گرامی باد ۱۶ آذر روز دانشجو، روزی که اگرچه به نام دانشجوست و با نام سه دانشجوی مبارز مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و مهدی (آذر) شریعت رضوی گره خورده است، اما در عینحال روزیست که برای تمام مردم ستمدیدهی ایران و نیز تمامی انسانهای آزادیخواه و مبارز جایگاه ویژهای دارد. این جایگاه بیش از هر چیز برخاسته از نقشیست که دانشجویان در جنبش انقلابی ایران از دیرباز تا امروز داشتهاند.
جنبشی که در جریان اعتراضات سراسری دیماه ۹۶، پوستهی سخت توهم به تغییر از طریق صندوق رای را با شعار “اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا” شکست و جنبش دانشجویی توانست نه تنها به جایگاه مهم و برجستهای در مبارزات تودههای کار و زحمت علیه دولت سرمایهداری فاشیستی حاکم دست یابد، بلکه با مبارزات و شعارهای خود توانست نقشی پیشرو در طرح برخی از مطالبات و شعارها ایفا کند.
در دیماه ۹۶ که نقطه عطفی در مبارزات ستمدیدگان ایران بود و آغاز دورانی انقلابی را نوید داد، این دانشجویان بودند که با شعارها و مبارزات خود، به اعتراضات رنگ و بوی دیگری دادند. در سرلوحه این شعارها، همانطور که در بالا آمد شعار “اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا” بود، شعاری که بیان ملموس آغاز دوران جدیدی از مبارزات تودههای کارگر و زحمتکش و تغییر موازنه قوای سیاسی به نفع صف انقلاب بود.
تا پیش از آن، “اصلاحطلبان” حکومتی نقش مهمی در انحراف افکار و مبارزات تودهها و ایجاد توهم نسبت به تغییر از طریق صندوقهای رای داشتند. همین توهمات “اصلاحطلبانه” بود که بخشهایی از تودهها را به پای صندوقهای رای میکشاند تا بهقول برخی از همان اصلاحطلبان “از میان بد و بدتر” یکی انتخاب شود.
آخرین شوی انتخاباتی نیز “انتخابات” ریاست جمهوری سال ۹۶ بین حسن روحانی “بد” و ابراهیم رئیسی “بدتر” بود. اما شرایط جامعه با سرعت در حال تغییر بود و تنها چند ماه بعد با جنبش اعتراضی سراسری دیماه ۹۶ و آغاز دورانی انقلابی، تودهها نقطه پایانی بر این توهمات گذاشتند و شعار دانشجویان در واقع بر بستر چنین شرایطی بود که به میان مردم رفت و به شعار تودهها بویژه در عرصه عمل تبدیل گردید. از این تاریخ است که گفتمان چپ و سوسیالیستی در جنبش دانشجویی بار دیگر به گفتمان غالب در دانشگاهها تبدیل گردید و تمامی جریانات فکری دیگر را به کنار زد.
در سالهای بعد این روند و گفتمان با سرعتی بسیار تقویت شد و این را میتوان در غالب حرکتهای دانشجویی دید. حمایت دانشجویان از مبارزات کارگران بویژه کارگران هفتتپه و فولاد در سال ۹۷ با برگزاری تظاهرات در محوطهی دانشگاهها و یا برگزاری نمایشهای خیابانی و غیره و سردادن شعارهایی همچون “نان، کار، آزادی، اداره شورایی”، “فرزند کارگرانیم، کنارشان میمانیم” و “از هفتتپه تا تهران، زحمتکشان در زندان” بیان این مساله بود که جنبش دانشجویی خود را متحد طبقه کارگر میداند و در راستای اهداف و منافع این طبقه به میدان مبارزه گام نهاده است.
در ۲۳ اردیبهشت ۹۸، دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به تهدید دختران دانشجو به خاطر حجاب توسط گشت ارشاد، با شعارهایی همچون “نان کار آزادی، پوشش اختیاری”، “بیکاری، بیگاری، حجاب زن اجباری”، “دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد” دست به اعتراض زدند که موجب عقبنشینی رژیم شد. در این اعتراضات دانشجویان همچنین با شعار “علینژاد و ارشاد، ارتجاع و انقیاد” به وضوح مرزبندی جنبش چپ و رادیکال دانشجویی را با جریانات و افراد اپوزیسیون طرفدار نظم سرمایهداری که قصد استفاده ابزاری از اعتراضات دانشجویان را در راستای اهداف طبقاتی خود دارند، فریاد زدند.
