کرونا، طبقه کارگر و یک مبارزه تمام‌عیار سیاسی

داس مرگ بی‌رحمانه درو می‌کند. قربانیان کرونا همه‌جا تلنبار شده و قبرهای دهان‌گشوده، روزانه صدها تن را به کام خود می‌کشند. جنایت فجیع طبقه حاکم و مرتجع رأس نظام، سراسر کشور را سیاه‌پوش کرده است. چه بسیار کارگران و زحمتکشانی که تنها تزریق یک واکسن معتبر، ضامن نجات جانشان بود، در سکوت و بی‌خبری، قربانی سیاست‌ها و سود ورزی مرتجعین حاکم شدند. اکثر این قربانیان که شمارشان از ۱۰۰ هزار(آمار رسمی) تجاوز کرده است، کارگران و تهیدستان و زحمت‌کشانی هستند که واکسینه نشده‌اند و هزینه دارو و درمان را نمی‌توانند تأمین کنند. تیرهای زهرآگین و بی‌شماری که ارتجاع حاکم به همه سو پرتاب نموده، سهل‌تر از هر جا بر پیکر همین کارگران و زحمتکشان می‌نشینند. بر تن پرستاران، بر تن زحمت‌کشان، بر تن تهیدستان، بر تن کارگران و بر تن همه‌ی آن دیگران. بر تن هزارانی که تنها نام تنی چند ازایشان گاه به رسانه‌ها پا باز می‌کنند.

کم‌تر از یک هفته بعد از مرگ شفیق چنانی کارگر مبارز هفت‌تپه در ۱۹ مرداد که درخواست وی برای دریافت حقوق معوقه یا مساعده با مخالفت امور مالی شرکت روبرو شد و چند روز بعد این کارگر مبارز به خاطر فقر و نداری و ناتوانی تأمین هزینه درمان و دارو از بیماری کرونا جان باخت، محمد آذرخش کارگر شاغل در روابط عمومی ستاد شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران، در ۲۳ مرداد۱۴۰۰ براثر بیماری کرونا فوت کرد. چهار روز بعد (۲۷ مرداد) یکی از کارگران باسابقه شرکت توزیع برق سیستان و بلوچستان بنام حبیب‌الله محتاج زهی، در شهر جالق شهرستان سراوان پس از چند روز تحمل درد و رنج ناشی از بیماری کرونا، جان خود را از دست داد. همکاران حبیب‌الله که دریکی از شرکت‌های پیمانکاری مشغول به کار بود می‌گویند: علی‌رغم اینکه کارگران توزیع برق با رسانه‌ای کردن خطر ناشی از کمبود امکانات و ابتلا به بیماری کرونا را در شرکت‌های پیمانی زیرمجموعه شرکت توزیع برق تذکر داده‌اند اما کسی به این هشدارها توجهی نکرده است(ایلنا ۲۷ مرداد۱۴۰۰ ).  پیش از آن نیز محسن کاظمی شیخ شبانی از فعالان کارگری ذوب‌آهن اصفهان براثر بیماری کرونا در ۲۷ خرداد و در سن ۴۴ سالگی درگذشت. روزانه هزاران کارگر و اعضای خانواده آن‌ها در سرتاسر کشور به کرونا مبتلا می‌شوند و یا جان خویش را از دست می‌دهند که خبر آن در هیچ جا منتشر نمی‌شود. فقط ارقام فزاینده هرچند دست‌کاری شده بی‌جان است که عمق و گستره جنایت رژیم و تعرض به جان انسان را نشان می‌دهد. در هفت‌تپه بسیاری از کارگران در معرض بیماری کرونا قرار دارند. ابراهیم عباسی منجزی نماینده کارگران و همسرش به کرونا مبتلا شده‌اند. شمار زیادی از کارگران پروژه‌ای و خانواده آن‌ها نیز به کرونا مبتلا شده‌اند. خطر مرگ فقط به هفت‌تپه و کارگران پروژه‌ای و این کارخانه و آن مؤسسه محدود نمی‌شود. بیماری کرونا و خطر مرگ، همه کارگران و زحمت کشان را تهدید می‌کند و می‌توان گفت که ماجرا از مرحله تهدید فراتر رفته است. درحالی‌که چرخش داس مرگ حتی یک‌لحظه از حرکت بازنمی‌ایستد، درحالی‌که مرگ پشت در خانه ده‌ها میلیون کارگر و اعضای خانواده آن‌ها به کمین نشسته است اما هیچ مقام و نهاد دولتی در فکر کارگران و نجات جان آن‌ها نیست.

