یادداشت سیاسی- همگام با گسترش اعتراضات کارگری در هفتههای اخیر، خواستهای کارگران در این اعتراضات نیز حاکی از گامهایی بهپیش در جنبش کارگری است. پیش از این بویژه در رابطه با خواست افزایش دستمزد مقالاتی در نشریه کار به چاپ رسید. اما یکی دیگر از علل مهم اعتراضات اخیر در برخی از کارخانجات و مراکز کارگری، حمایت از کارگران اخراجی است. چه کارگرانی که به دلیل مبارزات و یا شرکت در اعتراضات کارگری و داشتن نقش در آنها اخراج و یا بازداشت شدهاند و چه کارگرانی که به بهانههایی چون تعدیل نیروی کار در خطر اخراج قرار دارند.
از این جمله است اعتراض و اعتصاب ۱۵۰ کارگر واحد تعمیرات و نگهداری پتروشیمی فجر. این کارگران که پیشتر به دلیل عدم افزایش ٢٢ درصدی دستمزد کارگران دست به اعتصاب زده بودند، در پی ممانعت از ورود یکی از کارگران اعتصابی به کارخانه به دلیل مصاحبه با رسانههای داخل کشور که به انعکاس اعتراض و خواست کارگران اعتصابی اختصاص داشت، روز سه شنبه اول بهمنماه بار دیگر دست به اعتصاب زدند.
پیش از این رضا رخشان از کارگران مجتمع کشتوصنعت نیشکر هفتتپه، در موردی مشابه به دلیل اطلاعرسانی و مصاحبه با رسانههای داخل کشور در رابطه با اعتراض کارگران این مجتمع، تهدید به اخراج از کار شده بود. رضا رخشان که در سالهای گذشته از سوی کارگران به عنوان عضو هیات مدیره سندیکای نیشکر هفتتپه انتخاب شده بود، از سوی کارفرما اخراج و از سوی دادگاهی در اهواز به ۶ ماه زندان محکوم گردید. وی پس از آزادی و پس از آنکه کارفرما از بازگشت به کار او ممانعت کرد، مجبور شد برای بازگشت به کار و به رغم آنکه دارای قرارداد رسمی بود، با قرارداد موقت مشغول به کار شود.
کارگران کارخانه پلیاکریل نیز در پی اقدامات اخیر کارفرما و دولت از جمله ارسال نامه تهدیدآمیز به بیش از ٢۰ کارگر به دلیل شرکت در اعتراضات اخیر کارگری و سپس بازداشت ۶ نفر از آنها در روز ٢ بهمن، دست به اعتراض زدند.
پیش از این ۴ کارگر پلی اکریل به دلیل نمایندگی کارگران در اعتصابشان، مدت یک هفته در بازداشت بودند که با حمایت کارگران و ادامهی اعتصاب، دولت مجبور به آزادی آنها شد و بازگشتشان به کارخانه با استقبال سایر کارگران همراه گردید. ۳ نفر از ۴ کارگر فوق در میان بازداشتیهای اخیر قرار دارند که یکی از آنها حتا نامهای به روحانی نوشته و از او خواستار حمایت از خواستهای کارگران گردید. وی خطاب به روحانی نوشت که کارگران بالاخره پیروز میشوند.
اعتراضات اخیر کارگران پلیاکریل از زمانی آغاز شد که کارفرما با نادیده گرفتن خواست کارگران در اعتراضات قبلی، اینبار بهبهانهی نبود مواد اولیه و با پلمپ بخش “اکریلیک ٢” از ورود بیش از ۱۸۰ کارگر این بخش به کارخانه جلوگیری کرده و از آنها خواست تا به سر کار باز نگردند.
کارفرما همچنین حاضر به تمدید قرارداد برخی از کارگران معترض و بازداشتی نشده بود که با اعتراض دستهجمعی کارگران و تجمع درحمایت از همکاران خود در روزهای ٢٢ و ٢۳ دیماه، با آنها قرارداد امضا کرد. اما مدت قرارداد را که پیش از این یکساله بود، به یکماه تقلیل داد. کارفرما به این امید است که بتواند در این مدت صدای کارگران را خاموش و سپس از تمدید مجدد قرارداد کارگران فوق پس از منقضی شدن یکماه، سر باز زند.
بیش از هزار کارگر کارخانه ایران تایر نیز در حمایت از ۳۰۰ کارگر روزمزد و قراردادی کارخانه که در خطر اخراج قرار دارند دست به اعتصاب زدند. کارفرما به بهانهی تغییر ماشینآلات درصدد اخراج ۳۰۰ کارگر کارخانه است واین موضوع تاکنون به ٢۱۰ نفر از آنها نیز اعلام شده است. اما بسیاری از کارگران که حتا قرارداد رسمی دارند، در حمایت از همکارانشان و در اعتراض به اخراج کارگران در این اعتصاب شرکت کردند.
