کودکان، بزرگ‌ترین قربانیان ویروس کرونا یا کودکان، بزرگ‌ترین قربانیان نظام سرمایه‌داری

این جهان، پیش از شیوع اپیدمی کووید-۱۹، جایی بود که در هر ۵ ثانیه یک کودک زیر ۱۵ سال می‌مرد؛ جایی که از هر پنج کودک، یک نفر دچار سوءتغذیه بود؛ جایی که بیش از نیمی از کودکان ۱۰ ساله (۵۳ درصد کل کودکان) ساکن کشورهای کم‌درآمد یا با درآمد متوسط بودند؛ جایی که چهار پنجم کودکان ساکن کشورهای فقیر کم سواد یا بی‌سواد بودند؛ جایی که از هر چهار کودک، یک کودک زیر ۵ سال شناسنامه ندارد.

اکنون ماه‌‌ها پس از آغاز بیماری کووید-۱۹ روشن شده است احتمال ابتلای کودکان به این ویروس بسیار کم است و کودکان مبتلا بسیار کم‌تر دچار عوارض حاد شده یا می‌میرند. با این وجود، کودکان می‌توانند به علت پیامدهای اجتماعی و اقتصادی، بزرگ‌ترین قربانیان آن باشند.

این اپیدمی، تا هم اکنون، با تشدید و تسریع بحران اقتصادی جهانی که نشانه‌های آن از پیش نیز مشهود بود، نه تنها به بیکاری و فقر میلیون‌ها نفر در سراسر جهان انجامیده است، بلکه، بنا به تمام پیش‌بینی‌ها، آینده مخاطره‌آمیزتری در پیش است. به پیش‌بینی خوش‌بینانه صندوق بین‌المللی پول، به شرطی که این اپیدمی در نیمه دوم امسال فرونشیند، درآمدها ۳ درصد کاهش خواهند یافت. این به معنای فقر بیش‌تر میلیون‌ها خانوار است که بخشی از آن‌ها کودکان هستند. طبق مدل فقر “مؤسسه بین‌المللی تحقیقات سیاست‌گذاری غذا”، طی سال جاری، تعداد افراد مبتلا به فقر شدید (با درآمد ۹۰ / ۱ دلار در روز) امسال از ۸۴ میلیون نفر به ۱۳۲ میلیون نفر افزایش خواهد یافت که تقریبا نیمی از آن‌ها زنان و کودکان هستند. آکسفام در گزارشی در ۹ آوریل، کاهش ۲۰ درصدی درآمد، ابتلای ۴۳۴ میلیون نفر به فقر شدید و در نتیجه افزایش تعداد افراد دچار فقر شدید به ۹۲۲ میلیون نفر  و هم‌چنین افزایش ۵۴۸ میلیون نفری شمار افراد با درآمد کم‌تر از ۵۰ / ۵ دلار در روز و رسیدن تعداد آن‌ها به حدود ۴ میلیارد نفر را پیش‌بینی کرده است. به جز این پیش‌بینی‌ها در مورد کل جمعیت، به طور خاص در رابطه با کودکان، انتظار می‌رود تا پایان سال بین ۴۲ تا ۶۶ میلیون کودک به فقر مفرط دچار شده و بر تقریبا ۳۸۶ میلیون کودک فقیر سال ۲۰۱۹ افزوده شوند.

تضعیف بنیه مالی، بسیاری از خانوارها را ناچار به حذف اقلام هر چه بیش‌تری از سبد مواد غذایی خود می‌کند که این امر به سوءتغذیه کودکان منجر می‌گردد. گذشته از آن، هم‌اکنون تنها غذای روزانه ۵ / ۳۶۸ میلیون کودک در۱۴۳ کشور غذایی است که در مدرسه به آن‌ها داده می‌شود که با بسته شدن مدارس، این کودکان از این وعده غذایی محروم شده‌اند.

