بحران تشدید می شود، کاری از  جلاد مردم ساخته نیست

روز سه شنبه ۱۲ مرداد و پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰، مراسم تنفیذ و تحلیف ابراهیم رئیسی برگزار شد. مراسم تنفیذ در بیت خامنه ای و مراسم تحلیف در مجلس ارتجاع اسلامی با حضور “میهمانان خارجی” برگزار شد.

ابراهیم رئیسی در مراسم تنفیذ خود با اشاره به نتایج مضحکه انتخاباتی و اذعان بر اینکه “پیام مردم پیام تغییر وضعیت موجود بود”، گفت: پیام ۲۸ خرداد، پیام ضرورت رفع مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه بود. این ها پیام هایی بود که مردم با رای خود دادند و از دولت برخاسته از رای خود خواستند عدالت را تحقق بخشند، با فساد مبارزه کنند و به روابط ناسالم اداری و رانت خواری ها و هرگونه ضد ارزش پایان بدهد”.

ابراهیم رئیسی، در مراسم تحلیف خود نیز همان وعده های توخالی مراسم تنفیذ را با رنگ و لعاب بیشتری به خورد نمایندگان مجلس و میهمانان داخلی و خارجی حاضر در مراسم داد. او، اینبار نیز با روخوانی از انشایی که برایش نوشته بودند، بر “ایجاد شفافیت حداکثری در اقتصاد، خشکاندن ریشه های فساد و رانت خواری، مهار تورم و گرانی، تقویت ارزش پول ملی و بازگرداندن ثبات به اقتصاد کشور” تاکید کرد و گفت: مردم از ما می خواهند که به وعده خود مبنی بر دولت عدالت گستر و فساد ستیز و تبعیض گریز، دغدغه مند و برنامه محور و علم خواه، اندیشه پیشه کنیم”.

قصاب زندانیان سیاسی در زندان های اوین و گوهردشت، در مراسم تحلیف خود با غنیمت شمردن از حضور “میهمانان خارجی” به صورت گذرا به موضوع حقوق بشر هم اشاراتی کرد و گفت: مردم از ما می خواهند مدافع حقوق انسان ها در مورد رعایت حقوق بشر در عالم باشیم… ما مدافع واقعی حقوق بشر و حقوق انسان هستیم و سکوت در برابر ظلم و جنایت و تجاوز به حقوق انسان های بیگناه و بی دفاع را قبول نداشته و مردود می دانیم”. رئیسی در مورد حقوق اجتماعی مردم نیز تنها به یک جمله بسنده کرد و گفت: مردم از ما می خواهند، آزادی های اجتماعی و فرهنگی [نه آزادی سیاسی] آنها مجدانه پیگیری شود”. اینکه قصاب توده های مردم ایران با وقاحت کم نظیری اعلام کند، مدافع واقعی حقوق بشر است، اینکه کسی همانند رئیسی که طی ۴۰ سال بجز اعدام و کشتار و مرگ، کار دیگری بلد نبوده است، اکنون با وقاحت  تمام مدعی دفاع از حقوق انسان شود، این نشان از تخته شد وقاحت و شرم در کل نظام جمهوری اسلامی است.

لاف زنی های رئیسی آنچنان آشکار بود، که حتا خامنه ای نیز به آن واکنش نشان داد. از آنجا که خامنه ای بیش از هرکسی بر ناممکن بودن حل بحران های اقتصادی و معضل معیشتی مردم واقف است، از آنجایی که سیاست خامنه ای همواره  لاپوشانی معضلات نظام است، و نیز از آنجایی که خامنه ای به خوبی می داند دود عدم اجرای وعده های توخالی رئیس جمهور منصوب او، اینبار بیش از هر کسی به چشم خود او خواهد رفت، لذا، به محض پایان یافتن سخنان رئیسی خطاب به او گفت: نباید هی از کمبودها و مشکلات گفته شود. حل مشکلات اقتصادی زمان بر هست، یک شبه حل نمی شود”.

