بین دو نبرد بزرگ

بحران سیاسی عمیقی که جمهوری اسلامی گرفتار آن شده است، عمق ورشکستگی سیاسی این رژیم را نشان می‌دهد. حاصل ٤٠ سال حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی، فاجعه در تمام ارکان زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توده‌های مردم ایران است. متجاوز از ده میلیون بیکار، زندگی فلاکت‌بار ده‌ها میلیون کارگر و زحمتکش در زیرخط فقر، میلیون‌ها انسانی که درنتیجه فقر مطلق حتی از تأمین نان خشک‌وخالی محروم‌اند، افسارگسیختگی تورم، خریدوفروش کودکان، پیش‌فروش نوزادان، فروش اعضای بدن، رشد انواع و اقسام آسیب‌ها و نابسامانی‌های اجتماعی، گسترش روزافزون اعتیاد، تن‌فروشی، رشد افسارگسیخته جرم و جنایت، فساد مالی فراگیر سرتاپای دستگاه دولتی، اختناق و سرکوب وحشیانه دولت دینی استبدادی، تنها چند نمونه از فجایع وحشتناکی است که بورژوازی ایران زیر لوای اسلام راستین و حاکمیت الله در ایران به بار آورده است. اگر زمانی گفته می‌شد جمهوری اسلامی از تأمین نان تود‌های زحمتکش نیزناتوان است، ورشکستگی این رژیم اکنون به درجه‌ای است که حتی ناتوان از تأمین آب آشامیدنی برای میلیون‌ها تن از جمعیت٨٠ میلیونی کشور است.

به گفته رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست، بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور در معرض «بی‌آبی» قرار دارند. پیش‌ازاین، وزیر نیرو نیز سال ۹۷ را سخت‌ترین سال ازنظر تأمین آب در کشور طی نیم‌قرن اخیر اعلام نمود و گفت: ۳۳۴ شهر با جمعیت ۳۵ میلیون نفر امسال در وضعیت تنش آبی قرار دارند.

روز‌های اخیر اخبار متعددی از جیره‌بندی آب و اعتراضات مردم ایران در تعدادی از استان‌ها و شهرهای کشور ازجمله اهواز، آبادان، خرمشهر، بوشهر، انتشاریافته است. در خوزستان آبی که مردم باید از آن استفاده کنند، حتی برای استفاده‌های غیر آشامیدنی ازجمله استحمام نیز بهداشتی و قابل‌استفاده نیست. رژیمی که دزدی‌های سران و مقامات آن، ابعاد میلیاردی به خود گرفته است، حتی تصفیه‌‌خانه‌های ضروری برای تأمین آب آشامیدنی مردم مناطق گرمسیر را ایجاد نکرده است، تا چه رسد به تأمین آب برای کشاورزان در برخی از مناطق ایران. اگر هم آب آشامیدنی در منطقه‌ای نظیر خوزستان وجود داشته باشد، اولویت آن، برای فروش به عراق است که منبع درآمد دیگری برای دولت و چپاولگری مقامات است. در ماه‌های گذشته نمونه‌های متعددی از اعتراضات دهقانان را ازجمله در اصفهان دیده‌ایم. مردم برخی شهرهای خوزستان تاکنون مکرر اعتراضات خود را به وضعیت وخیمی که این منطقه در رابطه با مشکل آب و آلودگی محیط‌زیست گرفتار آن شده است، ابراز داشته‌اند .

در چند روز گذشته، مردم آبادان در اعتراض به شور شدن آب آشامیدنی، یک‌رشته  تجمعات اعتراضی برپا کردند و علیه مقامات دولتی شعار سردادند. بر روی یکی از پلاکارد‌های این تجمعات اعتراضی نوشته شده بود:” سهم من از نفت در آبادان، بیکاری؛ آب‌شور؛ گردوخاک؛ گرانی”

اما تنها درآبادان و اهواز، خرمشهر و بوشهر نیست که همه‌روزه شاهد اعتراضات مردم هستیم. در همین چند روز اخیر شاهد اعتصابات، تجمعات اعتراضی متعدد بر سر مطالبات دیگر نیز بوده‌ایم.

در برخی شهرهای استان خوزستان از روز ٢٧ خرداد صدها تن از رانندگان برای افزایش دستمزد به اعتصاب متوسل شدند.

