کمتر کشوری را در تمام جهان میتوان یافت که نظام آموزشی آن برای طبقه حاکم همانند ایران بی اهمیت باشد و معلمان، تحت ستم رژیم حاکم در وخیمترین شرایط قرار داشته باشند. این ستم بر معلمان ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد. معلمان ایران تحت شدیدترین خفقان پلیسی و امنیتی دیکتاتوری عریان دولت دینی در مدارس قرار دارند. رژیم حاکم هیچ منزلت اجتماعی برای آنها قائل نیست.شرایط معیشتی معلمان در چنان مرحلهای از وخامت قرار دارد که در زیرخط فقر زندگی را میگذرانند. مدتهای مدیدی است که معلمان بهرغم تمام اقدامات سرکوبگرانه رژیم استبدادی، بازداشت، اخراج، زندان و تبعید، برای بهبود وضعیت معیشتی خود مبارزه میکنند، اما طبقه حاکم بر ایران که صدها میلیارد درآمد کشور را فقط از طریق درآمدهای نفتی در طول چند سال گذشته، غارت و چپاول کرده و همهساله دهها میلیارد دلار صرف هزینههای نظامی و اهداف ارتجاعی پان اسلامیستی میکند، کمترین توجهی به بهبود وضعیت معیشتی این قشر اجتماعی زحمتکش که همانند کارگران در اسفبارترین شرایط مادی و معیشتی قرار دارد، نکرده است.
اخیراً نیز معلمان یکرشته اعتراضات سراسری را برای تحقق مطالبات فوری خود سازمان دادهاند که جدیدترین آن تجمعات اعتراضی سراسری ۲۲ مهرماه در بیش از ۲۲ استان و ۵۰ شهر کشور بود. در محور این مطالبات، اجرای کامل طرح رتبهبندی معلمان و اجرای کامل قانون خدمات کشوری و همسانسازی حقوق بازنشستگان و شاغلان قرار دارد.
بااینوجود رژیم ارتجاعی و ستمگر حاکم بر ایران از پذیرش این مطالبات که حتی تحقق آنها نیز بهدشواری میتواند معلمان و بازنشستگان فرهنگی را به سطح خط فقر ۱۲ میلیونی برساند ، تا چه رسد به رفاه نسبی، سرباز زده است.
بهراستی در مقیاس جهانی کمتر کشوری نظیر ایران را میتوان یافت که معلمان با شرایط معیشتی فاجعهبار در زیرخط فقر زندگی کنند. برای روشن شدن این حقیقت که چه شکاف بزرگی میان حقوق ماهانه و سالانه معلمان ایران با دیگر کشورهای جهان وجود دارد و چه اهمیتی در کشورهای دیگر به رفاه و منزلت اجتماعی معلمان داده میشود، کافی است به چند نمونه از سطح حقوق معلمان کشورهای جهان اشاره شود، تا ابعاد فاجعه و ستمی که بر معلمان در ایران میرود، بیشتر برملا گردد.
این واقعیت امروز بر کسی پوشیده نیست که بهای کالاهای موردنیاز روزمره مردم ایران، با اندکی تفاوت همان است که در پیشرفتهترین کشورهای سرمایهداری ازجمله در اروپاست. اما حقوق ناچیزی که معلمان ایران دریافت میکنند لااقل ده برابر حتی کمتر از پایینتری متوسط حقوق ماهانه و سالانه در این کشورهاست. اگر به آمار و اطلاعاتی که در این مورد انتشاریافته نظری بیفکنیم، در لیست متوسط حقوق سالانه معلمان کشورهای اروپائی با ۱۵ سال تجربه، از بیش از ۱۰۰ هزار دلار تا کمترین آن ۱۹ هزار دلار را میتوان یافت . مثلاً متوسط حقوق سالانه معلمان در کشور سوئیس ۱۱۰ هزار دلار ، لوکزامبورگ ۱۰۱ هزار و ۳۶۰ دلار است. آلمان ۸۰ هزار و ۴۰۷ دلار ، هلند ۷۱ هزار دلار ، ایرلند ۶۲ هزار و ۳۱۲ دلار، دانمارک ۶۰ هزار و ۱۸۵ دلار، اتریش ۵۵ هزار و ۱۴۱دلار، تا کشورهای فقیرتر اروپائی از نمونه لیتوانی ۳۳ هزار و ۶۶۷ دلار، یونان ۲۷ هزار و ۳۳۵ دلار و جمهوری اسلواکی ۱۹ هزار و ۲۹۴ دلار است.
