در مقابل رژیمی امسال به استقبال اول ماه مه میرویم، که بیکارسازی و اخراج و رفتن دستمزدها به زیر خط فقر به شدت شروع و ادامه دارد. و در حالی که نمایندهگان و رهبران کارگران در زندان و یا تحت تعقیبند. کارگران و زحمتکشان بیشتر به زیر خط فقر میروند، و سفرهاشان خالیتراز قبل میشود. از سویی دیگر دولت و سرمایهدارانش، محکومشان کردهاند که هزینه این بحران کنونی را نیز بپردازند.
کارگران و زحمتکشان، در شرایطی به میدانهای جشن و مبارزه میآیند، که در آستانه تحولات عظیمی هستیم. پرتلاطمی این دوران بر هیچکسی پنهان نیست. سال گذشته سال بیداری، شورش و بپا خواستن تودههای عظیمی بود که از سویی سهم خود را از آزادی، رفاه، عدالت و سعادت میخواستند، و در همین میدان شیشه عمر رژیم سرمایهداران را در دست گرفته بودند، تا گذرنامه ننگین حیاتشان را باطل کنند. در مقابل جمهوری اسلامی، به شیوه ۳۱ ساله گذشته، به سرکوب آنچه که ما با عشق و امید برایش میجنگیدیم، سراسیمه ایستاد و قتل عام کرد. یعنی سرکوب دنیای خواستههای برحق آزادی، برابری و عدالت اجتماعی گرسنگان و پا برهنگان. آنچه که هر انسان با شرف و آگاهی نه میبخشد، نه فراموش میکند.
هسته اصلی تفکراین جنبش تودهای کنونی، و هدف روشن و والای آن تصویری زیبا از یک زندگی انسانی، رهایی انسان از قلمرو اجبارها و قوانین ضد بشری جمهوری اسلامی دارد. کارگران، تمام وجدانهای بیدار و حافظه تاریخ باید بیدار بمانند و بههوش، تا تاریخ ننگین و غیر انسانی این رژیم تکرار نشود.
جمهوری اسلامی وحدت و تشکیلات را به خوبی میشناسد. چون که در تمام عرصههای سرکوب، جنایت و استثمار، تمام سرمایهداران رنگارنگش، با وحدتی یک پارچه، سیستماتیک و هدفمند و در یک تشکیلات عریض و طویل سراسری عمل کردهاند. و به خوبی نیز میداند، که وحدت و تشکیلات کارگران و زحمتکشان، به چه بهای سنگینی برایش تمام میشود. بیهوده نیست تا سر حد مرگ از وحدت و تشکیلات کارگران و زحمتکشان وحشت دارد.
این جنبش عمومی و این نبرد کنونی، مبارزهای است بر سر مسایل حیاتی روزمره، بر سر دخالتگری و تغییر. نسلی جوان از دختر و پسر، که در خیابان، کارخانه و دانشگاه این نبرد را به پیش میبرند، به آگاهی و هوشیاریهای امیدوارکننده فراوانی دست یافته، و دنیایی امروزی با ساختاری نو، توام با آزادی، برابری و عدالت اجتماعی میخواهند. افقهای رهایشان عمیق و بالنده است. مبارزه در راه این خواستهها، پیش شرط شکل گرفتن اراده تاریخی و تودهای کارگران و زحمتکشان است.
روز اول ماه مه، روز تعهد و تلاش، روز دفاع از تمام ارزشها و پیروزیهای طبقه کارگر است. روز سمبل آزادی و رهایی از استثمار و ستم، روز نه به حجاب، سنگسار و نه به ستم و اپارتاید جنسی نیز هست. این روز فقط روز طبقه کارگر نیست.
وقتش هست و باید که توازن قوا را با عمل مشترک و اتحادمان قویتر و تعرضیتر کنیم، برای خواستههای صنفی، سیاسی خود از همه امکانات کنونی، و توان و انرژی امروزمان بهره بیشتری بگیریم. باید از این تلاطم کنونی و این برآمد سیاسی که شانسی تاریخی برای کارگران و زحمتکشان ایجاد کرده، به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم. با اعتقاد به تغییر، سرنگونی و سوسیالیسم.
در این شکی نیست که کارگران، دارای گرایشات مختلف در درون خودشان هستند، و باید هم داشته باشند. ولی اینها نباید مانعی شود در راه اتحاد آنان در جهت اقدامهای مشترک. مبارزه در حول اضافه دستمزد، حقوق معوقه، بیکاری و حق تشکل، آزادی زندانیان سیاسی و آپارتاید جنسی، عرصههای وسیع این اقدامات مشترک است. ولی کیست که نداند، به زیر کشیدن جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی در گرو پیوند این عرصههای وسیع مبارزاتی با دیگر جنبشهای اجتماعی است. خیزش به سوی تشکیل شوراها واعتصاب عمومی سراسری میتواند ما را به تسویه حساب نهایی با جمهوری اسلامی بکشاند.
طبقهای که خود تولیدکننده همه ثروت جامعه است، و هیچ جامعهای نمیتواند بدون وجود او دوام بیاورد، لیاقتش نظامی نیست که پروندهاش پر از جنایت، تجاوز، تبعیض و نابرابری است.
زنده باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر
زنده باد سوسیالیسم
۱۴ آوریل ۲۰۱۰
نظرات شما