بن‌بست کنونی هفت‌تپه‌ را با اتحاد و مبارزه مستقل و متشکل باید درهم شکست

وضعیت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه و کارگران این شرکت، وارد مرحله بسیار حساسی شده است. بعد از اعلام خلع‌ید از مالک خصوصی این شرکت، کارشکنی‌ها و مشکل‌تراشی‌های گوناگونی در شرکت آغازشده و انواع فشارها ازجمله فشار مالی علیه کارگران تشدید شده است. همه‌چیز، از پرداخت دستمزدها گرفته تا میزان کاشت و داشت و برداشت نیشکر و آینده تولید در این شرکت، در حالت ابهام و بلاتکلیفی فرورفته است. قطع آب یا کاهش حق‌آبه شرکت، مزارع نیشکر را در معرض نابودی قرار داده است. روشن است که در فقدان محصول نیشکر، فعالیت سایر بخش‌ها به‌ویژه کارخانه نیشکر هفت‌تپه نیز دچار مشکلات جدی می‌شوند. ادامه این اوضاع که منشأ آن اراده‌ی کارفرمای خلع‌ید شده و حامیان دولتی اوست، گردش کار و تولید و درنتیجه آینده شغلی همه‌ی کارگران هفت‌تپه را به‌طورجدی به خطر انداخته است.

در اعتراض به این وضعیت، صدها کارگر هفت‌تپه از روز سه‌شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ دست به اعتصاب و تجمع زده‌اند. کارگران خواهان پرداخت دستمزدهای معوقه و تأمین حق‌آبه برای مزارع نیشکر هستند. باوجودآنکه بیش از دو ماه و نیم از سال ۱۴۰۰ گذشته، اما ریالی بابت دستمزد به کارگران پرداخت‌نشده است. علی‌رغم خلع‌ید از اسدبیگی اما کماکان گروه مدیریتی وی سکان اداره امور شرکت نیشکر هفت‌تپه را در دست دارند که فشار مالی و تهدید و توطئه علیه کارگران و فعالان کارگری را تشدید کرده‌اند. امور مالی شرکت به کارگرانی که خواهان پرداخت دستمزدهای عقب‌افتاده خود شده‌اند درنهایت وقاحت اعلام نموده ، دستمزد پرداخت نمی‌شود و کارگران را به “نمایندگان مجلس” و “دولت” حواله داده است. در سومین روز اعتصاب و تجمع کارگران(۱۳ خرداد) رئیس پاسگاه هفت‌تپه با تیراندازی هوایی سعی کرد کارگران را مرعوب و آن‌ها را متفرق سازد. اما کارگران هفت‌تپه که بیش از دو ماه مزد نگرفته و وضعیت پر ابهام شرکت، آنان را به‌شدت نگران ساخته است به اعتصاب و تجمع ادامه داده و روز یکشنبه ۱۶ خرداد وارد ششمین روز اعتصاب خود شده‌اند.

کارگران هفت‌تپه پیش‌ازاین و با توجه به کاهش بارندگی، به‌کرات ضرورت تأمین آب برای کشت نیشکر را تذکر داده بودند. زمستان هرسال، به‌طورمعمول، رایزنی با سازمان‌های دولتی و تأمین حق‌آبه شرکت نیشکر هفت‌تپه حل‌وفصل می‌شد. اما تعلل عامدانه کارفرمای قبلی در این مورد، آینده کشت نیشکر را به خطر افکنده است. کارگران هفت‌تپه بارها کارشکنی‌های کارفرما و حتی “فاجعه” نابودی محصول نیشکر را هشدار داده بودند و از ضرورت تعبیه و تعمیر پمپ‌ها و لایروبی مسیرهای آب سخن گفته بودند، اما کارفرما و عمال وی به این هشدارها توجهی نکردند. پنج سال است مسیرهای آب لایروبی نشده و پمپ‌هایی که آب زهکش شده را به کانال‌های آبیاری تزریق می‌کنند تعمیر نشده‌اند. به‌رغم جاری بودن چهار رودخانه بزرگ دز، کرخه، کارون و اروند در خوزستان، اما هفت‌تپه از تشنگی دارد هلاک می‌شود. تعلل در تعیین تکلیف قطعی تملک شرکت، بی‌تدبیری و امتناع عامدانه دارو دسته اسد بیگی از انجام اقدامات لازم برای تأمین آب، اکنون زندگی و معاش ۵ هزار کارگر و خانواده آن‌ها را در یک‌قدمی نابودی و تباهی قرار داده است.

