با آغاز ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی و سپرده شدن وزارت کشور به یکی از فرماندهان سپاه پاسداران، میزان حضور و دخالت سپاه در نهادهای دولتی بهویژه در قوه اجرایی به نحو چشمگیری افزایشیافته است. احمد وحیدی وزیر کشور ابراهیم رئیسی تاکنون چندین تن از فرماندهان سپاه را در استانهای مختلف بهعنوان استاندار تعیین نموده و در ادامه همین اقدامات ، روز ۱۷ آبان “سردار شاهچراغی” را بهعنوان استاندار قم منصوب کرد. وزیر کشور در توجیه انتصاب نظامیان در استانداریها گفت:” حضور سرداران و رزمندگان در مسند استانداریهای کشور، تقاضای مردم و مجلس بود”
گماردن نظامیان و فرماندهان سپاه در مراکز و پستهای حساس و در سطح وزیر و امثال آن امر بیسابقهای نیست. درگذشته نیز هم در دوره احمدینژاد و هم در دوره حسن روحانی، نظامیان و فرماندهان سپاه، حضور و جایگاه مهمی در نهادهای دولتی ، در کابینه و در مجلس داشتهاند و از پستهای مهم و حساسی برخوردار بودهاند و همواره نقش تکمیلی مهمی در سرکوب خونین و قلعوقمع توده مردم و مهار جنبشهای تودهای و اعتراضی داشتهاند. هرکس این را میداند که حضور فرماندهان سپاه و نظامیان در این مراکز و پستها نهفقط هیچ ربطی به مردم و تقاضای مردم نداشته و ندارد که اتفاقاً برای مقابله با همین مردم و خواستهای مردم بوده است. مردم زحمتکشی که فریاد اعتراضشان از همه سو بلند است و برای تغییر وضع موجود و به زیر کشیدن رژیم حاکم بارها به اعتراض خیابانی سراسری دستزدهاند و شورش و قیام برپا کردهاند.اکنون اما ابعاد حضور نظامیان و فرماندهان سپاه در این مراکز و پستها، بسیار گستردهتر و وسیعتر از گذشته است. سازماندهی جدید ارتجاع حاکم و گماردن فرماندهان سپاه در رأس استانها برای این است که با اتخاذ تصمیم فوری و اقدام سریع، هرگونه شورش و اعتراض را درجا در محل خفه کند و پیش از آنکه اعتراض و قیام به سایر شهرها و استانها تسری یابد و قیام سراسری تمامیت نظم موجود را به چالش جدی بکشد، با سرکوب قاطعانه آن را قلعوقمع کند.
از دیماه ۹۶ به بعد، خصوصاً پس از قیام آبان ۹۸ حضور نظامیان در مراکز دولتی پررنگتر شده است. هماکنون تعداد زیادی از وزرای کابینه رئیسی جلاد و نمایندگان مجلس سابقه نظامی و فعالیت در سپاه پاسداران دارند.احمد وحیدی و
زیر کشور رئیسی ازجمله فرماندهان سپاه بوده که در دستگاه امنیتی و نیروهای مسلح، مسئولیتهای متعددی داشته است. وی اولین فرمانده نیروی قدس سپاه بوده و بیش از ۷ سال در این سمت و در فعالیتهای برونمرزی و خرابکارانه رژیم فعالیت داشته است. وزیر کشور، “سردار شاهچراغی” که در چند استان فرماندهی سپاه و از سال ۹۷ به بعد فرماندهی سپاه “امام علی قم ” را بر عهده داشته است، بهعنوان استاندار قم منصوب نموده است. به کوشش رئیسی و وزیر کشور وی، درحال حاضر بسیاری از فرماندهان سپاه دردهها استان کشور از پادگانها به مراکز استانها نقلمکان نموده و بر مسند استانداریها تکیه زدهاند.
پوشیده نیست که بحران اقتصادی و مالی رژیم سالبهسال ژرفتر و عمیقتر شده است. بحران سیاسی سرتاپای حکومت را احاطه کرده است. تمام تلاشها و سیاستهای طبقه حاکم برای حل بحران و برونرفت از بنبست باشکست و ناکامی روبرو شده است. اعتراضات و خیزشهای خیابانی از دیماه ۹۶ به بعد آرام و قرار را از سران حکومت ربوده است. قیام آبان ۹۸ عزم تودههای زحمتکش و تهیدست جامعه برای سرنگونی رژیم و برچیدن بساط نظم موجود را به نمایش گذاشت. این قیام به طبقه حاکم و رژیم سیاسی آن نشان داد که کاسه صبر و تحمل مردم لبریز شده است. جوانان بیکار و کارگران و تودههای زحمتکش و فقیر و تهیدست جامعه نهفقط این رژیم را نمیخواهند و از آن بهشدت متنفرند، بلکه برای براندازی آن نیز وارد نبرد رودرروی علنی و آشکارشدهاند. گسترش اعتصابات کارگری، تداوم تجمعات و اعتراضات خیابانی معلمان، بازنشستگان و دیگر اقشار زحمتکش مردم نیز نمودار دیگری از همین واقعیت غیرقابل کتمان است. از یکسو بنبست و بحران حکومتی چنان آشکار و برملا شده است که حتی جناحهای حکومتی نیز آن را پنهان نمیکنند. از سوی دیگر ناتوانی رژیم برای حل بحران و برونرفت از بنبست بهجایی رسیده است که جناحهای حکومتی ضمن اذعان به آن، گاه حتی ضرورت به دست گرفتن قدرت توسط نظامیان را عنوان نمودهاند و در این زمینه تا آنجا پیش رفتند که در آستانه انتصاب رئیسی، نهفقط از ضرورت قرار گرفتن نظامیان در رأس قوه اجرایی سخن میگفتند، بلکه آن را امری “ناگزیر” و اجتنابناپذیر قلمداد میکردند. هرچقدر بحران سیاسی عمیقتر و احتمال وقوع برآمدهای تودهای و تکانهای بزرگ اجتماعی زیادتر و فروپاشی کامل نظام جدیتر و نزدیکتر شده ، هشدارها و تکاپوی جناحهای حاکم برای جلوگیری از این روند و نقلمکان نظامیان و سپاه از پشتصحنه به جلوصحنه نیز بیشتر شده است. طبقه حاکم و همه جناحهای حکومتی و گروهبندیهای بورژوایی این را فهمیدهاند که تکانهای بزرگ اجتماعی و انقلاب در پیش است. طوفان بزرگ و دگرگونکنندهای درراه است. بسیار فراتر از شبح انقلاب، امروز صدای پای انقلاب در همهجا طنینانداز است. ارتجاع حاکم نیز صدای پای انقلاب را شنیده و برای مقابله با آن به تکاپو افتاده است.
