یمن ویران، ثمره‌ی دخالت‌های دولت‌های مرتجع منطقه

“روی بام‌ها تک‌تیراندازها مستقرند و در خیابان‌ها جنگ جریان دارد. کنترل شهر هر روز به دست یک نیروست، جاده‌ها بسته شده‌اند و آمبولانس‌ها مورد هدف قرار می‌گیرند.” “در سردخانه‌ها جای کافی برای اجساد وجود ندارد – بسیاری در خیابان رها شده‌اند.” این گفته‌های شاهدان عینی از درگیری‌ها در شهر عدن است؛ درگیری‌هایی که تاکنون بیش از ۶۰۰ کشته و ده‌ها هزار آواره بر جای گذاشته است.
یکی از طرفین درگیری‌ها، انصارالله (شباب‌المؤمنین) است. انصارالله، گروهی از شیعیان یزیدی یمن هستند که عمدتاً در استان صعده واقع درشمال باختری یمن سکونت دارند. آن‌ها در اوایل دهه‌ی ۹۰ میلادی، جنبش خود را برای “مدارا و صلح” آغاز کردند. در سال ۲۰۰۴، زمانی که حامیان این گروه در مسجدی در پایتخت اعتراض کردند، صالح، رئیس جمهور آن زمان یمن، دستور دستگیری برخی از اعضای این گروه را داد. دولت یمن، شیعیان را به تلاش برای برقراری یک حکومت شیعه متهم می‌ساخت و شیعیان، دولت مرکزی را به تبعیض نژادی و سرکوب شیعیان. اولین جنگ میان دولت مرکزی و شیعیان زمانی آغاز شد که صالح نیروهای نظامی را برای دستگیری حسین الحوثی، رهبر گروه به استان صعده فرستاد. الحوثی در دهه شصت شمسی به ایران سفر کرده بود و تحت تأثیر افکار خمینی قرار داشت. وی در سال ۲۰۰۴در درگیری با ارتش یمن کشته شد. از آن پس، شیعیان یمن، نام “حوثی” را برای خود برگزیدند. پس از آن درگیری‌های متعددی میان دولت مرکزی و حوثی‌ها به وقوع پیوست. در آخرین جنگ، دامنه درگیری به خاک عربستان هم کشیده شد و سرانجام در فوریه ۲۰۱۰ و اعلام تمایل دو طرف برای مذاکره، آتش‌بس برقرار شد.
طی بهار عربی در یمن، حوثی‌ها در اعتراضات علیه علی عبدالله صالح شرکت فعالی داشتند. پس از سرنگونی صالح، در یک “انتخابات یک نفره” ، “عبدربه منصور هادی” به ریاست جمهوری یمن رسید تا مرحله انتقالی قدرت را اداره کند. در سال ۲۰۱۲، حوثی‌ها مدرسه‌ای مذهبی واقع در صنعا را که تحت کنترل سلفی‌ها قرار داشت، تصرف کردند. به گفته‌ی آنان این مدرسه از میان جنگ‌جویان خارجی سربازگیری می‌کرد،اما سلفی‌ها ادعا می‌کردند حوثی‌ها می‌خواهند قدرت خود را در استان صعده تقویت کنند. صدها نفر در درگیری‌ها کشته شدند و سرانجام سلفی‌ها موافقت کردند از این استان بروند.
در ژانویه ۲۰۱۵ تنش‌ها میان دولت مرکزی و حوثی‌ها مجددا اوج گرفت.علت آن انتشار پیش نویس قانون اساسی جدید بود. طبق این پیش‌نویس کشور به ۶ منطقه تقسیم می‌شد. امری که حوثی‌ها با آن مخالف بودند و در “کنفرانس گفتگوی ملی” نیز مخالفت خود را اعلام کرده بودند. به نظر آنان این طرح به تضعیف آنان منجر خواهد شد، در نتیجه در فوریه ۲۰۱۵ به کاخ ریاست جمهوری حمله کرده و رئیس جمهور را تحت حصر خانگی قرار دادند. هادی ۲۱ فوریه به عدن گریخت و خود را رئیس جمهور قانونی کشور اعلام کرد و در ماه مارس سپس به عربستان گریخت. در ۲۶ مارس ۹ کشور عربی به رهبری عربستان حمله هوایی خود به شورشیان حوثی را برای سر کار آوردن مجدد هادی آغاز کردند. آمریکا نیز از این ائتلاف پشتیبانی می‌کند. در مارس ۲۰۱۲ یک مقام نظامی ایالات متحده مدعی شد که سپاه قدس، مقادیر زیادی اسلحه به شورشیان حوثی رسانده است. در ژانویه ۲۰۱۳ یک محموله سلاح در یک کشتی توقیف شد که گفته شد از ایران صادر شده‌اند.
جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در مصاحبه‌ای در ۹ آوریل گفت: “آیران باید بداند که ایالات متحده در حالی که منطقه بی‌ثبات می‌شود… کنار نمی‌ایستد…و در عین حال می‌توانیم در برابر مداخلاتی نامناسب یا مخالف قوانین بین‌المللی یا در تضاد با ثبات و منافع منطقه و دوستان‌مان بایستیم.”
در روزی که این مصاحبه پخش شد، ایران اعلام کرد: “سی و چهارمین ناوگروه اطلاعاتی عملیاتی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شامل ناو لجستیک بوشهر و ناوشکن البرز به‌منظور تأمین خطوط مواصلاتی کشتیرانی ایران و حراست از منافع جمهوری اسلامی در آب‌های آزاد عازم مأموریت برون‌مرزی در منطقه خلیج عدن و تنگه باب‌المندب شد.” گرچه به ادعای حبیب‌الله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران، اعزام این ناوها بخشی از برنامه مبارزه با دزدان دریایی برای “محافظت از راه‌های دریایی برای کشتی‌های منطقه” است.
حوثی‌ها و نیروهای هوادار رئیس جمهور سابق یمن، صالح، اکنون وارد یک ائتلاف شده‌اند و مشترکا علیه نیروهای وفادار به هادی می‌جنگند. حوثی‌ها حزب اصلاح (یک حزب سنی‌طرفدار عربستان) را به تحریک مردم علیه آنان متهم می‌کنند و هادی و سایر مخالفان، ایران را به حمایت و تسلیح حوثی‌ها. اما این تنها نیروهای درگیر در یمن نیستند. علاوه بر این نیروها، بخشی از یمن به تصرف القاعده درآمده است. در بخشی دیگر از آن نیروهای داعش در حال رشد و گسترش هستند. گذشته از آن اختلاف و درگیری بین ساکنین شمال و جنوب یمن هم‌چنان ادامه دارد.
یمن شمالی و جنوبی در سال ۱۹۹۰ در پی یک رفراندوم متحد شدند. جنوب یمن یکی از منابع ثروت کشور است. حدود ۸۰ درصد از نفت کشور در جنوب تولید می‌شود، صنعت ماهیگیری و پالایش نفت بندر عدن از فعالیت‌های عمده اقتصادی کشور است و یک پنجم جمعیت کشور در این منطقه ساکن هستند. اما تنها ۴ سال بعد از اتحاد، نارضایتی در میان ساکنین یمن جنوبی چنان شدت گرفت که به جنگ علیه دولت مرکزی برخاستند. گرچه این جنگ با پیروزی یمن شمالی به پایان رسید، اما استمرار فقر، بیکاری، تبعیض میان شمال و جنوب وعدم مشارکت آنان در عرصه سیاسی، هم‌چنان بر نارضایتی آنان افزود. طی “بهار عربی” ساکنان شمال و جنوب یمن، مشترکا علیه صالح مبارزه کردند، اما پس از رفتن صالح نیز بهبودی در وضعیت اهالی جنوب یمن به وجود نیامد. در نتیجه با خواست جدایی به مقابله با دولت مرکزی رفتند و اکنون نیز درگیر مبارزه با حوثی‌هایی هستند که می‌کوشند نفوذ خود را در جنوب گسترش دهند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد در نظر دارد روز سه‌شنبه ۱۴ آوریل قطعنامه ممنوعیت ارسال سلاح به شورشیان حوثی و پشتیبانان اصلی آن، رئیس جمهور سابق یمن، علی عبدالله صالح و پسرش، را به رأی بگذارد. طبق قطعنامه‌‌ی پیشنهادی اردن اموال رهبر حوثی‌ها، عبدل‌ملک حوثی و پسر بزرگ علی عبدالله صالح بایستی توقیف و ممنوع‌السفر گردند. این قطعنامه از شورشیان یمن می‌خواهد که “فوری و بدون قید و شرط” به تمام اعمال خشونت‌آمیز خود پایان دهند و از صنعا، پایتخت یمن، و سایر نواحی که از سپتامبر ۲۰۱۴ در تصرف گرفته‌اند، عقب نشینی کنند. در مقابل، روسیه اصرار دارد این ممنوعیت شامل تمام طرفین درگیری شود.
