پیروزی کوبانی پیروزی تمامی نیروهای مترقی منطقه است

یادداشت سیاسی- مردمانی که چهار ماه سخت را پشت سر گذاشته بودند، سلاح بر دوش، قطار فشنگ بر کمر، پای‌کوبان، دست‌در دست، آواز خوانان پایان محاصره‌ی کوبانی و شکست وحشیان داعشی را به همه‌ی دوستداران کوبانی در جهان اعلام کردند.

اشک غرور، فریاد پیروزی، یاد رزمندگان به‌خون خفته، یاد انسان‌هایی پایدار که سر نهادند اما عقب ننشستند، برای حفظ آن‌چه که داشتند، برای حفظ کوبانی، برای حفظ کانتون و برای آزادی.
شهری کوچک که از سه طرف توسط داعشیان و از طرف دیگر از سوی ارتش مزدور ترکیه محاصره شده بود، به پیروزی رسید و آرزوی شکست را در دل دشمنان خود از جمله دولت سرمایه‌دار و جنایتکار ترکیه و دیگر مرتجعین منطقه گذاشت. کوبانی پیروز شد تا سرمشقی باشد از مبارزه و اتحاد مردمان برای رسیدن به هدف. کوبانی با کانتون و مردمانی که فارغ از هر گونه اختلافات مذهبی و عشیره‌ای به مقاومت برخاسته بودند.
در حالی که ارتش مزدور عراق در موصل و دیگر مناطق به راحتی در برابر داعشیان پا به فرار گذاشته و سلاح‌های پیشرفته‌ی آمریکایی را به داعشیان تقدیم کرده بود، این زنان، مردان و جوانان دلاور کوبانی بودند که با سلاح‌های ابتدایی در برابر تانک‌ها و سلاح‌های پیشرفته داعشیان مقاومت کردند.
در ابتدا هیچ‌دولت مرتجعی انتظار این مقاومت را نداشت. اردوغان روز ۷ اکتبر (تنها سه هفته پس از محاصره کوبانی) و در حالی که نمی‌توانست رضایت خود را از محاصره کوبانی پنهان کند، اعلام کرد: “کوبانی در آستانه سقوط است”. او با بستن راه ارسال سلاح به مدافعان کوبانی و قتل مبارزانی که قصد داشتند با عبور از مرز به آن‌ها بپیوندند توسط مرزبانان، حتا با جلوگیری از ارسال کمک‌های دارویی و غذایی، همه‌ی امکانات خود را برای سقوط کوبانی به‌کار بسته بود. اما براستی چرا همه‌ی مرتجعان منطقه کمر به نابودی و شکست کوبانی بسته بودند؟!
واقعیت این است که تشکیل کانتون‌های سه گانه‌ی جزیره، کوبانی و عفرین در کردستان سوریه که مناطق شمالی این کشور را شامل می‌شود، خاری در چشم مرتجعین منطقه بوده است. کردهای ساکن شمال سوریه در زمان اقتدار حافظ اسد و سپس بشار اسد همواره با سرکوب و فشار دولت مرکزی روبرو بوده و از بسیاری از حقوق ابتدایی محروم بودند، حتا برخی فاقد هرگونه برگه‌ی هویت (مانند شناسنامه) بودند. با شروع بحران داخلی و سپس جنگ داخلی در سوریه، دولت بشار اسد مجبور به تخلیه مناطق شمالی شد و این فرصت مناسبی بود برای کُردهای سوریه تا برای کسب حقوق از دست رفته‌و نیز یک زندگی بهتر خود را سازماندهی کنند و این‌گونه بود که کانتون‌های کُردستان سوریه شکل گرفتند.
کانتون‌ها شکلی متفاوت از ساختار قدرت را به‌نمایش گذاشتند، تحولی رادیکال نسبت به ساختارهای سنتی منطقه و صد البته دمکراتیک که با ساختار قدرت در کشورهای مرتجع منطقه از ترکیه و ایران تا کشورهای عربی متفاوت بود. شکلی که می‌توانست به‌عنوان یک الگو برای مردم منطقه مطرح شود و از همین رو نیروهای مرتجع منطقه به دشمن شماره یک کانتون‌ها تبدیل شدند.
قدرت‌گیری داعش بهترین فرصت برای نیروهای ارتجاعی منطقه بود تا به حیات کانتون‌ها خاتمه داده شود. اما آن‌‌چه را که فراموش کرده بودند، قدرت توده‌هایی بود که در کانتون‌ها متشکل و مسلح شده و نیز احزابی با پایگاه توده‌ای که می‌توانستند در سازماندهی و هدایت مقاومت در چنین شرایطی نقشی موثر ایفا کنند.
