نگاهی به سخنان نوروزی خامنه ای در مشهد

یادداشت سیاسی- خامنه ای روز اول فروردین ۹۴ به مشهد رفت و در یک روضه خانی مبسوط، محورهای کلی سیاست جمهوری اسلامی در سال پیش رو را برای مردم و مسئولان نظام تبیین کرد. پیش از هر چیز او گزینه “دولت و مردم، همدلی و همزبانی” را به عنوان گزینه انتخابی خود جهت نامگذاری سال ۹۴ به اطلاع پامنبری های خود رساند. خامنه ای بر اساس سنت هر ساله که محورهای سخنرانی اش را منطبق با عنوان سال انتخاب می کند، سخنرانی نوروزی ۹۴ خود را نیز بر مبنای “دولت و مردم، همدلی و همزبانی” پایه ریزی کرد. اگر از حواشی صحبت های خامنه ای بگذریم، موضوعات امر به معروف و نهی از منکر، حمایت مردم و جناح های رژیم از دولت، بحران اقتصادی، پرهیز از نزاع های درونی و تبیین روند مذاکرات هسته ای از جمله اصلی ترین محورهای سخنرانی او در مشهد بودند. خامنه ای پیش از ورود به تبیین این مباحث با توسل به بنیان های قرآنی روی چهار مولفهِ نماز، زکات، امر به معروف و نهی از منکر به عنوان “ترجمان و شاخص های شکل دهنده هندسه نظام اسلامی” تاکید کرد. مولفه هایی که به زعم او نه تنها نجات دهنده یک “ملت از زیر سلطه قدرتمندان جائر” است، بلکه در “نظام سازی اسلامی” نیز نقش موثری دارند.
در واقع اگر بخواهیم نگاهی دقیق به سخنرانی نوروزی خامنه ای داشته باشیم، باید روی همین نکته متمرکز شد. چرا که دیگر محورهای صحبت خامنه ای جملگی بر گرفته از همین نگاه او در تبیین چهارچوب حکومت اسلامی، جامعه، مردم و دولت است. نگاهی که در آن، از اساس برای حکومت اسلامی و حاکمیت شخص او، هیچ نقش و جایگاهی در مسیر رفاه توده های مردم، بهداشت و درمان، آموزش و تعالی جامعه، آزادی های سیاسی، اجتماعی، آزادی بیان، عقیده و دیگر موارد حقوق اولیه اقشار مختلف مردم متصور نیست. وقتی از نگاه رهبر جمهوری اسلامی چهار مولفهِ نماز، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، “ترجمان شکل دهنده هندسه نظام اسلامی” باشند، (تاکید از ماست) آنوقت بهتر می توان وضعیت اسفبار و جنایاتی را که جمهوری اسلامی طی ۳۷ سال بر توده های مردم ایران روا داشته است، درک کرد و فهمید. و صد البته دیگر نیازی به توضیح بیشتر نیست که چرا در حاکمیت جمهوری اسلامی این همه کشتار، ستم و بیداد بر مردم ایران روا شده است.
بیهوده نیست وقتی خامنه ای در همین سخنرانی خود روی محور “همدلی و همزبانی” دولت و مردم متمرکز می شود، در عین حال که مصرا روی حمایت همه جانبه مردم، فعالان اقتصادی و رسانه ها از “دولت قانونی و مشروع” تاکید دارد، در بیان وظایف دولت و حکومت اسلامی نسبت به مطالبات و نیازهای مردم کمترین سخنی بر زبان نمی آورد و تنها به یادآوری “سعه صدر مسئولان در مقابل انتقادهای منطقی” بسنده می کند. آنجا هم که اشاره ای به نیازهای مردم دارد، پاسخگویی به آن ها را صرفا در چهارچوب همان شاخص “زکات” می بیند و بس. چرا که در ذهنیت خامنه ای به جای حکومت اسلامی این فرد مسلمان است که وظیفه دارد در بعد اجتماعی “در برابر جامعه اسلامی، فقرا، ضعفا و نیازمندان بی تفاوت” نباشد و با دادن ذکات، خود و جامعه را در مسیر “تقویت روحیه گذشت در انسان” هدایت کند.