کارگران فولاد اهواز، روز ۳۰ خرداد با برپائی یک تجمع اعتراضی، خواستار آزادی ٦ تن از رفقای دربند خود شدند. نیروی سرکوب پلیس بار دیگر با کارگران درگیر شد.

روزهای ٢٨ و ٢٩ خرداد جمعی از بازنشستگان فرهنگی با تجمع در مقابل وزارت آموزش‌وپرورش و سازمان برنامه‌وبودجه، خواستار تحقق مطالبات خود ازجمله حق سنوات بازنشستگی شدند.  .

روز ٣٠ خرداد نیز گروهی از بازنشستگان بانک سپه مقابل دفتر مرکزی این بانک تجمع کردند و به ناچیز بودن مستمری و مشکلات معیشتی خود اعتراض کردند.

روز دوشنبه ۲۸ خرداد کارگران کارخانه چوکا دور جدیدی از اعتصابات را با خواست پرداخت مطالبات معوقه و اعتراض به عدم امنیت شغلی آغازکردند.

کارگران اخراجی کشت و صنعت شمال روزهای ٢٨ و ٢٩ خرداد مقابل کارخانه در ساری و استانداری مازندران تجمع کردند و خواستار بازگشت به کار شدند.

روزهای ٢٨ و ۲٩ خرداد گروهی از کارکنان تعاونی سهام عدالت به همراه خانواده‌های خود به نمایندگی از هزار و پانصد نفر از  کارکنان دفاتر سهام عدالت در اعتراض به ۳۹ ماه معوقات مزدی و نبود امنیت شغلی در مقابل ساختمان وزارت اقتصاد تجمع اعتراضی برپا کردند.

گروهی از کارگران شرکت واحد برای چندمین بار در مقابل ساختمان‌های شهرداری و شورای اسلامی شهر تهران تجمع کردند و خواستار تحویل آپارتمان‌هایی شدند که قرار بود تا پایان سال ۹۱ تحویل داده شود، شدند.

مالباختگان موسسه کاسپین در تهران و رشت تجمع اعتراضی برپا کردند.

در پی ربودن و تجاوز به تعدادی از دختران توسط عوامل مسلح رژیم، روز ٢٧ خرداد، گروهی از مردم ایرانشهر در مقابل فرمانداری تجمع کردند، به نبود امنیت برای زنان و دختران اعتراض نمودند و خواهان دستگیری و مجازات جنایتکاران شدند.

دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از ٢7 خرداد در اعتراض به احکام سنگین صادرشده برای تعدادی از دانشجویان دستگیرشده و فضای امنیتی دانشگاه، تجمع اعتراضی برپا نمودند و از شرکت در امتحانات نیز خودداری کردند. برای ٤ تن از دختران دانشجو و دو تن از پسران، حبس‌های سنگین تا ٨ سال صادرشده است. تعداد دانشجویانی که برای آن‌ها پرونده تشکیل‌شده ، لااقل ٥٠ نفر اعلام‌شده است. اعتراضات دانشجویان در ماه‌های اخیر افزایش‌یافته که به‌ویژه به جو امنیتی و پادگانی دانشگاه‌ها و پولی شدن دانشگاه‌ها اعتراض دارند. می‌توان این لیست از مبارزات چند روز گذشته را باز هم افزایش داد.

این‌همه اعتراض و مبارزه در فاصله ٤ روز که به آن‌ها اشاره شد، نشان‌دهنده بحران سیاسی ژرفی است که رژیم پاسدار نظم موجود و طبقه سرمایه‌دار حاکم با آن روبه‌رو است. این اعتراضات و صدها نمونه آن به‌ویژه، ده‌ها نمونه از اعتصابات، تجمعات، تظاهرات و راهپیمائی‌های بزرگ کارگری در طول سه ماهی که از سال جاری می‌گذرد، نشان‌دهنده رشد و گسترش دامنه مبارزاتی است که پس از تظاهرات توده‌ای سرا سری دی‌ماه رخ می‌دهد. اما این مبارزات پردامنه و گسترده، معنای ویژه‌ای نیز دارد. در یک دوران انقلابی در فاصله دو نبرد بزرگ، مبارزات و جنبش‌های کوچک‌تر اما متنوع‌تر و گسترده‌تر رخ می‌دهند، تا عموم توده‌های مردم را به عرصه مبارزه مستقیم سوق دهند و زمینه نبرد بزرگ‌تری را آماده کنند. نبردی که بی‌تردید، با وسعت و اعتلایی بزرگ‌تر از تظاهرات توده‌ای سرا سری دی‌ماه در آینده‌ای نزدیک رخ خواهد داد.

