معیشت، منزلت حق مسلم بازنشستگان تامین اجتماعی

با افسارگسیختن تورم و افزایش سرسام‌آور بهای کالاهای ضروری از آغاز سال و بویژه در هفته‌های اخیر، کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه با شرایطی بسیار هولناک‌تر از گذشته روبرو شده‌اند. بازنشستگان از جمله همین گروه‌های اجتماعی هستند که در میان آن‌ها وضعیت معیشتی کارگران بازنشسته در مجموع حتا از سایر بازنشستگان نیز بدتر است.

برای نمونه در سال گذشته و براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس اسلامی، میانگین مستمری بازنشستگان کشوری حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان، بازنشستگان لشکری حدود ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان و بازنشستگان تامین اجتماعی حدود ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بود. برای سال جاری نیز که حداقل مستمری بازنشستگان کشوری و لشکری ۲‌ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان تعیین گردید، حداقل مستمری کارگران بازنشسته به یک میلیون و ۹۱۱ هزار تومان رسید که با تمامی مزایا ۲ میلیون و ۸۰ هزار تومان می‌شود.

۲۶ خرداد و در حالی‌که سه ماه از آغاز سال گذشته بود، محمد شریعتمداری وزیر کار، تعاون و تامین اجتماعی میزان افزایش مستمری‌بگیران سازمان تامین اجتماعی برای سال ۹۹ را اعلام کرد. بر این اساس مستمری بازنشستگان حداقل بگیر به مانند دستمزد کارگران شاغل ۲۶ درصد افزایش یافت و برای بالاتر از حداقل‌بگیران نیز مانند کارگران شاغل ۱۵ درصد به اضافه رقم ثابت ۱۶۴ هزار تومان.

افزایش مستمری کارگران بازنشسته براساس ماده ۱۱۱ قانون سازمان تامین اجتماعی مطابق با میزان افزایش دستمزد کارگران تعیین می‌شود که در آن آمده است: “مستمری از کارافتادگی کلی و مستمری بازنشستگی و مجموع مستمری بازماندگان در هر حال نباید از حداقل مزد کارگر عادی کمتر باشد”. بدین ترتیب میزان افزایش دستمزد کارگران در هر سال مبنای افزایش مستمری کارگران بازنشسته نیز می‌باشد. در این میان البته مقامات حکومت اسلامی آن‌جایی که میل و منافع‌‌شان نباشد برخی از همان قوانین خود مانند ماده ۹۶ قانون سازمان تامین اجتماعی را فراموش می‌کنند. در ماده ۹۶ قانون سازمان تامین اجتماعی آمده است: “سازمان مکلف است میزان کلیه مستمری‌های بازنشستگی، از کار افتادگی کلی و مجموع مستمری بازماندگان را در فواصل زمانی که حداکثر از سالی یک‌بار کمتر نباشد با توجه به افزایش هزینه زندگی با تصویب هیات وزیران به‌همان نسبت افزایش دهد“(تاکیدات از ماست).

افزایش ۲۶ درصدی حداقل مستمری کارگران بازنشسته در حالی‌ست که حتا نرخ رسمی تورم در پایان سال گذشته بالای ۴۱ درصد اعلام شده بود. کاری که هیات وزیران و به عبارت دقیق‌تر کلیت حاکمیت جمهوری اسلامی با معیشت کارگران بازنشسته کرد، همان کاری‌ست که با معیشت کارگران شاغل کرد و البته باز همان کاری‌ست که هر سال انجام می‌دهد و نتیجه‌ی آن فاصله عظیم دستمزد و مستمری و حقوق کارگران و بازنشستگان و معلمان و دیگر حقوق‌بگیران زحمتکش جامعه با خط فقر است. اگر زمانی نه چندان دور، بخش‌هایی از کارگران و زحمتکشان می‌توانستند با دستمزد و حقوق خود یک زندگی حداقلی را فراهم کنند، امروز اما از همه چیز درمانده‌اند. اگر دیروز گوشت کالایی لوکس شده بود، امروز حبوبات و لبنیات و میوه و سبزی نیز در حال تبدیل شدن به کالایی لوکس برای کارگران و زحمتکشان هستند. اگر یخچال خانه یک بازنشسته خراب شود، جایگزین کردن آن با یخچال نو به امری محال تبدیل شده است. این است کاری که طبقه سرمایه‌دار حاکم بر ایران با کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه کرده است.

براساس آخرین آمار، تعداد مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی در مجموع حدود ۶ میلیون و ۸۳۰ هزار نفر است که از این میان ۳ میلیون و ۹۰۸ هزار نفر مستمری‌بگیران اصلی هستند و ۲ میلیون و ۹۲۱ هزار نفر مستمری بگیران تبعی(۱). کل بازنشستگان سایر صندوق‌های بازنشستگی از جمله بازنشستگان کشوری و لشکری نیز حدود ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر هستند. بدین ترتیب حدود ۶۰ درصد از کل بازنشستگان (و مستمری‌بگیران)، وابسته به سازمان تامین اجتماعی هستند.