بسته شدن مدارس در ۱۸۸ کشور، بر تحصیل ۵ / ۱ میلیارد کودک و نوجوان در سراسر جهان تأثیر گذاشته است. در حالی که بیش از دو سوم کشورها به روش تحصیل از راه دور (از طریق تلویزیون، رادیو یا وسایل دیجیتال) روی آورده‌اند، اما این سهم در میان کشورهای کم‌درآمد تنها ۳۰ درصد بوده است. پیش از بحران نیز تقریبا یک سوم نوجوانان از دسترسی به وسایلی همچون کامپیوتر یا تلفن همراه محروم بودند که اکثر آن‌ها را نیز دختران تشکیل می‌دادند. طبق تجارب قبلی، بسیاری از این کودکان، حتا پس از رفع این بحران، دیگر به مدرسه بازنخواهند گشت. از میان این کودکان ترک تحصیل‌کرده، چه بسا بسیاری به خیل عظیم کودکان کار می‌پیوندند. تعطیلی مدارس، پیامدهای دیگری نیز دربردارد. خشونت خانگی، عام‌ترین شکل تجربه خشونت توسط کودکان است. با در پیش گرفتن اقدامات محدودکننده و تعطیلی مدارس هم کودکان، خود، بیش‌تر در معرض خشونت خانگی قرار می‌گیرند و هم بیش‌تر شاهد خشونت خانگی علیه زنان هستند. آمار تاکنونی در بسیاری از کشورها شاهد افزایش این نوع از خشونت است. این کودکان، با عدم دسترسی به معلمان و مددکاران اجتماعی (که از تعدادشان کاسته شده است) از امکانات پیشین برای گزارش این موارد محروم گشته‌اند. به این ترتیب امنیت جسمی و روانی کودکان در مخاطره قرار گرفته است.

با افزایش محدودیت دسترسی به امکانات پزشکی، توقف برنامه‌های تولید واکسن و واکسیناسیون، بهداشت و مراقبت از مادران باردار، نوزادان و مادران شیرده، افزایش مرگ و میر در کمین کودکان است. نزدیک به ۱۶۰ میلیون کودک در مناطق در معرض خطر خشکسالی شدید زندگی می‌کنند. پس، اختلال در ارائه خدمات آب‌رسانی و بهداشتی، می‌تواند بر سلامت و میزان مرگ و میر کودکان تأثیر مستقیم بگذارد. روزانه ۷۰۰ کودک زیر ۵ سال بر اثر ابتلا به بیماری‌های روده‌ای از جمله اسهال می‌میرند و اختلال یا فروپاشی این خدمات بر میزان مرگ و میر خواهد افزود.

ناگفته پیداست که تأثیرات بحران کنونی، بر همه کودکان جهان یکسان نیست. در عصر نابرابری شدید طبقاتی، اثرات منفی این بحران بر کودکان کشورهای فقیر، بر خانوارهای فقیر در هر کشور و بر دختران فقیرترین خانوارها بیش‌تر است. در کشورهای کم‌درآمد بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی در بخش غیررسمی و محروم از حمایت‌های قانونی انجام می‌شود. دولت‌های این کشور اقدامات بسیار ناچیزی برای مقابله با اثرات اقتصادی این اپیدمی به اجرا می‌گذارند. همراه با آن، دارای زیرساخت‌های ضعیف برای حل مشکلاتی نظیر تحصیل از راه دور، ارائه خدمات درمانی و بهداشتی از جمله واکسیناسیون و درمان، ارائه خدمات آب‌رسانی سالم هستند. خانوارهای فقیر نیز به علت عدم تمکن مالی از همان خدمات ناچیز موجود نیز محروم‌اند. هم اکنون یک میلیارد کودک در سراسر جهان در زاغه‌ها، سکونت‌گاه‌های غیررسمی و مسکن‌های نامناسب زندگی می‌کنند. یکی دیگر از گروه‌های بسیار آسیب‌پذیر کودکان آواره هستند. به گزارش یونیسف، تا پایان سال ۲۰۱۹ حدود ۱۹ میلیون کودک آواره شده‌اند. در حال حاضر، در میان ساکنان کمپ‌ها یا اسکان‌گاه‌های پرازدحام ۱۳ میلیون کودک وجود دارد. علاوه بر آن، یک میلیون کودک پناهجو در خارج از مرزهای ملی و ۱۷ میلیون کودک آواره در داخل کشور خود آواره هستند. بسیاری از این کودکان از هر گونه حمایت اجتماعی و خدمات بهداشتی و درمانی محروم‌اند و در معرض خطر استثمار، ازدواج زودهنگام، خشونت، سوء استفاده جنسی، کودک‌همسری، بارداری زودهنگام، سوء رفتار و قاچاق انسان قرار دارند. با توجه به آن که هنوز تولید و توزیع واکسنی در چشم‌انداز وجود ندارد، هر چه این بحران طولانی‌تر شود، پیامدهای آن نیز پایاتر و ماندگارتر خواهند شد.

