سرنوشت مردم سوریه در چنگال قدرت های امپریالیست جهان

از نخستین روزهای خیزش اعتراضی توده های مردم سوریه که در ماه مارس ٢٠١۱ شکل گرفت، تا کنون بیش از دو سال گذشته است. طی این مدت روند جنبش مبارزاتی توده های مردم سوریه با تحولات و دگرگونی های متفاوتی همراه بوده است.

اجتماعات اعتراضی و ده ها هزار نفری توده های مردم در تظاهرات خیابانی از جمله مشخصه های بارز این جنبش در ماه های نخستین آن بود. توده های مردم سوریه که با خواست آزادی و کسب مطالبات دمکراتیک به خیابان ها ریختند، از همان آغاز با سرکوب بی رحمانه  نیروهای دولتی مواجه شدند. بر اساس آمار نهادهای بین المللی تعداد کسانی که طی دو سال گذشته توسط ارتش سوریه و دیگر نیروهای تحت نفوذ دولت بشار اسد کشته شده اند، بیش از٧٠ هزار نفر گزارش شده است.

در پی گسترش مبارزات خیابانی، سرکوب و کشتار  بی رحمانه معترضین در دستور کار ارتش و نیروهای امنیتی سوریه قرار گرفت. وضعیت موجود، عملا شرایط شکل گیری گروه های مسلح مخالف دولت بشار اسد را فراهم ساخت. گروه های مسلحی که با پیوستن تعدادی از افسران و نیروهای جدا شده از ارتش سوریه به آنها، بعدا تحت عنوان “ارتش آزاد سوریه” اعلام موجودیت کردند.

کشتار بی رحمانه توده های مردم سوریه از یک طرف و شکل گیری گروه های مسلح تحت عنوان “ارتش آزاد سوریه” عملا باعث کم رنگ شدن حضور مبارزاتی مردم سوریه در اشکال خیابانی و توده ای آن شد. با حذف تدریجی مبارزات عمومی مردم در خیابان ها، جنبش انقلابی مردم سوریه نیز وارد مرحله تازه ای شد. مرحله ای که با گذشت زمان و با شکل گیری و نفوذ گروه های مسلح افراطی از قبیل القاعده و جبهه النصرت در “ارتش آزاد سوریه” عملا زمینه های دخالت قدرت های بزرگ جهانی را در فرایند تحولات سوریه فراهم ساخت.

به رغم اینکه از همان نخستین روزهای شکل گیری جنبش اعتراضی مردم سوریه، یک صف بندی جهانی نیز بر له و علیه دولت بشار اسد شکل گرفته بود، اما با تشکیل “ارتش آزاد سوریه” سایه روشن های این صف بندی جهانی کنار زده شد و دولت های موافق و مخالف بشار اسد موضع خود را نسبت به تحولات سوریه به روشنی اعلام کردند. در یک طرف این معادله جهانی، روسیه، چین و جمهوری اسلامی به عنوان حامیان اصلی حکومت سوریه ظاهر شدند و در طرف دیگر آن، آمریکا، اتحادیه اروپا، ترکیه همراه با اکثریت کشورهای عربی در صف مخالفین بشار اسد صف آرایی کردند.

در ادامه روند موجود، چند کنفرانس عمومی تحت عنوان “دوستان مردم سوریه” در ترکیه سازماندهی شد. کرسی نمایندگی دولت سوریه در اتحادیه عرب به مخالفین اسد واگذار گردید و مجمع عمومی سازمان ملل نیز چند قطعنامه در محکومیت حکومت سوریه صادر کرد. طی همین مدت، آمریکا و متحدان اروپایی آن نیز حداقل دو بار تلاش کردند تا از طریق شورای امنیت سازمان ملل زمینه های اقدامات نظامی علیه دولت بشار اسد را مهیا سازند، اما هر بار با وتوی دولت روسیه مواجه شدند.

علاوه بر تحولات فوق الذکر، حوادث چند ماه گذشته از قبیل کاربرد سلاح شیمیایی در سوریه، بمباران پاره ای از اهداف نظامی سوریه توسط دولت اسراییل و انجام چندین فقره عملیات انتحاری در مناطق مرزی ترکیه با سوریه نیز شرایط کاملا جدیدی را برای طرفین نزاع در عرصه جهانی رقم زده است. شرایطی که عملا  زمینه های همراهی قدرت های بزرگ جهانی از جمله آمریکا و روسیه را جهت یک مصالحه برای برون رفت از بحران سوریه فراهم ساخته است.

