سهل انگاری و بی مسئولیتی مقامات جمهوری اسلامی در مقابله با شیوع ویروس کرونا، عدم قرنطینه مناطق قرمز، دنبال کردن اجرای سیاست جنایتکارانه مصونیت جمعی و در نهایت، اعلام ممنوعیت واردات واکسن های خارجی توسط خامنه ای، شرایط بسیار مرگباری را برای توده های مردم ایران رقم زده است. در پی تداوم این بی مسئولیتی و عدم شتاب بخشیدن به واکسیناسیون عمومی، هم اینک تمامی کشور به تسخیر کرونا در آمده است. کابوس مرگ درب هر خانه ای را دق الباب می کند. روزانه صدها نفر جان می بازند و ده ها هزار نفر راهی بیمارستان می شوند. آمار رسمی کشته شدگان کرونا تا روز شنبه ۳۰ مرداد، از ۱۰۱ هزار نفر هم گذشته است. آمارهای غیر رسمی اما از کشته شدن بیش از ۲۰۰ هزار نفر خبر می دهند. سازمان بهداشت جهانی، تعداد کشته شدگان را بیش از دو برابر آمارهای دولتی (۳/ ۲) اعلام کرده است. پاره ای از مسئولان وزارت بهداشت، آمار جان باختگان را دو برابر و نیم و سازمان نظام پزشکی کشور، میزان کشته شدگان را بیش از سه برابر آمارهای دولتی اعلام کرده است. رقمی بالاتر از ۲۰۰ هزار نفر که تا همین لحظه از کل کشته شدگان جنگ هشت ساله ایران و عراق پیشی گرفته است.
با احتساب همین مقدار از آمار مرگ و میری که هر روز توسط وزارت بهداشت اعلام می شود، ایران یکسره عزادار و سیه پوش است. طبق آخرین برآورد وزارت بهداشت، ۳۵۹ شهر در وضعیت قرمز، ۵۹ شهر در وضعیت نارنجی، ۳۰ شهر در وضعیت زرد قرار دارند و هیچ نقطه ای نیست که در آن کرونا وجود نداشته باشد. ظرفیت بیمارستان ها در همه شهرها تکمیل و بیماران در فضای بیرون بیمارستان خوابیده اند. صدای کمبود اکسیژن از هرسو به گوش می رسد. شهرها یک به یک از وضعیت قرمز خارج و به وضعیت سیاه رسیده اند. معاون علوم پزشکی آبادان، در مورد وضعیت این شهر و قسمت های جنوب غربی استان خوزستان اعلام کرده است: “در این موج جدید از مرز بحران صد درصدی عبور کرده و در شرایط جنگی قرار گرفته ایم”.
در چنین شرایطی، با افزایش روز افزون سرعت سرایت کرونای جهش یافته سویه دلتا، روند لاکپشتی واکسیناسیون، تزریق واکسن های تقلبی و بالا رفتن غیر قابل تصور آمار فوت شدگان، عملا نظام سلامت و بهداشت فرو پاشیده، ظرفت بیمارستان ها تکمیل و قبرستان ها از ظرفیت خدمات رسانی لازم وا مانده اند. سعید حال، مدیر عامل سازمان بهشت زهرای تهران اعلام کرده است، در پیک پنجم، ۲۱۶ فوتی کرونا را در روز تجربه کردیم، وضعیتی که “در دوران جنگ ایران و عراق هم شاهد چنین شرایطی” نبودیم. نادر توکلی، معاون درمان ستاد مقابله با کرونای استان تهران نیز روز شنبه ۳۰ مرداد در یک مصاحبه رادیویی اعلام کرد، “ظرفیت بیمارستان ها پر شده و مجبوریم فقط بیماران بدحال را بستری کنیم”. توکلی همچنین در مورد کندی روند واکسیناسیون و تاثیر مخرب این روند لاکپشتی بر افزایش مبتلایان کرونا گفته است: “با بررسی انجام شده روی ۳ هزار بستری بالای ۶۰ سال استان تهران، دریافتیم که بیش از ۹۵ درصد این افراد واکسن نزده بودند”. در کنار موارد یاد شده، شاهد انتشار اخبار و اسنادی هستیم که تعدادی زیادی از بیماران جدید مبتلا شده به کرونا، از جمله کسانی هستند که پیش از این، یک دوز و یا هر دو دوز واکسن کرونا را تزریق کرده اند، اما باز هم به کرونا مبتلا شده اند. انتشار اینگونه اخبار و اسناد که حتی در تلویزیون جمهوری اسلامی هم بازتاب یافته است، بیانگر خرید و فروش و تزریق واکسن های قلابی و در بهترین حالت، فاصله افتادن غیر معمول میان تزریق دوز اول با مرحله دوم واکسن کرونا بوده است.
