پس از برگزاری مراسم ماه محرم و به دنبال آن بازگشایی مدارس، میزان مبتلایان کرونا و آمار مرگ و میر ناشی از ویروس کووید ۱۹ به شدت افزایش یافت. موج جدید ویروس کرونا که حریرچی، مدیرکل وزارت بهداشت کشور از آن به عنوان “طوفان کرونایی” نام برده است، از هفته گذشته آغاز شد. اوج کشته شدگان این “طوفان” کرونایی روز چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، با اعلام رسمی جان باختن ۱۷۹ نفر طی یک شبانه روز به ثبت رسید. به این ترتیب با احتساب همان آمارهای جعلی مورد نظر وزارت بهداشت، تعداد کشته شدگان بیماری کرونا در ایران در مدت کوتاهی از ۲۰ هزار نفر به ۲۳ هزار و ۶۳۲ نفر رسید.
سرعت فزاینده موج سوم کرونا در ایران همانند آبی که در خوابگه مورچگان ریخته باشند، پیش از همه مسئولان وزارت بهداشت را به سراسیمه ساخت. ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت جمهوری اسلامی، شامگاه پنج شنبه، ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ در یک گفتگوی خبری اعلام کرد، “دیگر رنگ بندی” مناطق کشور برای تعیین میزان ابتلا به کرونا “معنایی ندارد…نارنجی و زرد نداریم، کل کشور در وضعیت قرمز است”.
حریرچی با تاکید بر اینکه آمار کشته های ویروس کرونا در ایران “به ۴۵ هزار نفر خواهد رسید”، از “انفجار کرونایی” در برخی از شهرهای ایران از جمله در دو شهر مذهبی قم و تبریز خبر داد. معاون کل وزارت بهداشت با تاکید بر انفجار کرونایی در این دوشهر گفت: “در شهر تبریز از زیر ۴۰ بستری روزانه به ۱۶۰ بستری رسیده ایم و در قم نیز از ۱۰ بستری روزانه به ۱۶۰ بستری رسیدیم”. حریرچی، یک روز پیشتر نیز طی اظهاراتی جداگانه درمورد بحران کرونا گفته بود: اکنون از موج گذشته و به طوفان رسیده ایم.
سخنان حریرچی، مبنی بر اینکه همه کشور در وضعیت قرمز است و “رنگ بندی” دیگرمعنایی ندارد، و یا اینکه اکنون از موج گذشته ایم و به طوفان کرونا رسیده ایم، صرفا یک اظهار نظر ساده نبود که از سر شوخی یا مزاح گفته شده باشد. حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت دولت جمهوری اسلامی است. کسی که بیش از همه در مورد وضعیت خطیر کرونایی کشور و اهمال کاری دولت در مقابله با ویروس کرونا اطلاع دارد. سخنان او را باید به منزله یک اعتراف صریح در شیوع ویروس کرونا و تداوم کشتار روزمره توده های مردم ایران توسط جمهوری اسلامی تلقی کرد. اعترافی روشن نسبت به عملکرد جنایتکارانه هیئت حاکمه ایران، بویژه شخص حسن روحانی که با پیشبرد سیاست ایمنی جمعی، راه شیوع و گسترش بی محابای ویروس کووید ۱۹ را در سراسر ایران باز گذاشت.
حسن روحانی از همان روزهای آغازین ورود ویروس کرونا به ایران و شیوع آن در شهر مذهبی قم، با طرح شعار “قرنطینه بی قرنطینه” و ادعای اینکه “دشمنان” می خواهند کشور را “تعطیل” کنند، عملا توده های مردم ایران را در مقابل ویروس مرگبار کووید ۱۹ بی دفاع گذاشت. او، با تاکید بر اینکه موضوع “دو گانه کار و سلامت” معنایی ندارد، کارگران، کارکنان ادارات و میلیون ها توده های کار و زحمت را بدون تسهیلات بهداشتی و امکانات ایمنی به سوی کارخانه و خیابان و بازار گسیل کرد. کارگران و توده های زحمتکشی که بدون برخورداری از ماسک و دیگر امکانات بهداشتی در خیابان های شلوغ ظاهر شدند، در مترو کنار هم نشستند، در اتوبوس های شهری به صورت جمعیتی فشرده تردد کردند و در آن شرایط مرگبار شیوع ویروس کرونا، برای تامین معاش خود به ناچار راهی کوچه و بازار و خیابان شدند.
