بهرغم تشدید خفقان و فضای سرکوب و ارعاب و بهرغم دشواریها و موانع ناشی از شرایط شیوع بیماری کرونا و سختیها و فشارهای مضاعف تحمیلی بازدارنده بر کارگران، اما اعتراضات و اعتصابات کارگری ادامه یافته و درحال افزایش است. اعتصابات و اعتراضات کارگری نمیتوانستند و نمیتوانند به خاطر کرونا تعطیل شوند. مبارزه طبقاتی تعطیلبردار نیست و طبقه کارگر حتی برای تأمین نیازهای ضروری زندگی روزمره خود نیز راهی ندارد جز آنکه با سرمایهداران و دولت آنها چنگ در چنگ شود و برای ادامه حیات و بهبود شرایط زندگی خود، دست به اعتراض و اعتصاب بزند و یا وارد خیابان شود. اعتراضات و اعتصابات متعدد کارگری در هفتههای اخیر نیز گویای همین واقعیت است. کارگران در شهرها و استانهای مختلف کشور دردهها مورد دست به اعتراض و تجمع و اعتصاب زدند که ازجمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود: اعتصاب کارگران معدن کرومیت فاریاب، اعتصاب کارگران معدن۳ گلگهرسیرجان، اعتراض و تجمع کارگران روغن نباتی جهان واقع در کیلومتر ۱۵ زنجان، تجمعات و اعتراضات مکرر کارگران کنتور سازی قزوین در مقابل دادگستری این شهر، اعتصاب کارگران پتروشیمی رجال واقع در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر، اعتراض صیادان بندرعباس، اعتراض کارگران راهداری و حملونقل جادهای استان قزوین و تجمع در مقابل وزارت راه و شهرسازی در تهران، اعتراض کارگران ناوگان حملونقل درونشهری قم و تجمع در مقابل سازمان اتوبوسرانی، اعتصاب رانندگان تاکسی در سنندج، اعتراض کارگران شرکت قطارهای مسافری و باری جو پار، تجمع اعتراضی کارگران کارخانه تعطیلشده قند یاسوج، تجمع کارگران شرکت گاز فاروج در خراسان شمالی، تجمع کارگران سایت زباله سفیره اهواز در مقابل سازمان پسماند شهرداری اهواز، اعتراض کارگران بازیافت قزوین، اعتصاب کارگران شهرداریها ازجمله کارگران شهرداری منجیل، یاسوج، تبریز، حمیدیه، خرمشهر و تجمع و اعتصاب یازدهروزه کارگران شهرداری کوت عبدالله که منجر به بازداشت هفت تن از کارگران در ۲۳ اردیبهشت ۹۹ گردید که روز بعد با قید کفالت و سپردن فیش حقوقی توسط آشنایان خود از زندان آزاد شدند.
شایانذکر است که این نمونهها تنها بخشی از اعتصابات و اعتراضات کارگری آنهم فقط در بازهی زمانی ۱۵ تا ۲۵ اردیبهشت ۹۹ است. در این میان اما اعتصاب ۳۵۰۰ کارگر معادن زغالسنگ کوهبنان، زرند و راور کرمان نمونه بسیار برجستهای است. پرچمی که در معادن زغالسنگ در قلب کرمان به اهتزاز درآمد، نهفقط نمونه برجستهای از اعتراض و اعتصاب یکپارچه کارگری است بلکه همچنین نمودار روشنی بر تداوم اعتراضات و اعتصابات کارگری بهرغم شرایط تحمیل کرونایی بر جنبش طبقه کارگراست.
دور دوم اعتصابات ۳۵۰۰ کارگر معادن زغالسنگ کوهبنان، زرند و راور کرمان که از ۱۵ اردیبهشت آغاز شد، بیش از ۱۰ روز ادامه یافته است. با پیوستن خانوادهها به کارگران اعتصابی، جبهه اعتراض و روحیه مبارزهجوئی کارگران تقویتشده است. کارگران این معادن مخالف واگذاری شرکت معادن زغالسنگ کرمان که درحال حاضر زیر نظر صندوق بازنشستگی فولاد اداره میشود، به بخش خصوصی و هلدینگ دالاهو و یا عرضهی سهام آن در بورس هستند. این کارگران در تمام طول روزهای اعتصاب، پیگیرانه خواستار افزایش دستمزد، انعقاد قرارداد دائمی، افزایش ضریب سختی کار از۵ /۱ به ۲، ضمانت شغلی و اجرای نافذ و مؤثر طرح طبقهبندی مشاغل بودهاند. بیست و دوم اردیبهشت یعنی در هفتمین روز اعتصاب، رضا مسرور رئیس صندوق بازنشستگی فولاد، خود را به کرمان رساند و در جلسهای با حضور وی و فرمانداران شهرهای کوهبنان، زرند و راور کرمان، مدیران شرکت زغالسنگ کرمان، مدیرعامل شرکت دالاهو و برخی از کارگران، در ظاهر وعدههایی به کارگران داده شد، اما هیچیک از خواستهای اصلی کارگران پذیرفته و اجرایی نشد. وعده داده شد حقوق فروردین و روزهای اعتصاب پرداخت و اجرای طرح طبقهبندی مشاغل پیگیری میشود. همچنین مطرح شد با کارگرانی که دستکم ۱۰ سال سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشند قرارداد ۵ تا ۱۰ ساله منعقد میشود و درعینحال موضوع خصوصیسازی شرکت نیز در حرف تا “اطلاع ثانوی”، منتفی اعلام شد. پس از پایان جلسه اما این خبر بهعنوان توافقنامه کارگران در رسانههای حکومتی درج شد. برخی مقامات و رسانههای دولتی، از دستیابی کارگران به بخشی از خواستهای خود خبر داده و بهدروغ از پایان اعتصاب و بازگشت به کار کارگران صحبت کرده بودند. این در حالی بود که تمام خواستهای اصلی کارگران مانند افزایش دستمزد، افزایش ضریب سختی کار، انعقاد قرارداد دائمی، و تضمین شغلی بیپاسخمانده بود. درعینحال تمامی شواهد حاکی از آن بود که تصمیم بر آن است که دستکم ۴۵ درصد سهام شرکت از طریق بورس عرضه و واگذار شود. بنابراین هیچ بحثی از پایان اعتصاب نبود و نمیتوانست باشد. اعتصاب و تجمع از روز ۲۳ اردیبهشت با حضور فعال خانوادهها ادامه یافت و تجمعات کارگران شور و حال بیشتری به خود گرفت.