پیروزی کوبانی و شکست داعشیان بیش از هر چیز نتیجه‌ی مقاومت مسلحانه مردم کوبانی بود. کوبانی با مقاومت‌اش و به‌ویژه نقش زنان کوبانی در این مقاومت چهره‌ای متفاوت از آن چه که تاکنون از منطقه شنیده می‌شد به جهانیان ارائه داد و توانست میلیون‌ها انسان را در سراسر جهان به تحسین و حمایت وادارد. طبیعی‌ست که اگر این مقاومت نبود، اتفاقات بعدی نیز که در حمایت از کوبانی صورت گرفت هم‌چون بمباران مواضع داعش توسط جنگنده‌های آمریکایی و ارسال کمک از طریق هوا برای کوبانی و یا موافقت ترکیه با عبور تعدادی محدود پیشمرگه از کُردستان عراق با مقداری سلاح‌های پیشرفته، هرگز رخ نمی‌داد.
مقاومت کوبانی و تاثیری که این مقاومت در نتیجه‌ی انتشار عکس‌ها و خبرها در سراسر جهان گذاشت، همراه با تظاهرات متعددی که در بسیاری از کشورهای اروپایی در حمایت از کوبانی بر پا شد و حتا در مواردی ده‌ها هزار نفر را گرد آورد، مردم را از سراسر جهان به همدردی و حمایت از کوبانی برانگیخت و دولت آمریکا را مجبور ساخت تا برای حمایت از کوبانی واکنش نشان دهد. البته عامل مهم دیگری نیز در این سیاست آمریکا نقش داشت و آن این بود که شکست داعشیان در کوبانی می‌توانست از نظر سیاسی برای آمریکا و در مقابله با داعش یک امتیاز باشد و از این جهت سیاست آمریکا با مقاومت کوبانی هم‌سو بود. در واقع آمریکا بر روی طرف برنده شرط بست، آن هم طرفی که افکار عمومی جهان را با خود داشت و بی‌تفاوتی در برابر آن می‌توانست برای آمریکا و در برابر افکار عمومی جهان هزینه‌ی زیادی داشته باشد. از سوی دیگر مقاومت کوبانی و تاثیری که در مردم جهان گذاشت دست مرتجعین منطقه را در حمایت آشکار از داعش بست.
البته پیروزی کوبانی و شکست داعشیان به‌معنای پایان کار نیست. هنوز تعداد زیادی از ۳۵۰ روستای کوبانی در اختیار نیروهای داعش قرار دارند، اما حتا آزادسازی تمامی روستاهای کوبانی نیز به معنای پایان کار نخواهد بود. تا زمانی که منطقه بویژه سوریه و عراق در آتش جنگ و بحران می‌سوزد، خطر تهاجم نظامی، کُردستان سوریه از جمله کوبانی را تهدید می‌کند.
کُردستان سوریه و کانتون‌های‌اش با معضلات بسیاری روبرو هستند. فقر، بیکاری و اقتصاد ضعیف یکی از این مشکلات است. اگرچه در ساختار سیاسی تغییرات مهمی بوجود آمده اما این امکان هنوز بوجود نیامده که این تغییرات در زندگی مردم کُردستان در معیشت، آموزش و بهداشت خود را نشان دهد و صد البته جنگ و ویرانی عامل مهمی در این تاخیر است. اگرچه مقاومت کوبانی و نقش زنان در آن، افکار بسیاری از مردم کُردستان سوریه را دچار دگرگونی ساخت اما هنوز تفکرات ارتجاعی عشیره‌ای و مذهبی نسبت به زنان در کُردستان سوریه وجود دارد. اگرچه تشکیل کانتون‌ها هرگز به‌معنای تغییرات ساختاری در مناسبات اقتصادی نبوده و نیست، اما وجود کانتون‌ها و در همین حد نیز برای نیروهای ارتجاعی منطقه هم‌چون دولت ترکیه غیرقابل پذیرش است، بنابر این دشمنی آن‌ها و خطری که از این بابت کانتون‌ها را تهدید می‌کند یکی دیگر از معضلات کُردستان سوریه است.
اما به‌رغم همه‌ی این معضلات، مقاومت کوبانی یک درس بزرگ دارد و آن نقش توده‌ها در به شکست کشاندن نیروهای ارتجاعی، این درسی‌ست برای تمامی مردم منطقه که چگونه مردمانی با کمترین امکانات اما متحد توانستند در برابر مشتی جنایتکار وحشی با سلاح‌های پیشرفته مقاومت کنند. مقاومت کوبانی بیان‌گر قدرت توده‌هاست و این درس را نباید فراموش کرد، بویژه کارگران و زحمتکشان ایران که با داعشی از نوع دیگر در تقابل هستند.

متن کامل نشریه شماره ۶۸۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.