متوسط حقوق سالانه معلمان در کانادا نیز ۷۱ هزار و ۶۶۳ دلار، در ایالاتمتحده ۶۲ هزار و ۱۰۱ دلار و در استرالیا نیز ۶۵ هزار و ۶۵۷دلار است.
در آمریکای لاتین بهعنوان نمونه این ارقام برای کلمبیا، ۳۹ هزار و ۹۶۰ دلار، شیلی، ۳۷ هزار و ۸۲۳ دلار، مکزیک ۳۳ هزار و ۹۰۶ دلار و کاستاریکا ۳۳ هزار و ۱۴۳ دلار، کوبا ۸ هزار و ۳۷۳ دلار است.
به آسیا نگاه کنیم: متوسط حقوق ماهانه معلمان در کره جنوبی ۵۹ هزار و۱۰۳ دلار، ژاپن ۴۹ هزار و ۴۹۷ دلار، چین ۴۸ هزار دلار ، مالزی ۱۵ هزار دلار، فیلیپین۴۱۲۳ دلار، هند۴۰۸۹ دلار است.
در قاره آفریقا متوسط حقوق سالانه معلمان در آفریقای جنوبی ۱۵ هزار و ۹۷۹ دلار، تونس ۱۳ هزار و ۱۰۴ دلار، مراکش ۷ هزار و ۲۴۰ دلار است.
اکنون ارقام چند هزاری و دهها هزاردلاری متوسط حقوق سالانه معلمان در کشورهای نامبرده را کنار بگذاریم و به کشورهای پیرامون ایران نگاه کنیم و ببینیم متوسط حقوق سالانه معلمان در این کشورها چند است.
کویت۳۵۶۶۶ دلار ، قطر۳۴۸۵۲ دلار، ترکیه ۳۳ هزار و ۱۱ دلار، امارات متحده عربی ۳۲۳۳۴ دلار، عربستان سعودی۲۰۹۴۷ دلار، عراق ۱۷ هزار و ۸۷۶ دلار، بحرین ۱۱۷۷۹ دلار. یک معلم مدرسه ابتدائی که تازه در عراق استخدام میشود در هرماه لااقل ۱۰۰۰ دلار حقوق دریافت میکند. حالا این ارقام را مقایسه کنیم با ایران و ببینیم معلمان در چه فقری به سر میبرند و چه ستمی بر آنها فقط از جنبه معیشتی اعمال میشود.