پوشیده نیست که مراکز اولیه خیزش دیماه و قیام آبان و تمام خیزشها و اعتراضات گسترده تودهای در این ۴ سال، محلات و شهرها بوده که بهسرعت از یک شهر و استان، به شهرها و استانهای دیگر سرایت نموده و رژیم را در مقیاس سراسری به چالش کشیده است. بیهوده نیست که رژیم ارتجاعی و سرکوبگر حاکم، طرحهای گوناگونی را برای اعمال کنترل بیشتر بر محلات و شهرها، از ایجاد گشتهای گوناگون تا تشکیل گروههای ضربت در پایگاههای سپاه و بسیج و طرحهایی نظیر “طرح امنیت محله محور” را توسط سپاه پاسداران به مرحله اجرا درآورده است. تمام این طرحها و ترفندها که اساساً معطوف به کنترل مردم و جوانان و رصد کردن هرگونه تحرک و شکلگیری اعتراض تودهای برای خفه کردن آن بوده اما نتوانسته سدی در برابر اعتراضات تودهای ایجاد کند. قیام و انقلابی که نظم موجود را ریشهکن و جارو خواهد کرد، طبقه حاکم و همه حافظان منافع این طبقه را به وحشت انداخته است.
ازیاد نبریم که خامنهای دیکتاتور و مرتجع بزرگ در نخستین روزهای قیام آبان ۹۸ فرمان کشتار اعتراضکنندگان را صادر کرد و چند روز پسازآن، فرماندهان سپاه و بسیج را به خاطر غفلت از وقوع قیام مورد شماتت قرارداد. وی بهصراحت گفت سپاه و بسیج نباید اجازه میدادند کار به اینجا بکشد و قبل از گسترش اعتراضات و وقوع قیام، باید اعتراضکنندگان را قلعوقمع میکردند. خامنهای از سپاه خواست که در مقابل حوادث گوناگون و برای مقابله با مردم آماده باشند و غافلگیر نشوند.
اقدامات وزیر کشور ابراهیم رئیسی نوکر دستنشانده خامنهای و تسلط سپاه بر استانداریها و کنترل آن برای واکنش سریع در برابر هر اعتراض و تحرک تودهای نیز در همین راستاست. اهرمهای سرکوب و مقابله با مردم در همهجا باید حاضر و آماده باشند. انقلاب بزرگ و خونینی درراه است و ضدانقلاب نیز برای سرکوب آن خود را تجهیز و آماده میکند. ارتجاع حاکم گویا متوجه نشده است که انقلاب، برخاسته از شرایط جامعه و تابع قانونمندیهای خویش است. وقتی تضادها و بحرانها ژرف و تشدید میشوند، وقتی شرایط عینی و ذهنی، انقلاب را در دستور کار جامعه قرار میدهد، هیچ قدرتی نمیتواند جلو آن را بگیرد. این سیل بنیانکن ، مستقل از اراده طبقه حاکم جاری میشود، ارتجاع حاکم را از جا میکند و تمام تجهیزات و نهادهای سرکوب را چون خس و خاشاک به دور میاندازد و جامعه را از گند و کثافت جمهوری اسلامی پاک میکند. بنابراین اشغال استانداریها توسط فرماندهان سپاه ، ورود بیشازپیش سپاه به صحنه سیاسی و میلیتاریسم بیشتر درهمان حال که بیانگر وحشت طبقه حاکم از وقوع انقلاب است اما این ترفند نیز دردی از دردهای بیدرمان جمهوری اسلامی دوا نمیکند.زمانی که غرش انقلاب فضای کشور را تسخیر کند، آنگاهکه توده کارگر و زحمتکش به قیام و انقلاب رو آورد و تمام دستگاه بوروکراتیک نظامی را درهم بشکند، میلیتاریسم نیز با هر درجه از شدت و غلظت در برابر انقلاب بهزانو درمیآید.
نظرات شما