همجواری سوریه با اسراییل، تاثیر تحولات سوریه بر منطقه، نفوذ گروه های اسلامی و افراطی القاعده و جبهه النصرت در “ارتش آزاد سوریه” و نیز حق وتوی روسیه در شورای امنیت سازمان ملل عملا باراک اوباما را بر آن داشته تا از سیاست دخالت نظامی یک جانبه به نفع “ارتش آزاد سوریه” در مسیر براندازی حکومت بشار اسد پرهیز کند. در واقع، دولت آمریکا که تا پیش از این، کاربرد سلاح شیمیایی در سوریه را به عنوان خط قرمز خود و وقوع چنین اتفاقی را زمینه ای برای اقدام نظامی آمریکا در سوریه اعلام کرده بود، در عمل مصالحه با روسیه را نسبت به رو در رویی این کشور با خود ترجیح داده است.

روسیه نیز با توجه به مجموعه تحولات داخل سوریه و نیز با توجه به تغییر تدریجی توازن قوا به نفع نیروهای اپوزسیون حکومت سوریه در عرصه های داخلی و خارجی، نه تنها امید خود را نسبت به ادامه کاری دولت بشار اسد از دست داده است، بلکه مجموعه شرایط حاکم بر سوریه، روسیه را نیز به این باور رسانده که حکومت بشار اسد رفتنی است. برای روسیه که با تحولات مصر، لیبی و تونس بخشی از منافع استراتژیک خود در این مناطق را از دست داده است، دیگر پذیرفتنی نیست که از منافع سرشار خود در سوریه نیز به سادگی بگذرد و آنرا دو دستی تقدیم دولت آمریکا نماید. خصوصا نفوذ و قدرت گیری جریان های اسلامی افراطی از قبیل القاعده و جبهه النصرت در ارتش آزاد سوریه نگرانی مشترک هر دو قدرت جهانی است. لذا، مجموعه شرایط موجود، آمریکا و روسیه را بر آن داشته تا به ظاهر در لباس “خیرخواهی” و “انسان دوستانه” برای جلوگیری از کشتار بیشر مردم سوریه، اما در عمل برای حفظ منافع خود به سیاست مصالحه و همگامی در مسیر تحولات آتی سوریه حرکت کنند.

سازماندهی کنفرانس ژنو ٢ از جمله اقدامات مشترک آمریکا و روسیه در مورد تحولات آتی سوریه است. خبر برگزاری کنفرانس ژنو ٢ که آمریکا و روسیه به طور “دوجانبه” و “محرمانه” بر سر مفاد اصلی آن به توافق رسیده اند نخستین بار توسط خبرگزاری رویترز در روز سه شنبه ۱٧ اردیبهشت  ۱٣٩٢ منتشر شد. یک روز بعد از انتشار این خبر، وزیر خارجه روسیه نسبت به “سری” و “محرمانه” بودن آن واکنش نشان داد. سرگئی لاوروف در مصاحبه با شبکه خبری البیان هرگونه ادعای “محرمانه” بودن توافقات میان روسیه و آمریکا را تکذیب کرد. وزیر خارجه روسیه بی آنکه اشاره ای به مفاد توافق مورد نظر روسیه و آمریکا داشته باشد، بر پایبندی روسیه به “اصول” توافق شده با آمریکا تاکید کرد. لاوروف همچنین برگزاری کنفرانس جهانی ژنو ٢ را در ماه ژوئن وعده داد.

اما در روزهای بعد، جزئیات این توافق “محرمانه” توسط خبرگزاری ها و به نقل از “منابع آمریکایی آگاه” در سطح وسیعی بازتاب بیرونی یافت. ایسنا به نقل از پایگاه اینترنتی آسیا ضمن اعلام توافق محرمانه دولت های آمریکا و روسیه بر سر راهکاری مشترک جهت حل و فصل بحران سوریه، از مفاد اصلی این توافق خبر داد. به گزارش پایگاه اینترنتی آسیا، توافق محرمانه آمریکا و روسیه شامل ٤ بند اصلی است. بند اول، پایان درگیری میان ارتش آزاد و ارتش سوریه. بند دوم، مشخص شدن زمانبندی برای آغاز مذاکره میان طرفین درگیر سوری و تعیین مناف طلاس به عنوان فرمانده عالی ارتش آزاد. بند سوم، پاکسازی گروه های تندرو از جمله جبهه النصرت و گردان آزادگان شام به دست مناف طلاس و ارتش آزاد و فراهم کردن زمینه فعالیت ارتش آزاد در مناطقی که خطوط تماس نامیده می شود و بند چهارم، تحویل ریاست شورای عالی نظامی به مناف طلاس و تشکیل هیاتی نظامی برای مذاکره با چهره های سیاسی مخالفان برای تشکیل دولت ائتلافی است. در همین گزارش به نقل از مقامات آمریکایی تاکید شده است، که مذاکره با گروه های سوری تحت نظارت آمریکا و روسیه و با مشارکت برخی کشورهای جهان در کنفرانس بین المللی ژنو در باره سوریه شکل جدی به خود می گیرد.