این درک بسیار درست و تاکتیک کاملاً صحیحی بود که کارگران تشخیص داده بودند باید خانوادههای خود را نیز به عرصه مبارزه بکشانند. اعضای خانوادهها و همسران دلیر کارگران با شجاعت و نترسی قابلتحسینی به حمایت از کارگران برخاستند و خواستار افزایش دستمزد معدن کاران و استعفای مدیرعامل شرکت شدند. تجمعات روزانه کارگران در مقابل دفتر شرکت، به تجمعات شبانهروزی بدل شد. همسر یکی از کارگران در حمایت از معدن کاران و خواستهایشان میگفت” واقعیت این است که حقوق کارگران بههیچوجه کفاف زندگیشان را نمیدهد. تازه اگر همان حقوق را هم بهموقع پرداخت کنند، اگر کارگر امنیت شغلی داشته باشد و قراردادهای کوتاهمدت و بدون بیمه با او بسته نشود. مردم در تنگنا قرار دارند، وگرنه کسی دلش نمیخواهد با وضعیت خطرناک احتمال ابتلا به کرونا در چنین تجمعاتی شرکت کند. چپاول منابع کشور توسط گروههای مافیایی و نیز صرف کردن بودجه برای اهداف ایدئولوژیک نظام ولایی طی سالیان، صنعت کشور را فرسوده و ناتوان کرده است. حالا، خانوادهها نگران هستند. نگران آیندهی فرزندانشان و برای همین هم به خیابان آمدهاند…”
خانوادههای کارگری که از ظلم و ستم سرمایهداران به ستوه آمده اند، درحالیکه پارچه نوشته بزرگی را حمل میکردند که روی آن نوشتهشده بود” حقوق کارگران را رعایت کنید” باخشم توفنده و عصیان گونه علیه مدیریت شرکت فریاد میزدند و خواهان احقاق حقوق کارگران شدند. روز ۲۴ اردیبهشت محسن شفیعی مسئول بسیج کارگری استان کرمان همراه مدیرکل کار استان کرمان بهقصد عوامفریبی و شکستن اعتصاب در میان کارگران حاضر شدند و خواستار پایان اعتصاب شدند. اما کارگران بر ادامه اعتصاب تا رسیدن به خواستهای خود پای فشردند و هشدار دادند اگر به خواستهایشان رسیدگی نشود، تجمع اعتراضی خود را به تهران خواهند کشاند. در همین روزافزون بر تجمع در مقابل دفتر شرکت زغالسنگ کرمان، معدن کاران معترض تجمع دیگری نیز در مقابل استانداری کرمان برپا کردند. کارگران متحد زغالسنگ کرمان با مشتهای گرهکرده شعار میدادند” میمانیم، میمیریم- ذلت نمیپذیریم”
مقامات دولتی و مدیران شرکت تا این لحظه از پذیرش خواستهای کارگران طفره رفتهاند. مریم آبشاهی مدیر روابط کار اداره کل کار استان کرمان که حامی مدیرعامل شرکت معادن زغالسنگ کرمان است، در گفتگو با “راه آرمان کرمان” برای توجیه بیپاسخ گذاشتن خواستهای کارگران و بیتوجهی به آن میگوید ” ۳۵۰۰ کارگر زغالسنگ ۳۵۰۰ خواسته دارند”. او که با طرح موضوع به این شکل میخواهد اتحاد کارگران را ناچیز قلمداد کند و خواستهای واحد و مشخص آنان را خدشهدار سازد، درواقع از هوشیاری کارگران معدن و خواست استعفا و برکناری مدیرعامل شرکت برآشفته شده است و این خواست را “غیرقانونی” میداند.
