روز چهارشنبه اول اردیبهشت، حسینزاده رئیس مرکز آمار ایران اعلام کرد تورم ماهانه فروردین به ۷/ ۲ درصد، تورم نقطه به نقطه به ۵/ ۴۹ درصد و تورم سالانه به ۹/ ۳۸ درصد رسیده است. اگر چه همین آمار رسمی نیز بیان گر یکی از بالاترین نرخهای تورم در جهان است، اما واقعیت برای کارگران و زحمتکشان بسیار دردناکتر از تمامی ارقام است. مردمی که روزانه شاهد غرق شدن هر چه بیشتر در فقر هستند، مردمی که سال از پی سال سفرههایشان کوچکتر شده است، مردمانی که با پوست و گوشت و استخوان خود ظلم و ستم طبقاتی را حس کرده و از آن نفرت پیدا کردهاند، مردمی که فریاد برآوردهاند: “ظلم و ستم کافیه، سفره ما خالیه”، “گرانی، تورم، بلای جان مردم”، “تنها کف خیابون، بدست میآد حقمون” و “تنها ره رهایی، از سفرههای خالی، فریاد در خیابان”.
زمانی بود که وقتی به مرغ فروشی میرفتی، از فروشنده میخواستی مرغ را برایت تمیز کند. فروشنده نیز مرغ را چند تکه کرده و سپس پوست مرغ را جدا کرده و دور میانداخت. تمیز کردن مرغ به این شکل یک امتیاز برای مرغفروشی بود تا مشتری بیشتری جذب کند و در عینحال مرغ را هم بابت این کار “اضافه” کمی گرانتر بفروشد. اما امروز همین پوستها را که دور انداخته میشد، مردم باید ۸ هزار تومان بابت هر کیلو پول بدهند و بخرند. کافیست در نظر داشته باشیم که در ابتدای کابینه روحانی مرغ کیلویی ۶۴۰۰ تومان بود! امروز قیمت یک کیلو مرغ بالای ۴۰ هزار تومان است و در برخی مناطق به ۵۰ هزارتومان رسیده است.
البته مرغ یک استثناء نیست. بهای گوجه سبز به کیلویی ۱۲۵ هزار تومان رسیده است! براساس آمارهای رسمی بانکمرکزی و مرکز آمار که باز پایینتر از واقعیتها هستند، در ۷ سال کابینهی روحانی بهای کره پاستوریزه ۷۳۹ درصد افزایش داشته است.
بهای خیار ۵۶۸ درصد، چای خارجی ۵۴۱ درصد، تخممرغ ۴۹۳ درصد، قند۴۸۸ درصد، ماست پاستوریزه ۴۷۹ درصد، کدو سبز ۴۵۰ درصد، روغن نباتی ۴۲۵ درصد، پنیر پاستوریزه ۴۲۳ درصد و شیر پاستوریزه ۴۰۱ درصد در همین دوره افزایش یافتهاند. بهای روغن نباتی تنها در طی سال گذشته ۱۴۰ درصد افزایش یافت و بهای برنج خارجی تنها طی چند ماه دو برابر شد.
حسن روحانی همین چند روز پیش (۲ اردیبهشت) گفت: ” برای اینکه بتوانیم غذا و پروتئین مورد نیاز مردم را تامین کنیم باید بیشتر به سمت آبزیان حرکت کنیم. اگر بتوانیم اینها را به قیمت و اندازه مناسب در اختیار مردم قرار دهیم تا عادت مردم از گوشت قرمز و مرغ به سمت آبزیان حرکت کند، تحول بزرگی است”. او در حالی با وقاحت این سخنان را بر زبان آورد که بهگفتهی مهدی یوسفخانی رئیس اتحادیه پرنده و ماهی “نرخ ماهی به دلایل نامعلوم نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳۰۰ درصد رشد داشته است” (روزنامه آفتاب اقتصادی ۱۴ اسفند). به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد قیمت هر کیلو قزلآلا ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان، ماهی حلوا ۲۰۰ تا ۲۳۰ هزار تومان، سالمون ۶۵ تا ۸۰ هزار تومان و ماهی سفید ۲۲۰ تا ۲۵۰ هزار تومان شده است که نسبت به سال قبل بیش از ۲ برابر افزایش یافته است (۱۴ اسفند).