مطابق خبرهای موثق انتشاریافته توسط کارگران پیشرو هفت‌تپه، درست از فردای اعلام حکم خلع‌ید از  امید اسد بیگی مالک خصوصی شرکت نیشکر هفت‌تپه ” آب را بر مزارع نیشکر کارخانه بستند” و حق‌آبه، به حدود نصف و کمتر تقلیل یافته و کارشکنی‌ها و مشکل‌آفرینی‌ها تشدید شده است. انبارهای کارخانه به‌تدریج خالی ، شکرها غارت و بسیاری از ادوات و تجهیزات و ماشین‌آلات ضروری از کارخانه خارج‌شده است.

هم‌زمان با این اقدامات، ایجاد فضای ارعاب و تشنج‌، تشدید فشار و اقدامات و تهدیدات فیزیکی و حتی جانی علیه فعالان کارگری در سکوت کامل رسانه‌ها و دستگاه قضایی در شرف انجام است. درحالی‌که با تلاش و مبارزه پیگیر کارگران رقم ۲۰۰میلیارد تومان از دارائی‌های اسدبیگی برای پرداخت حقوق کارگران و بازنشستگان شرکت آزاد شد، اما این پول عملاً و به‌طور عمده در بخش‌های غیر لازم هزینه شد و بیش از دو ماه است که دستمزد کارگران پرداخت‌نشده است. بدون حمایت‌های آشکار و نهان دستگاه دولتی از اسد بیگی مالک پیشین کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه، مدیریت کنونی شرکت نمی‌توانست این‌گونه عمل کند ، به ۵ هزار کارگر و هزاران عضو خانواده آن‌ها گرسنگی بدهد و یک اضطراب دائمی و شبانه‌روزی را بر آن‌ها تحمیل کند. دولت که از روی اجبار و تحت‌فشار و مبارزه طولانی‌مدت کارگران به لغو خصوصی‌سازی کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه تن داد، اکنون به انتقام‌جویی از کارگران روی آورده است. بسیاری از مقامات دولتی استان حامی اسدبیگی، برای آنکه نشان دهند خلع‌ید از کارفرمای بخش خصوصی در هفت‌تپه، کار اشتباهی بوده و منجر به بد‌تر شدن وضعیت کارگران هفت‌تپه شده است، با مالک پیشین شرکت در همه‌ی  زمینه‌ها به‌ویژه در قطع یا کاهش حق‌آبه همراهی می‌کنند. تمام فضای هفت‌تپه و تحرکات عوامل اسدبیگی و مدیریت درمیان کارگران به نحوی سازمان داده‌شده و به سمتی هدایت می‌شود که کارگران مستأصل شوند و از خلع‌ید از اسد بیگی اظهار پشیمانی کنند. اما کارگران هفت‌تپه هوشیار و محکم در مقابل تمام این تلاش‌ها و تشبثات ایستاده‌اند و نقشه‌های شوم اما خیال‌پردازانه اسدبیگی و حامیان وی و تمام زخم دیدگان خلع‌ید از بخش خصوصی و تداوم مبارزه در هفت‌تپه را نقش بر آب خواهند کرد .