به‌گفته‌ی علی‌دهقان‌کیا، رئیس کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی تهران، ۶۵ درصد از مستمری‌بگیران سازمان تامین اجتماعی حداقل و یا حتا کمتر از حداقل مستمری را دریافت می‌کنند. وی هم‌چنین می‌گوید: “ارزش دریافتی مستمری بگیران مدام در حال سقوط است، بیشتر کسانی که در زمان بازنشستگی مستمری نزدیک به حداکثری داشتند حالا در بهترین حالت میانه‌بگیر محسوب می‌شوند، و علاوه بر این وضعیت کسانی که به هر دلیلی نظیر فوت یا حادثه پیش از رسیدن به موعد بازنشستگی در زمره مستمری بگیران قرار گرفته‌اند به مراتب وخیم‌تر از این حرف‌هاست. طبق برآورد‌ها دست کم ۷ درصد مستمری بگیران و به بیان دیگر حدود ۱۸۰ هزار خانوار بازنشسته در کشور وجود دارد که پرداختی ماهانه سازمان تامین اجتماعی به آن‌ها کمتر از حداقل است”.

حال با این وضعیت، با این میزان مستمری، با این گرانی، بازنشستگان تامین اجتماعی از پس کدام یک از هزینه‌های ضروری خود می‌توانند برآیند؟ در شرایطی که حتا ده میلیون تومان درآمد ماهانه نیز کفاف یک زندگی حداقلی را نمی‌کند، مستمری ۲ میلیون تومانی بازنشستگان تامین اجتماعی حتا پاسخگوی ضروری‌ترین نیازهای‌شان نیست.

همین جماعتی که میزان دستمزدها و مستمری را تعیین می‌کنند در جلسات خود هزینه یک خانوار را در اسفند سال گذشته ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان تعیین کردند(۲)، جدا از آن که همین رقم در همان زمان نیز غیر واقعی بوده و تنها ۵۰ درصد هزینه‌های یک خانوار را به صورت واقعی پوشش می‌داد، اما باز حاضر نشدند دستمزد کارگران و بازنشستگان را تا سقف همان ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان افزایش دهند و دستمزد تعیین شده تنها حدود ۴۰ درصد از هزینه‌های یک خانوار آن هم بر اساس محاسبه آن جماعت دزد و فاسد تعیین گردید. آخر کارگر چگونه می‌تواند روزی ۸ ساعت کار کند آن وقت تنها هزینه ۴۰ درصد زندگی را به او پرداخت. در حالی که امروز به‌طور واقعی کارگری که کار می‌کند حتا ۲۰ درصد هزینه زندگی‌اش را به‌عنوان دستمزد دریافت نمی‌کند. همین وضعیت را بازنشستگان تامین اجتماعی دارند که بعد از عمری کار و تلاش و ثروتمند کردن سرمایه‌داران امروز با مستمری خود کمتر از ۲۰ درصد از هزینه‌های‌شان را دریافت می‌کنند. آن هم از صندوقی که متعلق به خود آن‌هاست، اما دولت و مدیران دزد آن را غارت کرده‌اند.

کافی‌ست تا به سخنان مدیر عامل دزد سازمان تامین اجتماعی کمی دقت کنیم. سالاری مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی با بیان این‌که هزینه ماهانه سازمان تامین اجتماعی ۹۶۰۰ میلیارد تومان است، می‌گوید: “۸۶۰۰ میلیارد تومان ماهانه از طریق وصول حق بیمه تامین می‌شود که با وجود هزینه ۹۶۰۰میلیارد تومانی، یک هزار میلیارد تومان کسری منابع هر ماه داریم که از طریق سود شستا و منابع دیگر جبران می‌شود”(تاکید از ماست). یعنی شرکت شستا با آن منابع عظیم ماهانه هزار میلیارد تومان درآمد خالص (سود) ندارد!!! چگونه ممکن است و چه کسی می‌تواند آن را باور کند؟!! این‌جاست که مشخص می‌شود تمام منابع کارگران در سازمان تامین اجتماعی به‌جای افزایش مستمری‌ها و بهبود کیفیت بیمه درمانی، صرف دزدی‌های مقامات و مدیران فاسد و پلید جمهوری اسلامی می‌شود. وی می‌گوید ۶۰ درصد از هزینه‌های ماهانه سازمان تامین اجتماعی پرداخت مستمری‌هاست. این در حالی‌ست که اگر سازمان تامین اجتماعی از لحاظ مالی سازمان سالمی بود، می‌بایست مستمری‌های بازنشستگان از محل درآمدهای خالص حق بیمه بازنشستگانی که سال‌ها پیش پرداخت شده و در شرکت “شستا” جمع شده پرداخت گردد، نه از محل حق بیمه کارگران شاغل!!! شرکتی که به اعتراف مقامات دولتی یکی از ثروتمندترین و بزرگ‌ترین شرکت‌هاست، شرکتی که اگر پول‌های‌اش تنها در بانک‌ها سپرده‌گذاری می‌شد ده‌ها هزار میلیارد تومان بهره سالانه داشت!!!

