مشتی جانی دزد و ریاکار

 تبلیغات و مناظره‌های به اصطلاح انتخاباتی جناح‌ها و باندهای حکومتی که توجه نسبتا زیادی را به خود جلب کرد بار دیگر بر فساد عمیق دستگاه حکومتی صحه گذاشت و لجنی را که تاروپود رژیم به آن آغشته است، از عمق به روی آب آورد و در معرض دید همه‌گان قرار داد. هدف اصلی از راه‌اندازی این بازی‌ها، البته گرم کردن تنور انتخاباتی‌ست که بی‌اعتنایی مردم به آن مایۀ نگرانی سران رژیم و در راس آن خامنه‌ای است. جناح‌های حکومتی ونامزدهای انتخاباتی ریاست‌جمهوری در این نمایشی که هر چهار سال یکبار به روی صحنه می‌رود، به‌رغم هر اختلافی که داشته باشند، اما یک وظیفه اصلی بیشتر ندارند و آن کشاندن تعداد هرچه بیشتری از مردم به پای صندوق رای است. روحانی در جریان مجادله لفظی با نامزدهای رقیب خود گفت “همه ما یک وظیفه بیشتر نداریم و آن این است که همه را به پای صندوق‌های رای دعوت کنیم. اگر همه مردم پای صندوق‌های رای بیایند، قطعا ما پیروز و موفق در انتخابات خواهیم بود.” خامنه‌ای نیز که بارها و به صراحت به همین نکته اشاره نموده و مستقل از این‌که در نهایت نام چه مهره‌ای از صندوق بیرون خواهد آمد، برخواست خود مبنی بر حضور و مشارکت گسترده مردم تاکید ورزیده است، این‌بار برای کشاندن مردم به پای صندوق حتا به عروسک‌هایی که وارد صحنه این نمایش شده‌اند تکلیف نمود در تبلیغات خود روی چه نکاتی انگشت بگذارند! رژیم البته می‌دانست که مردم حتا در محدودۀ دوره‌های پیشین نیز به دام وعده‌های توخالی نخواهند افتاد و صف تحریم‌کنندگان متراکم‌تر خواهد شد. از این رو تلاش نمود این نمایش را به نحوی که توجه مردم به آن جلب شود صحنه‌آرایی کند. خامنه‌ای نیز اگرچه بر این صحنه پردازی صحه گذاشته اما توصیه کرده بود نامزدها از “بداخلاقی” پرهیز کنند و حرف‌هایی که “دشمن را امیدوار” سازد بر زبان نیاورند. اوضاع رژیم اما به قدری بحرانی و فساد چنان عمیق و گسترده است که این توصیه‌ها نمی‌توانست و نتوانست چاره‌ساز باشد و جریان آبروریزی رژیم فاسد و آبروباخته را مهار کند.
میلیون‌ها تن از مردم ایران با چشم خود دیدند و با گوش خود از زبان سران و دست‌اندرکاران رژیم که هر یک مسئولیت‌ها و سمت‌های مهمی در دستگاه حکومتی داشته‌اند و اکنون می‌خواهند رئیس‌جمهور شوند، شنیدند که همه‌‏ی مسئولان درجه اول حکومتی دزد و شیاد و ریاکار و فاسدند و رژیم جمهوری اسلامی سرتا پا غرق در فساد است. تبلیغات انتخاباتی و مناظره‌های تلویزیونی یکبار دیگر نشان داد که تمام مهره‌های اصلی که اداره امور کشور را در دست دارند، ازیک جنس و غارت‌گرند. نشان داد که اختلاس و دزدی و چپاول و سرکوب‌گری و ضدیت با مردم و غارت اموال و ثروت‌های عمومی، منحصر به این یا آن فرد و باند حکومتی نیست، بلکه خصلت تمام حکومت‌گران و ذاتی این رژیم است.
