اعتصابات کارگری مدام درحال افزایش و گسترش هستند. بر بستر اوضاع پر تبوتاب سیاسی جامعه و اعتراضات تودهای در اصفهان و شهرکرد و برخی شهرهای دیگر، اعتراضات و اعتصابات کارگری رنگ وبوی دیگری به خود میگیرند و ضرورت به هم پیوستن جویبارهای اعتراض خیابان و کارخانه و جاری شدن سیلی بنیانکن را یادآور میشوند. روزی نیست که شاهد یک یا چند اعتراض و اعتصاب کارگری نباشم. طی دو سه هفته اخیر کارگران در چهارگوشه کشور دردهها مورد دست به اعتصاب و تجمع زده یا با راهپیمایی و ایجاد راهبندان، علیه وضع موجود به اعتراض برخاستهاند. اعتصابات مکرر معادن مانند اعتصاب کارگران معدن مس ورزقان، معدن مس دره زار سیرجان، معدن کرومیت آسمی نون منو جان، معدن طلای آق دره و معادن زغالسنگ کرمان ازجمله اعتصابات کارگری در ده روز اخیر هستند. اعتصاب و تجمع کارگران پتروشیمیها از نمونه اعتصاب برجسته پتروشیمی آبادان، پتروشیمی رازی، پتروشیمی فجر،خمین، گچساران، بیستون کرمانشاه و پتروشیمی کوه مبارک جاسک بخش دیگری از اعتصابات کارگری در همین بازه زمانی است.اعتصابات کارگری فقط به این رشتهها خلاصه نمیشود. طی دو هفته اخیر، کارگران دردهها شرکت و مؤسسه و کارخانه دیگر نیز وارد اعتصاب شدهاند. مانند اعتصاب کارگران پالایشگاه پارسیان، شرکت حفاری گلوبال پتروتک کیش، شرکت پترو الکتریک، ایرانخودرو خراسان، اعتصاب برجسته ایرانخودرو تبریز، تراکتورسازی تبریز، کارگران توزیع برق، سبلان پارچه اردبیل، رانندگان بخش خصوصی شرکت واحد، سیمان ایلام، مخابرات، روغن نباتی فریکو سیرجان، لاستیک بارز کردستان، سایپای تبریز(سمتکو)، کارگران فصلی هفتتپه، کارگران شهرداریها و اعتصابات مکرر کارگران بازنشسته فولاد .
از میان دهها اعتصاب کارگری، سه نمونه از اعتصابات مهم کارگری در معادن را از نزدیک مورد برسی قرار میدهیم و سعی می کنیم یک جمعبندی کوتاه ازاین اعتصابات داشته باشیم.
اعتصاب در معدن آسمینون منوجان
روز سهشنبه ۲ آذر کارگران معدن آسمینون منو جان در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالبات خویش و عدم تحقق وعدههای کارفرما در اعتصابهای پیشین، بار دیگر دست از کار کشیدند و با تجمع در محور منو جان- بندرعباس و مسدود ساختن جاده، خواستار رسیدگی به خواستهای خود شدند. افزایش دستمزد، لغو قراردادهای یکماهه، حذف پیمانکار، قرارداد دائمی ، استخدام رسمی و بهبود شرایط ایمنی محیط کار ازجمله مهمترین خواستهای کارگران معدن کرومیت منو جان است. کارگران این معدن برای دستیابی به این خواستها طی یک سال اخیر بارها دست به اعتصاب و تجمع زده و برای رساندن فریاد اعتراض خود به گوش مقامات و دستاندرکاران مربوطه، اقدام به مسدود ساختن جاده بینالمللی منو جان – بندرعباس نمودهاند. اعتصاب تیرماه ۹۹ کارگران این معدن با چند وعده کارفرما پایان گرفت. وعدهها اما روی کاغذ ماند و نهفقط خواستهای کارگران عملی نشد، بلکه با شکایت کارفرما، ۱۶ تن از کارگران پیشرو که در دفاع از حقوق کارگران فعال بودند از کار اخراج شدند. فشارها بردوش کارگران ادامه یافت و تشدید شد. بیتوجهی به خواست کارگران، اعتصاب دیماه ۹۹ را درپی داشت.کارگران در اعتراض به وضع تحمیلی موجود، بار دیگر جاده بینالمللی منو جان – بندرعباس را مسدود ساختند. وعدهها و خلف وعدهها تکرار شد. فروردین ۱۴۰۰ و پرشورتر از آن اردیبهشت ۱۴۰۰ کارگران معدن کرومیت منو جان بار دیگر دست به اعتصاب زدند و جاده فوق را مسدود کردند و در ادامه، ضمن حضور نسبتاً گسترده خانوادهها، در خیابانهای شهر منو جان دست به راهپیمایی زدند و مقابل فرمانداری این شهر تجمع کردند. برخی دیگر از اقشار زحمتکش جامعه نیز از کارگران حمایت نمودند. علیرغم اعزام نیروهای ویژه ضد شورش از کرمان و هرمزگان برای سرکوب کارگران، اعتصاب و اعتراض اما چنان متحد و پرقدرت بود که درنهایت مقامات استانی و محلی در برابر خواست کارگران عقب نشستند و قولهایی نیز به کارگران دادند. بار دیگر اما به این وعدهها نیز پشت کردند و چنین است که کارگران این معدن، از دوم آذرماه بار دیگر دست به اعتصاب زده و به نشان اعتراض، اقدام به مسدود ساختن جاده نمودهاند. آخرین خبرها حاکی از آن است که نیروهای یگان ویژه برای سرکوب کارگران وارد عمل شدهاند.
