به مناسبت گرامی‌داشت ۱۹ بهمن ۴۹، سالروز حماسه سیاهکل، و قیام روزهای – ۲۱ و ۲۲ بهمن ۵۷ – چگونه جلو می‌افتیم، و چه کنیم تا عقب نمانیم!

منطبق با ضوابط ستون مباحثات نشریه کار، این نوشته کوتاه شد.

سالهاست که مطالبات طبقه کارگر عقب افتاده،و جنبش کارگری وکمونیستی سرکوب می شود،راه های پیشروی رابررویش بسته اند،وجلو تمام حرکاتش را سد کرده اند، و سازمان ها ،احزاب،فعالین درعرصه کار وفعالیت روی موضوعات صنفی، سیاسی، و تشکیلاتی درگیربحث ومجادله های طولانی هستند، ودر جستجوی راه های برون رفت ودر تلاش برای گشایش وگسترش مبارزه سراسری هستند،از زوایای متفاوت وبانگاه های متفاوت به ارزیابی موضوعات ومسائل جنبش کارگری کمونیستی پرداخته اند،وهر کدام نقاط ضعف وقوت جنبش کارگری را از زواویه دید خود مطرح می نماید .همه ی گرایشات بلحاظ کلی روی نتایج عمومی بدست آمده و روی نکات قوت وضعف توافق دارند،اما وقتیکه پای پیشبرد مبارزات هماهنگ جلو گذاشته می شود،عرصه تفرقه وتششت گشوده می شود،مسائل فراوانی بلحاظ جامعه شناسی وجریان شناسی سیاسیدر این مورد دخیل هستند،که تحلیل وپرداختن به تک تک موارد کار کارشناس وسازمان های درگیر مبارزه است و هیچ هواداری از عهده این کاروامر پژوهشی برنمی آید، نباید انتظارداشته باشیدکه این نوشته راه حلی پیشنهادی است برای پاسخگوئی به مسائل ، یاحتی به برخی مسائل بتواند جواب بدهد،شاید تنها کمک ناچیزی باشددرکنارده ها وصدها نظر هوادارن که درارتباط با سازمان طرح می کنند ودربستر مبارزات جاری ازمجموعه ی آنها بتوان درهموارنمودن مسیر مبارزه کمک گرفت. هدف برانگیختن ،هوشیار کردن،وگوش زد به سازمان وهواداران است، تادر انجام وظایف حزبی ،سازمانی ومبارزاتی، مسئولانه پیگیر باشیم. ما نباید همه علت های فراوانی که موجب شده جنبش کمونیستی کارگری دچاردرجازدن وکم تحرکی وبا عدم گسترش وگشایش مبارزه روبرو بوده دربیرون جنبش جستجوکنیم ، بخشی از علت هادرونی می باشند که با ابتکارات وتلاش ما از بین می روند،عموم نقد ونگاه ها متوجه کل جنبش کارگری بوده ،نقد های عمومی هستند ،که کل جنبش طبقه کارگررا دربرمی گیرند،ازاین رو برای هرگروه خاصی کمتر برانگیزاننده هستند،بدیهی است که از نقدی که از داخل ویا مستقیم متوجه سازمان ما باشدتاثیرکمتردارند.نقد مستقیم ودرونی حتما برای ما تامل برانگیزاست وموجب می شود تادرمواضع ودیده گاها ومشی ورفتارخود دقیق تروکنجکاوترباشیم.واینگونه نقدها،پیامدهاونتایج وتاثیرات خودرا یکجا متوجه ما می کند،ومارا واداربه عکس العمل وواکنش وامیداردتاباجدیت ودقت خودرااصلاح نمائیم،وبا جسارت وشهامت پیگیر عملی کردن نتایج حاصل و رفتاردرست خود باشیم.ما بمثابه یکی از سازمان های حامی جنبش کارگری کمونیستی موظف هستیم به نوبت ودرارتباط با سازمان خود به نقد درونی بنشینیم وپیش از اینکه راه های مبارزه بیشتربرویمان بسته شود، با شناخت عینی از موانع عبور نمائیم ودر ارتباطی عمیق بربستر مبارزه طبقاتی پیوند خود را با طبقه کارگر گسترش دهیم.