کنفرانس ژنو ٢ به نوعی ادامه کاری کنفرانس ژنو ١ است. کنفرانسی که به ابتکار دولت های بزرگ جهانی از جمله آمریکا و روسیه در ژوئن ٢٠١٢ تشکیل شد. کنفرانس ژنو ١ جهت بررسی تعیین دولت انتقالی در سوریه به توافقاتی هم دست یافت، اما در عمل با شکست مواجه شد. حال با گذشت یک سال و به نسبت بحرانی تر شدن اوضاع سوریه به رغم وجود پاره ای اختلافات جزئی در پیشبرد اجرای کنفرانس ژنو ٢ به نظر می رسد مصالحه و توافق اصلی میان آمریکا و روسیه بر سر تشکیل دولت ائتلافی و جابجایی انتقال قدرت از بشار اسد به ائتلاف ملی مخالفان سوریه تحقق یافته است.

حضور جمهوری اسلامی در این کنفرانس و نیز سرنوشت بشار اسد در دولت ائتلافی از جمله موارد اختلاف میان روسیه با آمریکا و اتحادیه اروپا است. در کنفرانس ژنو ۱ نیز، به دلیل مخالفت آمریکا جمهوری اسلامی عملا از حضور در آن باز ماند. اگر چه اینبار نیز آمریکا و اتحادیه اروپا مخالف حضور جمهوری اسلامی در کنفرانس ژنو هستند، اما به نظر می آید که مورد فوق اهمیت سیاسی تعیین کننده ای برای طرفین ندارد. جمهوری اسلامی به دلیل موقعیت شکننده ای که هم اکنون در عرصه داخلی و بین المللی دارد، فاقد ایفای یک نقش سیاسی و دیپلماتیک تاثیر گزار در مناسبات میان قدرت های جهانی است. نقش جمهوری اسلامی صرفا در حد همان انتقال تعدادی از نیروهای سپاه قدس، کمک های مالی و نظامی به دولت سوریه خلاصه می شود.

اما موضوع حضور یا عدم حضور بشار اسد در دولت انتقالی از جمله مسائلی حاشیه ای است که آمریکا و روسیه در صدد هستند تا با حضور نمایندگان دولت سوریه و نمایندگان ائتلاف ملی مخالفان سوریه در کنفرانس ژنو ٢  بتوانند با رفع این معضل به حل بحران سوریه دست یابند.

به رغم اینکه طی هفته گذشته یک جنگ تمام عیار در منطقه سوق الجیشی القصیر میان ارتش سوریه و مخالفان دولت بشار جریان داشته است، اما طی روزهای گذشته همه نگاه ها به سمت برگزاری کنفرانس ژنو ٢ و چگونگی روند توافق پنهانی آمریکا و روسیه در حل بحران سوریه متمرکز شده است.

تا کنون مفاد چهار گانه توافق دوجانبه آمریکا و روسیه با استقبال شدید اتحادیه اروپا، اخضر ابراهیمی فرستاده سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه، ترکیه و اکثر کشورهای عربی مواجه شده است.

به رغم اعلام آمادگی دولت بشار اسد جهت حضور در کنفرانس ژنو، مخالفان حکومت سوریه اعلام کرده اند که در صورت حضور نمایندگان بشار اسد، آنان در این کنفرانس شرکت نخواهند کرد. با این همه به نظر می رسد رایزنی آمریکا، روسیه و پاره ای از کشورهای عربی می تواند این معضل را از پیش پای کنفرانس ژنو ٢ بردارد.

آنچه تا کنون در پس توافقات میان آمریکا و روسیه آشکار شده است در محاق رفتن مطالبات آزادی خواهانه و دمکراتیک توده های مردم سوریه است. توده هایی که بیش از دو سال پیش برای دست یابی به آزادی، برابری و خواست های دمکراتیک شان با تجمعات ده ها هزار نفری به خیابان ها ریختند، برای رهایی از شر حکومت خودکامه بشار اسد به مبارزه برخاستند، کشتار شدند و اینک پس از دو سال سرنوشت خیزش مبارزاتی شان توسط قدرت های بزرگ جهانی رقم می خورد. قدرت هایی که از بالای سر توده های مردم سوریه برای آنان تصمیم می گیرند.

آنچه مسلم است این پایان راه برای مبارزات توده های مردم سوریه نیست. توده های مردم سوریه بر این امر واقف هستند که منافع و مطالبات شان هرگز در پی توافقات بزرگ قدرت های جهانی تحقق نخواهد یاقت. در وضعیت فعلی آنان باید بر این امید باشند تا در فرصتی دیگرانقلاب خود را ازسرگیرند و با کوتاه کردن دست مرتجعین داخلی و قدرت های بزرگ جهانی، خود سرنوشت آتی شان را رقم زنند.

نشریه کار شماره ۶۴۶ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.