شاخص “امر به معروف و نهی از منکر” یکی دیگر از محورهای سخنرانی نوروزی خامنه ای در مشهد بود. خامنه ای در این بخش، ضمن بر شمردن معروف و منکرهای متعدد، اساس بحث خود را روی دو نکته متمرکز ساخت. او ابتدا با تاکید بر اینکه “ایجاد و حفظ حکومت اسلامی بزرگترین معروف است”، مسلمانان را به انجام آن در داخل و خارج فرا خواند و سپس با بر شمردن اینکه “کمک به دشمنان، تضعیف نظام و فرهنگ اسلامی” بزرگترین منکر است، همگان و تو بخوان دستگاه قضایی، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم را به مقابله با تضعیف کنندگان نظام فراخواند. در واقع خامنه ای با تاکید بر این دو نکته نشان داد که بحث آغازین او در مورد داشتن “سعه صدر دولت” در مواجهه با منتقدین، فقط توصیه ای در چهارچوب انتقاد همان ذوب شدگان ولایت از دولت بود و بس، و از نگاه خامنه ای این “سعه صدر دولت” هرگز قابل تعمیم بر منتقدین سیاسی نظام نخواهد بود. این توصیه ی فتوا گونه خامنه ای اگر چه حرف جدیدی در حکومت اسلامی نیست، اما با این صراحت کلام تاکنون کمتر بیان شده بود. وقتی به زعم خامنه ای و دم و دستگاه هیئت حاکمه ایران، “تضعیف نظام” بزرگترین منکر باشد و متولیان حکومتی به آشکارترین وجه ممکن آنرا در بلندگوهای رسمی حکومتی، این چنین آشکار و عیان جار می زنند، آیا باز هم باید آمران قتل های زنجیره ای را در پستوهای پنهان و آشکار نیروهای “خودسر” وزارت اطلاعات جستجو کرد؟ وقتی “تضعیف فرهنگ اسلامی” از زبان بالاترین مرجع حکومتی به عنوان “بزرگترین منکر” موجود در جامعه معرفی می گردد و در نخستین روز بهاری توسط رهبر جمهوری اسلامی جار زده می شود، آیا باز هم باید در انتظار دستگیری عاملان و آمران اسید پاشی زنان در اصفهان بود؟ کسانی که بر اساس توصیه های خامنه ای با اسیدپاشی بر روی “تضعیف کنندگان فرهنگ اسلامی” وظایف دینی شان را انجام داده اند. وقتی در نظام جمهوری اسلامی “کمک به دشمنان” بزرگترین منکر باشد، آیا در ارتباط با دستگیری فلان خبرنگار که گزارش یا عکسی از ناهنجاری های اجتماعی را انتشار داده و یا بهمان فعال حقوق بشری که در یک گزارش کوتاه، صرفا نمونه ای از نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی را بازتاب داده است، باز هم باید زمینه های این سرکوبگری را فقط در دم و دستگاه سیستم قضایی و نیروهای امنیتی رژیم جستجو کرد؟
به انبوه پرونده های فعالین زنان، روزنامه نگاران، فعالان اجتماعی، پیشگامان جنبش کارگری و در این سال های اخیر به موج دستگیری و اتهامات وبلاگ نویسان نگاه کنید، در پرونده همه آنان، اتهامات جعلی امنیتی “تضعیف نظام” و “کمک به دشمنان” قید شده است. اگر تا دیروز مسئولان قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی از طریق بخش نامه های داخلی و بعضا سری، نیروهای تحت امر خود را برای دستگیری “تضعیف کنندگان نظام” به کارخانه، دانشگاه و خانه های مردم گسیل می کردند و یا نمایندگان ولی فقیه به بهانه مقابله با “تضعیف کنندگان فرهنگ اسلامی” گله های حزب الهی را تحریک و هر روزه آنان را به جان زنان و مردان جامعه می اندازند، سخنرانی نوروزی خامنه ای به آشکارترین وجه ممکن نشان داد، که خانه از پای بست ویران است.
سیاست گذاری و تاکید خامنه ای بر انجام بزرگترین امر به معروف یعنی “حفظ نظام” و جلوگیری از مهمترین نهی یعنی “تضعیف نظام” زمانی معنای بیشتری به خود می گیرد که او از بحران اقتصادی و مذاکرات هسته‏ای به عنوان دو چالش بزرگ پیش روی جمهوری اسلامی نام می برد. خامنه ای در این بخش از سخنرانی اش به دو دیدگاه اقتصادی مسئولان نظام جهت برون رفت از چالش ورشکستگی مالی جمهوری اسلامی پرداخته و در این رابطه می گوید: “یک دیدگاه در کشور معتقد است که پیشرفت و رونق اقتصادی را باید با استفاده از ظرفیت ها و توانایی های درونی کشور تامین کرد و دیدگاه دوم در نقطه مقابل، معتقد است رونق و پیشرفت اقتصادی با نگاه به بیرون از مرزها امکان پذیر است. بنابر این باید سیاست خارجی را تغییر دهیم و با مستکبر کنار بیاییم و زورگویی های او را بپذیریم تا مشکلات اقتصادی حل شود”.