در آبان ۹۸، بار دیگر دانشجویان همپای با قیامکنندگان با شعارهای رادیکال و با مضمونی انقلابی همچون “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، “نان، کار، آزادی – اداره شورایی”، “از هفت تپه تا تهران، زحمتکشان در زندان”، “بنزین گرونتر شده، فقیر فقیرتر شده”، “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا” دست به اعتراض زدند. وقتی مهار اعتراضات دانشجویان از دست رژیم خارج شد، سرکوب و به بند کشیدن دانشجویان آغاز گردید. در دانشگاه تهران، ۲۷ آبانماه جمهوری اسلامی مزدوران مسلح خود را با استفاده از آمبولانس به محوطه دانشگاه آورد و به ضرب و شتم و دستگیری دانشجویان پرداخت. همان کاری که گارد شاهنشاهی در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ کرده بود. در همان روزها حداقل ۵۰ دانشجو در دانشگاه تهران و علامه دستگیر شدند.
اما حتا سرکوب وحشیانه قیام آبان و دستگیری و به بندکشیدن دانشجویان نتوانست صدای دانشجویان را خفه کند. ۱۶ آذر ۹۸ یکی از پرشکوهترین ۱۶ آذرهای تاریخ با شعارهایی همچون “سرکوب پایان راه نیست، مقاومت زندگیست”، “آبان ماه امساله، کشتار میدان ژاله”، “خیابونا خونی شد، آزادی قربانی شد”، “فقر، کشتار، گرانی، مردم شدند قربانی”، “نان کار آزادی، پوشش اختیاری”، “دانشجو، کارگر، معلم، اتحاد اتحاد”، “نان کار آزادی، اداره شورایی” توسط دانشجویان گرامی داشته شد. دانشجویان همچنین با سردادن شعار “مجاهد و پهلوی، دو دشمن آزادی” و “علینژاد و ارشاد، ارتجاع و انقیاد” مرزبندی طبقاتی خود با اپوزیسیون بورژوایی را اعلام کردند.
همچنین در دانشگاه تهران و به مناسبت این روز، حکومت اسلامی ابراهیم رئیسی رئیس وقت قوه قضاییه را به عنوان سخنران مراسم دولتی ۱۶ آذر فرستاد، مراسمی بدون حضور دانشجویان و تنها با حضور مزدوران حکومتی. اما دانشجویان در تجمع اعتراضی خود با شعار “قضائیه جلادان، مقدمتان خونباران” به استقبال این جلاد و از عوامل کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ رفتند.
در پی سرنگونی هواپیمای اوکراینی و جان باختن ۱۷۶ خدمه و مسافر آن در ۱۸ دیماه، بار دیگر اعتراضات آغاز شد، اعتراضاتی که دانشجویان از جمله در دانشگاههای تهران، پلیتکنیک و صنعتی پرچم آن را برافروختند و یک هفته ادامه یافت. در جریان اعتراض دانشجویان پلیتکنیک، خیابان حافظ و چهارراه کالج مملو از جمعیتی شد که شعار میداد: “جمهوری اسلامی نابود باید گردد”.
“ازتهران تا بغداد، شعارما انقلاب”، “چه دی باشه چه آبان، پیام یکیست انقلاب”، “چه دی باشه چه آبان، پیکارکف خیابان”
“دانشجو کارگر، اتحاد اتحاد” و “دانشجو و کارگر، ایستادهایم درسنگر”، “به من نگو فتنهگر، فتنه تویی ستمگر” (پاسخ به سخنان خامنهای و فتنهگر خواندن قیامکنندگان آبان)، “چه شاه باشه چه رهبر- مرگ برستمگر”، “کشته ندادیم که سازش کنیم”، “هزاروپانصد نفر کشته آبان ماست”، “خامنه ای حیا کن مملکترو رهاکن” از دیگر شعارهای آن روزها بودند. این را هم فراموش نکنیم که این اعتراضات درست بعد از نمایشهای خیابانی و هیاهویی بود که رژیم جمهوری اسلامی در رابطه با کشته شدن قاسم سلیمانی و با هدف خاموش کردن شعلههای قیام آبان برپا کرده بود.
