پول نداری، حق نداری درس بخوانی

یادداشت سیاسی- دوم تیر ماه، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور آمار کنکور سراسری سال ۱۳۹۳ را اعلام کرد. طبق این آمار، تنها ۱۵ درصد از  کل متقاضیان قادر خواهند بود در دانشگاه‌های دولتی رایگان و۲ درصد نیز در دانشگاه فرهنگیان ادامه تحصیل دهند. بقیه داوطلبان کنکور، یعنی بیش از ۸۲ درصد متقاضیان جذب سایر دانشگاه‌ها خواهند شد، دانشگاه‌هایی با اسامی مختلف اما دارای یک وجه مشترک: دریافت شهریه.
در نتایج کنکور سال ۹۱، این آمار چنین بود: ۲۱ درصد جذب دانشگاه‌های دولتی و رایگان، و ۳ / ۷۸ درصد روانه دانشگاه‌هایی شدند که شهریه می‌خواستند. به این ترتیب در فاصله دو سال، تعداد پذیرفته‌شدگان در دانشگاه‌های دولتی ۶ درصد کاهش یافته است. با مقایسه این آمار می‌توان دریافت که سهم تحصیلات رایگان در سیستم آموزش عالی چه ناچیز است و گویا سال به سال ناچیزتر هم می‌گردد.
با آن که در همین وضعیت کنونی، سهم تحصیلات رایگان در سیستم آموزش عالی بسیار ناچیز است، از اوایل دهه‌ی ۸۰ پذیرش دانشجوی پولی در ایران آغاز شد. در سال ۸۳ اولین بار دانشگاه امیرکبیر با دانشگاه بیرمنگام دوره مشترکی برگزار کرد که قرار بود دانشجوها پس از گذراندن دروس خود در دانشگاه امیرکبیر دو سال هم در دانشگاه بیرمنگام درس بخوانند. در دانشگاه امیرکبیر اعتراض‌هایی به این موضوع شد، اما پیگیری نشد. سپس دانشگاه‌های تهران، شریف و صنعتی اصفهان به پذیرش دانشجوی پولی پرداختند. در نتیجه این طرح، دانشجویانی با رتبه‌های بالای چهل هزار با پرداخت مبالغی از ۳۰ تا ۷۰ میلیون تومان در هر ترم می‌توانستند در بهترین دانشگاه‌های کشور ثبت نام کنند. سرانجام این طرح با اعتراضات دانشجویی مسکوت ماند و گسترش نیافت. مجددا در برنامه پنجم توسعه (۹۴ – ۹۰) این طرح به میان کشیده شد. در سال ۸۹ نمایندگان مجلس هنگام بررسی برنامه پنجم توسعه، بندی را به تصویب رساند که بر اساس آن دانشگاه‌های دولتی مجاز شدند متقاضیان تحصیل در سطح کارشناسی ارشد و دکترا را با دریافت شهریه پذیرش کنند.
بهانه‌ی همیشگی هم، کمبود بودجه است. بودجه‌ای که به رغم درآمد سرشار نفت در سال‌های بسیار، همواره نحیف‌تر و نحیف‌تر شده و به جای آن بودجه‌ی نهادهای امنیتی، نظامی و دینی فربه‌تر وفربه‌تر. امری که تمام مجلس‌ها و دولت‌های پیشین و فعلی جمهوری اسلامی به رغم تمام اختلاف نظرها و جدل‌ها، همواره بر سر آن هم‌رأی و هم‌دست بوده‌اند.
باری، در شرایطی جمهوری اسلامی اصرار بر پذیرش هر چه بیش‌تر دانشجویان پولی در دانشگاه‌های حتا دولتی و “رایگان” دارد که چنین افرادی به علت تمکن مالی می‌توانند در دانشگاه‌های رنگارنگ پولی و دانشگاه‌های آزاد تحصیل کنند یا به خارج از کشور بروند.
