در روزها و هفتههای گذشته اخبار متعددی از برگشت خوردن محصولات کشاورزی ایران از کشورهای گوناگون منتشر شد. آنچه که باعث نگرانی مردم ایران از این اخبار شد، نه برگشت آن محصولات، بلکه علت برگشت خوردن آنها بود و اینکه مصرف این محصولات تا چه حد بر سلامتی مردم تاثیر منفی دارد، محصولاتی که در ایران مردم مجبور به خرید و مصرف آنها هستند.
بهگفتهی رئیس اتحادیه بارفروشان مشهد از کشورهای ترکمنستان و ازبکستان سیبزمینی محصول ایران برگشت خورده است (خبرگزاری ایسنا ۶ دیماه). روسیه، امارات، هند و قطر از دیگر کشورهایی هستند که برگشت محصولات کشاورزی ایران از آن کشورها در رسانههای جمهوری اسلامی بازتاب یافته است. با جستجو در میان خبرها همچنین درمییابیم که مقامات جمهوری اسلامی بهرغم درز برخی از اخبار، سعی در پنهان کردن ابعاد این ماجرا دارند.
نکتهی جالب توجه اما این است که با بررسی آمار گمرک جمهوری اسلامی درمییابیم که بهرغم تمام تلاشهای جمهوری اسلامی برای افزایش صادرات و کسب درآمدهای دلاری، صادرات محصولات کشاورزی و غذایی در هشت ماهه اول سال ۱۴۰۰ از نظر ارزش دلاری نسبت به هشت ماهه سال گذشته ۱۵ درصد کاهش داشته است. این در حالیست که براساس آمارهای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، قیمت جهانی محصولات کشاورزی در ماه نوامبر سال ۲۰۲۱ نسبت به نوامبر سال گذشته ۲۷ درصد افزایش یافته است. یک علت کاهش ارزش محصولات کشاورزی و غذایی صادراتی ایران بدون تردید کاهش اقبال به محصولات کشاورزی ایران است. اما چرا؟!
برای نمونه بهگفتهی یک صادرکننده فلفل دلمهای به روسیه، ۱۳ درصد بازار فلفلدلمهای این کشور توسط فلفل دلمهای محصول ایران تامین میشد اما روسیه به دلیل استفاده از سموم غیراستاندارد پس از بازگرداندن فلفل دلمهایهای تولید شده در ایران، واردات این محصول به روسیه از ایران را تا اطلاع ثانوی ممنوع کرده است.
واقعیت این است که برگشت خوردن محصولات کشاورزی ایران دلایل بسیاری دارد که تنها یکی از آنها استفاده از سموم غیراستاندارد است. اغلب سموم وارداتی به ایران از کشورهای چین و هندوستان است. بهگفتهی مهدی حسینی رئیس انجمن واردکنندگان سم و کود “در تولید محصولات کشاورزی داخل کشور، عمدتا از روی ناآگاهی کشاورزان، از سموم پرخطر استفاده میشود”. بهگفتهی وی ۲۳ درصد از سموم مصرف شده در کشور “پرخطر” هستند که عموما از چین وارد میشود.
جدا از آموزش ناکافی کشاورزان برای چگونگی و میزان استفاده از سم، مساله زمان سمپاشی نیز مطرح است که باید فاصله مناسبی تا زمان برداشت محصول باشد که در بسیاری از مواقع این موضوع نیز رعایت نشده و در نتیجه سموم بر روی این محصولات باقی میمانند.
کیفیت و نوع و میزان کود نیز یک مشکل دیگر محصولات کشاورزی است. بهگفتهی احمدرضا همتی، مسئول اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات کشاورزی اصفهان “به غیر از مشکل سموم که مورد اعتراض قرار گرفته، مورد دیگر کودهای شیمیایی و آلایندههایی است که برای محصول کشاورزی استفاده شده است”. عدم استاندارد دستگاههای سمپاش یک مورد دیگر است که علی خانمحمدی عضو “مجمع ملی خبرگان کشاورزی” بر آن تاکید میکند.
محمد جعفر ملکوتی استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه “تربیت مدرس” نیز مصرف بیش از اندازه کود ازته مثل اوره را یکی از مشکلات محصولات کشاورزی میداند. علت مصرف زیاد این نوع کود نیز ارزانی آن در مقایسه با انواع دیگر است. بهگفتهی ملکوتی “قیمت کودهای فسفاته، پتاسه و ریزمغزیها در بازار آزاد ۵ تا ۱۰ برابر شده است و به همین دلیل کشاورزان رغبتی برای استفاده از این کودهای مهم ندارند”.
اما نکته بسیار مهم این است که این موارد تنها مشکل محصولات کشاورزی صادراتی نیست. رسول رضایی که خبرنگار خبرگزاری “ایمنا” از او به عنوان فعال کشاورزی نام برده میگوید: “با ایجاد حساسیت بین کشورهای مختلف نسبت به محصولات کشاورزی ایران، مساله استفاده از سم و کود غیراستاندارد مشخص شد. وگرنه سالهاست که همین سموم و کودها برای کشت محصولات استفاده میشود و سالهاست که مردم همین محصولات را خریداری کرده و بیماریهای مختلفی را از این طریق وارد بدن خود کردهاند”.
