایران در روزها و ماه های بعد از قیام آبان ۹۸ و پس از آن، در روزهای بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی در اوج شکوفایی خود بود.
نشریه کار در بررسی موقعیت مبارزاتی جنبش دانشجویی در روزهای بعد از قیام آبان و بعد از سرنگونی هواپیمای اوکراینی در شماره ۸۵۵ که در تاریخ ۳۰ دیماه ۹۸ منتشر شد، نوشت، مبارزه اینبار نخست در چند دانشگاه (دانشگاه تهران، امیر کبیر و صنعتی شریف) شعله ور شد. تجمعات متعددی که در این دانشگاه ها نطفه بسته بود، به سرعت به سایر دانشگاه ها و مهمتر از آن به بیرون دانشگاه ها و به خیابان تسری یافت…در موج جدید اعتراض و مبارزه و تا آنجا که به دانشجویان بر می گردد، گرایش چپ رادیکال و سوسیالیستی جنبش دانشجویی با حفظ موقعیت برتر خود در این جنبش و با طرح شعارهایی نظیر “دانشجو کارگر، اتحاد اتحاد”، “دانشجو و کارگر، ایستاده ایم در سنگر” و “فرزند کارگرانیم، کنارشان می مانیم” آشکارا در پیوند با مبارزات کارگران و توده های مردم ایران قرار گرفت و گام مهم دیگری به جلو برداشت.
دانشگاه ها با این روحیه مبارزاتی بالای جنبش دانشجویی در اسفند ماه ۹۸ برای دو سال تعطیل شدند. اکنون با بازگشایی دانشگاه ها، دانشجویان در همین فاصله کوتاه نشان داده اند که آنان در پیوند با همان روزهای مبارزاتی جنبش دانشجویی پیش از تعطیلی دو ساله مراکز آموزش عالی کشور به دانشگاه و کلاس درس باز گشته اند. جنبشی که رو به اعتلاست و صدای آن روز به روز هم بلندتر خواهد شد.
نظرات شما