به رغم سرنوشت این قطعنامه، عربستان سعودی و هم‌پیمانانش می‌دانند که تنها حملات هوایی نمی‌تواند حوثی‌ها را عقب براند، از این رو، تهدید به پیاده کردن نیروی نظامی در یمن کرده‌اند، اما می‌دانند که این اقدام می‌تواند بر وخامت اوضاع بیفزاید و به علت کوهستانی بودن بسیاری از مناطق یمن، به یک جنگ درازمدت منجر شود. بر همین اساس، برای یافتن راه حلی دیپلماتیک، روز یکشنبه گذشته، با موافقت عربستان، خالد بحاح، به عنوان جانشین رئیس جمهور انتخاب شد. بحاح، میان گروه‌های مختلف یمن، از جمله حوثی‌ها و عبدالله صالح، محبوب‌تر از هادی است. دولت عربستان توانسته است حمایت نظامی یا سیاسی شماری از کشورهای منطقه از جمله اکثر اعضای شورای همکاری خلیج فارس و همچنین مصر، اردن، مراکش، ترکیه، پاکستان و افغانستان و چند کشور دیگر را به دست آورد.
با وجودی که در دی ماه سال گذشته علی سعیدی، نماینده خمینی، اعلام کرده بود: “مرزهای جمهوری اسلامی از شلمچه تا مهران و خلیج فارس به دورترین نقاط خاورمیانه انتقال پیدا کرده است. امروز عمق استراتژیک جمهوری اسلامی سواحل مدیترانه، تنگه باب‌المندب و غرب آسیاست.” اما سران جمهوری اسلامی نیز به شیوه خود به دنبال راه حلی دیپلماتیک می‌گردد.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در سفر دو روزه خود به قزاقستان مدعی شد: “من این امتیاز را داشتم که در کنفرانس بن شرکت کنم، جایی که حکومت افغانستان تشکیل شد. در واقع ما این کار را نکردیم، خود افغان‌ها کردند… همین کار را می‌توانیم در یمن هم انجام دهیم.” کنفرانس بن، در سال ۲۰۰۱ برای بازسازی افغانستان پس از سرنگونی طالبان بر اثر حمله آمریکا و هم‌پیمانانش برگزار شد. ظریف پروسه مشابهی را برای یمن پیشنهاد می‌کند که از نظر سعودی‌ها گسترش نفوذ ایران در شبه جزیره عربستان خواهد بود.
اگر تاکنون، بی‌ثباتی، هم‌چنین ضعف دولت مرکزی، فساد مانع توسعه این فقیرترین کشور خاورمیانه بوده است، اکنون جنگی خانمانسوز نیز بر وخامت اوضاع افزوده است. جنگی که با مداخله سران مرتجع کشورهای اسلامی منطقه، چهره‌ی جنگی فرقه‌ای را به خود گرفته و می‌رود تا این کشور را هر چه بیش‌تر به ورطه ویرانی بکشاند. بیکاری، گرانی سرسام‌آور مواد غذایی و کمبود خدمات اجتماعی به معنای آن است که ۱۰ میلیون یمنی درفلاکت و گرسنگی به سر می‌برند.
درگیری‌های درونی یمن، جنگی غیر مستقیم میان جمهوری اسلامی و عربستان است. عربستان و کشورهای مرتجع منطقه به علت اهمیت استراتژیک تنگه باب‌المندب و مرزهای مشترک با یمن، و نیز هراس از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی با قدرت‌گیری حوثی‌ها، نمی‌توانند بی‌ثباتی در یمن را تحمل کند. با توجه به این که عربستان حمایت سیاسی یا نظامی بسیاری از کشورهای منطقه از جمله مصر را جلب کرده است، به نظر می‌آید اوضاع هر چه بیش‌تر به زیان جمهوری اسلامی است. در اوضاع کنونی به نظر می‌آید، جمهوری اسلامی نمی‌تواند به دخالت مستقیم نظامی در یمن روی آورد، زیرا این اقدام می‌تواند به یک جنگ تمام عیار نه تنها با عربستان بلکه با بسیاری از دیگر کشورهای منطقه منجر گردد، اما با توجه به سیاست خارجی تاکنونی جمهوری اسلامی، سران رژیم حاضر نخواهند شد از دخالت‌گری در اوضاع داخلی کشورهای منطقه از جمله یمن چشم پوشند. در نتیجه حتا در صورت پیروزی نظامی هادی و نیروهای مؤتلف عربستان و عقب راندن حوثی‌ها، برقراری آرامش و صلح در این کشور در چشم‌انداز نزدیک وجود ندارد.

متن کامل نشریه کار شماره ۶۹۱ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.