کارگران، قربانی حوادث ناشی از کار یا خطا کار؟

یادداشت سیاسی- روز ۵ اسفند، سازمان پزشکی قانونی آماری از تعداد کارگرانی که در اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست داده‌اند منتشر کرد. بر اساس این آمار در ده ماهه نخست سال جاری هزار و ۵١٧ کارگر در اثر این حوادث جان خود را از دست داده‌اند که نسبت به ده ماهه سال گذشته متاسفانه ١۴ درصد افزایش داشته است. در طی ده ماهه اول سال ٩٠، هزار و ٣٣١ کارگر جان خود را از دست داده بودند.

سه روز قبل‌تر، اداره کل روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی نیز با انتشار آماری از حوادث ناشی از کار اعلام کرده بود که ٩ هزار و ٧٩٠ کارگر بیمه شده دچار حوادث ناشی از کار شده‌اند، اما نکته عجیب در این گزارش این بود که گزارش فوق علت اصلی این حوادث را بی‌احتیاطی کارگران اعلام کرده بود. در این گزارش آمده بود که ۵۴٩۴ بیمه شده به دلیل بی‌احتیاطی دچار حادثه شده‌اند.

گزارش تامین اجتماعی نمونه‌ای از تلاش‌های سیستم حاکم است که می‌کوشد به جای مناسبات سرمایه‌داری، کارگران را که قربانی حوادث ناشی از کار هستند، مقصر اصلی اعلام کند. حادثه دو سال قبل (بهمن ماه ٨٩) در کارخانه ایران خودرو یک نمونه از این سیاست است. کارفرما، راننده‌ای را که فاقد گواهینامه پایه یک و کارت سلامت بوده، در یک شیفت ١٢ ساعتی به کار گرفته بود، آن‌هم راننده‌ای که به دلیل حادثه‌ای که دو سال قبل برای او پیش آمده بود، مجبور به استفاده از دارو در طول شبانه روز بود. در پی وقوع این حادثه به جای بازداشت مدیران شرکت ایران خودرو و پیمانکار که بدون هیچ احساس مسوولیتی وی را در چنین شرایطی به‌کار گرفته بودند، این کارگر یا همان راننده‌ی بینوا بود که دستگیر و روانه زندان گردید. مدیرعامل ایران خودرو با وقاحت علت بروز حادثه را خواب‌آلودگی راننده عنوان کرد و دادستان تهران نیز با قراری ٣٠٠ میلیون تومانی او را روانه زندان ساخت. ٣ ماه قبل از بروز این حادثه نیز در پی سقوط کامیون حامل کارگران معدن کرومیت بافت به دره ٢٢ کارگر زخمی شده بودند. در این حادثه نیز کارفرما برای حمل و نقل کارگران از کامیون استفاده کرده بود آن‌هم کامیونی از رده خارج شده با راننده‌ای که فاقد گواهینامه بود. طبیعی‌ست که در این مورد نیز از نظر سیستم حاکم راننده‌ مقصر است که فاقد گواهینامه بوده است. اما به‌راستی نقش سرمایه‌داران در این حوادث چیست؟

در محیط کار، کارفرما مسوول حفظ جان و امنیت کارگران است. این کارفرماست که با دادن آموزش‌های لازم به کارگران، استفاده از وسایل ایمنی مناسب، ایجاد محیط کاری مناسب و غیره باید شرایطی را بوجود آورد که امکان وقوع حوادث برای کارگران را در حین کار به حداقل ممکن برساند. اما در ایران کارفرمایان نه تنها از دادن آموزش‌های لازم به کارگران به دلیل هزینه‌های آن خودداری می‌کنند که با فراهم نساختن ماشین‌آلات مناسب، وسایل ایمنی لازم و بالا بردن فشار کار شرایط را برای افزایش حوادث ناشی از کار فراهم می‌سازند و نتیجه‌ی آن همین است که شاهدیم، یعنی افزایش کارگرانی که قربانی حوادث ناشی از کار می‌شوند.

کارفرمایان با سوءاستفاده از بیکاری میلیون‌ها کارگر و شرایط وخیم اقتصادی، کارگران را با قراردادهای موقت به کار می‌گیرند و کارگران در این شرایط برای حفظ کار خود مجبور می‌شوند به تمامی فشارهای کاری و نیز خساست‌های کارفرما در استفاده از ابزار، ماشین‌آلات و وسایل ایمنی مناسب تن دهند. وگرنه کدام کارگر است که حاضر باشد تن به این شرایط که جان و سلامت او را به خطر می‌اندازد، بدهد؟! آن‌هم برای کارفرمایانی که خون کارگران را این گونه وحشیانه در شیشه می‌کنند؟!