اگر از بحث‌های دو نامزدی که بیشتر سیاهی‌لشکر بودند صرف‌نظر کنیم، اهم بحث‌ها و افشاگری‌هایی را که از یک طرف روحانی و جهانگیری و از طرف دیگر قالیباف و رئیسی علیه یکدیگر مطرح کردند، حول دو محور دور می‌زد. از آنجا که جناح روحانی هیچ برنامه‌ای جز ادامه برنامه ۴ سال گذشته نداشت، که وخیم‌تر شدن وضعیت اقتصادی و معیشتی توده‌های مردم، افزایش فقر، بیکاری، گرانی ازجمله نتایج آن بوده است، لذا این جناح حرف جدیدی برای گفتن نداشت. حرف‌های آن تکرار حرف‌هایی بود که در عمل محک خورده و جذایبتی برای هیچ‌کس حتا بسیاری از طرفداران روحانی نداشت. جناح مقابل نیز اگرچه برنامه معینی ارائه نداد و هیچ راهی برای حل معضلات جامعه نداشت، اما توانست با انگشت نهادن بر معضلات و نارسایی‌هایی که در دوره روحانی تشدید شده بود، از همان آغازپرخاش‏گرانه به رقیب خود یورش بَرَد، اورا به موضع دفاعی اندازد و توجه اقشاری از مردم را نیز کم‌و‌بیش به این جدال لفظی جلب کند. برای دارودسته روحانی روشن بود که اگر به همین سیاق پیش می‌‌رفت و صرفاً به دفاع اکتفا می‌کرد، بازی را از همان آغاز باخته بود و چون نمی‌خواست بازندۀ این نزاع و رقابت باشد، به حمله متقابل و افشاگری علیه جناح رقیب روی آورد. چنین شد که نامزدهای ریاست‌جمهوری به جای ارائه فشرده‌ای از برنامه‌های اقتصادی و سیاسی به قصد جلب‌آراء که معمول این‌گونه انتخابات‌ها در کشورهای سرمایه‌داری‌‌ست، تمام همّ خود را صرف افشای یکدیگر ساختند و پروندۀ فساد و دزدی‌های یکدیگر را رو کردند. پرونده‌های فسادی که البته فقط افشای این یا آن فرد و جناح حکومتی نبود، بلکه در نهایت افشای تمام دم و دستگاه حکومتی و پروندۀ کل نظام بود.
جناح روحانی که در زمینه‌های اقتصادی و اوضاع معیشتی مردم و معضلاتی از قبیل رکود، بیکاری، اشتغال، ازدواج جوانان، مسکن و غیره و غیره مورد حمله رقیب قرار گرفته بود، نخست پروندۀ ۲۲۰۰ میلیارد تومانی قالیباف و بذل و بخشش املاک‌ و دارایی‌های شهرداری به مدیران و بستگان شهردار را رو کرد و از دزدی‌های وی و همسرش در پوشش راه‌اندازی یک موسسه خیره پرده برداشت و قالیباف اختلاس و دزدی‌های نجومی در املاک شهرداری را با زمین ۳۵۰ متری جهانگیری در ونک و زمین ۸۰۰ متری روحانی در شهرک غرب که به مفت تصاحب کرده‌اند جواب داد.
جناح روحانی فاش ساخت که دارودسته قالیباف مانع تحقیق و تفحص مجلس برای رسیدگی به این پرونده شده است و افشاء‌کننده این پرونده را نیز دستگیر و در سلول انفرادی زندانی کرده است و قالیباف در جواب گفت، مدارکی هست که شما این املاک را گرفته‌اید! یعنی اگر تحقیق و تحفص می‌شد پای رئیس‌جمهور و باند وی نیز گیر بود!
جناح روحانی از زدوبندها و دزدی‌های بانکی رقیب سخن گفت، از اینکه رئیسی در مورد پرونده ۱۲ هزار میلیارد تومانی که زیر دست او بوده اقدامی نکرده است و در زمینه مبارزه با قاچاق کالا هیچ کاری انجام نداده است و هم‌چنین از این صحبت کرد که گروه‌های امنیتی که حامی سیاسی دارند، اقتصاد را دست خودشان گرفته و مانع رقابت آزاد شده‌اند. جناح مقابل پاسخ‌اش این بود که مسولان دولتی در زدوبند با بخش خصوصی، و استفاده از رانت‌، خودشان قاچاق کالا می‌کنند و پاداش‌های میلیاردی می‌گیرند. قالیباف در اثبات اینکه مسئولان بالای دولت، منابع و مراکز اقتصادی را در اختیار نزدیکان خود قرار داده‌اند گفت در دولت چهار درصدی رفتارها به شکل دوره قاجار درآمده است، فولاد دست کیست؟ بانک‌ها دست کیست؟ پتروشیمی دست کیست؟ املاک نجومی را شما بردید، نزدیک‌ترین فرد به شما فساد می‌کند اما برخورد نمی‌کنید و تسنیم در تایید این سخنان نوشت، برادر رئیس‌جمهور ظرف کم‌تر از یک سال از محل دو شرکت در خارج کشور، حداقل ۱۲۵ هزار دلار و ۲۰۰ هزار پوند دریافت کرده که بالغ بر یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان می‌شود و همزمان ماهانه ۳۷ میلیون تومان از بانک ملت حقوق گرفته است!