دولت اگرچه در عمل، واگذاری کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه به بخش خصوصی را پذیرفته و در رسانه‌های رسمی خلع‌ید از اسد بیگی و رستمی را اعلام نموده است، اما عامدانه در سروسامان دادن وضعیت شرکت این دست و آن دست می‌کند و بیش از آنکه در فکر نهایی کردن سریع‌تر وضعیت این شرکت و استقرار مدیریت دولتی باشد، عجالتاً سرگرم استفاده تبلیغاتی از آن است.  درهمین حال، جناح خامنه‌ای و شخص ابراهیم رئیسی از جنایتکاران بزرگ واصلی کشتارهای دهه شصت، هفت‌تپه را به ابزار تبلیغات انتخاباتی خود بدل کرده‌اند. ابراهیم رئیسی در تیزرهای تبلیغات انتخاباتی خود، مدام از کارگران هفت‌تپه نام می‌برد، از “تاراج دادن اموال عمومی” در هفت‌تپه و از اینکه باید به این مسئله رسیدگی شود سخن می‌گوید، اما هیچ اقدامی به سود کارگران و در راستای سروسامان گرفتن کشت و تولید و برآورده شدن خواست‌های کارگران انجام نمی‌دهد. رئیسی، رئیس قوه قضایی از کارگر هفت‌تپه و رسیدگی به هفت‌تپه دم می‌زند، درحالی‌که دستگاه تحت امر وی صدها پرونده علیه کارگران هفت‌تپه تشکیل داده است. رئیسی در حالی از کارگر هفت‌تپه سخن می‌گوید که دستگاه سرکوب تحت رهبری وی، فرزانه زیلابی وکیل و حامی کارگران هفت‌تپه را که همیشه در مورد آخرین خبرهای مربوط به کارگران هفت‌تپه اطلاع‌رسانی می‌کرد، به شش ماه ممنوعیت از کار وکالت محکوم نموده است. درحالی‌که زندگی و معاش ۵ هزار کارگر درحال نابودی است و با هریک روز تأخیر در رسیدگی به مشکلات هفت‌تپه و کارگران آن ازجمله تأمین آب برای کشت مزارع نیشکر، “فاجعه” ای که گروه مدیریت اسدبیگی و حامیان دولتی وی برای کارگران هفت‌تپه رقم‌زده‌اند، نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، رئیس قوه قضایی تنها درصدد بهره‌برداری تبلیغاتی و در فکر جلب و جمع آراء است و در همین رابطه سعی کرده است با ایجاد گروه‌ها و کانال‌های ستادی و رسانه‌ای و سوءاستفاده از برخی کارگران هفت‌تپه، آرای بیشتری کسب کند. نشست رسانه‌ای از طرف ستاد انتخاباتی رئیسی با حضور برخی نمایندگان مجلس و چند تن از کارگران هفت‌تپه، ازجمله این اقدامات بوده است.

نیازی به توضیح نیست که حضور در این ستادها و بازی در بساط جناح‌های حکومتی و دشمنان طبقه کارگر، با هر دلیل و بهانه‌ای، اقدامی به‌کلی مذموم و اشتباه و زیان‌بار و غیرقابل‌توجیه است. هرگونه اشتباه و لغزشی ازاین‌دست می‌تواند عواقب مخربی به‌بارآورد و نفاق و دودستگی در صفوف کارگران که از آرزوهای دیرین کارفرمای هفت‌تپه و حامیان دولتی او بوده است را در پی داشته باشد. چنین اقداماتی به‌کلی مغایر منافع و استقلال مبارزات کارگران هفت‌تپه است و باید محکوم شود. اطلاعیه به‌موقع و هشدار گونه سندیکای مبارز کارگران نیشکر هفت‌تپه با عنوان” انتخابات ریاست جمهوری و صندوق رأی ربطی به ما ندارد” که سیزده خرداد انتشار یافت، به‌درستی و مثل همیشه بر استقلال طبقاتی و مبارزه مستقل کارگران تأکید نمود و تحرکات مذبوحانه جناح رئیسی برای فریب کارگران را افشا کرد. سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه، هرگونه توهم نسبت به افراد و جناح‌های حکومتی را هشدار داد و تصریح نمود حقوق کارگران با اتحاد و مبارزه و سازمان‌دهی مستقل کارگران به دست خواهد آمد. سندیکا در اطلاعیه خود نوشت”  ما در اولین روز اعلام کردیم و براین امر پای می‌فشاریم که حق گرفتنی است و این حق با اتحاد، همبستگی  و سازمان‌دهی کارگری و خارج از مناسبات مدافعان رنگارنگ نظام سرمایه‌داری به دست خواهد آمد.