لاف زنی های دروغین ابراهیم رئیسی، چیزی نبود، جز ادامه همان لاف زنی ها و ادعاهایی که هشت سال پیش، حسن روحانی به عنوان کارگزار و جنایتکار دیگری از مجموعه آدمکشان جمهوری اسلامی به زنان، کارگران و توده های مردم ایران وعده داده بود. وعده هایی نظیر بازگرداندن حقوق شهروندی زنان، چرخش اقتصاد، کاهش بیکاری، بهبود معیشتی مردم، تامین امنیت برای توده ها و ده ها مورد دیگر که طی هشت سال مسئولیت فاجعه بار او هیچکدام عملی نشدند. نه تنها عملی نشدند (که البته انتظاری جز این هم نبود)، بلکه اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و معیشتی مردم از جمیع جهات نسبت به سال های اولیه روی کار آمدن روحانی به مراتب وخیمتر هم شد. حال در یک چنین اوضاعی که بحران های موجود از هر سو تعمیق یافته اند و جمهوری اسلامی با یک بحران سیاسی تمام عیار دست به گریبان است، ابراهیم رئیسی، رئیس پیشن قوه قضائیه و قصاب ۴۰ ساله مردم ایران با ادعای مبارزه با فساد و حل معضلات اقتصادی و اجتماعی به میدان آمده و می خواهد نه تنها مشکلات مردم راحل کند که جمهوری اسلامی را نیز از فساد و ورشکستگی و رانت خواری و دیگر بحران های ساختاری نجات دهد.

با شنیدن اینگونه ادعاهای رئیسی، برای هر کسی که او را نشناسد، این تصور پیش می آید که این فرد از کره مریخ آمده  و به دلیل بی اطلاعی از ساختار سیاسی حاکم بر جمهوری اسلامی از خشکاندن ریشه های فساد در درون نظام سخن می گوید، از رونق اقتصادی و مهار تورم حرف می زند، قول تقویت ارزش پول ملی را می دهد، می خواهد رعایت آزادی اجتماعی مردم را پیشه کند و مهمتر اینکه با بی خبری از ژرفای بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موجود، که ادامه راه حیات جمهوری اسلامی را بسته است، با ادعای فائق آمدن  بر انبوه مشکلات ناعلاج کشور، می خواهد “گام دوم انقلاب اسلامی را مستند” سازد.

براستی آیا رئیسی از کره مریخ آمده که با بی خبری از بحران های ناعلاج جمهوری اسلامی و ویرانی حاکم بر جامعه این چنین یاوه گویی کرده است؟ یا اینکه او از مشکلات ساختاری نظام خبر دارد و برای وظایف دیگری غیر از آنچه وعده هایش را داده در پست ریاست جمهوری گمارده شده است؟ پوشیده نیست او نه از کره مریخ آمده و نه از بحران های ناعلاج جمهوری اسلامی بی خبر است. آنچه باید به آن توجه کرد این است که رئیسی نیامده تا مشکلی از مشکلات مردم را حل کند. نیامده تا نان بر سفره مردم بیاورد. نیامده تا گرانی را مهار کند. نیامده تا به مرگ و میر حاصل از کرونا پایان دهد. هیئت حاکمه ایران با انتصاب او در پست ریاست جمهوری و بر بستر یکدست کردن دستگاه اجرایی با دو نهاد قضایی و قانونگذاری می خواهد حتا به صورت موقت هم که شده با تشدید سرکوب و کشتار و اختناق، اضمحلال و سقوط محتوم جمهوری اسلامی را برای چند صباحی دیگر به عقب بیاندازند. لذا، با توجه به پیشینه ابراهیم رئیسی و بحران سیاسی حاکم بر کل کشور اگر کسی ادعاهای او را نه فقط در مورد حل معضلات مردم، بلکه در حد همان ناجی نظام جمهوری اسلامی هم جدی بگیرد، یا خود از کره مریخ آمده و بی خبر از اوضاع بحرانی کشور است، یا انسانی نا آگاه و یا فردی مزدور و مشاطه گر از قماش مجموعه مزدوران جمهوری اسلامی است که برای بقای این رژیم مستبد و سرکوبگر، چشم امید به آدمکش منفوری همچون ابراهیم رئیسی بسته است.