طرف روحانی بارها قالیباف را دروغگو و ریاکار خواند و البته قالیباف نیز کوتاه نیامد و گفت روحانی مستقیم به دوربین نگاه می‌کند و دروغ می‌گوید. روحانی یادآوری کرد که سال ۸۴، او بود که نگذاشت دیگران از پرونده قالیباف(۱) مطلع شوند و خطاب به وی گفت، شما اگر برای زمین ناراحت هستید، به “طرقبه” رسیدگی کنید ببنید بستگان شما آنجا چه کرده‌اند.
بدین ترتیب، هر حمله‌ای با ضدحمله طرف مقابل روبرو می‌شد و نتیجه، رسوایی بیشتر رژیم جمهوری اسلامی و سران و دست‌اندرکاران آن.
محور دوم جر و بحث نامزدها، آزادی‌های سیاسی و اقدامات جناح‌ها حول و حوش آن بود. روحانی که آشکارا تمایل داشت مجادله و میدان بازی را به عرصه آزادی‌های سیاسی و اجتماعی بکشاند، بدین خیال که نقطه ضعف بزرگ رقیب را پیدا کرده است به کرات علیه دارودسته مقابل سخن گفت. وی خطاب به جناح رقیب گفت “مردم ایران اعلام می‌کنند آن‌هایی را که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند را قبول ندارند”! وی هم‌چنین با اشاره تلویحی به رئیسی گفت “ما آن‌هایی را که پشت میز نشسته‌اند و حکم صادر کرده‌اند را نمی‌خواهیم”! روحانی خطاب به مردم پیرامون جناح رقیب گفت “شما آن‌ها را نمی‌شناسید، من می‌شناسم، آن‌ها روزی در جلسه‌ای تصمیم گرفتند که در تهران در پیاده‌رو دیوار بکشند، آن‌ها می‌خواستند پیاده رو زنانه و مردانه ایجاد کنند، همان‌طور که در محل کارشان بخشنامه تفکیک جنسیتی را صادر کردند” روحانی هم‌چنین از فشارهای جناح رقیب برای بستن فضای مجازی، توقف اشتغال زنان برخوردهای امنیتی و قضایی،کتک زدن دست فروشان و بالاخره از حملات گازانبری قالیباف در سال ۸۴ گفت و این سخن وی را نقل کرد ” که اگر بگذارید من این دانشجویان را ظرف دو ساعت لوله می‌کنم و جمع می‌کنم!”
حسن روحانی در سخنرانی‌های تبلیغاتی و مناظره انتخاباتی چنان علیه اعدام و زندان و برخوردهای قضایی و امنیتی و محدودیت‌ آزادی‌ها داد سخن داد که اگر کسی مقام و منصب وی در جمهوری اسلامی را نمی‌دانست تصور می‌کرد کسی از میان اپوزیسیون دارد سیاست‌های سرکوب‌گرانه جمهوری اسلامی را زیر سوال می‌برد. تو گویی حسن روحانی در این ۳۸ سال در خلاء یا در کرۀ دیگری بوده است! جناح رقیب البته در این مورد چیزی نداشت که بگوید جز این‌که مشارکت روحانی در این جنایات و سرکوبگری‌ها را گوشزد و مستند سازد. چرا که روحانی آن چه را که درسال ۵۷ گفته و مکتوب کرده بود، ازیادبرده بود ” پس ازانتقاد علمای قم نسبت به وضعیت حجاب زنان و زمانی که طرح اجباری کردن حجاب در ادارات مربوط ارتش مطرح شد، با وجود مخالفت‌های مردم و زنان بی‌حجاب جامعه، با نظر مثبت من تصمیم گرفتیم حجاب را الزامی کنیم و دستور دادم هیچ زن بی‌حجابی را از فردا راه ندهند” {کتاب خاطرات حسن روحانی} روحانی نگفت که در ۲۳ تیر سال ۵۹، زمانی که نماینده مجلس بود، شخصا از دادگاه ارتش تقاضا کرد “توطئه‌گر” ها را هنگام نماز جمعه در حضور مردم به‌دار آویزند تا تاثیرات بیشتری داشته باشد و سال ۸۷ زمانی که دبیرشورای عالی امنیت رژیم بود، دانشجویان مبارز را مزدوران