در ارتباط با سازمان ودر مسیرمبارزه به طرح موضوعاتی هرکوچک پرداخته،اعتقاد ما براین است که طرح مسائل سازمان از طریق هواداران همواره مفید می باشد،اگر چه با ضعف هائی همراه باشد.! کارزار مبارزه ای است که درجریان است،وسرنوشت ملیون هاانسان وهزاران هوادار در گرو آن است،وسازمانی که طی بیش از چهل سال تلاش وفعالیت  باجانفشانی بسیاری از دوستدارانش، همچنان درراه سازماندهی وتشکلیابی برایبهروزی،رستگاری ورهائی طبقه کارگر وزحمتکش درگیر مبارزه است.مبارزه ای که مطابق با قاعده باید با تمام توانی که صرف می کنیم، به پیش برود، اما در عمل اینگونه نیست.!چهل سال مبارزه درافت وخیزهای اجتماعی دوره های فشرده از پراتیک حداقل در دو مقطع، دوره های بازنگری مجدد ،ودرس گیری از نقاط قوت وضعف وبرطرف کردن کاستیها،دوره ی احیاء وسازمان یابی وخیزمجدد.با شگفتی متوجه می شویم که اگربه درستی ما به یک جمعبندی انقلابی وکمونیستی ازاین دوره ها بطور مستندومستمر می پرداختیم،بطوری که همه داده ها ونتایج مثبت را درجزء وکل برای مبارزه آتی دربرداشت،امروزراه مبارزه هموارتربودوهمه امکانات وتوانائی های سازمان بطوررئال ومتریال باخودانگیختگی درراه مبارزه بود،مبارزه ای که می توانست به پشتوانه  ودر پیوند باطبقه کارگرونیروی تشکیلاتی و با ابزار و امکانات وسیع این طبقه ،ازموانع برسر راه عبور نماید.

این نوشته همزمان است باروزهای حماسی وغرورانگیزنوزده بهمن چهل ونه وقیام روزهای بیست یک وبیست دوبهمن پنجاه وهفت،روزهائیکه برای سازمان،طبقه کارگروهواداران جنبش کمونیستی، درس های فراوانی در برداشتند،درس های قیام، وتمرین مبارزه مسلحانه عمومی،وتشویق توده ها به مبارزه عملی درخیابان و میدان های شهر،درس های سازماندهی عمومی و تشکیلاتی ،وکارتوده ای وسیع.شرایط بحرانی امروز جامعه ما شباهت زیادی به آخرین مرحله بحرانی که منجربه سرنگونی شاه شد دارد.! بحران وسیع اجتماعی واقتصادی ،نارضایتی عمومی ، ،بیکاری پردامنه وعمومی همراه با گرانی مایحتاج واجناس مصرفی روزانه مردم که هرروز روبه گسترش است، حتی می شود گفت که مجموع شرایط بحرانی امروز جامعه بسیار پیش رفته تر از شرایط آن سال ها است که توده ها به خیابان و مبارزه سراسری پرداختند،علاوه بربحران های داخلی تهدید های خارج وسایه یک جنگ ویرانگر هم روی فضای بحرانی افتاده، وتاثیرات خود را روی مسائل اقتصادی ومعیشتی و روانی  مردم برجا گذاشته،اوضاع دارو ودرمان پیش از موضوع تحریم ها بخاطر گرانی دارو و تعرفه ها چندان مناسب نبود،درمان بیماران یکی ازنگرانی های اساسی خانواده ها، مردم وجامعه بوده،که باطرح تحریم ها اوضاع بیماران وبیمارستان هابه شکلی درآمده که دیگرپرداخت هزینه های درمانی و درمان بیماران توسط مردم غیر ممکن گردیده ، و کمبودبرخی داروها براضطراب خانواده های بچه دار وبیمار دار افزوده،افزایش قیمتها ونایابی وشایعه درمورد برخی اقلام خوراکی ومصرفی روزانه ، باعث شده که مردم درخرید حریص تر بشوند ،وآنان ی که پولی برای خرید ندارند درتب و درحسرت خریدمایحتاج روزانه خود بیشتر بسوزند. تنهاعاملی که رژیم با توسل به آن، شرایط بحرانی را تحمیل توده ها کرده،وباعث شده که وضعیت شکننده ومتزلزل واوضاع ناپایدار را، سرپا نگه دارد،سرکوب وحشیانه بدون حد ومرزوفشاری است که برمردم وارد میشود، عاملی که خود میتوانددرشرایطی که نفس ها را بریده مزید برهمه عوامل،  موجب سر ریز شدن خشم توده ها و مردم گردد.