جنبش دانشجویی بوِیژه در همین اعتراضات بود که با شعارهای مبتکرانه خود که بر بستر شرایط انقلابی حاکم بر جامعه بود، توانست هم نقش پیشتاز خود را در مبارزات جاری تودههای مردم ایران ایفا کند و هم این شعارها را بر زبان آنها جاری سازد.
تعطیلی دانشگاهها در پی اپیدمی کرونا که از اسفند ۹۸ مقامات رسمی به آن اعتراف کردند، تاثیرات خود را بر جنبش دانشجویی گذاشت. با تعطیلی دانشگاهها، شرایط برای حضور و جمع شدن دانشجویان در محیط دانشگاه عملا تغییر کرد. اپیدمی کرونا همان “نعمت الهی” برای جمهوری اسلامی بود و تا همین امروز هم شاهدیم که به دلیل این اپیدمی، کلاسهای درس دانشجویان عمدتا حضوری برگزار نمیشود و تنها در محدودهای و بویژه برای برخی از دروس در برخی از دانشگاهها این کلاسها با حضور تعداد معدودی دانشجو برگزار میگردد. همچنین دانشجویان خوابگاهی نیز از استفاده از خوابگاه محروم شده و تنها عدهی معدودی همچنان در خوابگاههای دانشجویی حضور دارند. بهرغم آن که از آغاز سال تحصیلی جدید، مقامات دولتی دو بار تاریخ بازگشایی دانشگاهها و تشکیل کلاسهای حضوری را اعلام کردند که آخری آن ۱۵ آبان بود، اما هنوز اقدام عملی موثری در این رابطه صورت نگرفته و اکنون صحبت از بازگشایی دانشگاهها و تشکیل کلاسهای حضوری برای تمامی دانشجویان از نیمه دوم سال تحصیلی میشود.
برعکس کارخانهها و دیگر مراکز تولیدی که در دوران کرونا حتا یک روز هم تعطیل نبودند و کارگران باید بر سر کار حاضر میشدند، آن هم در شرایطی که حتا کمترین امکانات محافظتی از کرونا در برخی از مراکز کاری به کارگران داده نمیشد، اما دانشجویان از حضور در دانشگاه محروم شدند و رژیم نیز عملا از این شرایط برای خلاصی یافتن از جنبش توفنده دانشجویی که به سرعت به پیش میتاخت بهرهبرداری کرد. این واقعیتیست انکارناپذیر.
البته دانشجویان اگرچه از محیط دانشگاه محروم شدند و این محرومیت تاثیر خود را در مبارزات جمعی آنها گذاشت، ولی حضورشان در جامعه پایان نیافت. این حضور چه در فضای مجازی و چه در اعتراضات تودهای همچون اعتراضات بازنشستگان و دیگر گروههای اجتماعی ادامه یافت. در اعتراضات مردم اصفهان، هر کجا که فریاد دادخواهی مردم بلند شد، دانشجویان نیز حضور داشتند.
در سال ۵۹ جمهوری اسلامی با انقلاب فرهنگی گمان کرد که نقطه پایانی بر حضور کمونیستها در دانشگاه گذاشته است. بعد از اخراج، کشتار و تبعید دانشجویان و اساتید انقلابی، اگرچه دانشگاه در سالهایی از حضور موثر جنبش چپ و انقلابی محروم بود، اما از آنجا که اندیشههای چپ و سوسیالیستی در واقعیتهای نظم موجود سرمایهداری و نقد این نظم ظالمانه ریشه دارد، بار دیگر رشد کرد و همپا با رشد اعتراضات کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه علیه نظم موجود، به گفتمان غالب در دانشگاهها تبدیل شد و بدون تردید این گفتمان همچنان به حیات پرشور خود ادامه خواهد داد. گرامی باد ۱۶ آذر، زنده باد جنبش چپ و سوسیالیستی دانشجویی.
نظرات شما