صندوق رأی و انتخابات هیچ ربطی به منافع ما کارگران ندارد. ما از هیچ شخص و سازمان و رئیسی! دستور نگرفته و در رکاب هیچ جریانی نبوده و نیستیم…ما ستاد انتخاباتی هیچ شخصی نبوده و نیستیم و این حق ماست و از این حق خود دفاع می‌کنیم.”

پوشیده نیست که راه‌حل مشکلات و معضلات کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه، بازی در بساط جناح‌های حکومتی و توهم نسبت به این یا آن فرد و جناح نیست. راه‌حل همان است که خلع‌ید از اسدبیگی را به ارمغان آورد و بر دولت تحمیل کرد. همه‌ی کارگران می‌دانند که سیاست دولت و خواست دولت خلع‌ید از بخش خصوصی در هفت‌تپه نبود. تمام اجزای دستگاه دولتی تا آخرین لحظه حامی اسدبیگی بودند و از ابقای وی حمایت کردند. اگر که دولت سرانجام به خلع‌ید از وی تن داد، تنها به خاطر مبارزات مستقل و مستمر و اتحاد کم‌نظیر کارگران بر سرِ این خواست بود. بقیه ماجرای  هفت‌تپه و آینده آن نیز جدا از گذشته آن نخواهد بود. تنها با اتحاد و مبارزه مستقل و متشکل می‌توان طبقه حاکم را عقب راند و به پذیرش مطالبات کارگران وادار کرد.

دولت باید تمام خسارت‌های واردشده به کارگران و کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه ناشی از اجرای سیاست‌های خود را تقبل و آن را جبران کند. دولت موظف است در اسرع وقت و در گام نخست حق‌آبه کشت نیشکر را که موجب نگرانی شدید عموم کارگران هفت‌تپه است، تأمین کند. دولت وظیفه دارد تمام دستمزدها و مطالبات معوقه کارگران را به‌فوریت به پردازد ، با مدیریت سرسپرده اسدبیگی تعیین تکلیف کند، اسماعیل بخشی و سایر کارگران اخراجی را به سرکار بازگرداند.اگر که گروه مدیریتی اسد بیگی هنوز کشت و صنعت هفت‌تپه را اداره می‌کند، اگر درآمد حاصل از فروش محصولات و اجاره دادن زمین و امثال آن به جیب اسد بیگی سرازیر می‌شود، پس موظف است بدون فوت وقت دستمزدهای معوقه کارگران را نیز به پردازد. مستقل از هرگونه اختلافی که ممکن است بر سر اداره کشت و صنعت هفت‌تپه میان دولت و گروه مدیریت اسد بیگی وجود داشته باشد، دستمزدهای عقب‌افتاده فروردین و اردیبهشت کارگران فوراً باید پرداخت و حق‌آبه این شرکت سریعاً بایستی تأمین شود.

به گفته اسماعیل بخشی و دیگر کارگران آگاه و پیشرو هفت‌تپه، کارگران این شرکت برای تأمین آب و نجات مزارع نیشکر، کارگروه‌هایی تشکیل داده‌اند تا با لایروبی کانال‌های آب و تعمیر پمپ‌ها و هدایت آب‌های زهکش شده و حوضچه‌های آبگیر، به کانال‌های آبیاری مزارع نیشکر، تا جایی که ممکن است مشکل کمبود آب را تعدیل کنند. تردید نداشته باشیم که مدیریت هفت‌تپه و دولت حامی آن، از کارشکنی و مانع‌تراشی در برابر کارگران و خواست‌هایشان دست‌بردار نیستند. بنابراین موضوع بسیار مهم و حیاتی در لحظه فعلی، اتحاد و مبارزه مستقل کارگران است. تنها با اتحاد و مبارزه مستقل و متشکل می‌توان هفت‌تپه را از بن‌بستی که گرفتارش ساخته‌اند نجات داد و آن را به نفع کارگران درهم شکست.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۲۳ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.