این بی‌اعتنایی در شرایطی است که دولت و تمام سرمایه‌داران و کارفرمایان تحت حمایت آن، به‌خوبی می‌دانند که خطر مرگ از بیماری کرونا در محیط‌های جمعی کارگری یک خطر جدی است. به‌رغم اینکه کارگران در کارخانه‌ها ، معادن، محیط‌های دربسته و مؤسسات تولیدی و خدماتی و اماکنی که مجبور به کار جمعی در کنار هم هستند به‌نحوی‌که گاه حتی امکان رعایت فاصله وجود ندارد اما کارفرمایان و سرمایه‌داران و دولت حامی آن‌ها نه‌تنها از واکسیناسیون کارگران در برابر بیماری کرونا بلکه حتی از تأمین لوازم و امکانات بهداشتی ضروری برای پیشگیری از کرونا یا دست‌کم کاهش میزان آلودگی نیز خودداری نموده‌اند. سرمایه‌داران کم‌ترین اعتنا و علاقه‌ای به‌سلامتی و جان کارگران ندارند. تنها موضوع مورد علاقه آن‌ها و همه غارتگران و فاسدان و دزدان دیگری که کرونا را وسیله کسب درآمد خویش ساخته‌اند، سود و سود و بازهم سود و افزایش سود است. این بی‌اعتنایی و بی‌مبالاتی در شرایطی است که دولت و همه‌ی سرمایه‌داران و کارفرمایان تحت حمایت آن، به‌خوبی می‌دانند که خطر مرگ در محیط‌های جمعی کارگری بسیار بسیار جدی است.

در برابر این بی‌اعتنایی وندانم کاری و در برابر این جنایت آشکار باید ایستاد. پرچم یک مبارزه جدی علیه این سیاست، با خواست واکسیناسیون فوری تمام کارگران و آحاد جامعه را باید برافراشت و جلو فجایع بزرگ‌تر از فجایع بزرگی را که تا همین امروز شاهد آن بوده‌ایم باید گرفت. با اعتصاب متحد و یکپارچه کارگران پروژه‌ای ۲۲ شرکت نفت و گاز و پتروشیمی در عسلویه و خواست واکسیناسیون فوری و رایگان که ۲۶ مرداد آغاز شد و روز بعد نیز ادامه یافت، این پرچم عملاً به اهتزاز درآمده است. به دنبال این اعتصاب بود که مدیریت شرکت‌های فوق سراسیمه با کارگران اعتصابی وارد مذاکره شدند و از پی آن، واکسیناسیون کارگران از همان روز ۲۷ مرداد نخست در ۱۰ شرکت آغاز شد و در ادامه، سرمایه‌داران متعهد شدند کارگران اعتصابی سایر شرکت‌ها را نیز واکسینه کنند. تنها پس‌ازاین اعتصاب یکپارچه بود که سرمایه‌داران و دارو دسته‌های حکومتی از ترس گسترش اعتصاب، اعلام کردند‌ کارگران هرچه سریع‌تر باید واکسینه شوند و مصطفی سالاری مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی در نامه‌ای به جان بابایی معاون درمان وزارت بهداشت، آمادگی این سازمان برای پرداخت ۱۰۰ درصد هزینه درمانی مورد تعهد برای بیماران کرونائی را اعلام کرد. وادار ساختن سرمایه‌داران و دولت آن‌ها به واکسینه کردن کارگران، یک پیروزی و بدون شک گام بسیار مهمی در پروسه مبارزات روبه رشد طبقه کارگر است که به نام کارگران پروژه‌ای نفت و گاز و پتروشیمی ثبت خواهد شد. شورای سازمان‌دهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، یک هفته قبل از آن در بیانیه مورخ ۲۱ مرداد خود، بر خواست واکسیناسیون فوری کارگران تأکید کرده بود که پس‌ازآن، اعتراضات کارگری در چندین شرکت با خواست واکسیناسیون فوری نیز همراه شد. پس از اعتصاب کارگران عسلویه با خواست اخص واکسیناسیون فوری، طبق آخرین خبرهای انتشاریافته واکسیناسیون کارگران در تعدادی از شرکت‌ها ازجمله؛ یو تولیتی، مپکو، پتروشیمی هنگام، پیمان رو دک، پتروکیان و برخی دیگر آغازشده است.