این است وضعیت کودکان در قرن بیست و یکم. آکسفام در گزارش خود می‌گوید: شیوع این بیماری ممکن است حدود نیم میلیارد نفر را به فقر بکشاند و به این ترتیب میزان فقر در جهان برای نخستین بار از آغاز قرن بیستم بیش‌تر خواهد شد. این در حالی است که همین مؤسسه بارها در مورد اختلاف بسیار شدید در توزیع ثروت، آن هم در ابعاد نجومی، و تعمیق اختلاف طبقاتی گزارش داده است. به این ترتیب، کافی بود ویروسی پیدا شود تا با تأثیرات سریع و یکباره خود، نشان دهد که سرمایه‌داری به رغم گذشت بیش از یک قرن، به رغم افزایش امکان تولید کالا و ثروت، به رغم رشد غول‌آسای تکنولوژی در صد سال اخیر، نه تنها در خدمت رفاه انسان‌های ساکن این کره خاکی نبوده و نیست، بلکه پیدایش ویروسی می‌تواند شرایط معیشتی مردم را به یک قرن پیش بازگرداند. علت نیز روشن است، منطق نظام سرمایه‌داری، سودمحور است و از این‌رو، هر پیشرفتی دستاویزی است برای سودرسانی به طبقه حاکم حتا به قیمت به قهقرا راندن شرایط زیست اکثریت عظیم توده‌های مردم و حتا کودکان. چنان که در همین دورانی که از فقر و فاقه میلیونی و میلیاردی سخن می‌رود، تعدادی از سرمایه‌داران به سودهای میلیونی و میلیاردی دست یافته‌اند. شاید برای بسیاری این یافته‌ها، ارقام و اعدادی مجرد، بیش نباشند. اما در پشت هر رقم و عدد، کودکی است که در چنبره فقر و گرسنگی و بیماری است و با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند.

وضعیت کنونی میلیون‌ها کودک و چشم‌انداز تاریک پیشاروی نسل آینده بشر، تنها یکی از جنبه‌های تخریبی این نظام برای بشریت و این کره خاکی است. تخریب بی‌رویه محیط زیست، به خدمت گرفتن مذهب برای حفظ نظام طبقاتی و سلطه سرمایه‌داری در کشورهای عقب‌مانده‌تر، استمرار فرهنگ مردسالاری و خشونت علیه زنان و کودکان، اعمال تبعیض‌های نژادی، ملیتی و جنسیتی، برپایی و یاری به نظام‌های دیکتاتوری و مستبدانه برای حفظ سود و سلطه اقلیتی از انسان‌ها و بسیاری مصایب دیگر، همه و همه از پیامدهای نظامی است که به بالاترین مرحله گندیدگی و پسرفت و ارتجاع رسیده است. این همه، لزوم براندازی هر چه زودتر نظامی را به اثبات می‌رساند که مانع اصلی بهروزی و رفاه بشریت است.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۷۲ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.