بهگفتهی مجتبا شادلو عضو هیات مدیره اتحادیه باغداران “قیمت کود در یکسال ۵ برابر شده و قیمت تراکتور از ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان سال گذشته به ۵۰۰ میلیون تومان رسید” (۱۷ اسفند). وی همچنین گفت: “تا این موقع سال به طور معمول باید ۷۰ درصد میوههای پاییزه در بازار به فروش میرسید اما در سال جاری به دلیل اینکه قدرت خرید مردم کاهش یافته تنها ۳۰ درصد از تولیدات در بازار فروش رفته و ۷۰ درصد آن در سردخانههاست”.
بهگزارش خبرگزاری دولتی ایسنا و براساس گزارش مرکز آمار، قیمت کالاهای وارداتی در طول یک سال ۸/ ۵۸۸ درصد افزایش یافته است (۱۴ اسفند) و در همین بازه زمانی تورم قیمت کالاهای صادراتی نیز ۲۰۹ درصد اعلام شده است! جالب آنکه دژپسند وزیر اقتصاد جمهوری اسلامی در یک برنامه تلویزیونی علت گرانیها را افزایش بهای دلار دانسته و گفته بود “۷۰ تا ۸۵ درصد واردات مربوط به کالاهای واسطهای و مواد اولیه بوده است که وقتی قیمت این قبیل کالاها متاثر از افزایش قیمت ارز افزایش مییابد این افزایش در پروسه تولید مینشیند و قیمت کالاهای تولید شده را زیاد میکند”.
اما نه فقط مواد خوراکی و دیگر کالاها که مسکن و درمان و دیگر هزینههای یک خانواده کارگری نیز بسیار افزایش یافته است. متوسط بهای هر مترمربع واحد مسکونی در تهران در اسفند ۹۹ به بالای ۳۰ میلیون تومان رسید، به عبارت دیگر بهای یک خانه ۸۰ متری بهطور متوسط در تهران به بیش از ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان رسید. در سال ۹۰ بهای همین خانه ۱۵۸ میلیون تومان بود که در سال ۹۸ به ۱ میلیارد و ۱۳۲ میلیون تومان رسیده بود!
همچنین به اعتراف خبرگزاری دولتی ایلنا نرخ تورم بخش درمان در ایران ۵/ ۱ تا ۲ برابر نرخ تورم عمومی است. این خبرگزاری در گزارشی مینویسد: “اگر تورم عمومی سال جاری آنگونه که ارزیابی شده در سطح ۳۲ درصد باشد، میزانِ تورم بخش درمان، چیزی در حدود ۶۰ درصد است. البته میزان تورم سال ۱۴۰۰، تا ۴۰ درصد هم برآورده میشود که در نتیجه تورم بخش درمان به ۸۰ درصد هم میرسد”. به نوشتهی این خبرگزاری با توجه به اینکه تعرفه درمان در سال جاری (۱۴۰۰) بین ۵/ ۲ تا ۵ برابر سالهای گذشته افزایش یافته است و با توجه به نقش تعرفه درمان در تورم بخش درمان، پیشبینی میشود که نرخ تورم در بخش درمان از سالهای قبل نیز فراتر رود. این خبرگزاری بهنقل از فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار) مینویسد: “اینکه زمانی میگفتند بیمهها باید ۷۵ درصد هزینههای درمان را بپردازند، دیگر مصداق ندارد… زمانی که قبض هزینه یک خدمت درمانی را دریافت میکنید، میبینید که اگر تعرفهاش در بخش خصوصی ۵۰ هزار تومان است، ۳۹ هزار تومان سهم بیمه شده و ۱۱ هزار تومان سهم بیمه است، در صورتی که باید ۲۵ درصد را بیمه شده و ۷۵ درصد آن را بیمه پرداخت کند… امروز خدمت گرفتن از دندان پزشک به یک کالای لوکس تبدیل شده است دیگر دندان را به عنوان یکی از اصول اولیه زندگی نمیشناسند، چراکه بیمه پایه به شدت در آن محدود شده است. بیمهگر پایه دیگر تعهداتش را در حوزه دندان به عهده نمیگیرد”.