حال در چنین شرایطی که مرگ و میر به اندرون هر خانه ای ورود کرده است، مسئولان جمهوری اسلامی بلندتر از هر زمان دیگری بر طبل بی مسئولیتی می کوبند و هیچ کدام حاضر به پذیرش سهم خود در ایجاد وضعیت فاجعه بار موجود نیستند. خامنه ای که در راس متهمین سیاست کشتار عمومی مردم قرار دارد، کسی که کرونا را به هیچ گرفت، کسی که برای رهایی از ابتلا به کرونا مردم را به خواندن دعای سجادیه دعوت کرد، کسی که با فرمان جنایتکارانه خود ورود واکسن های مورد تایید سازمان بهداشت جهانی را به ایران ممنوع اعلام کرد، اکنون با گذشت ۲۰ ماه از پاندمی کرونا، بدون پذیرش کمترین مسئولیتی، ورود واکسن و حل بحران کرونا را مهمترین وظیفه دولت و نظام اعلام کرده است. دستوری که با جملات بعدی او مبنی بر آزاد گذاشتن برگزاری مراسم ماه محرم و اعلام اینکه برگزاری این مراسم برای نظام “برکت” است، عملا نشان داد که سخنان جدید او مبنی بر اینکه ورود واکسن و حل بحران کرونا مهمترین وظیفه دولت و نظام است، حرف مفتی بیش نبود و او این سخنان را فقط برای خارج کردن خود از سیبل خشم جوشان مردمی که این روزها خشم و نفرت خود را به سوی او نشانه رفته اند، بیان کرده است.
خامنه ای در شرایطی از اهمیت کرونا و واکسیناسیون سخن گفته است، که اغلب کشورهای جهان با رعایت پروتکل های بهداشتی، فاصله گذاری، قرنطینه کردن شهرها و نیز با اقدام سریع و به موقع واکسیناسیون عمومی، اپیدمی کرونا را مهار و زندگی عادی را به شهروندان خود باز گردانده اند. در ایران اما، توده های مردم با مرگبارترین دوران کرونا مواجه اند و هیچ چشم اندازی هم برای خروج از این وضعیت هولناک متصور نیست. در این شرایط دردناک که مردم ایران با مرگ بیش از هزار نفر در روز مواجه اند، در وضعیتی که نظام سلامت فرو پاشیده، در شرایطی که یک بحران مدیریتی تمام عیار کل نظام را فرا گرفته است و در وضعیتی که هنوز کمترین شتابی در واکسیناسیون عمومی و رایگان دیده نمی شود، هرکدام از متولیان امر، دیگری را مسئول فاجعه موجود و شکست واکسیناسیون در ایران اعلام می کنند. خامنه ای که در راس این جنایت و کشتار قرار دارد، به کلی خود را از گردونه مسئولیت خارج کرده و حاضر به قبول کمترین مسئولیتی در ایجاد شرایط مرگبار کرونایی نیست. سازمان هلال احمر، وزارت بهداشت را مسئول عدم صدور مجوز واردات واکسن معرفی می کند. وزارت بهداشت، وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی کشور را مقصر می داند و دولت به اصطلاع تدبیر و امید روحانی نیز که طی ۲۰ ماه، بجز وعده های توخالی، بجز بی مسئولیتی و لبخند تمسخر، هیچ اقدام موثری برای جلوگیری از اپیدمی کرونا و تهیه واکسن انجام نداد ، در وقاحتی کم نظیر تا آخرین روزهای بودن در مقام ریاست جمهوری، خود را پرچمدار مقابله با کرونا در جهان معرفی کرد.