سبک کار وبرنامه ی سازمان روی ریل  مبارزاتی افتاده که می توانددرشرایط متفاوت موثرواقع گرددوجواب بدهد،نبایدگرفتاردوربیهوده شدواشتباهات سیاسی وتاکتیکی وکم وکاستیهای برنامه ای گذشته  را که در یک دوره تجربه کرده ایم، مجددا هم برای درس گرفتن لازم باشد آن ها را مرورو تجربه کنیم.آنچه امروز به عنوان یک ضرورت در پیش روی سازمان قرار داردمبارزه برای متشکل کردن و رهائی طبقه کارگر وسوسیالیسم! ومبارزه برای برپائی یک انقلاب اجتماعی کارگری است. سازمان قدم درراه عملی وانتقادی روش گذشته را درچارچوب یک مشی لنینی وبرنامه ای  که دررابطه با سازماندهی مستقل طبقه کارگربعنوان اصلی ترین نیرودر پیش گرفته ،وما سرانجام از وضعیت تاکنونی که برسازمان وجنبش کارگری حاکم بوده عبور خواهیم کرد.همان وضعیتی که فقط سازمان بعنوان یک نیروی سیاسی مخالف در میان ده ها نیروی دیگردرمبارزه با رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بود.! خیلی شبیه همان مبارزه ای است که سازمان در زمان شاه وبرای برانداختن سلطنت وحکومت انجام داد، که نتیجه ده ها سال مبارزه ،جانبازی وفداکاری وازخود گذشتگی شد آنچه نباید بشود .یعنی به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی منتهی شد.

سبک کارپیوسته ومنظم تشکیلاتی درراستای پیوندوسازماندهی طبقه کارگرکه به شکل هدفمند به برنامه سازمان تبدیل شده ، بعدازسال ها گسست،چنانچه این روش به مشی وبرنامه ورویکردعملی وپایدار سازمان تبدیل شود،وبتواند تمام نیروی خودرادر این راستا فعال کند، یکباردیگر ایده ونوع کار بولشویکی رادرذهنیت طبقه کارگر وجنبش کارگری تداعی خواهدکرد،همان ایده ای که حزب کمونیست ایران یک صد سال پیش، درآن شرایط تنگ به پشتوانه اراده با مشی لنینی وبلشویکی پی افکند.ماتنهاباکارمرتب وترویجی سوسیالیستی درکنارکارتبلیغی سیاسی موفق به برداشتن گام هائی دراین راستا خواهیم شد، نوع کاری که فقط در تاکتیک مبارزه سیاسی خلاصه نمی شود،بلکه کمک می کند همچنان که به آموزش وبردن آگاهی سیاسی درمیان طبقه کارگر وسازماندهی آن طبقه مشغولیم ، ازکارساختمان حزب طبقه کارگر هم غافل نمانیم،کارمرتب ومنظم ترویج ایده های سوسیالیستی درکنارکارسیاسی تبلیغی برای سازماندهی طبقه کارگرازافتادن سازمان وهوداران به دامن سکتاریسم،فرقه گرائی،وتشتت وسرخوردگی جلوگیری می کند،وفاصله مارا با اهدافمان وانقلاب اجتماعی سوسیالیستی کمتر میکند.جابجا به موردی اشاره کنم که درهمین ارتباط درگوشه وکنارواز زبان برخی از هواداران که نمی دانم چه تعدادی را در برمی گیرد شنیده می شودکه:سازمان باانتخاب این روش وسیاست از مسائل اجتماعی وجنبش اجتماعی عقب می ماند.!!روشن است که این نظرازخاستگاه عقب مانده وازرسوبات ذهنی افرادی است که جنبش مستقل کارگری را درجنبش اعتراضی بی طبقه علیه رژیم میبینند!این دیدگاه بجای اینکه خواست های توده های وسیع را درجهت برنامه پرولتاریائی سازمان سمت وسو بدهد،بانارضایتی وذهنیت خرده بورژوائی می خواهد مشی انقلابی وسبک کاربلشویکی سازمان رافدای جنبشی  بکند که دریک جابجائی درمیان نیروهای بورژوازی خلاصه می شود،این یکی از نتایج این دیدگاه در بهترین حالت است.نتیجه ای که به قهقرا وپادوی برای یکی از جناح های بورژوازی حاکم می انجامد،! نتیجه ای که ضرباتی سختی برسازمان فرود آورد،و سازمان ما آسیب فراوان ازآن دید ،ودرحالتی دیگربه اپورتونیسم شناخته شده ای می انجامد که می گوید جنبش همه چیز وهدف هیچ چیز!حالت های دیگری هم دارد اینکه بعضی از دوستان فکرمی کنند که فعالیت سازمان در این عرصه به توانائی ها وتجربیات آنان در ارتباط با جنبش های اجتماعی کم بها می دهدوآنان جایگاه خودرادردرون تشکیلات ومبارزهازدست می دهندوحتما بایستی درکارخانه ویامرکز صنعتی مشغول کار باشندتا بتوانند به عناصر مفید تشکیلاتی تبدیل گردند؟!؟! سازمان ما تجربه های فراوانی در ارتباط با جنبش های شهری واجتماعی دارد ،تجربه هائی که باید از آن درس فراموش نشدنی گرفت، مهارت سازمان دراین زمینه در حد خوب وقابل قبولی است، بخصوص اگر در آینده ومطابق با مشی وسبک کار سازمان دامن زدن به جنبش های اجتماعی و شهری درراستاوهمسوو درضمیمه ودر دل برنامه ی کارگری سازمان درجهت انقلاب اجتماعی وسوسیالیستی سازماندهی شود، موجب پیشرفت ما در کارزارمبارزاتی خواهد شد .اگربه تجربه جنبش مبارزاتی کارگری دردوره مارکس وانگلس دراروپا نظر افکنیم ویامبارزات سوسیال دمکراسی وبلشویکی درروسیه را مدنظرقراربدهیم،متوجه می شویم که بسیاری از رهبران ومبارزان مارکسیست روشنفکرانی بودند که علاقه ودلبستگی شدید به این طبقه داشتند وخودرا متعلق به جنبش کمونیستی وکارگری می دانستند، وهمه درمراکزکارگری وصنعتی مشغول به کار نبودند.!عموما مبارزان حرفه ای بودندکه خودرا در صفوف پرولتاریا می دیدند،وتلاش وفعالیت های فکریشان درراستای مبارزات کارگران بمثابه وسیع تری طبقه ای که بلحاظ تاریخی در جایگاه حقیقی آلترناتیو سرمایه داری بوده.بدون شک مبارزات تک تک ما وسازمان  حداقل تا رسیدن به مبارزه تا کنونی وامروز ما، مبارزه ای اجتماعی بوده که بدون هیچ برنامه ای در خدمت جنبش بالفعلی بوده که خلاصه می شد درمخالفت با رژیم،که بلحاظ برنامه ای ونوع کاروتاکتیک نمی توانست اهداف واقعی طبقه کارگر وتلاش برای ایجاد برپائی یک انقلاب اجتماعی سوسیالیستی را تحقق ببخشد ، نوع مبارزه ای که سال هامارا از یک مبارزه اصولی انقلابی دورنگه داشته بود، ومبارزه ای که مارااز سازماندهی ورهائی طبقه کارگر وازکارمنظم وتشکیلاتی درراه این طبقه محروم می کرد.