ابراهیم رئیسی به عنوان کسی که ۴۰ سال آدم کشته است، ۴۰ سال مرتکب قتل و جنایت شده است، ۴۰ سال با نشستن بر صندلی قضاوت، حکم به کشتار مردم معترض داده است، به عنوان کسی که در تابستان ۶۷، در کسوت هیئت مرگِ منتخب خمینی جلاد، چندین هزار زندانی سیاسی را به اتاق مرگ فرستاد، نه تنها از کره مریخ نیامده، نه تنها از مشکلات و بحران های عدیده جمهوری اسلامی بی خبر نیست، بلکه عمیقا به شرایط ورشکستگی نظام و بحران های ژرف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جامعه آگاه است.

برای اثبات این ادعا، بهتر است مشکلات و ژرفای بحران های حاکم بر جمهوری اسلامی را از زبان خود او بشنویم. رئیسی در مراسم تنفیذ خود در مقابل خامنه ای اعلام کرد: شرایطی و وضعیتی که در آن قرار داریم، مانند تورم ۴۴ درصدی، رشد نقدینگی ۶۸۰ درصدی در این سال ها، بدهی های دولت که از [سال] ۹۴ سه برابر شده، مشکلات بسیاری که در زندگی مردم اثر گذاشته و علاج کردن وضعیت کسری بودجه ۴۵۰ هزار میلیاردی، وضعیت مردم را وضعیت نامناسبی کرده است. هم به دلیل دشمنی دشمنان اسلام و هم به دلیل کاستی ها و مشکلاتی که در درون داشتیم، وضعیت امروز را وضعیت مناسب نمی دانیم”. (تاکید از ما است)

وجود همین مقدار از معضلات و مشکلات کنونی نظام و جامعه که رئیسی چشم در چشم خامنه ای به آن اشاره کرد، به خوبی نشان می دهد که ادعاهای او برای رهایی از وضعیت موجود تا چه حد بدور از واقعیت است. اگر این بحران ها قابل حل بودند، دست کم در دوران هشت ساله روحانی که بحران ها از ژرفای کمتری هم برخوردار بودند، لااقل می بایست اندکی تعدیل می شدند، نه اینکه شدت یابند. حال در چنین شرایطی که کشتی جمهوری اسلامی یکسره به گِل نشسته، رئیسی با یکسری وعده های دروغین می خواهد کشتی به گِل نشسته رژیم را به حرکت درآورد. شرایط کنونی جامعه به کلی با سال های گذشته متفاوت است. اکنون جامعه در تب و تاب یک تحول اجتماعی است. بحران انقلابی سراسر کشور را فرا گرفته است. توده های مردم ایران دیگر تحمل وضعیت موجود را ندارند و با حضور اعتراضی در کف خیابان ها، خواهان تغییر انقلابی این شرایط هستند. خواست مردم در تغییر وضعیت موجود آنچنان آشکار است که حتا ابراهیم رئیسی نیز در دو مراسم تنفیذ و تحلیف خود بر آن اذعان کرده است. هرچند میان تغییر وضعیتی که کارگران و مردم ایران در پی آن هستند، با تغییر وضعیت مورد ادعای ابراهیم رئیسی، تفاوت از زمین تا آسمان است. رئیسی خواست مردم در تغییر وضعیت موجود را در چهارچوب همین نظام تعبیر کرده است، در حالی که توده های مردم ایران با خیزش انقلابی دیماه ۹۶، قیام آبان ۹۸ و تظاهرات خیابانی هفته های اخیر در شهرهای بیش از ۱۵ استان کشور، این تغییر وضعیت را با شعار مرگ بر جمهوری اسلامی فریاد کرده اند.