هرکس که اعتصاب و خواستهای کارگران معادن زغالسنگ کرمان را دنبال کرده باشد بهروشنی دیده است که کارگران از روز اول اعتصاب، کل خواستهای خود را در چند بند فرموله و اعلام نمودهاند و در تمامروزهای اعتصاب نیز براین خواستها تأکید ورزیدهاند. بدیهی است که اگر مدیرعامل شرکت در جریان اعتصاب از پذیرش این خواستها سر باز زند، برکناری وی نیز به خواستهای اولیه کارگران اضافه شود و اضافهشده است.
واقعیت این است که مدیران شرکت بهاضافه رؤسای صندوق بازنشستگی فولاد و همه حامیان دولتی آنها اعم از فرمانداران کوهبنان و راور و زرند و استاندار کرمان تا رؤسای اداره کل کار استان کرمان، از هوشیاری کارگران معدن و اعتصاب بهموقع آنها و طرح خواستهای مشخص عصبانی و ناراحت هستند. کارگران معادن زغالسنگ کوهبنان، راور و زرند کرمان با خصوصیسازی این معادن مخالفاند. سرنوشت دهها واحد صنعتی و تولیدی خصوصی شده مانند هپکو، آذر آب، هفتتپه و مانند آن جلو چشم کارگران است، ازاینرو در برابر تصمیم به واگذاری این معادن محکم ایستادهاند. اکنون این موضوع فاش شده است که مدیریت شرکت و مقامات دولتی حامی آن درصدد بودند این معادن را یواشکی و در بحبوحه شیوع بیماری کرونا به بخش خصوصی واگذار کنند. آنها در نظر داشتند به بهانه شیوع ویروس کرونا این معادن را به مدت سه ماه تعطیل اعلام کنند و در همین بازه زمانی این معادن را به هلدینگ دالاهو واگذار کنند تا بعد از سه ماه، وقتیکه کارگران برای شروع کار به معدن برگردند، در مقابل یک عمل انجامشده قرارگرفته و با شرایط جدیدی که کارفرمای جدید تعیین میکند روبرو شوند و به آن تن دهند. در پی همین هدف بود که از ۲۵ اسفند ۹۸ تا ۲۵ فروردین ۹۹ این معادن تعطیل اعلام شد. اما کارگران هوشیاراین معادن، قبل از اجرای این توطئه، به ماجرا پی بردند و با حضور در محل کار و سپس دست کشیدن از کار، مانع این کار شدند. کارفرما هنوز حقوق فروردین کارگران ( زمان تعطیلی اجباری معادن) را نپرداخته است و پرداخت حقوق این دوره نیز یکی دیگر از خواستهای کارگران است. کارگران آگاه و پیشرو معادن زغالسنگ کرمان بسیار بهموقع دست به اعتراض و اعتصاب زدند و نقشه شوم مدیران شرکت و هلدینگ دالاهو و حامیان دولتی آنها را خنثی کردند.
علیرغم این موفقیت کارگران و علیرغم حفظ اتحاد و یکپارچگی کارگران معادن زغالسنگ کرمان و توفیق آنها در بسیج خانوادهها و کشاندن آنها به عرصه مبارزه، اما اعتصاب بزرگ ۳۵۰۰ معدن کار آنطور که باید و شایسته است، موردتوجه بهویژه موردحمایت علنی سایر کارگران قرار نگرفته و جای یک همبستگی فعال کارگری خالی است. تردیدی نیست که امواج بزرگتر اعتصابات کارگری از راه خواهد رسید و اعتصابت کارگری از حد اعتصاب کارگران معادن فراتر خواهد رفت و جنبش طبقه کارگر با فرازهای جدیدی از همبستگی کارگری روبرو خواهد شد. اما در شرایط کنونی کارگران معادن زغالسنگ کرمان تنها ماندهاند. باید به هر طریق ممکن از کارگران زغالسنگ کرمان حمایت و پشتیبانی کرد. برای جلب حمایت سایر کارگران، معدن کاران خود باید پیشقدم شوند و با تماس و ایجاد ارتباط با کارگران پیشرو در سایر معادن و واحدهای تولیدی و خدماتی، حمایت سایر کارگران را به دست آورند. این وظیفه طبقاتی سایر کارگران بهویژه تشکلهای مستقل کارگری است که از اعتصاب و خواستهای کارگران معادن زغالسنگ کرمان حمایت کنند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه که تاکنون نشان دادهاند تشکلهای مستقل و پیشتازی هستند، در اینجا نیز باید پیشتازی خود را نشان دهند و نباید در مورد این موضوع مهم کارگری ، سکوت و بیعملی پیشه کنند. به هر طریق ممکن باید به یاری کارگران معادن زغالسنگ کوهبنان، راور و زرند کرمان شتافت و از آنها حمایت کرد.
زندهباد اتحاد و همبستگی کارگری، زندهباد مبارزات کارگران معادن زغالسنگ کرمان.
نظرات شما