سازمان درسیاست گذاری های دوسه ساله اخیرش بیشترازهرزمانی درطول حیات سیاسی اش برروی جنبش کارگری بمثابه فعالیتی منطقی وانقلابی  خم شده،وبعنوان یک سازمان که بیشترین تعلقاتش به طبقه کارگر است،خودرا حامی و رهرو این طبقه می داند،وچون شیوه وسبک کارش جدای از رفتارسکتی وفرقه ای است،برای دیگرحامیان این جنبش می تواند برانگیزاننده وجاذبه بیشتری داشته باشد،وهمینطور درمیان طبقه کارگر وفعالین این طبقه نسبت به سازمان سمپاتی برانگیزاند،هرچند هنوزافرادی پیدا می شوند که درقاموس سکت،ودر چارچوب تئوریک از پیش تعیین شده ومنجمد خود، تحت عناوین مختلف  دارای احساساتی خلاف منطق و مخالف  سازمان دارند، ودر جایگاه  ثابت وسابق خود ،وبدون بازنگری ونگاه مجدد  همچنان مخالف باقی مانده اند،همچنانکه دردرون بعضی ازجنبش ها افراد وگرایشات مخالفی بودند که تاآخر درموضع و مقام خود باقی ماندند.سبک کارواستراتژی که سازمان انتخاب کرده، درتلاش است تاعملا بامبارزات کارگران درپیوند قرارگرفته، وهرروزکه بگذرداین هماهنگی وهمسوئی درارتباط باطبقه کارگربیشتر نمایان می شود، وچشم اندازصف بندی  مستقل کارگری وجنبش کمونیستی وسازمان ما پیوسته با این طبقه شکل عینی تری به خود می گیرد.

مناسب با سبک کاروروش انترناسیونال کمونیستی سازمان ،وتلاشی که سازمان درراه آگاهی،آموزش ومتشکل کردن کارگران درجهت رهائی وانقلاب وسیع اجتماعی سوسیالیستی انجاممی دهد، چنانچه کلیه ی نیروهایش بدون هیچ گونه نگاه تنگ نظرانه وانحصار طلبانه ای درراستای سازماندهی وسیع طبقه کارگر وتحول تاریخ در عرصه مبارزه فعال شوند،سردرگمی بخش هائی از جنبش کارگری که بدون پوشش وحزب وسازمان خودهستند، کمتر می شود،وخلاء سازمانی وتشکیلاتی که جنبش از آن رنج می بردبرطرف می شود،تشکیلاتی کارگری مقاوم وقابل اتکا ءو اعتماد آنان .اگر تا دیروز این تلاش ها ومبارزات درچارچوب برنامه یک جنبش عمومی ضد رژیم خلاصه می شد،امروزجنبش اجتماعی منافع تاریخی خود رابایددر برنامه پرولتاریائی وکارگری سازمان قابل تحقق بداند.