پیشینه رئیسی، مجموعه شرایط متلاطم جامعه همراه با وضعیت انقلابی، حضور اعتراضی مردم در کف خیابان ها و گسترش اعتصابات کارگری هرگز به رئیسی فرصت نخواهد داد تا با طرح ادعاهای کذایی خود، کارگران و توده های مردم ایران را به سراب انتظار بکشاند. اگر برای روحانی چند سال زمان لازم بود تا توده های مردم ایران به پوچی ادعاهای او واقف شوند، برای ابراهیم رئیسی هرگز چنین فرصتی نیست و نخواهد بود. ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهوری منتصب و سوگلی خامنه ای خوب می داند که خود و کابینه اش، از ابتدا ناتوان و شکست خورده متولد شده اند و دوران ماه عسل رئیسی چندان به درازا نخواهد کشید. این ناتوانی و شکست خوردگی رئیسی را می توان در عدم اشاره او به شرایط مرگبار اپیدمی کرونا، مهار این ویروس و نیاز لحظه ای مردم ایران به واکسیناسیون فوری، رایگان و همگانی دید. سکوت محض ابراهیم رئیسی در باره شرایط مرگبار ویروس کرونا، انجام واکسیناسیون و جلوگیری از کشتار روزانه مردم که این روزها طبق همان آمارهای جعلی حکومتی به بیش از ۵۰۰ نفر در روز رسیده است، نشانه روشنی از مرده به دنیا آمدن کابینه جدید است. پاسخگویی به شرایط مرگبار کرونا، همانند ادعای مبارزه با فساد نیست که در پیچ و خم گذر زمان به فراموشی سپرده شود. انجام واکسیناسیون فوری، رایگان و همگانی، همانند ادعای مبارزه با تورم و گرانی و حل بحران اقتصادی کشور نیست، که احتیاج به سال ها زمان داشته باشد. بحران کرونا، از جمله بحران هایی است که می بایست از ماه ها پیش مهار می شد، که نشد. اینکه ابراهیم رئیسی در دو مراسم تنفیذ و تحلیف با سکوت مطلق از کنار پاندمی کرونا گذشت، اینکه رئیسی کمترین وعده ای در مورد مقابله با این ویروس مرگبار نداد، نشان از شکست خوردگی قصاب مردم در همین ابتدای کار است. از مجموعه ادعای رئیسی، تنها وعده ای که نیاز به زمان نداشت و با کمترین تاخیر و بی توجهی نسبت به انجام آن، دوران ماه عسل این رئیس جمهور منصوب و سوگلی خامنه ای به سر می رسید، وعده مقابله با کرونا، سرعت بخشیدن به واکسیناسیون و جلوگیری از مرگ صدها نفر در روز بود، که رئیسی به عمد و آگاهانه از ورود به آن پرهیز کرد. همه این واقعیات موجود به روشنی نشان می دهند که با آمدن رئیسی نه تنها باری از دوش مردم برداشته نمی شود، نه تنها بحرانی از مجموعه بحران های نظام حل نخواهد شد، بلکه شرایط برای مردم بدتر و بحران های جمهوری اسلامی نیز تشدید خواهد شد. بحران حاکم بر جمهوری اسلامی یک بحران سیاسی-انقلابی تمام عیار است. بحران سیاسی-انقلابی نیز راه حل سیاسی می طلبد. چنین بحرانی تنها با گسترش مبارزات علنی مردم، گسترش اعتصابات کارگری، بر پایی اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه توده ای برای تحقق یک انقلاب اجتماعی حل خواهد شد. انقلابی که رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون می‌کند و با استقرار حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان، تمام نظم ضد انسانی و استثمارگرایانه موجود را بر می‌چیند.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۳۲ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.