با انجام چنین سیاست جنایتکارانه ای، ویروس کرونا به سرعت در سراسر کشور شیوع یافت. دولت جمهوری اسلامی اما چشم خود را به روی همه این واقعیات مرگبار بست و بدین سان اسفند و فروردین و ادیبهشت به ماه های کابوس مرگ در ایران تبدیل شدند. در فاصله ماه های خرداد و تیر، به همت خود مردم، رعایت حداقل های پروتکل های بهداشتی و تلاش بی وقفه پزشکان و پرستاران و کادر درمانی بیمارستان ها، آمار مبتلایان کمی کاهش یافت و به زیر ۲ هزار نفر در روز رسید. تعداد جان باختگان نیز در همین بازه زمانی به کمتر از ۱۰۰ نفر و در روزهای محدودی هم به ۵۰ نفر تقلیل یافت.
همین که اندکی از اپیدمی مرگبار ویروس کرونا کاسته شد، حسن روحانی به دنبال همان رویکرد ایمنی جمعی مورد نظر دولت برای مبتلا کردن ۷۰ تا ۸۰ درصد جمعیت کشور به فکر برگزاری “هرچه باشکوه تر” مراسم محرم افتاد. روحانی، اینبار با تاکید بر اینکه “فاصله سلامت و دیانت” معنایی ندارد، توده های متعصب مذهبی را به برپایی “باشکوه” عزاداری محرم “در همه جا، چه شهر و چه روستا، چه در جایی که قرمز است یا سفید است”، تشویق کرد. در همان موقع، سازمان نظام پزشکی ایران، روسای بیمارستان ها، بخش بزرگی از پزشکان و کارشناسان متعهد در امور بیماری های واگیردار و حتا ستاد فرماندهی مدیریت بیماری کرونا نسبت به برگزاری هرگونه مراسم عمومی در ماه محرم هشدار دادند.
مینو محرز، عضو ستاد مبارزه با کرونا همان موقع پیش از فرارسیدن ایام محرم در مورد روند افزایش ابتلا به ویروس کرونا در صورت پرپایی عزاداری محرم طی سخنانی هشدار آمیز گفت: “مراسم ماه محرم معمولی نیست و نمی توان اقدامات بهداشتی را رعایت کرد. امکان فاصله گذاری اجتماعی نیست”. او با تاکید بر اینکه، هنوز موج دوم بیماری در کشور به اتمام نرسیده است به طور جدی نسبت به عواقب مرگبار برگزاری مراسم عزاداری هشدار داد و گفت: “در این شرایط، شیوع موج سوم بیچارگی است”.
در همان موقع، سازمان فدائیان-اقلیت نیز در واکنش به دستورالعمل جنایتکارانه حسن روحانی و دیگرانی که خواهان برگزای “باشکوه” مراسم عزاداری محرم بودند، طی مقاله ای در نشریه کار شماره ۸۸۱ نوشت: “پیچیدن نسخه فاجعه بار “ایمن سازی گله ای” در زرورق برگزاری عزاداری محرم و اصرار دوباره حسن روحانی مبنی بر اینکه همه کوچه ها و خیابان ها باید “کاملا سوگوارانه” شود، تاکید بیشتری بر پاسکاری جان و زندگی و سلامت مردم در بازی مرگبار کرونا است… بازی خطرناکی که سوت پایان آن با برجای ماندن ده ها هزار جانباخته دیگر در میدان خونین این بازی مرگبار نواخته خواهد شد”.