اعتصاب در معدن مس سونگون ورزقان
بیش از ۲۰۰۰ کارگر مجتمع مس سونگون ورزقان از شامگاه ۳۰ آبان ۱۴۰۰ وارد اعتصاب شدند. این کارگران که همگی زیرپوشش شرکتهای پیمانکاری مانند آهن آجین، مبین، نوآوران، زحل و دیگر شرکتها تحت وخیمترین شرایط کاری با دستمزدهای بسیار پایین و قراردادهای موقت یکماهه مشغول به کار هستند، در اعتراض به اخراج ۶۰ تن از رفقای همکار خود و فعالان کارگری این مجتمع بهطور یکپارچه دست از کار کشیدند. مدیریت شرکت تحت این عنوان که قرارداد این کارگران به اتمام رسیده، روز ۲۹ آبان مانع ورود آنها به شرکت شده بود که اعتراض شدید عموم کارگران را برانگیخت. کارگران در حمایت از رفقای خویش و برای بازگشت به کار آنها دست به اعتصاب زدند. در روزهای بعد کارگران شرکت خدمات اکتشافی و شرکت پارس او لنگ نیز به اعتصاب پیوستند. لازم به ذکر است که کارگران این معدن در یک اعتصاب سهروزه در اواسط مهرماه سال جاری خواهان اجرای طرح طبقهبندی مشاغل افزایش دستمزد، رفع تبعیض بین نیروهای رسمی و شرکتهای اقماری و نیز قرارداد دائمی شده بودند. در آن اعتصاب مدیرعامل شرکت ملی مس، هنگام مذاکره با نمایندگان کارگران قول داد به خواست کارگران رسیدگی و قرارداد همه کارگران یکساله شود. اما ازآنجاکه این وعدهها عملی نشد، کارگران دوباره وارد اعتصاب شدند. شایانذکر است که روز دوشنبه اول آذر، مدیر این مجتمع از ترس ادامه و گسترش اعتصاب، جلسهای با نمایندگان کارگران در تبریز برگزار نمود و با وعده بازگشت به کار کارگران اخراجی و رسیدگی به سایر خواستها، از کارگران خواست به سرکار بازگردند. اما کار گران با توجه به خلف وعده مدیرعامل شرکت ملی مس در اعتصاب قبلی، اعلام کردند تا تمدید قطعی قرارداد همکاران اخراجی خود، به اعتصاب ادامه خواهند داد. قاطعیت و استواری کارگران اعتصابی در حمایت از رفقای همکار خویش مدیریت را به عقبنشینی وادار نمود. مدیریت شرکت و مقامات شهرستان ورزقان از ترس ادامه و گسترش اعتصاب، روز سهشنبه ۲ آذر در جلسه شورای تأمین شهرستان ورزقان که در محل کارگاه “آهن آجین” با حضور نمایندگان کارگران برگزار شد مقرر نمودند که شرکتهای پیمانکاری از اخراج کارگران صرفنظر کنند و هر ۶۰ نفر آنها به کار برگردند. درعینحال مقررشد ۴ تن از مدیرانی که کارگران مانع ورود آنها به مجتمع شده بودند و مسئولین شرکت اصرار داشتند آنها را به سرکار قبلی برگردانند، در معدن تردد نداشته باشند. شایانذکر است که همزمان با این جلسه و مذاکرات نمایندگان کارگران، انبوه کارگرانی که در محل، تجمع نموده بودند شعار میدادند: “کارگر بیدار است- از استثمار بیزار است”، “کارگر میمیرد- ذلت نمیپذیرد”. با پذیرش خواستهای کارگران، اعتصاب پس از سه روز پایان یافت.