افتادن بار هر چه بیشتر هزینههای درمان بر دوش کارگران و زحمتکشان به این دلیل است که جمهوری اسلامی سال به سال در اشکال و به بهانههای گوناگون از بودجه این امور کاسته است. موردی که در آموزش و پرورش نیز بهخوبی میبینیم. شرایط در آموزش و پرورش آنقدر فاجعهبار شده است که به اعتراف همین مقامات دولتی ۵ میلیون دانشآموز به دلیل عدم توانایی برای استفاده از آموزش مجازی عملا امکان تحصیل را از دست دادهاند و دولت هیچ اقدامی برای رفع مشکل این ۵ میلیون دانشآموز انجام نمیدهد، اما در عوض هزاران میلیارد تومان پول همین مردم را به حوزههای علمیه و دیگر نهادهای مرتجع مذهبی میبخشد! البته ناگفته نماند که حتا پیش از کرونا نیز از آموزش و پرورش جز ویرانهای باقی نمانده بود و هزینه مدارس (دولتی) بهغیر از حقوق معلمان را والدین دانشآموزان مجبور به تامین آن بودند.
تورم و گرانی در حالی این چنین افسار گسیخته که از طرف دیگر به دلیل شیوع گسترده کرونا در روزهای اخیر بسیاری کار و تنها راه معاش خود را از دست دادهاند، همچنین بسیاری از افراد نیز به دلیل نوع قراردادهایشان در مدتی که محل کارشان به دلیل قرنطینه تعطیل است، حقوقی دریافت نمیکنند. کسانی نیز که برای خود کار میکردند مانند آرایشگران و غیره با اعلام قرنطینه، بدون هیچگونه حمایت دولتی رها شده و تنها راه معاش خود را از دست دادهاند، آنهم در حالی که بسیاری از آنها همچنان مجبور به پرداخت کرایه محل کارشان هستند.
این است واقعیت امروز زندگی کارگران و زحمتکشان. این است نتیجه آن همه وعده، از “آب و برق مجانی” تا اینکه “خانه نخرید همهتان را صاحب خانه میکنیم” و بالاخره تا “پول نفت” پولی که قرار بود بر سر سفره مردم بیاید اما برعکس آنچه هم که بر سر سفره کارگران و زحمتکشان بود پرکشید و رفت.
نظام سرمایهداری در ایران به همت حکومت اسلامی یکی از خشنترین و بیرحمترین اشکال خود را به نمایش گذاشته است. در این نظام ثروتمندانی هستند که در کاخهایی رویایی زندگی میکنند و از یک زندگی افسانهای برخوردارند، همانها که تنها در طول دو سال اخیر به اعتراف یکی از همین مقامات دولتی (مسعود خوانساری) ۱۰۰میلیارد دلار پول از کشور خارج کردهاند. فساد تمام تاروپود این نظام را فرا گرفته است، اموال عمومی تاراج شده و به یغما رفتهاند. همه چیز در حال فروپاشیست. مصائب و معضلات اجتماعی ابعاد غیرقابل تصوری به خود گرفته و هر بار خبرها و آمارهایی فوق تصور در این ارتباط منتشر میشود.
حکومتی که برای درمان و آموزش و پرورش پولی ندارد، حکومتی که در طول تمام این سالها دستمزهای واقعی کارگران را کاهش داده است، حکومتی که معلمان و دهقانان و دیگر زحمتکشان جامعه را به فقر رانده و یک چهارم جمعیت امروز در حاشیه شهرها زندگی میکنند که حتا بسیاری از آنها به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند، حکومتی که در عوض یک نیروی نظامی فربه دارد که برای بقای خود مدام آن را فربهتر میکند، حکومتی که در عوض پول دارد تا موشک بسازد و میلیاردها دلار پول مردم را به دلیل ماجراجوییهای هستهای که مردم ایران نه منافعی در آن دارند و نه حامی آن هستند، دور بریزد، بهنحوی که وزیر راه سابق کابینه روحانی از به هدر رفتن ۴۰۰ میلیارد دلار سخن گفته است. حکومتی که در عوض پول دارد تا در سوریه بجنگد و با دادن نفت مجانی خرج دولت بشار اسد را بدهد، حکومتی که در عوض پول دارد تا همه هزینههای حزبالله لبنان از جمله حقوق مزدوران آن را بدهد.
حکومت اسلامی دشمن مردم است، دشمنی جنایتکار و فاسد، دشمنی که باید برای یک زندگی نو، برای پایان دادن به همهی این شوربختیها، سرنگوناش ساخت و بر ویرانههای آن حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان را برپا کرد.
نظرات شما