در نزاع کنونی درونی نظام، بر سر اینکه “کی بود کی بود من نبودم”، برای همه آنانی که روند پیشروی کرونا و قصور آگاهانه جمهوری اسلامی در تامین واکسن کرونا را دنبال کرده اند، به خوبی روشن است که نه فقط خامنه ای، بلکه کل هیئت حاکمه ایران، از دولت و دستگاه قضایی و مجلس ارتجاع اسلامی گرفته تا وزارت بهداشت و سپاه پاسداران و ستاد اجرایی فرمان امام و ملیجکی به نام سعید نمکی، جملگی در مجموعه ای به نام هیئت حاکمه ایران در ایجاد این وضعیت مرگبار مسئول هستند.
ویدئوهای منتشره از بیماران مستاصل، خانواده های سرگردان در بیرون بیمارستان ها، پرستارانی که خسته و فرسوده شده اند، پزشکانی که اعتراض شان بلند شده است، جنازه هایی که در بیرون بیمارستان ها در کنار هم ردیف شده اند، گورستان هایی که دیگر جایی برای پذیرش مردگان ندارند، زنانی که در کنار مردگان خود ضجه می زنند، مردانی که جنایت جمهوری اسلامی را فریاد می کنند، هنرمندانی که انگشت اتهام به سوی خامنه ای گرفته اند، نویسندگانی که خشم خود را در جوهر قلم ریخته اند و وکلایی که این روزها به اتهام نوشتن کیفرخواست علیه جنایت خامنه ای مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن فایزر و مادورنا بازداشت شده اند، جملگی گوشه هایی از فوران خشم جوشان جامعه است. خشمی که این روزها در اوج کشتار موج پنجم کرونا و شکست عینی پروژه واکسیناسیون رایگان و عمومی از هر سو شخص خامنه ای را نشان گرفته اند.
به راستی مسبب این همه کشتار و جنایت کیست؟ چه کسی باید پاسخگوی آنچه در این بیست ماه گذشته بر سر مردم ایران آوار شده است، باشد؟ برای مرگ و میری که مثل اختاپوس بر جان مردم چنگ انداخته و برای بیش از ۲۰۰ هزار نفری که در مدت شیوع ویروس کرونا جان باخته اند، یقه چه کسی را باید گرفت؟ برای چه کسی کیفرخواست باید نوشت؟ چه کسی باید مورد مواخذه و محاکمه قرار گیرد؟ آیا در وقوع چنین فاجعه مرگباری فقط خامنه ای مقصر است و تنها باید علیه او کیفرخواست صادر کرد؟ یا کل نظام مسئول ایجاد وضعیت موجود است؟ اگرچه خامنه ای در راس هرم قدرت در ایجاد این وضعیت دردناک، نقش کلیدی داشته و دارد، اما بدون همکاری و بدون همدلی دولت، وزارت بهداشت، مجلس، دستگاه قضایی و دیگر نهادهای حکومتی او هرگز قادر به پیشبرد اهداف جنایتکارانه خود نبود.