رئیس اتحادیه بارفروشان مشهد نیز به “تجارتنیوز” در رابطه با عودت محصولات کشاورزی ایران میگوید: “این به معنای آن نیست چون محصولات کشاورزی صادراتی بودند کشاورز از یک سموم خاص برای برخی از میوهها استفاده کرده باشد و تنها چند محموله مشکل داشته باشند. بلکه غیر استاندارد بودن در کل محصولات کشاورزی تولید شده، وجود دارد”.
ملکوتی در رابطه با تاثیر استفاده بیش از اندازه از کودهای ازته (اوره) بر بدن انسان میگوید: “یکی از علتهای سرطانهای گوارشی که در جامعه افزایش یافته است، به دلیل محصولات کشاورزی نیتراتدار است”.
واقعیت این است که نه فقط عموم محصولات کشاورزی تولید داخل، بلکه بسیاری از محصولات کشاورزی وارداتی و نیز تولیدات داخلی لبنی و دامی و طیور و تخممرغ نیز با مشکلاتی از این قبیل روبرو هستند و دلیل اصلی آن نیز این است که در این کشور سلامتی مردم مساله ذهنی هیچ مقام دولتی نیست.
بارها اخباری از واردات محصولات کشاورزی ناسالم منتشر شده است. واردات برنجهای آلوده هندی یک نمونه آن است. سال ۹۶ یک نماینده مجلس اسلامی از مافیای واردات برنج خبر داد که سالانه ۴۰۰ هزار تن برنج را که بخش قابل توجهی از آنها به “آرسنیک” آلوده هستند، وارد کشور میکنند. آبان ماه سالجاری نیز علیزاده شایق دبیر انجمن برنج به خبرگزاری دولتی ایلنا در توجیه این مساله گفته بود: “به دلیل اعمال تحریمها ما در ازای نفتی که به هندوستان میدهیم چارهای جز این نداریم که برنج از این کشور وارد کنیم و از آنجایی که ما تنها از هندوستان میتوانیم برنج وارد کنیم این کشور محصولات بیکیفیت خود را برای ما میفرستد”.
همچنین اگر امروز مساله وجود سموم در محصولات کشاورزی مطرح شده است، بسیار پیش از آن، استفاده بیش از اندازه آنتیبیوتیک در دام و طیور و تاثیر آن بر سلامت انسانها مطرح بوده است به نحوی که امروز در درمان بیماریهای عفونی، آنتیبیوتیکها تاثیر کمتری در درمان بیماری دارند و برای تاثیر بهتر باید از آنتیبوتیکهای قویتری استفاده کرد.
در مواد شوینده، بهداشتی، دارو و غیره نیز به شکل دیگری با همین ماجرا روبرو هستیم. هنوز وجود وایتکس در شیرهای پاستوریزه از یادمان نرفته است. موضوعی که بارها تایید و تکذیب شد.
اما چرا جان و سلامت انسانها تا این اندازه بی اهمیت شده است؟
مساله این است که سود و سود هر چه بیشتر تنها معیار “اخلاقی” طبقه حاکم و دولت این طبقه است. وقتی که کسب سود حتا به بهای لگدمال کردن دیگر انسانها و تمامی ارزشهای انسانی معیار “اخلاق حسنه” در طبقه حاکم باشد، بدیهیست که این تفکر و عمل طبقه حاکم در تاروپود جامعه نیز رخنه کند. آنگاه در هر کجا که چشم بیاندازید این وضعیت فاجعهبار را میبینید. البته تا زمانی که علیه آن نظم نشورند. وقتی که علیه آن نظم به پا میخیزند، طبیعیست که روحیه فداکاری، همبستگی و از خودگذشتگی در میان کارگران و زحمتکشان غالب میشود.
در چنین مناسبات ستمکارانه و ظالمانهایست که میبینیم همه چیز فدای سود و سود بیشتر میشود. از درمان و بهداشت تا آموزش و پرورش تا غذای یومیه مردم.
اخبارمربوط به مخلوط کردن خاک با آرد نان را هنوز به خوبی به یاد داریم. نایاب شدن یکباره داروها و احتکار آنها به منظور فروختنشان به چند برابر قیمت و اینگونه بازی کردن با جان آدمها یک نمونه تازه است. در جمهوری اسلامی اما این اخبار نادر و عجیب نیستند. این اخبار واقعیت روزانه زندگی کارگران و زحمتکشان در سایه قدرت حکومت اسلامی است، حکومتی که از نظر حاکمان تنها سیاست خوب سیاستیست که بقای آن را طولانیتر کند.
برای حکومت اسلامی این اهمیت ندارد که مردم با خریدن محصولات کشاورزی آلوده سلامتی خود را از دست بدهند، مردمی که با درآمدهای ناچیز خود حتا قادر به تامین هزینههای خوراکی و یا بهتر بگوییم سیرکردن شکمهای خود و کودکانشان نیستند. مردمی که ناچار به خرید این محصولات هستند چرا که هیچ آلترناتیو دیگری برای تامین نیازهای خوراکی خود ندارند.
امروز بر کسی پوشیده نیست که تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سریر قدرت است، نباید انتظار بهتر شدن اوضاع را داشت. برای همین نیز تنها راه برای این مردم، برای کارگران و زحمتکشان، سرنگونی این رژیم و برپایی حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان است.
نظرات شما