از کارگران معدن در ایران می‌توان به‌عنوان یک نمونه آشکار در این رابطه یاد کرد. کارگران معدن در حالی هر روز بر سر کار خود می‌روند که می‌دانند یک انفجار ممکن است آن روز را به آخرین روز کاری و در واقع زندگی آن‌ها تبدیل کند. آخرین نمونه‌ی این حوادث نیز به روز سه‌شنبه ٢٨ آذرماه سال‌جاری برمی‌گردد که انفجار در معدن ذغال‌سنگ “یال شمالی” در طبس، منجر به کشته شدن ٨ کارگر گردید. علت انفجار تراکم گاز مونواکسید کربن بود که بارها کارگران در مورد عدم تخلیه گاز و تراکم آن که هر لحظه خطر انفجار داشت، به کارفرما تذکر داده بودند. اما کو گوش شنوا؟ کارگرانی که در این حادثه جان خود را باختند، حداقل حقوق را می‌گرفتند و چند ماه بود که پرداخت دستمزد‌های‌شان به‌تعویق افتاده بود و از نظر کارفرما چه بسیارند از این کارگران. این نشد، آن یکی!!! برای کارفرما، کارگر ارزانی که گوش شنوا داشته و فشار کاری را تحمل کرده و اعتراضی نکند، بهترین کارگر است. بنابر این علت اصلی حوادث ناشی از کار نه بی‌احتیاطی که دقیقا سرمایه‌داران هستند که در نظم غیرانسانی سرمایه‌داری، تنها چیز مقدس برای آن‌ها “سود” است.

در جریان حوادث ناشی از کار، سرمایه‌داران با داشتن پول، دانستن قانون و استفاده از امکاناتی مانند وکیل، رشوه و مانند آن اغلب از زیر بار مسوولیت خود شانه‌خالی می‌کنند و در بهترین حالت با دادن مبلغی ناچیز به خانواده‌ی کارگران جان‌باخته و یا معلول، قضیه را سرهم می‌آورند. در سال‌های اخیر نیز در بعضی جاها پیمانکاران از کارگران امضا می‌گیرند که در صورت بروز حادثه در حین کار حق هیچ‌گونه شکایتی از کارفرما را ندارند!!!

وقتی سازمان تامین اجتماعی از “بی‌احتیاطی کارگر” سخن می‌گوید باید اول به این سوال پاسخ دهد که چرا آمار حوادث ناشی از کار در ایران رو به افزایش است؟ و دوم این که چرا میزان حوادث ناشی از کار در کشورهایی چون ایران که کارگران در بی‌حقوقی محض بسر می‌برند نسبت به کشورهایی که کارگران توانسته‌اند به برخی از حقوق خود دست یافته و یا حداقل دارای تشکلات صنفی خود هستند این همه فرق می‌کند؟ چه فرقی بین کارگر ایرانی با کارگری که در یکی از کشورهای پیشرفته‌ی اروپایی کار می‌کند وجود دارد که این اتفاقات در آن کشورها به‌ندرت رخ می‌دهند؟

در واقع می‌توان گفت که افزایش حوادث ناشی از کار در ایران ارتباط مستقیمی با بی‌حقوقی کارگران، بیکاری گسترده و وضعیت اقتصادی وخیم آن‌ها دارد. در این شرایط است که سرمایه‌دار با کاهش هزینه‌ها از جمله بهای نیروی کار و هزینه سلامت و امنیت این نیرو، به طور مستقیم در افزایش حوادث ناشی از کار و یا بهتر بگوییم در قتل کارگران نقش ایفا می‌کند. به جای کارگر آموزش دیده که باید به صورت رسمی استخدام شود، از کارگر آموزش ندیده و ارزان استفاده می‌کند. به جای ماشین‌آلات نو و تعمیر و نگه‌داری آن‌ها که همه هزینه بر می‌دارد، از ماشین‌آلات کهنه آن‌هم بدون سرویس مناسب استفاده می‌کند. در استفاده از وسایل ایمنی و خرید آن‌ها برای کارگران خساست به‌خرج می‌دهد و در آخر با افزایش ساعات کار و افزایش سرعت کار، فشار کاری را برای بالا بردن سود افزایش می‌دهد.

از طرف دیگر امکان خطای کارگر نیز که با همه‌ی این مشکلات بر سر کار آمده و زیر فشار زندگی و فشار کاری، خستگی روحی و جسمی خرد و خراب شده، بالاتر می‌رود که البته حتا این موضوع نیز چیزی از مسوولیت دولت و سرمایه‌داران کم نمی‌کند. چرا که یک کارگر در ازای کار با ساعات کار معمولی (یک شیفت) باید بتواند هزینه‌های زندگی خود و خانواده‌اش را تامین کند. اگر کارگر مجبور می‌شود در شیفت‌های بیشتری کار کند، روزهای تعطیل بر سر کار بیاید، به دنبال کار دوم و سوم برود، نتیجه‌ی عدم پرداخت دستمزد مناسب به او است. دستمزدی که سرمایه‌داران از آن در روز روشن می‌دزدند تا کارگران فرسوده شده و حتا در اثر حوادث ناشی از کار، سلامتی و جان خود را از دست بدهند.

متن کامل نشریه کار شماره ۶۴۱ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.