در دو هفته گذشته شاهد تکرار پدیده انزجار آمیز “مجرم گردانی” در سطح خیابان های چندین شهر ایران بودیم. مجرم گردانی از جمله اقدامات تحقیرآمیز جمهوری اسلامی است که دستگیر شدگان به اصطلاح “اراذل و اوباش” را برای اذیت و آزار، و “عبرت” دیگران درسطح خیابان ها و محلات می گردانند. انجام “مجرم گردانی” اگرچه امر تازه ای نبوده و نیست، اما دور جدید این اقدام تحقیر آمیز پس از چند سال توقف، هفته گذشته در خیابان های چندین شهر به نمایش در آمد.
اولین مورد از سری جدید آن، روز پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، در شهر رشت صورت گرفت. بر اساس گزارش های منتشره، پلیس رشت، چند نفر را که در مقابل بیمارستان پورسینای این شهر با هم نزاع کرده و دامنه نزاع را به داخل بیمارستان کشانده بودند، پس از دستگیری، سوار بر وانت کرده و در سطح خیابان های شهر گرداند. تکرار این واقعه، روز چهارشنبه ۱۶ مهر، در تهران اتفاق افتاد. رئیس پلیس امنیت عمومی تهران، در مورد متهمی که در سطح خیابان های این شهر با تحقیر و ضرب و شتم ماموران نقاب پوش جمهوری اسلامی گردانده شد، گفته است، این متهم چند هفته پیش به همراه چند نفر دیگر با دو خودرو به مغازه ای در منطقه ۱۵ تهران حمله کرده و پس از “درگیری و تخریب و تیر اندازی” به اردبیل گریخته بود که توسط پلیس امنیت عمومی دستگیر و با عنوانی که پلیس به آنان “اراذل سطح یک” لقب داده، در خیابان های منطقه مورد حمله گردانده شد.
در تصاویر و ویدئوهایی که از صحنه های “مجرم گردانی” در شبکه های اجتماعی منتشر شده اند، متهمان دستگیر شده، در حالی که از طرف ماموران نقاب پوش پلیس امنیت جمهوری اسلامی تحقیر می شوند، کتک می خورند و زیر فشار و توهین “اوباشان” نقاب پوش به شکلی بسیار حقارت بار به خودشان فحش می دهند و بد و بیراه می گویند، در خیابان های شهر گردانده می شوند. شماری از مردمی هم که دور ماشین نیروی انتظامی جمع شده اند، با موبایل در حال فیلم گرفتن از این صحنه های مشمئز کننده هستند. فیلم هایی که به سرعت در شبکه های مجازی و در سطحی کلان به گردش در آمدند و نمایی از چهره داعشی جمهوری اسلامی را در معرض نگاه جهانیان قرار دادند. با دیدن این فیلم های ویدئویی، اولین نکته ای که مورد توجه قرار می گیرد توهین، ضرب و شتم، و میزان خشونتی است که ماموران نقاب پوش بر متهمان دستگیر شده روا می دارند. وقتی ماموران داعشی جمهوری اسلامی در روز روشن و در مقابل ده ها موبایلی که از این صحنه ها فیلم می گیرند، این حجم از خشونت و تحقیر و ضرب و شتم را بر متهمان به اصطلاح “اراذل و اوباش” روا می دارند، معلوم است که در پشت پرده و در اتاق های تاریکِ بازجویی و شکنجه و اعتراف گیری، چه رفتار مرگباری را با دستگیر شدگان خواهند داشت.
انجام اینگونه اقدامات شنیع و تحقیر آمیز پلیس جمهوری اسلامی اگرچه تاریخی به درازای عمر این رژیم دارد، در دهه های گذشته عموما با سکوت و بعضا تایید و حمایت بخش هایی از توده های مردم ایران همراه بود. اینبار اما انجام عمل “مجرم گردانی” با واکنش های تند و تیز کاربران اجتماعی، وکلا، حقوق دانان و بخش های وسیعی از اقشار جامعه مواجه شد. افزایش انتقادات عمومی نسبت به پدیده “مجرم گردانی” در میان لایه های مختلف جامعه، یکی از سرکردگان اوباشان پلیس را بر آن داشت تا اعتراف کند که دستور چنین کاری از طرف رهبر جمهوری اسلامی صادر شده است.
یک روز پس از پخش تصاویر متهمانی که زیر اهانت و ضرب و شتم پلیس قرار داشتند، مجید میراحمدی، معاونت اطلاعات و امنیت ستاد نیروهای مسلح رژیم برای کاهش فشارهای اجتماعی وارده بر پلیس، برخورد با “افراد شرور” را نه فقط وظیفه پلیس ایران که “تکلیف” تمام نیروهای مسلح کشور دانست. میر احمدی در مورد نقش خامنه ای در انجام اینگونه اقدامات گفت: به عنوان نماینده رییس ستاد کل نیروهای مسلح اعلام میکنم که امروز مطالبه اصلی مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا خشکاندن ریشههای ناامنی در جامعه است”.