سازمان باید بامسئولیت وهمراه بادقت،ودر عین داشتن موضع انقلابی وماتریالیستی ،باکلیه گرایشات کارگری برخورد روزانه و درتماس وارتباط زنده  ای باشد،بدون غلطیدن به فرقه گرائی وسکتاریسم،ویا احیانا سر فرود آوردن وتسلیم شرایط شدن،تبلیغاتش کل جنبش کارگری کمونیستی انقلابی را پوشش بدهد، رادیودمکراسی شورائی که در این زمینه پیش قدم شده، باید بیشتر قدم جلو بگذارد،در پخش وانتشار؟صدای دیگران تا آجائیکه ازوقت کوتاهی که دارد، و فرصتی باقی مانده،درخواندن مطالب درستدیگراجزاءجنبش کوتاهی نکند،فعالیتش درانتشاراخبارعمومی یک وظیفه است ،ووقتی از حدوداخباربگذرد، ایرادی نداردبرای آگاهی دهی وآموزش وپیشبرد مواضع سازمان و کل جنبش کمونیستی کارگری از مقالات ونوشته‌هاومطالبی از دیگران که مناسب با شرایط واوضاع واحوال روز جنبش کمونیستی است استفاده نماید،همان کاری که در زمینه مصاحبه بادیگران انجام می دهد. رفقا بیست،سی سال پیش رادیو تنها وسیله ویا جزءیکی دو وسیله اطلاع رسانی وخبررسانی دارای موقعیت وجایگاه بوده،امروزرادیو درکنارده هاوسیله ارتباطی جای بسیار ناچیزی دارد،باید بکوشیم تارادیو را به تلویزیون تبدیل کنیم. رفقای مسئول بایدترتیبی بدهندتامطالبی که ازرادیوپخش می شوددراولین فرصت بصورت نوشتاری در سایت وفیس بوک سازمان قراربدهند تامورد استفاده وسیع تر هواداران ودیگران قرارگیرد.!چوندریافت مطالبازطریق اینترنت درایران بامشکل وکندی روبروست ،مطالب هرچه قدر بیشترشکل فرمت وقالب چاپی داشته باشند بهتر وسریع ترازآن هااستفادهمی شودکرد ،این شکل کارباید تمام آثار خواندنی سازمان  اعم ازنشریه کار  وکلیه مطالب ومطبوعات تئوریک ومقالات سیاسی وترویجی وکتاب های  سازمان رامشمول شود،سهولت دریافت وگرفتن نشریه ومطالب خواندنی سازمانی باآدرس ایمیلی بهترانجام می گیرد.