اعتصاب در معادن زغالسنگ کرمان
کارگران شرکت معادن زغالسنگ کرمان در اعتراض به تصمیم ” صندوق حمایت و بازنشستگی فولاد” (مالک فعلی شرکت) برای واگذاری آن به مجموعه” فولاد تجارت دالاهو”، از روز ۱۵ آبان ۱۴۰۰ اعتصاب جدیدی را آغاز کردند و در روزهای بعد، با اشغال دفتر شرکت و تجمعات اعتراضی خود، ضمن ابراز مخالفت شدید با این تصمیم، خواستار انعقاد قرارداد دائمی، افزایش دستمزد، افزایش ضریب سختی کار از ۵ / ۱ به ۲ و اجرای طرح طبقهبندی مشاغل شدند.۲۱ آبان مقامات شرکت معادن زغالسنگ کرمان، فرماندار زرند، مدیران شرکت دالاهو و مقامات امنیتی و انتظامی استان، برای رسیدگی به این موضوع، جلسهای با کارگران برگزار نمودند. اما به دلیل رفتار اهانتآمیز فرماندار زرند با کارگران، نمایندگان کارگران نیز در اعتراض به این موضوع جلسه را ترک نمودند و این جلسه بدون نتیجه پایان یافت. اعتصاب و اجتماعات کارگران زغالسنگ کرمان تا روز ۲۴ آبان ادامه داشت. جمعیتی بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ نفر به نمایندگی از ۳۵۰۰ کارگر در این تجمعات شرکت داشتند که در شعارنوشتههای خود واگذاری معادن زغالسنگ به بخش خصوصی و پیمانکاران را مساوی بردهداری مدرن دانسته و در تجمعات خود شعارهایی نیز مانند ” میمانیم، میمیریم- ذلت نمیپذیریم” سر دادند. اردیبهشت سال ۹۹ نیز ۳۵۰۰ کارگر این معادن در اعتراض به همین تصمیم اعتصاب یکپارچهای را سازمان دادند که ۱۰ روزبه درازا کشید. این اعتصاب با تجمعات و راهپیماییهای پرشور خیابانی کارگران و خانوادهها همراه شد. مدیریت شرکت در آن زمان ۱۰ روز مهلت خواست تا ظاهراً به خواستهای کارگران رسیدگی کند و بهطور ضمنی قولهایی نیز به کارگران داد. اما وقایع شش ماه گذشته نشان داد که وعدههای مدیریت صرفاً برای خریدن زمان و خواباندن اعتصاب و اعتراض بوده است. کارگران شرکت معادن زغالسنگ کرمان بعدازاین تجربه، با هوشیاری و استواری بیشتری به اعتصاب و تجمع روی آوردهاند تا خواستهای خود را پیگیری و از واگذاری شرکت جلوگیری کنند. درحال حاضر اکثریت بسیار بزرگ معادن کشور ازجمله معادن زغالسنگ به بخش خصوصی واگذارشده و مشتی سرمایهدار و دلال و پیمانکار مفتخور و سودجو، درحالیکه کارگران را بهشدت استثمار میکنند اما حتی حاضر نیستند دستمزد معادن دولتی را به کارگران بپردازند و شرایط کاری در آن معادن را اجرا کنند. گرچه شرایط کار در معادن دولتی نیز ازلحاظ قراردادها، میزان دستمزد، وضعیت سختی و ایمنی محیط کار غیراستاندارد و بسی وخامت بار است، در معادن واگذارشده اما اوضاع از این هم بدتر است. دستمزد حدود نصف معادن دولتی است، قراردادها یکماهه و گاه حتی از بیمه نیز خبری نیست. بخشی از اعتصابات کارگری در معادن ازجمله معادن زغالسنگ نیز مربوط به همین کارگران است. ششم مهرماه سال جاری، کارگران ۷ معدن زغالسنگ واقع در شمال کرمان متحداً دست از کار کشیدند و با مسدود نمودن مسیر حمل زغال به کارخانه زغال شویی اعتراضات گستردهای را آغاز کردند. افزایش دستمزد، همسانسازی آن با کارگران بخش دولتی، قرارداد دائمی، افزایش ضریب سختی کار از ۵ / ۱ به ۲، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، پرداخت بیمه کامل، بهبود ایمنی محیط کار و بازگشت اداره معادن به دولت از خواستهای مهم این کار گران و دهها هزار کارگر معادن واگذارشده به بخش خصوصی است. بعدازاین اعتصاب اگرچه ۴ تن از کارگران پیشرو به دادگاه احضار شدند و یکی از کارگران به مدت ۲روز در بازداشت بود، اما این فشارها و تمهیدات ذرهای از نارضایتی عمیق و روحیه اعتراضی کارگران معادن نکاسته است. معادن بهویژه معادن واگذارشده مانند هر کارخانه و هر جای دیگر جامعه آماده انفجارند.