به رغم همه هشدارهای داده شده، به اصرار و تشویق حسن روحانی و ارتجاع مذهبی حاکم بر ایران مراسم عزاداری در کوچه و خیابان برگزار گردید. یک هفته بعد از دهه محرم، حسن روحانی با تبختر در جلسه ستاد مبارزه با کرونا از “کاهش افتخار آمیز” ابتلا به کرونا در ماه محرم سخن گفت. غافل از اینکه همه کارشناسان و متخصصان اپیدمیولوژی از میزان افزایش چشمگیر مبتلایان و بالا رفتن جانباختگان ویروس کرونا طی دو تا سه هفته بعد از برگزاری مراسم محرم خبر داده بودند. ادعای شتابان روحانی مبنی بر “کاهش افتخار آمیز” ابتلا به کرونا در ماه محرم، آنهم در شرایطی که همان روز، وزارت بهداشت از وضعیت قرمز و هشدار در ۲۸ استان کشور خبر داده بود، نه فقط ادعایی سخیف و به دور از حقیقت بود، بلکه روحانی با طرح آمارهای دروغین در صدد هموار کردن راه برای ابلاغ دستورالعمل دولت در بازگشایی مدارس بود.
رمز ادعای دروغین حسن روحانی مبنی بر “کاهش افتخار آمیز” ابتلا به کرونا در ماه محرم، در جلسه روز ۱۲ شهریور ستاد مبارزه با کرونا آشکار شد. در این روز، پیشبرد سیاست جنایتکارانه ایمنی جمعی با اعلام روحانی در بازگشایی مدارس از روز ۱۵ شهریور کلید خورد. مخالفت با بازگشایی مدارس که از هفته ها پیش شروع شده بود، اینبار در گستره ای وسیع افزایش یافت. حسن روحانی، بی توجه به پروتکل بهداشتی سازمان جهانی بهداشت، بی توجه به مخالفت سازمان نظام پزشکی ایران، بی اعتنا به انتقادات تند ستاد مبارزه با مدیریت بحران کرونا و مخالفت شدید خانواده های دانش آموزان، روز ۱۵ شهریور به صورت مجازی زنگ مدارس را به صدا درآورد.
اینبار نیز سازمان فدائیان-اقلیت، در نشریه کار شماره ۸۸۷، با هشدار نسبت به بازگشایی مدارس کشور در وضعیتی که ۲۸ استان در موقعیت هشدار و قرمز قرار داشتند، نوشت: بازگشایی مدارس در چنین وضعیتی خطرناک که اپیدمی کووید ۱۹ سراسر کشور را فرا گرفته و طبق نظر سخنگوی وزارت بهداشت در همان روز بازگشایی مدارس، ۱۳ استان کشور در وضعیت قرمز و ۱۵ استان در وضعیت هشدار بوده اند، اقدامی جنایتکارانه برای کشاندن دانش آموزان، معلمان و خانواده های آنان به مسلخ ویروس کرونا است”.
اکنون یک ماه از برگزاری مراسم ماه محرم و کمتر از دو هفته از بازگشایی مدارس گذشته است. در این مدت چند هفته ای، به گفته مدیر کل وزارت بهداشت در سراسر کشور به جای شروع موج سوم کرونا، به پیک “طوفان کرونا” رسیده ایم. پرسنل درمانی فرسوده شده اند. آن ها درگیر کار ممتد هستند و دراین شرایط سخت که لباس های حفاظتی و ماسک استفاده می کنند، میزان خستگی آنان چند برابر شده است. در چنین شرایطی، وضعیت تهران چنان حاد شده است که علیرضا زالی، فرمانده ستاد مدیریت بحران کرونا در مورد تهران گفته است: حجم بیماران و چگالی جمعیت در هیچ نقطه ای از کشور با تهران قابل مقایسه نیست. تهران به چهارراه تبادل کرونا در کشور تبدیل شده است.