همانگونه که درکتاب ها ودرزندگی نامه رهبران جنبش کمونیستی بین الملل خوانده ایم،مارکس،انگلس،لنین وبسیاری دیگراز رهبران جنبش کمونیستی، علاوه برمبارزه حزبی وسازمانی درعرصه روزنامه نگاری،گزارشگری وخبرنگاری،و…حضور فعال داشتند.ورود به این عرصه یک پیشروی درحوزه فعالیت سازمان محسوب می شود،وهیچ چیزنمی تواند یک هوادارسازمان را به اندازه ای خشنود کند،که فردو افرادی ازرهبری سازمان بتواننددرفرصت های پیش آمده درارتباط با جنبش کارگری واجتماعی،تصویری تواناازسازمان درسطح رهبری کل جنبش ارائه بدهد.!همانطور که می دانیم،جنبش کارگری واجتماعی کما کان فاقد رهبری است،ودرتمام حوزه هااحتیاج دارد تاسازمان ها وافرادی باشند که بازگوکننده خواست ها ودرد ومشکلاتشان باشد.درمسیرمبارزه ای که سازمان انجام می دهد،اعضاء وکادرهای سازمان بمثابه عناصر حرفه ای ،مسئول،باخاستگاه کارگری در همه جا وبخصوص درخارج باید زبان گویای کارگران باشند.تمام این مباحث را بعنوان یک هوادارسازمان اقلیت با حفظ همه پرنسیب های تشکیلاتی بیان می کنم،با احساسی مثبت ومتاثر ازیک انگیزه مادی وماتریالیستی فعال درچارچوب موازین مبارزاتی تشکیلاتی رزمنده، بربستربرنامه ای که تلاش در بسیج وسازماندهی کارگران ،حول شعار اعتصاب عمومی وقیام مسلحانه همگانی برای یک انقلاب وسیع اجتماعی دارد. بیانی درراستای برنامه وسبک کار بولشویکی.عامل حرکت برای ما سازمان ،رهبری وتشکیلات استکه فلسفه وجودی اش را جامعه دربطن خود رقم می زند،همانگونه که به وظایف هواداران درارتباط با سازمان اشاره داشتیم،ومتقابلا به وظایف تشکیلات ورهبری به مواردی اشاره کردیم،- دردنباله مبحث وظایف رهبری اضافه کنیم که سازمان موظف است درشرایطی که تشدید مبارزه طبقاتی تند وحاد می گردد، وبحران اجتماعی عمق پیدا می کند،روند حرکتش را باتشدید مبارزه در جامعه که شکل حاد سیاسی به خود می گیرد،با یک گام جلوترازمبارزات عمومی تنظیم نماید،بدیهی است که تنها تنظیم حرکت سازمان با وضعیت جامعه نمی تواند تنها عامل پیشرفت وحرکت باشد، عوامل عینی،ذهنی،تشکیلاتی وعوامل دیگری هم باید باشد، که همه عمدتایادرجامعه ویادرتشکیلات وجوددارند،آن بخش که درجامعه است،بطور ناخودآگاه ودرخود عامل را می پروراند، تشکیلات،سازمان وحزب، باید به پیشرفت عامل ذهنی وتشکیلاتی سروسامان بدهد،سخن کوتاه کنیم،هدف توجه دادن سازمان به وظایفش درارتباط باگسترش مبارزه وکارتشکیلاتی  است،درصورتی سازمان می تواند به حرکتش درارتباط با وظایفش شتاب بدهد،که به کارپردامنه جمعی درزمینه بسط تئوری وطرح مباحث موضوعات ومقولات جنبش بپردازد،کار سیاسی وتبلیغی وافشاء گرانه سازمان ما ودیگرسازمان ها طی چند سال اخیر تاثیرات خودرا گذاشته، وذهن جامعه در حد واکنش نشان دادن موضعی وموقت آماده شده،چیزیبیشترازمبحثی که درمارکسیسم با فورمول “آگاهی درخود وآگاهی برای خود “تعریف می شود،بایدباکارترویج پردامنه به سه موضوع اساسی درعلم مارکسیسم باعنوان تبلیغ ،ترویج وسازماندهی درکناروهمآهنگ با هم عمل نمائیم وسازمان بایددر زمینه تئوریک  به موضوعات ومقولاتی اساسی جنبش ومناسب با شرایط بپردازد، وباجمع بندی این مباحث وانتشاروارائه آن ها درسطح جنبش  به تربت وپرورش کارگران وهواداران اقدام نماید، شبیه مقاله مفصل “انقلاب اجتماعی وحزب طبقه کارگر”انقلاب اجتماعی وظایف ما”از این نظرروی کار ترویج تاکید می شود، که افرادی درراس بدنه جنبش کارگری قراردارند، بیشترعناصر فکری فعالی هستند، که بنوبه خود تاثیرفراوان روی حرکت کل جنبش می گذارند،هواداران سازمان جزئی ازاین افراددردرون جنبش کارگری هستند،که بدین طریق باکارتئوریک فعالیتشان سرعت می گیرد،همان تئوری که مارکس ولنین اعتقادداشتند هرگاه توده ها به آن مسلح گردند بمثابه ابزار مادی دردست آنان عمل می کند.!