واکسیناسیون رایگان در مقابل ویروس کرونا، خواست فوری کارگران هفت‌تپه، کارگران پیمانی و پروژه‌ای عسلویه، هفشجان و سایر مناطق، کارگران قراردادی و رسمی نفت و گاز و پتروشیمی، کارگران معادن، کارگران دیگر مؤسسات صنعتی و خدماتی و خواست کلیه کارگران ایران است. تمام کارگران ایران با استفاده از واکسن‌های معتبر جهانی، بدون فوت وقت باید واکسینه شوند. تمام پروتکل‌های سازمان بهداشت جهانی باید به‌طور کامل در کلیه مراکز کارگری و در تمام سطوح جامعه اجرا شود. به خانواده هر کارگری که در اثر بیماری کرونا جان خود را از دست می‌دهد، بایستی غرامت و خسارت پرداخت شود و خانواده کارگر بایستی از تأمین مالی و اجتماعی کامل برخوردار شود.

خواست واکسیناسیون فوری، خواست همه کارگران است. طرح خواست واکسیناسیون فوری و همگانی از طرف کارگران و فعالان و تشکل‌های کارگری البته موضوع جدیدی نیست. کما اینکه سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه و ۱۳ تشکل دیگر ازجمله گروه‌های مختلف و متشکل معلمان، زنان و بازنشستگان نزدیک به ۴ ماه قبل، در بیانیه مورخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر، بر واکسیناسیون فوری، رایگان و عمومی تأکید نمودند. در این بیانیه چنین آمده بود:

“فقدان سیاست‌های کارآمد بهداشتی و عدم اعمال قرنطینه‌های لازم، همراه با تأمین هزینه‌های زندگی مردم، از سوی دولت، بحران معیشتی فرودستان را دامن زده است. باوجودآنکه کارگران و زحمت‌کشان به‌درستی خواست اجرای واکسیناسیون فوری، رایگان و عمومی را فریاد می‌زنند و بر آن اصرار می‌ورزند، فرا دستان و قدرت‌مداران در تأمین واکسن کوتاهی آگاهانه و عامدانه‌ای دارند و می‌کوشند با بحران‌آفرینی‌ها، منافع گروه‌های خاصی از بدنه حاکمیت را تأمین کنند. اصرار برساخت واکسن داخلی و واگذاری تأمین واکسن به بخش خصوصی در این راستاست”