اعلام موضع صریح معاونت اطلاعات و امنیت ستاد نیروهای مسلح رژیم، مبنی بر اینکه مجرم گردانی “مطالبه رهبری نظام” است، بار دیگر همه پرده ها را کنار زد و به روشنی نشان داد که انجام تمام اقدامات جنایتکارانه پلیس اوباش جمهوری اسلامی، از جمله “مجرم گردانی”، به عنوان بخشی از مطالبه کلان خامنه ای در سرکوب توده های مردم ایران است. رهبری که در راس نظام داعشی جمهوری اسلامی نشسته و به اراذل و اوباشان خود امر می کند تا آن دسته از جوانانی را که در حاکمیت دزدان و غارتگران گردن کلفت جمهوری اسلامی برای سیر کردن شکمشان به “آفتابه دزدی” روی آورده اند، دستگیر و آنان را در وضعیتی تحقیرآمیز در ملاء عام بگردانند. رهبر و حاکمان دزد و فاسدی که طی چهار دهه، آرزوها، رویاها و آینده همین جوانان به ظاهر “بزه کار” را به تاراج برده اند.
همان رهبر و دیگر دزدان چراغ بدستی که طی ۴۱ سال در پناه قوانین ارتجاعی خود، امید را از جوانان گرفتند، زندگی توده های مردم ایران را به تاراج بردند، دسترنج شان را دزدیدند، آواره و بی کارشان کردند، توانایی، اعتبار، آبرو و سرمایه های شان را چپاول کرده و حاشیه نشینی را در گستره ای وسیع رواج دادند. حاکمان جنایت کاری که در دوران حاکمیت ننگین خود، جامعه را به تباهی کشاندند، فقر و فلاکت و نداری را بر توده های مردم ایران تحمیل کردند، زباله گردی را رواج دادند، به بازار کودکان کار رونق بخشیدند، کارتون خوابی و گورخوابی را به لایه های از مردم ایران تحمیل کردند، کلیه فروشی و کودک فروشی را رواج دادند، جوانان و پیران را به شغل کولبری کشاندند، اعتیاد را رونق بخشیدند و فروش مواد مخدر را به پشت درب مدارس کشاندند.
دزدان گردن کلفتی که طی سال های متمادی فقط به دزدی مال و منال و ثروت توده های مردم ایران بسنده نکردند. حاکمان پست و فرومایگانی که علاوه بر غارت ثروت و دارایی مردم ، شادمانی و سلامتی تن و روان شان را نیز دزدیدند. لبخند را بر لبان شان خشکاندند. اختیار و اندیشیدن را از آنان گرفتند، در عوض، خدا و دین و بهشت را به ضرب شلاق و داغ و درفش، بر آنان فروختند. حاکمان فاسد و تبه کاری که طی ۴۲ سال حاکمیت سرکوبگرانه، دانش و خرد ورزی را از بخشهایی مردم ایران گرفتند و مشتی خرافات، جهل، غم، اندوه، سوگواری و افسردگی را بر تن و جانشان نشاندند. فقر و بی خانمانی را بر مردم ایران تحمیل کردند، بدبختی، دروغ، ریا و نکبت را در جای جانی جامعه گستراندند.
تراژدی پدیده “مجرم گردانی” در این است، که دزدان کوچک؛ تحت تعقیب پلیس قرار میگیرند، دستگیر میشوند، شکنجه میشوند، شلاق میخورند، زندان میروند، به حکم قضات و قوانین ارتجاعیی اسلام، دست و پایشان بریده می شود، با تحقیر در خیابان های شهر گردانده میشوند. در عوض، دزدان گردن کُلفت، دزدانی که ثروت و سلامت و شادمانی مردم را دزدیده اند، توسط قانون، پلیس و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مورد حمایت قرار می گیرند، محافظت میشوند، پست و مقام بالاتری می گیرند، بیشتر ستم می کنند، زورگویی شان زیادتر می شود و در نهایت آنچه تبلیغ می شود، طلبکاری دزدان گردن کُلفت و بدهکاری توده های مردم ایران است!