هم اینک بزرگترین مشکل مهار کرونا، عدم واکسیناسیون سریع و عمومی مردم در ایران است. بر اساس داده های سازمان بهداشت جهانی، جمهوری اسلامی یکی از پایین ترین آمارهای واکسیناسیون کرونا را در جهان به خود اختصاص داده است. تاکنون۱۳ درصد از جمعیت ۸۴ میلیونی کشور به دریافت دوز اول و ۵ درصد نیز به واکسیناسیون هر دو دوز دست یافته اند. دلیل این کم کاری و عدم پیشرفت هم برای همگان روشن است. اولین و مهمترین دلیل، ممنوعیت ورود واکسن های فایزر، مادورنا، استرازنکا از آمریکا و انگلیس بود، که این ممنوعیت به فرمان مستقیم خامنه ای صورت گرفت. پس از آن، اصرار و تصمیم نظام در تولید واکسن های داخلی، آنهم بدون هیچگونه پیش زمینه های علمی لازم و کافی بود، که اوضاع را به اینجا کشانده است. تاکید مجموعه نظام به تولید واکسن داخلی و سپردن انجام آن به هلدینگ “برکت” که زیر مجموعه ای از سوپر بنیادهای مالی غیر پاسخگوی متعلق به خامنه ای است، ادامه دنباله دار همان جنایت کرونایی رژیم بود که اینبار به منظور کسب درآمد سرشار از رانت خواری دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی بانک مرکزی عملی شد. پوشیده نیست، انجام چنین عملی بدون تایید وزارت بهداشت، ستاد اجرایی مقابله با کرونا، رضایت حسن روحانی، مجلس، قوه قضاییه و دیگر نهادهای حکومتی هرگز شدنی نبود. روشن است بروز فاجعه شکست واکسیناسیون کرونا در ایران و مرگ و میری که هم اینک در درون هر خانه ای جا خوش کرده است، با تصمیم کل مجموعه هیئت حاکمه ایران صورت گرفته و همگان در ایجاد آن دخیل بوده اند.
اکنون دیگر برای همگان روشن است که در پشت فرمان خامنه ای مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن های مورد تایید سازمان بهداشت جهانی به ایران، فقط وسوسه سودبری و رانت خواری یک میلیارد دلاری هلدینگ “برکت” و شرکا از جیب مردم ایران بود، که آنان را به تولید واکسن داخلی ترغیب کرد. خامنه ای، وزیر بهداشت، دولت، مجلس، قوه قضائیه و اعضای موثر ستاد ملی مبارزه با کرونا، هرکدام به فراخور وزنی که در نظام دارند، سهمی از این خوان یغما برده اند. در این میان اما آنچه نصیب مردم ایران شد، عدم برخورداری از واکسن های خارجی، در هوا ماندن تولید واکسن داخلی و کشتار بی پایان بیش از هزار نفر در روز است. کشتاری که در پی شکست واکسیناسیون هیچ چشم اندازی برای عبور از این بحران نفس گیر کرونا متصور نیست و این کشتار همچنان ادامه خواهد داشت.
تنها چشم انداز روشن، همین غلیان خشم متراکم توده های مردم ایران است که این روزها شاهد هرچه بیشتر شعله ور شدن آن در درون جامعه هستیم. خشمی سرکش که اگرچه فعلا نوک پیکان آن به سمت خامنه ای نشانه رفته است، اما دیر نیست که این آتشفشان خشم مردم بر سر کل نظام آوار شود. روشن است راه برون رفت از بحران کرونا، راه نجات مردم از کشتار و مرگ و میری که ایران را فرا گرفته است، همانا هدایت این خشم توفنده به سمت کل هیئت حاکمه ایران برای برچیدن بساط ننگین جمهوری اسلامی است. تنها راه نجات و برون رفت از وضعیت مرگبار موجود و پایان دادن به بیش از ۴۲ سال حاکمیت سرکوبگرانه جمهوری اسلامی، هدایت این خشم سرکش به سمت گسترش اعتراضات خیابانی و بسط اعتصابات کارگری است. اعتراضات و اعتصاباتی که در نهایت بر بستر شکل گیری یک اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه توده ای، جمهوری اسلامی و کل نظم استثمارگرانه موجود را جاروب کرده و با استقرار حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان، نظم نوینی بر پایه آزادی و برابری و برخورداری یکسان عموم توده های مردم ایران از کلیه مواهب مادی و معنوی جامعه رقم خواهد خورد.
نظرات شما