پیش بینی وقوع این شرایط مرگبار چیزی نبود که برای شخص حسن روحانی و دولت جمهوری اسلامی قابل فهم نبوده باشد. آنان به خوبی به شکل گیری چنین روند فاجعه باری واقف بودند. لذا، در بروز وضعیت خطیر طوفان کرونایی موجود، روحانی و کل هیئت حاکمه ایران مقصران و متهمان اصلی اوضاع کنونی هستند. چرا که در پی ابلاغ دستورالعمل های دولت مبنی بر برگزاری هرچه باشکوه تر مراسم عزاداری محرم و بازگشایی شتابان مدارس، هم اینک آمار مبتلایان و جانباختگان کووید ۱۹ از ماه های اسفند و فروردین نیز پیشی گرفته است. کادر درمانی فرسوده و بیمارستان ها با کمبود تخت برای پذیرش بیماران حاد کرونایی در بخش سی سی یو مواجه اند. در چنین وضعیتی، اکنون دیگر فقط بزرگسالان نیستند که ویروس کرونا در کمین جان شان نشسته است. هم اینک ویروس کرونا بر جان و زندگی کودکان و دانش آموزان نیز چنگ انداخته است.
طبق گفته معاون دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، طی دو هفته گذشته فقط در استان اصفهان ۴۸ معلم به ویروس کرونا مبتلا شده اند، ۱۸۳ معلم نیز دست کم یکی از اعضای خانواده آن ها بیمار و ۱۶۳ دانش آموز هم به ویروس مرگبار کووید ۱۹ گرفتار شده اند. علاوه بر استان اصفهان، خراسان رضوی و تعداد دیگری از استان های کشور نیز با ابتلای کودکان دانش آموز به کووید ۱۹ مواجه شده اند. کودکان مبتلایی که طبق نظریه پزشکی می توانند ویروس کرونا را به چهار نفر دیگر چه در مدرسه و چه در فضای خانواده منتقل کنند. وضعیت خطرناکی که به گزارش مهر، علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران، وضعیت موجود را ناشی از خطای راهبردی مسئولان کشور دانسته و گفته است: “خطای راهبردی که در ماه های اخیر و به دنبال شعله ور شدن کرونا شاهد آن بودیم، این بود که این عامل را فقط به حساب مردم گذاشتیم که واقعیت اینگونه نبود… مردم مجبور هستند برای بقا و ادامه حیات به فکر معیشت باشند. در حالی که شتابزدگی در ایجاد بازگشایی ها می تواند افکار عمومی را به این سمت بکشاند که بیماری خاموش شده است”.
با این همه و به رغم چنین اعترافات صریحی که مسئولان بهداشتی جمهوری اسلامی در باره دلایل ورود کشور به مرحله “طوفان کرونایی” کرده اند، دولت و هیئت حاکمه ایران همچنان بر ادامه اقدامات جنایتکارانه خود در پیشبرد سیاست ایمنی جمعی اصرار دارند.
واقعیت این است که موج کرونا در ایران اصلا نخوابید تا دوباره شروع گردد. در تمام مدت شیوع کرونا از آغاز تا به امروز، دولت بر اساس امیال و پیشبرد سیاست های جنایتکارانه خود آگاهانه و عامدانه در دوره های معینی اقدام به دستکاری آمار جانباختگان کرونا کرد تا با عادی جلوه دادن شرایط کشور توده های بیشتری را به مسلخ کشتار و ایمن سازی جمعی بکشاند. جنایتی که اکنون با اعتراف ایرج حریرچی، مدیر کل وزارت بهداشت، تشت رسوایی جمهوری اسلامی بر زمین افتاده و صدایش در سراسر کشور پیچیده است.
نظرات شما