متوسط حقوق ماهانه معلمان در ایران با در نظر گرفتن دهها هزار معلم خرید خدمات،حقالتدریسیها و غیره که حقوق آنها به ۲ میلیون تومان هم نمیرسد، رقمی حدود ۵ میلیون تومان است. اگر آن را با هر دلار ۲۷ هزارتومانی محاسبه کنیم، متوسط حقوق معلمان ایران در هرماه ۱۸۵ دلار و هرسال ۲۲۲۰ دلار خواهد بود. اگر قرار باشد نمونهای برای این حقوق ناچیز معلمی در سراسر جهان پیدا کرد، شاید بتوان در اعماق عقبماندهترین کشورها در آفریقا نظیر آن را پیدا کرد. ببینید جمهوری اسلامی چه فاجعه عظیمی در ایران به بار آورده که اگر متوسط حقوق معلمان ۴ برابر رقم کنونی باشد، یعنی به ۲۰ میلیون تومان در ماه نیز افزایش یابد، حتی به سطح متوسط حقوق معلمان در عراق هم نخواهد رسید، تا چه رسد به کشورهایی با متوسط حقوق سالانه دهها هزار دلار. با این اوصاف رژیم ارتجاعی حاکم حتی مطالبات حداقلی کنونی معلمان را برای اندکی نجات از اعماق فقر تا به امروز نپذیرفته است. بنابراین، معلمان نیز راهی جز ادامه مبارزه و تشدید آن برای نجات از فقر وحشتناکی که در آن گرفتارند ندارند. آنها همانگونه که در قطعنامه پایانی تجمع سراسری ۲۲ مهر شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران آمده است، اعلام کردهاند: ” در صورت بیتوجهی حاکمیت به خواستههای فرهنگیان ، زمان و شیوهی برگزاری اعتراضات گستردهتر در فراخوان بعدی به آگاهی خواهد رسید. ”
معلمان در این قطعنامه خواستار اجرای فوری و کامل طرح رتبهبندی شدهاند، بهنحویکه حقوق و مزایای هر فرهنگی حداقل هشتاد درصد حقوق و مزایای اعضای هیئتعلمی دانشگاه باشد. معلمان همچنین مخالفت شدید خود را با افرایش ساعت کار موظف از ۲۴ ساعت به ۳۰ ساعت ابراز داشتهاند.
قطعنامه پایانی تجمع سراسری ۲۲ مهر شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران از مطالبات همکاران بازنشسته خود که در شرایط بسیار وخیمی قرار دارند، در کنار خواست محوری خود دفاع کرده و خواستار اجرای کامل قانون مدیریت خدمات کشوری شده و تأکید کرده است، “همسانسازی حقوق بازنشستگان باید بهصورت کامل اجرا گردد و بدهکاری دولت به آنان پرداخت شود. ”
در قطعنامه از مطالبات مربیان پیشدبستانی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی که خواهان اشتغال رسمی و امنیت شغلیاند حمایتشده است.
نکته مهم دیگر این قطعنامه، دفاع از آموزش رایگان،عادلانه و باکیفیت ، استاندارد تراکم هر کلاس ۱۶ دانشآموز، تهیهی واکسن مورد تائید سازمان بهداشت جهانی و توزیع ماسک و الکل، بهعنوان حق دانش آموزان و برخورداری دانشآموزان از امکاناتی مانند تبلت و گوشی هوشمند و اینترنت مناسب ، تأمین رایگان این ملزومات برای همه ازجمله دانشآموزان مناطق محروم و بر تأمین دولتی امکانات آموزش مجازی برای تمام معلمان تأکید شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم نمودن اقدامات نیروهای امنیتی و قضایی ، به احضار، پروندهسازی، بازداشت و اخراج فعالان صنفی، خواهان توقف احضارها، بسته شدن پروندهها، آزادی معلمان دربند و بازگشت به کار معلمان اخراجی شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در این قطعنامه اعلام کرده است:”تنها راه رهایی از فقر و بدبختی و انحطاط اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و برونرفت از انزوای بینالمللی همبستگی و همصدایی است.”
همانگونه که پیشازاین نیز گفته شد، قطعنامه تأکید دارد “در صورت بیتوجهی حاکمیت به خواستههای فرهنگیان ، زمان و شیوهی برگزاری اعتراضات گستردهتر” اعلام خواهد شد. راه صحیح تحقق مطالبات نهفقط معلمان، بلکه عموم کارگران و زحمتکشان و همه ستمدیدگان در همین مبارزه و تشدید آن است. جمهوری اسلامی به همگان نشان داده است که جز فقر و فلاکت عمومی، انحطاط، بی حقوقی، سرکوب و استبداد، ارمغانی برای مردم ایران نداشته و نخواهد داشت و راه نجات قطعی از فجایعی که این رژیم ستمگر به بار آورده، مبارزات متشکل سراسری برای سرنگونی آن است. این یک راه حل قطعی و رادیکال برای نظام آموزشی کشور و تغییری اساسی در شرایط مادی و معنوی زندگی معلمان کشور است.
متن کامل نشریه کار شماره ۹۴۲ در فرمت پی دی اف
نظرات شما