آمریکا و اسرائیل خواند و برخی از همین همکاران امروزی وی که در دهه شصت مسولان وقت وزارت علوم بودند، در نظر داشتند میان دختران و پسران دانشجو در کلاس‌ها دیوار بکشند. روحانی که رئیسی جنایت‌کار یکی از اعضای هیات مرگ در کشتارهای دهه شصت را تلویحا مورد سوال قرار داد که از پشت میز به صدور حکم پرداخته است، به روی مبارک خود نیاورد که عضو دیگر این هیات مصطفی پورمحمدی را به وزارت دادگستری خود منصوب کرده است! واقعا که این جانیان شیَاد، وقاحت و بی‌شرمی را از حد گذرانده و ریاکاری و شارلاتانیسم را به حد اعلا رسانده‌‌اند.
در کنار این مسائل، هر دو جناح اعتراف کردند که تحت عنوان یارانه‌ها و در ازاء ۴۵ هزار تومانی که به مردم داده شده از ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان از جیب آن‌ها برداشته شده است. گفته شد که شکاف طبقاتی عمیق‌تر شده، شمار بیکاران و نرخ بیکاری افزایش یافته است، ریال در ظرف ۴ سال دو سوم ارزش خود را از دست داده است نقدینگی افزایش یافته است، قیمت کالاها به دوبرابر و در مواردی بیشتر افزایش یافته است. سفره مردم مدام کوچک‌تر شده است. میلیون‌ها جوان با معضل بیکاری، بی‌مسکنی دست بگریباند، فقر و نداری گسترده‌تر شده و شمار حاشیه‌نشین‌ها به ۱۶ میلیون رسیده است!
نامزدهای انتخاباتی و نشریات و رسانه‌های جناح آن‌ها با هدف گرم کردن تنور انتخابات و به نیت تضیعف جناح رقیب، دست به افشاگری علیه یکدیگر زدند وتاتوانستند پته هم را روی آب ریختند. آن‌ها اما نمی‌دانستند که با این کار، کل نظام و پایه‌گذار آن را نیز زیر سوال می‌برند و تیشه به ریشه نظام می‌زنند. به راستی کاری را که اپوزیسیون رژیم نمی‌توانست با این ابعاد ودامنه و در این مدت کوتاه انجام دهد، جناح‌های حکومتی به بهترین نحوی آن را انجام داند. آن‌ها با زبان خود به مردم گفتند همه دست‌اندرکاران و سران حکومتی دزد و دروغگو و ریاکار وغارت‌گرند.آن ها اعتراف کردند که اختلاس و بچاپ بچاپ و فساد در دستگاه حکومتی بسیارعمیق و همه جانبه است و رژیم به چنان درجه‌ای از انحطاط رسیده است که حتا سران و دست اندرکاران رژیم نیز ازاعلام آن ابائی ندارند.
ارتجاع حاکم با صحنه آرائی نمایش انتخاباتی و راه انداختن مناظره های جنجالی تلاش نمود مردم را به پای صندوق رأی بکشاند که چهار سال دیگر نیز برآن ها حکمروائی کند تاشاید ازاین ستون به آن ستون فرجی حاصل شود و نظام را از سراشیبی سقوط برهاند و آن را نجات دهد. وقتی‌که نجات نظام در تیشه زدن به ریشه نظام دنبال شود، دیگر هیچ تردیدی نیست که کار این نظام تمام است و وقت آن است که توده‌های مردم ایران این رژیم فاسد را به زیر کشند و تمام دستگاه فاسد حکومتی همراه با سران جانی، دزد و ریاکار آن را به گور بسپارند!
زیرنویس:
اشاره روحانی به پول هائی است که قالیباف درسال ۸۴ زمانی که ” رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا” بود، از قاچاقچیان مواد مخدر گرفته بود.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۴۱ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.