یکی ازمواردی که می شود اشاره کرد،استفاده ازنام مستعار تشکیلاتی،ونام رمزوپوشیده وپنهان عمل کردن درهمه شرایط است،بخصوص شرایطی که می شود فعالیت علنی کرد، بخش خارج کشورسازمان،نباید به شیوه قدیم چیزی به اسم صندوق سربسته ورازسر به مهردرارتباط بافعالیت علنی داشته باشیم!حد اقل درارتباط بافضائی که قابل استفاده است،ویا می تواند عرصه ای برای مانوروعملیات آشکار مبارزاتی باشد.نبایدنتیجه منفی از ارائه این نظر گرفت ،وخودراعامدانه وآگانه در معرض خطرقرار داد ویا بی احتیاطی نمود وبا بی پروائی وبدون رعایت نکات امنیتی اصولی عمل کرد،درجهانی که بورژوازی ضدانقلاب،وهار سوارقدرت است، گرفتن جان انقلابیون هرلحظه امکان دارد. نظرما بیشتردرارتباط با این موضوع به شیوه قدیم وسنتی که در سازمان در دوره های گذشته رایج بوده،وعموم مسائل سازمانی ومقالات وموضوعات ازقبیل نشر،تبلیغ،ترویج وکارتشکیلاتی توسط افرادبانام مستعاروپوشیده ونام دوم وسوم ودر قالب نماد معرفی انجام می شد،که بیشتر برمی گردد به سالهائی که شکل مسلط مبارزه، شکل مخفی ومسلحانه بوده ،ولازم وضروری بودتابرای هرچه گمراه کردن پلیس امنیتی رژیم به این شیوه کارمتوسلشد.امروزهم نه بلحاظ اینکه دیکتاتوری ملایم ورام شده،بلکه شکل مبارزه تغییر کرده، شکل گسترده ی توده ای با التزام به بردن آگاهی ،آموزش وسازماندهی طبقه کارگر درتشکل های کارگری و درراستای یک انقلاب اجتماعی وسیع توده ای ،وبرنامه ای سوسیالیستی،انقلابی که حزب وسازمان طبقه کارگربا عناصررهبری دریک رابطه متقابل پراکسیس قرارمی گیرند.البته در طی سال های اخیرشاهد بودیم برخی جریانات منتسب به جنبش کارگری کمونیستی با تعابیر وبرداشتهای فوق العاده کودکانه ای در این مقولات به شکل افراطی وبسیار رقیق عمل نمودند،بیشتر از آن چه کارشان در خدمت مبارزه عمومی باشد،خود ازآن طرف پشت بام به زمین افتادند،هم اینان وهم نگاه مسلط که سابقه وتجربه طولانی ازمبارزه داردوکما کان درهمان فضای بسته سیرمی کند،بادوشکل کاروروش قالبی که عمل می کنند، دچاراشتباه هستند .یکی تمام اهتمامش(شکل ومضمون)را دریک برنامه مبارزاتی رفرمیست وکم محتوا،علنی وبورژوائی،وپیشاپیش لورفته،خلاصه کرده.آن یکی که مورد نظر ماست، کمترمهارت ،توانائی وشایستگی های خودرامی تواند به کارببندد،ومیدان مبارزه را به صورت قراردادی در فضای محدودی برای خود تعیین وانتخاب می کند.

درشرایط واوضاع واحوال امروز جامعه، اختناق،وپیگردوتعقیب های پلیسی همچنان وبه شدت ادامه دارد،منتها شکل مبارزه درسطحی عمومی ترودرفضائی روشن ترباابزاری متفاوت ترپیش می رود، دربستری عینی با بهره گیری از تمام نیروهای تشکیلاتی وابزارمبارزاتی ،مبارزه حزب وسازمان در پیوند ورابطه وسیع باتشکیلات های کارگری ،طوری که سازمان همان طبقه باشد،وطبقه خودرا در آئینه حزب وسازمان خود تداعی کند،همه  نام های مستعارقراردادی ورمزونمادها ،ونام های یک ودوومسائلی که شکل رازسر به مهر دارد از اولویت می افتند،وکارهای  رایج تشکیلاتی دررابطه ی میان سازمان وحزب طبقه کارگربه شکل پوشیده وازطریق نمادونام رمز ونام مستعارانجام نمی گیرد،بلکه باهزاران رابطه وپیوندارگانیک تشکیلاتی ازکانال آگاهی،شناخت،حزب،سازمان،ونشریات ومطبوعات وسیع، ،اتحادیه ،سندیکا،شوراو…ایجاد می شود.

درادامه طرح موضوعات ومسائل در ارتباط با سازمان به موردی دیگر اشاره ای می شود،که به داخل کشور برمی گردد،درطی سال های گذشته ،رژیم بسیاری ازفعالین رابجرم تعلقات ووابستگی به سازمان ها واحزاب سیاسی محکوم کرده،رژیم همیشه بهانه داردتاافرادرابه کشورهای خارجی بیگانه وگروه های فعالسیاسی خارج کشور منتسب کند،گروه های سیاسی برخوردهای خاص خودشان را داشته اند،سازمان هم ازجمله گروه های خارج کشورنه تنها معاف نمی شود، بلکه بخاطر رادیکالیزمش،افراددستگیر شده احیانا منتسب به سازمان مورد اتهام شدیدقراربگیرند،فعالین کارگری درمحیط های دربسته وخصوصی استدلال می آورند که باید سعی شودتاهرچه بیشترباجریانات سیاسی خارج کشور،فاصله گرفت وآتودست رژیم نداد،دروهله اول حرفشان منطقی به نظر می آید،اما وقتیکه حسابی پای حرفشان بنشینی وته دلشان را ببینی منظورشان را بهتر متوجه می شوی!انتخاب این شیوه عمل نه از بابت رعایت مسائل امنیتی است،بلکه بیشتربرای پوشیدن اپورتونیسم راست خودشان است که خودرا اینگونه می پوشانندتابهتر ایمن باشند وموضع خودرا پیش ببرند!این روش مسلط برخی فعالین راست است که به شکل اپورتونیستی عمل مینمایند،سازمان های صدیق وانقلابی کارگری درمسیر تلاش های خودوارتباط باداخل فریب اینان را می خورند،نداسته اما با صداقت این تن های لش وبی هنر را کولی می دهند.باتوجه به همه موارد مطروحه نگاه ما به جنبش کارگری و کمونیستی وفعالین درون این جنبش، بایدباپرهیزاز سکت وفرقه گرائی انجام گیرد،به کارپیوسته،منظم وتشکیلاتی درراستای اهداف عمومی این جنبش وسازماندهی طبقه کارگربدون وقفه بپردازیم،سبک کارهدفمندسازمان در طی چند سال اخیربسیارموثر بوده ،اما کافی نیست،درابطه با جنبش کارگری باید  درکنارکارتبلیغی سیاسی ودر پیوند با این طبقه که صورت می گیردبه کارترویج ونشرایده های سوسیالیستی بیشتر پرداخت،کارهمآهنگ ،موازی وپایداری که  مسیرتشکیل حزب طبقه کارگر را برایمان هموارو آسان می کند.