خامنه ای پس از بیان این دو دیدگاه که خود را نیز از جمله دارندگان دیدگاه اول معرفی می کند، با طرح این موضوع که دیدگاه اول “تا به حال کمتر به آنها توجه شده و یا اصلا مورد استفاده قرار نگرفته است”، به دارندگان دیدگاه دوم، امثال روحانی و کابینه اش ، به شدت تاخته و می گوید: “این نگاه دوم کاملا غلط، عقیم و بی فایده است”. البته خامنه ای به عمد فراموش می کند و یا خود را به جهالت می زند تا بگوید اگر به زعم او این دیدگاه دوم غلط است و او موافق آن نیست، پس با موافقت چه کسی همین سیاست اقتصادی دیدگاه دوم از دوران رفسنجانی تا به امروز یعنی در تمام دوران رهبری شخص او در کشور اجرا شده و می شود؟ در ثانی چرا در تمام این مدت، شخص او در مقابل این دیدگاهِ “عقیم و بی فایده”، هیچ اقدام عملی معینی انجام نداده است؟ آیا غیر از این است که جدای از موضع گیری های بی مصرف این چنینی، خود او نیز البته با کمی مسامحه راه برون رفت نظام از بحران کنونی را در اجرای همین دیدگاه دوم می بیند و بس.
با این همه، مضمون اصلی صحبت خامنه ای در این بخش از صحبت های او را در تبیین این دو دیدگاه و یا موضع گیری او نسبت به سیاست دولت نباید دید، بلکه اهمیت اجرایی این بخش از اظهارنظر خامنه ای را باید در فراز دیگری از سخنرانی اش در همین بخش اقتصادی جستجو کرد. فرازی که صریحا در پیوند با امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان یکی از چهار شاخص “ترجمان شکل دهنده هندسه نظام اسلامی” قرار می گیرد. خامنه ای همزمان با بیان این دو دیدگا، با تاکید به اینکه “بدخواهان ملت ایران صریحا گفته اند که هدف آنها از فشار اقتصادی، یک هدف سیاسی یعنی ایجاد نا رضایتی در مردم و بر هم زدن امنیت کشور با قرار دادن مردم در مقابل دولت و نظام است”، علاوه بر اینکه بر وضعیت بحران اقتصادی و موقعیت حساس رژیم اعتراف می کند، در عین حال بر بستر بحران موجود و نگرانی از چالش احتمالی کارگران و توده های مردم ایران در مواجهه با جمهوری اسلامی است، که شدیدا بر همدلی اقشار مختلف مردم با دولت تاکید کرده و در کنار این همدلی، نسبت به انجام امر به معروف “حفظ نظام” و نهی از منکر “تضعیف نظام” به صورت ویژه ای اصرار و پافشاری می کند.
خامنه ای در ادامه و در بخش پایانی سخنرانی خود، روی مذاکرات هسته ای به عنوان یکی دیگر از چالش های پیش روی نظام متمرکز شد. با توجه به اینکه پرداختن به موضع گیری خامنه ای در باره روند مذاکرات هسته ای و نتایج آن، در قالب این یادداشت سیاسی نمی گنجد و خود مقاله دیگری را می طلبد،اما لازم است در این یادداشت سیاسی تنها به دو نکته از صحبت های او اشاره ای داشته باشیم.
خامنه ای در این بخش از صحبت هایش با تاکید بر اینکه، نه مسئولان و نه هیئت مذاکره کننده و نه ملت ایران، مطلقا زورگویی های آمریکا را قبول نخواهد کرد، به صراحت اعلام کرد: لغو تدریجی تحریم ها که کشور های پنج بعلاوه یک بر آن تاکید دارند، سخنی غیر قابل قبول است. رفع تحریم ها باید بلافاصله بعد از توافق انجام شود. روزهای آینده نشان خواهد داد که خامنه ای تا چه میزان به این بخش از حرف هایش باور دارد.

 متن کامل نشریه کار شماره ۶۹۰ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.