با توجه به پیگیری همین سیاست در مدارس، (حتا مدارس دولتی که به ظاهر شهریه‌ای دریافت نمی‌کنند، اما به بهانه‌های مختلف از والدین پول طلب می‌کنند) بایستی گفت که سیستم آموزشی ایران مدت‌هاست که گام به گام و بدون اعلام رسمی، خصوصی‌سازی شده است.
این هنوز یکی جلوه‌های آشکار نابرابری در بهره‌مندی از تحصیلات عالی است، توجه به چند عامل دیگر، نشان می‌دهد، شانس فرزندان خانواده‌های کارگر و زحمتکش برای رفتن به دانشگاه چه اندازه روز به روز کم‌تر و کم‌تر می‌شود. یکی از عوامل مهم موفقیت در کنکور و پذیرش در دانشگاه‌ها، تحصیل در مدارسی است که از سطح آموزشی خوبی برخوردارند، اما این یعنی مدارس خصوصی. مدارسی که خانواده‌های اندکی می‌توانند از پس شهریه‌های هنگفت آن‌ها برآیند. هم‌چنین شرکت در کلاس‌های رنگارنگ کمک آموزشی یا کلاس‌های کنکور که باز برای شرکت در آن‌ها باید پول داشت. پولی که خانواده‌های کم‌درآمد ندارند.
تازه چنان‌چه، جوانان این خانواده‌ها بر اثر تلاش و استعداد خود در کنکور رتبه خوبی کسب کنند، با کاهش سالانه تعداد پذیرفته‌شدگان در دانشگاه‌های دولتی و رایگان، تعداد اندکی از آنان امکان تحصیل در این دانشگاه‌ها را خواهند یافت. در چنین وضعیتی یا باید از تحصیل صرف‌نظر کنند یا به نحوی شهریه دانشگاه‌های پولی را تأمین کنند. امری که روز به روز دشوارتر می‌گردد. با سطح کنونی دستمزدها و نرخ سرسام‌آور تورم، برای بسیاری از خانواده‌های کارگر و زحمتکش که با مشقت و نادیده گرفتن بسیاری از نیازهای زندگی روزمره خود، پولی فراهم می‌آورند تا فرزندان‌شان به تحصیل خود ادامه دهند، تأمین هزینه‌های عادی تحصیل امریست دشوار، پرداخت شهریه که جای خود را دارد.
گذشته از آن، تعدادی از همین اندک ظرفیت موجود دانشگاه‌ها، به دانشجویان سهمیه‌ای اختصاص دارد، دانشجویانی که برخی از آنان، در واقع چشم و گوش رژیم در دانشگاه‌ها هستند و در جاسوسی برای رژیم و سرکوب دانشجویان نقش فعالی ایفا می‌کنند.
در بسیاری از کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته، هنوز سیستم آموزشی از دوره ابتدایی تا عالی برای تمام مردم، رایگان یا با هزینه بسیار کمی است. اما جمهوری اسلامی با خصوصی‌سازی بی سر و صدای نظام آموزشی، و مسلط کردن هارترین و وحشیانه‌ترین شکل سرمایه‌داری، فرزندان کارگران و زحمتکشان را از همین سهم اندک از ثروت جامعه محروم می‌سازد. از نظر سردمداران این رژیم، سهم تولیدکنندگان ثروت و نسل‌های بعدی آنان، عمری کار و فقر و محرومیت و سهم سرمایه‌داران و غارت‌گران و انگل‌های جامعه، بهره‌مندی از آسایش و رفاه ناشی از آن است.
برخورداری از سیستم آموزشی رایگان، از دوره ابتدایی تا پایان تحصیلات عالی، نه یک امتیاز بلکه حق توده‌هاست. از این روست که سازمان فداییان (اقلیت) در برنامه خود تحت عنوان “اقدامات عمومی” خواهان آموزش رایگان و اجباری تا پایان دوره متوسطه، بهره‌مندی تمام دانش‌آموزان به هزینه دولت از غذا، پوشاک، وسایل تحصیل و ایاب و ذهاب و آموزش عالی رایگان است.

متن کامل نشریه کار شماره ۶۷۲ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.