در دنباله مطلب وادامه موضوعات مطروحه  دریک نگاه کلی به برخی ذهنیت های پیرامون وجنب سازمان، وضعف ها!؟وکاستیها می پردازیم که درمسیر فعالیت با آنان روبرو بوده ایم،وهرروزکه می گذرددرمسیر مبارزه انقلابی سازمان بیشتر رنگ می بازند.

درازگویان بی عمل،غلمبه گویان مغز گنجشکی، مغزهای سکته زده اما نه ازکار افتاده،متعصبین خشک مغزوناباورانی که مرتب می گویند مرغ یک پادارد،محافظه کاران کم جرات،ساحل نشینان ومبارزین دروغین منفرددورو ودوگانه،خوش نشینان مدعی آب وخاک،اینها همه وبسیاری دیگر مخالفین سازمان هستند،که دردرون ودر بیرون،پوشیده وآشکار،درمتن ودرحاشیه دیده می شوند.درمیان جمع های درونی،وقتی که درمورد امرجدی وفکرنووتازه ای تصمیمگرفته می شود،یا قدم درراه دشوار وسخت گذاشته شود،آزردگی در چهره اشان نمایان می شود، گوش هایشان سنگین ومغزشان ازکارمی افتد،وشانه هایشان هنوز متحمل باری نشده خم می شود!ودر بیرون ودر عرصه رقیبان هرکدام بنا به خصلت وویژگی که دارند،بنا به فرصت درهرجائی که زمینه بروزباشد، برای مقابله وکندکردن فعالیت سازمان عمل می کنند،اگر تاکنون نتوانستنددررویاروئی با سازمان قراربگیرند،وحرفشان رامستقیم بزنند،اما درگوشه وکنارودرپشت سرمان هنگامی که ازکناراین قماش آدم ها ردمی شوی متوجه می شوی که درگوش همدیگر زمزمه می کنند”:چریک مسلح است!خرده بورژوا،سنتی ومریخی است!دگم،نزاع گروسیخکی است!بیچاره سلاحش را زمین گذاشته دروغ می گوید اهل مبارزه نیست!کم سواد وبی دانش ،ودرحوزه تئوریک ودانش سیاسی فقیراست!هرچه داردازصدقه سرما است، ومتعلق به ما است.!” وازاین قبیل.قطعاباشتاب گرفتن فعالیت های سازمان درسال های اخیر،وقرارگرفتن درسطح یک برنامه کنکرت کمونیستی درحال ارتقاءودرارتباط با طبقه کارگر وزحمتکش،که به پشتوانه جسارت و فعالیت پیگیر هوادارانش ودرهمآهنگ   وحمایت ازمبارزات جنبش کارگریدربستری وسیع وارد حوزه عملی شده، ودر یک کلام چون ما از میان شقوق جنبش فدائی ، باشهامت وبطور اخص وارث همه سنت های ارزشی آنان هستیم ! ودرکلیت جنبش کمونیستی و درعرصه رقابت ودر مبارزه عملی وپراتیک اجتماعی در حال پیش روی هستیم.امروزبهانه گیران  وشبه منتقدین ما،هنگام قضاوت در موردسازمان، دچارتردید وتزلزل می شوند، دردرون خودشان با یک جنگ وستیز ودو گانگی روبروهستند،وتم صدایشان را پائین می آورند،و افرادی درمیان جمع این ها ودر بیرون در میان جمع های دیگر پیدا می شوند،که با صدائی رساودربهت پیرامونیان می گوید:”نه اینگونه نیست! اقلیت درصف اول  سازمان های کارگری وانقلابی است،ودریک رابطه تنگاتنگ با طبقه کارگربرای برپائی یک  انقلاب اجتماعی سوسیالیستی وآلترناتیو کارگری مبارزه می کند.!”

 ایران–پراتیک- کاظم-بهمن نود

 متن کامل نشریه ۶۱۵ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.