حال، در چنین وضعیتی نابسامان که دزدی و فساد تمام تار و پود نظام را فرا گرفته است، در چنین شرایطی مرگبار که خامنه ای، دولت و طبقه حاکم، خود مجرمان اصلی ایجاد فقر و ناامنی در جامعه هستند، حاکمانی که طی ۴۱ سال با توسل به نهادهای سرکوب و ابزارهای قانونگذاری و اجرایی کشور، نظیر دستگاه فاسد قضایی، مجلس ارتجاع، نیروهای امنیتی، پاسداران آدمکش و اوباشان پلیس که چنین سرنوشت غم انگیزی را برای جوانان و عموم توده های مردم ایران رقم زده اند، پلیس به اصطلاح امنیت کشور اقدام به “مجرم گردانی” در سطح خیابان های شهر کرده است. مجموعهای از اراذل و اوباشان واقعی جمهوری اسلامی که با تکیه بر قوانین ارتجاعی اسلام و نشستن بر مسند قدرت و قضا، لباس عافیت پوشیده و شمشیر بر گردن توده های مردم ایران کشیده اند. دزدان و غارتگرانی که با چراغ “قانون” و بدون نگرانی از “مجرم گردانی” و مجازات قطع دست، به دزدی های کلان چند هزار میلیاردی حاصل کار و تلاش کارگران و توده های زحمتکش ایران اقدام می کنند و در همان حال با اتکا به قوانین قرون وسطایی و با حکم قضات دزد و فاسد، دست دزدان کیف قاپ و آفتابه دزد را قطع می کنند. سرکوبگرانی که در قیام آبان ماه ۹۸، طی چند روز، ۱۵۰۰ نفر پیر و جوان و کودک را در خیابان ها کشتند، بی آنکه بازخواست شوند. در عوض، همین آدمکشان جمهوری اسلامی به دستور خامنه ای کسانی را که با هم در خیابان نزاع کرده و به روی هم قمه کشیده اند، تحت عنوان “مجرم گردانی” سوار بر وانت نیروی انتظامی می کنند و همراه با توهین و تحقیر و ضرب و شتم در ملاء عام می چرخانند تا “عبرت” دیگران شوند.
اینکه جمهوری اسلامی و اوباشان پلیس امنیت آن، پس از چند سال توقف ظاهری “مجرم گردانی” دوباره به اینگونه اقدامات ایذایی در سطح شهرها روی آورده اند، ناشی از شرایط وخامت باری است که هم اینک هیئت حاکمه ایران در آن بسر می برد. وضعیت نابسامان رژیم و تشدید روزانه بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موجود، که به شدت بر گلوی جمهوری اسلامی چنگ انداخته و به آستانه فروپاشی کشانده اند. اکنون، که تمام سیاست های رژیم با شکست مواجه شده و کمترین روزنه امیدی برای برون رفت یا تعدیل شرایط وخامت بار کنونی برای جمهوری اسلامی متصور نیست، خامنه ای و کل هیئت حاکمه ایران تنها به ادامه سرکوب و استمرار آن در جامعه دل بسته اند.
جمهوری اسلامی در شرایطی به تشدید و گسترش سرکوب به عنوان تنها راه حل برون رفت از بحران های موجود دل بسته است، که نارضایتی عموم توده های مردم ایران شدت گرفته و به صورت آتش زیر خاکستری در زیر پوست جامعه متراکم شده است. تعمیق بحران های موجود و همزمانی آن با رشد اعتراضات و تقویت روحیه مبارزاتی کارگران و توده های زحمتکش مردم ایران، وحشت عمیقی را در دل و جان سران جمهوری اسلامی گسترانده است. ترس از خیزش و قیام دوباره جوانان بی کار و توده های به ستوه آمده از فقر و نداری و بی حقوقی، خواب از چشم هیئت حاکمه ایران گرفته است.
دستگیری متهمان بزهکار و به زعم خامنه ای بر هم زنندگان “امنیت” جامعه و راه اندازی دوباره پروژه “مجرم گردانی” در سطح خیابان های شهر، بخشی از همان سیاست همیشگی ایجاد رعب و وحشت و دامن زدن به جو امنیتی و پلیسی در ذهنیت توده های مردم ایران است. سیاستی که اینبار در پی واکنش تند و تیز جامعه به ضد جمهوری اسلامی و اوباشان نقاب پوش آن تبدیل شد. این نشان می دهد که جامعه و توده های مردم ایران در وضعیت جدیدی قرار گرفته اند که بکارگیری این گونه اقدامات ایذایی جمهوری اسلامی دیگر تاثیرات بازدارنده ای بر عزم و اراده سترگ کارگران، زحمتکشان و عموم توده های مردم ایران برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی نخواهد داشت.
رژیم جمهوری اسلامی با بکارگیری این گونه اقدامات، بیهوده برای نجات خویش دست و پا می زند. با گذشت هر روز، عزم و اراده کارگران، زنان، جوانان بیکار و سرکوب شده، اقشار تهیدست و توده های زحمتکش مردم ایران برای نبرد نهایی با طبقه حاکم و رژیم سیاسی پاسدار منافع آن، بیش از هر زمان دیگری در حال صیقل خوردن است. جامعه برای نبرد نهایی با طبقه حاکم و سرنگونی جمهوری اسلامی در تحرک و تب و تاب است.
با درود و تشکر
چرا در این مقاله هیچ اشاره ای به نقش جمعیت انبوهی که در اطراف این ماشین ها بودند نمیشود؟ چرا مردم حاضر به این توهین و تحقیر و شکنجه اعتراض نمیکنند؟ چرا مردم با حضور خود در اینگونه مراسم منجمله اعدام، به بازار گرمی این شکنجه گران دامن میزنند؟ نظر شما چیست؟