رژیم ورشکسته جمهوری اسلامی هیچ راهی برای نجات از این بحران ندارد. این رژیم هنوز بر این پندار است که با تشدید سرکوب و اختناق، بازداشت، زندان و اعدام می‌تواند موج اعتراضات را مهار کند.

جمهوری اسلامی مکرر در این چند ماه، کارگران را سرکوب و بازداشت کرده است. اما نه‌تنها توقفی در مبارزه رخ نداده، بلکه بالعکس، کارگران مبارزه خود را تشدید کرده‌اند.

جمهوری اسلامی در فاصله شش ماهی که از دی‌ماه می‌گذرد، هزاران تن از مردم ایران را بازداشت و گروه کثیری از آن‌ها را به حبس محکوم کرده است. زندانیان سیاسی را با ادعای جعلی خودکشی، به قتل رسانده و تعدادی را نیز اعدام کرده است. دانشجویان وزنان مبارز را به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم کرده است.

جمهوری اسلامی اخیراً حملات خود را به کانون نویسندگان تشدید کرده است. مانع از برگزاری جلسات کانون شده است، به اجلاس‌های کانون یورش برده است، اموال و کتاب‌های کانون را به یغما برده است، اما کانون همچنان مقاوم ایستاده است و همان‌گونه که در بیانیه خود اعلام کرده است، ” مأموران امنیتیِ جمهوری اسلامی با این سرکوب‌های غارتگرانه می‌خواهند اعضای کانون را از فعالیت بازدارند و از اشاعه‌ی اهداف و اندیشه‌های کانون جلوگیری کنند.” اما کانون مقاوم و استوار به مبارزه علیه رژیم اختناق و سرکوب ادامه می‌دهد و” اعمال راهزنانه، غارتگرانه و ضد انسانی آزادی ستیزان سرکوبگر را محکوم می‌کند”

این رژیم، رسوایی را به آنجا رسانده که وکلای دادگستری را به جرم دفاع از زندانیان سیاسی دستگیر و به زندان انداخته است. نسرین ستوده به جرم دفاع از دختران خیابان انقلاب بازداشت‌شده است. وکیل مدافع محمد ثلاث نیز به جرم افشای دادگاه فرمایشی دستگیرشده است. اما رژیم با تمام این وحشی‌گری‌ها قادر به نجات خود نیست. بالعکس با این اقدامات سرکوبگرانه، روند سرنگونی و نابودی خود را تسریع خواهد کرد. طولی نخواهد کشید که جنبش اعتراضی کنونی کارگران و زحمتکشان ایران به انقلابی بیانجامد که طومار ننگین این رژیم ارتجاعی بورژوائی- مذهبی را در هم پیچد و با استقرار یک حکومت شورایی، نه‌فقط مردم ایران از تمام فجایع رژیم رهائی یابند و مطالبات خود را عملی سازند، بلکه نمونه‌ای از عالی‌ترین دمکراسی و برابری اجتماعی را به مردم منطقه خاورمیانه و تمام جهان ارائه دهند.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۷۸ در فرمت پی دی اف

 

Website Comments

  1. بي نام
    Reply

    “طولی نخواهد کشید که جنبش اعتراضی کنونی کارگران و زحمتکشان ایران به انقلابی بیانجامد که طومار ننگین این رژیم ارتجاعی بورژوائی- مذهبی را در هم پیچد و با استقرار یک حکومت شورایی،”
    !!!
    ولي فكر نكنم كه جنبشي بدون پيشاهنگ انقلابي و تشكل كومونيستي طبقه كارگر ، بتواند انقلاب كند و چه رسد به اينكه حكومت شورايي بر پا كند.
    پيشاهنگ چه ميكند؟ فقط حمايت روي كاغذ؟
    كجاست “عمل” متناسب با شعار استراتژيك پيشاهنگ انقلابي طبقه؟ تاكتيكها؟ برنامه عمل ***ميداني***(مخفي) ولي ملموس براي جامعه و خيابان؟؟؟
    بايد پيشاهنگ بود، نه پسا….
    تجربه هاي تاريخي چه ميگويند؟؟؟؟؟؟؟
    دقيقا….! بين دو نبرد بسيار بزرگ …
    پيام 8-تير چه بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

POST A COMMENT.