با تصویب حداقل مستمری یک میلیون و ۹۱۱ هزار تومانی، به‌طور واقعی مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی به روزی حدود ۳ دلار رسید و این یعنی فاجعه به تمام معنا!!! آن هم در کشوری که با کاهش ارزش ریال حتا بهای تولیدات داخلی نیز به موازات کالاهای وارداتی بالا می‌روند. کافی‌ست بازنشسته‌ای را تصور کنیم که فاقد مسکن است و البته بسیاری از بازنشستگان نیز به‌طورواقعی مستاجر هستند. با این مستمری چگونه می‌توانند حتا از پس کرایه خانه برآیند؟!

چه باید کرد؟!

عموم بازنشستگان به‌خوبی دریافته‌اند که نه مقامات جمهوری اسلامی و نه تشکل‌های دولتی که اسم تشکل‌های بازنشستگان یا کارگران را با خود یدک می‌کشند، در فکر وضعیت معیشتی بازنشستگان نیستند و تنها وظیفه‌شان یا سرکوب اعتراضات است و یا سردواندن بازنشستگان و امروز را به فردا رساندن. وضعیتی نیز که امروز شاهد آن هستیم، یک روزه و یک ساله به وجود نیامده است، این وضعیت نتیجه سال‌ها سیاست حاکمان جمهوری اسلامی بوده است که منجر به چنین شکاف عظیمی بین دستمزد، مستمری و حقوق‌ها با خط فقر شده است، به‌گونه‌ای که افزایش ۵ برابری مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی نیز نمی‌تواند یک زندگی متعارف که تمام بازنشستگان شایسته آن هستند برای آن‌ها تامین کند.

شکاف کنونی بین مستمری و خط فقر چیزی نیست که مثلا با افزایش چند صد هزار تومانی مزایا و یا غیره پُر شود. همان‌طور که بازنشستگان در تجمعات اعتراضی متعدد خود بارها شعار دادند، معیشت و منزلت حق مسلم آن‌هاست. بیمه درمانی مناسب، همسان‌سازی مستمری بازنشستگان با حقوق و دستمزد شاغلان، افزایش مستمری تا بالای خط فقر، رفع موانع حکومتی در ایجاد تشکل‌های واقعی بازنشستگان و کنترل و نظارت بازنشستگان بر اموال خود از طریق تشکل‌های واقعی‌شان، آزادی تجمع و اعتراض، همگی بخشی از خواست‌های بازنشستگان هستند. خواست‌هایی که به‌طور یقین جمهوری اسلامی به آن‌ها پاسخ نداده و نخواهد داد.

بنابراین راه حل مشکل بازنشستگان تامین اجتماعی در اتحاد و مبارزه است، در اتحاد بازنشستگان تامین اجتماعی، اتحاد با سایر بازنشستگان، اتحاد با کارگران و معلمان و دیگر زحمتکشان جامعه. دستیابی به معیشت و منزلت خواست اکثریت بالای ۹۰ درصد جامعه است و این تنها با اتحاد و اعتراض به نظم موجود، به پایین کشیدن آن و برپاساختن نظم جدید، نظمی سوسیالیستی امکان‌پذیر خواهد بود. هیچ جناحی از بورژوازی به عنوان طبقه حاکم، به‌خواست‌های اکثریت بالای ۹۰ درصد جامعه یعنی معیشت و منزلت پاسخ نخواهد داد.

پی نوشت:

۱ – مستمری بگیران تبعی کسانی هستند که پس از فوت بیمه شده و مستمری‌بگیر اصلی هم چنان حق دریافت مستمری را دارند، مانند همسر، دختر، پسر و پدر و مادر فرد بیمه شده اصلی که البته دریافت مستمری منوط به شرایطی است. از جمله فرزند پسر تا سن ۱۹ سال تمام می‌تواند مستمری دریافت کند و پس از آن تنها در صورتی که دانشجو باشد یا معلول و از کارافتاده.

۲ – فرامرز توفیقی رئیس کمیته دستمزد “کانون عالی شوراها” در گفتگو با خبرگزاری ایلنا به تاریخ ۱۴ تیر گفت با توجه به تورم و گرانی‌های اخیر سبد معیشت یک خانوار به ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسیده است!!!

متن کامل نشریه کار شماره ۸۷۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.