پیش از این نیز اخباری مبنی بر اخراج و تعقیب قضایی ۹ کارگرِ کارخانههای سیمان استهبان و فراپاکس در استان فارس به دلیل شرکت در اعتراضات کارگری منتشر شده بود. همچنین در هفتههای گذشته، اخراج نماینده کارگران معدن “چادرملو” منجر به اعتراض کارگران این معدن گردیده بود.
پوشیده نیست که درمسایل فیمابین کارگر و کارفرما، دولت که حافظ منافع سرمایه داران است، همواره جانب کارفرمارا می گیرد وبه مقابله با کارگران می پردازد و حتا نمایندگان آنهارا بازداشت و روانه زندان می کند. دستگیری کارگران پلی اکریل و سنگ اندازی درراه تحقق مطالبات کارگران یکی ازاین نمونه هاست.کارگران ایران درجریان مبارزات خود علیه سرمایه داران، به کرّات شاهد حمایت دولت از سرمایه داران بوده اند و بیش از پیش به نقش و ماهیت دولت پی میبرند.
در روزهای اخیر نیز جدا از اعتصابات اخیر میتوان به حمله و دستگیری حدود ۱۰۰ نفر از کارگران معترض شرکت “کیسون” توسط پلیس اشاره کرد.
۴۸۰۰ کارگر این شرکت که در شهرک “پرند” مشغول کار هستند، در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهایشان دست به اعتصاب زدند، اما روز سه شنبه ۱ بهمنماه، پلیس و گارد ویژه در محل تجمع کارگران حاضر شده و آنها را به محاصره درمیآورند. پس از آنکه پلیس اقدام به دستگیری کارگران کرد، کارگران نیز در دفاع از خود با گارد ویژه درگیر میشوند و در پایان این درگیری که تا شب ادامه یافت، حدود ۱۰۰ کارگر دستگیر شدند.
اما این یک شکل کاملا علنی و روشن از سرکوب اعتراضات کارگری است. شکل دیگر همانطور که گفته شد، اخراج نمایندگان کارگران است. کارفرما تلاش دارد تا با اخراج این کارگران که از نظر او در اعتراضات کارگری نقش بیشتری دارند، سایر کارگران را از ادامه اعتراض منصرف سازد. کارفرما بر این گمان است که با اخراج و یا بازداشت کارگران و بهاصطلاح بالا بردن هزینهی اعتراض برای کارگران، میتواند در شرایطی که کارگران فاقد تشکل بوده و در اثر فشارهای اقتصادی بهشدت به کار نیاز دارند، بهخواستهای کارگران بیتوجه مانده و سیاست خود را در کارخانه پیش ببرد.
اما حمایت کارگران از کارگران اخراجی و یا بازداشتی (حتا در اشکالی چون اعتصاب کارگران ایران تایر) نشانگر رشد آگاهی و همبستگی طبقاتی کارگران است. این اعتراضات نشان دهنده آن است که کارگران به منافع مشترک خویش و ضرورت همبستگی و اتحاد برای دستیابی به این منافع پی برده اند. کارگران میدانند که در صورت اخراج نمایندگانشان و عدم اعتراض به این اخراج، باید شکست اعتصاب را به انتظار بنشینند.
اگر در کشورهایی که کارگران از برخی تشکلات اتحادیهای برخوردارند، میتوان به میزان همبستگی طبقاتیشان، بویژه در فراخوانهای این تشکلات برای اعتراضات کارگری و مانند آن پی برد؛ در کشوری مثل ایران که کارگران از ایجاد تشکل اتحادیهای و بویژه سراسری آن محروم هستند، رسیدن به این مرحله از همبستگی طبقاتی را در اعتراضات و بویژه اعتراضاتی که در حمایت از همطبقهای های خود و مخالفت با اخراج آنها صورت میدهند، میتوان مشاهده کرد.
در جریان مبارزه، کارگرانی که تا حدی (حتا مختصر) نسبت به کارگران دیگر آگاهی دارند و یا به دلیل سابقهی کاری از مقبولیت بیشتری برخوردارند، در عمل نقش نمایندگان کارگران را پیدا میکنند، همین کارگران هستند که در معرض خطر اخراج و دستگیری قرار میگیرند. اما توده کارگران با حمایت از نمایندگان خود ، هم نقشهی رژیم برای اخراج آنها را نقش برآب و هم تلاشاش برای به شکست کشاندن اعتصاب را خنثا می سازند.
از همینرو باید به مبارزات کارگران در حمایت از نمایندگانشان ارج گذاشت و با حمایت از این اعتراضات، تلاش کرد تا آن را به یک رویهی عمومی در جنبش کارگری تبدیل نمود. اگر اعتصاب و یا استفاده از دیگر اشکال اعتراضی به دستگیری و یا اخراج نمایندگان کارگران به یک رویه در جنبش کارگری تبدیل گردد، دیگر دولت و کارفرمایان به سادگی جرات اخراج کارگران را نخواهند داشت.
نظرات شما