نگاهی گذرا به اعتصابات کارگران در ۳ معدن فوق حاکی از این واقعیت است که خواست دستمزد و دیگر مطالبات اقتصادی و صنفی در سرلوحه مطالبات کارگران معدن است.علیرغم این واقعیت اما کارگران معدن نسبت به خواستهای اساسیتری که رنگ و بوی سیاسی دارند نیز بیتوجه نبودهاند. ورود به اعتصاب با خواست محوری بازگشت به کار ۱۶ کارگر پیشرو مدافع حقوق کارگران، مخالفت و مقابله باسیاست خصوصیسازی و واگذاری معادن به پیمانکاران که یکی از سیاستهای اصلی دولت بوده است و بالاخره شعار گویای “کارگر بیداراست از استثمار بیزار است” همگی فراتر از مطالبات اقتصادی و صنفی است و آشکارا رنگ و بوی سیاسی و گاه حتی ضد دولتی دارند.
از نکات مثبت و مهم اعتصابات کارگران معدن، پیگیری کارگران است که در اعتصابات مکرر خود را نشان میدهد. تجربه مبارزات کارگران معادن فوق درعینحال حاوی این درس بزرگ است که تحت هیچ شرایطی و بههیچعنوان نمیتوان و نباید به کارفرما و مدیریت و وعدههای آنها اعتماد نمود. اعتصاب را نه بعد از وعدههایی که کارفرما میدهد بلکه زمانی باید پایان داد که خواستها، یا لااقل بخشی از خواستها عملی شده باشند.
نکته مهم دیگر همراهی خانوادهها در اعتصابها و تجمعات کارگران معدن است. گرچه در بسیاری از اعتصابات و تجمعات کارگران معادن، خانوادهها نیز سنتاً درگیر میشوند و بهصف اعتراض و تجمع کارگران میپیوندند، اما کارگران پیشرو باید به این فاکتور مهم نیز انرژی بیشتری اختصاص دهند و صف اعتصاب و اعتراض را با حضور پررنگ خانوادهها پرقدرتتر سازند.
اما یکی از کمبودها و نقایص مهم واصلی اعتصابات معادن پراکندگی آنهاست. اگرچه این بسیار مهم و قدم بزرگی بهپیش محسوب میشود که ۳۵۰۰ کارگر ۳ معدن بزرگ زغالسنگ کرمان( زرند، کوهبنان، راور) بهطور متحد و یکپارچه وارد اعتصاب میشوند، اگرچه این نیز بسیار مهم و قدم بزرگی بهپیش است که کارگران ۷ معدن زغالسنگ تحت پوشش بخش خصوصی (معادن زغالسنگ پابدانای جنوبی، چشمه پودنه، سراپرده، باب شکون، گله توت(گلتوت)، ۱۲-۱۴ و معدنجو در زرند کرمان) باهم وارد اعتصاب میشوند، اما این اعتصابات شوربختانه جدا از هم هستند. اعتصابات نهفقط در معادن زغالسنگ جدا از هم و پراکندهاند که در سایر معادن مانند مس و سنگآهن و غیره نیز همین قاعده جاری است. به این پراکندگی که به نحو دردناکی از نیرو و قدرت اعتصاب میکاهد باید پایان داد. البته این وظیفه کارگران پیشرو در معادن زغالسنگ است که بیشتر وجدیتر از گذشته درراه پایان بخشیدن به این پراکندگی گام بردارند. کارگران زغالسنگ از تجارب و سابقه نسبتاً خوبی در سازماندهی اعتصاب همزمان و هماهنگ در چندین معدن برخوردار هستند. ایجاد کمیتههای کارخانه و کمیتههای اعتصاب در هر معدن نخستین گام و ایجاد ارتباط میان کارگران پیشرو متشکل در این کمیتهها در هر معدن با معادن دیگر گام بعدی است که حاصل آن ایجاد یک کمیته هماهنگی متشکل از نمایندگان و فعالان کارگری چندین معدن است. بدیهی است که بجای اعتصاب، یکبار در سه معدن زغالسنگ، بار دیگر در ۷ معدن و بار دیگر دریک یا دو معدن، این کمیته هماهنگی میتواند بهطور همزمان اعتصاب در ۱۰ معدن زغالسنگ و بیشتر را سازمان دهد و در گامهای بعدی برای اعتصاب سراسری در تمام معادن زغالسنگ تلاش کند. روشن است که همین تاکتیک را عیناً میتوان در معادن مس و سنگآهن و غیره نیز به کاربست و درنهایت با ایجاد یک کمیته هماهنگی میان معادن زغالسنگ، مس، سنگآهن و امثال آن، اعتصاب هماهنگ و سراسری کارگران رشته معدن را سازمان داد.
ایجاد چنین کمیتههایی گرچه خیلی ساده و سرراست و بدون پیچیدگی و بهآسانیِ گفتن و نوشتن آن نیست، اما غیرممکن هم نیست.
نظرات شما