بااین‌همه انکار نمی‌توان کرد که  فرق است میان طرح یک خواست در بیانیه با دست زدن به اعتصاب و مبارزه عملی برای تحقق آن! اگر طبقه حاکم و رژیم سیاسی آن در برابر خواست واکسیناسیون فوری که یک خواست همگانی است تاکنون مقاومت کرده و هرزمان که این خواست در بیانیه‌ها و یا توسط  غیر کارگران عنوان‌شده، بی‌تفاوت از کنار آن گذشته است، در برابر اعتراض و اعتصاب و مبارزه عملی کارگران با همین خواست اما نمی‌تواند تاب آوَرَد و باید به آن تن دهد.طبقه حاکم از این وحشت دارد که طبقه کارگر پرچم‌دار مبارزه سیاسی عمومی و در مقام رهبر تمام جامعه ظاهر شود. خواست واکسیناسیون فوری و رایگان همگانی مانند بسیاری از خواست‌های دیگر از قبیل آزادی‌های سیاسی، تأمین آب و برق و اینترنت و دارو و درمان و امثال آن، خواست‌های همگانی هستند. نان و کار و آزادی خواست همگانی است. اداره شورایی جامعه یا به تعبیر درست‌تر حکومت شورایی خواست همگانی است. خواست‌های طبقه کارگر، علی‌رغم تمام فشارهای اقتصادی و معیشتی، به مسئله دستمزد و ساعات کار و سایر خواست‌های صرفاً صنفی محدود و در چهارچوب محیط کار خلاصه  نمی‌شود. پوسته صنفی گرایی صرف، گرچه هیچ زمانی بدون شکاف نبوده، امروز اما شکافی بزرگ برداشته است.خواست‌ها و مبارزات اقتصادی، بیش از گذشته با خواست‌ها و مبارزات سیاسی درهم‌آمیخته است. خواست‌های سیاسی از نقش و جایگاه بسیار مهمی در اعتراضات و اعتصابات کارگری برخوردار شده‌اند. قطار مبارزات کارگری روی این ریل قرارگرفته است. به‌رغم عصبانیت و مخالفت اکونومیست‌ها و دشمنان و دوست نمایان طبقه کارگر یا کنار گودنشینان تماشاچی که فعالیت و مبارزه و خواست‌های سیاسی را خاص غیر کارگران و روشنفکران می‌دانند و مدام به کارگران نصیحت می‌کنند – البته در کمال بیهودگی – که پایشان را از گلیم صنفی گرایی فراتر نگذارند، اما چنین نصایح و ترفندهایی نمی‌تواند پروسه مداخله آشکار طبقه کارگر در مسائل سیاسی و عمومی جامعه را متوقف ساز و ترمز قطاری را بکشد که لکوموتیو رانش طبقه کارگراست. طبقه کارگر  قامت راست می‌کند و موانع را یکی پس از دیگری از سر راه خویش برمی‌دارد. کارگران ایران در جریان اعتصابات و مبارزات گسترش یابنده جاری آن‌هم در دوره انقلابی پرتلاطمی که هر اعتراض کوچک و بزرگی می‌تواند به یک تکان بزرگ اجتماعی منجر شود، بدیهی است که بر کم و کیف اعتصابات سیاسی بیفزایند و نه‌فقط شعارها و خواست‌های کاملاً سیاسی مطرح کنند بلکه حق‌دارند به عرصه مسائل سیاسی در مقیاس کل جامعه نیز قدم گذارند و بالاتر از آن علیه تمام نظم ارتجاعی حاکم به پا خیزند و یورشی انقلابی علیه آن را سازمان دهند.

بگذار طبقه حاکم و تمام مخالفان و دشمنان ریزودرشت طبقه کارگر هرچه می‌خواهند بگویند، بگذار آن‌ها شب و روز در وحشت از به پا خاستن یکپارچه طبقه کارگر علیه تمام نظم موجود و در مقام رهبر سیاسی جامعه بر خود بلرزند،مبارزات سیاسی طبقه کارگر اما راه خود را از میان تمام موانع باز می‌کند تا جایی که حضور قاطع طبقه کارگر درصحنه سیاسی را کسی نتواند انکار کند. برای رهایی از نکبت و از شر تمام مصائب موجود، راه دیگری وجود ندارد جز آنکه جامعه تحت رهبری طبقه کارگر درآید و خود را از فلاکت نجات دهد . طبقه کارگر برای به دست گرفتن همین رهبری است که تمرینات خود را آغاز کرده است. اعتصاب دوروزه کارگران پروژه‌ای ۲۲ شرکت نفت و گاز و پتروشیمی در عسلویه با خواست واکسیناسیون فوری، آغاز مهمی بر همین تمرینات است . گسترش اعتصاباتی از این جنس و نمونه، اعتصابات بزرگ سیاسی را بشارت می‌دهد و مسیر پر سنگلاخ و پرپیچ‌وخم ورود طبقه کارگر به  یک مبارزه تمام‌عیار سیاسی را هموار می‌کند.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۳۴ در فرمت پی دی اف

Website Comments

  1. سیامک
    Reply

    با درود، از چند ماه پیش، سایت تان اشکال فنی‌ داره چون نمیشود دیدگاه فرستاد، اگر این دیدگاه رسید شانسی‌ است چون صد بار آزمایش کرده‌ام ولی بی‌ نتیجه

POST A COMMENT.