تشکیل “ناتو” عربی، انزوای بیشتر جمهوری اسلامی

یادداشت سیاسی- با انتخاب دونالد ترامب به عنوان پنجاه و پنجمین رئیس جمهور آمریکا همه نگاه ها متوجه سرنوشت توافق هسته ای (برجام) میان ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک شد. چرا که دونالد ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود به طور مکرر وعده داده بود که در صورت پیروزی، توافق برجام را پاره خواهد کرد. بعد از پیروزی اما، او دیگر صحبتی از پاره کردن توافق برجام بر زبان نیاورد، در عوض راه کارهای دیگری را برای سد کردن دامنه نفوذ و اهداف توسعه طلبانه جمهوری اسلامی در پیش گرفت. ایجاد یک بلوک نظامی منطقه ای بر اساس الگوی “ناتو” و با حضور برخی از کشورهای عربی از جمله راه کارهایی بود که از همان روزهای نخست به قدرت رسیدن دونالد ترامپ زمزمه هایش به گوش رسید.
زمینه های پیشنهاد این طرح اولین بار در تاریخ ۳۱ ژانویه در تماس تلفنی جیمز ماتیس وزیر دفاع آمریکا با وزیر دفاع عربستان سعودی جهت همکاری در راستای منافع مشترک دو کشور و مبارزه با تروریسم مطرح شد. در این گفتگو دو طرف در باره “فعالیت های مشکوک” و نیز “دخالت های ایران” در منطقه و راه کارهای مقابله با این دخالتگری تبادل نظر کردند. موضع مشترک آمریکا و عربستان علیه جمهوری اسلامی در نشست امنیتی مونیخ که در ۱۷ فوریه ۲۰۱۷ برگزار شد، گستره بیشتری یافت. در نشست سه روز مونیخ به جای سوریه، این جمهوری اسلامی بود که به طور جدی مورد انتقاد شدید نمایندگان برخی از کشورها قرار گرفت. موضع گیری همزمان ترکیه، آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی در این نشست گام دیگری در مسیر شکل گیری این پیمان نظامی در مقابله با اهداف توسعه طلبانه جمهوری اسلامی در منطقه بود. با فراهم شدن زمینه های بحث و گفتگو در مورد شکل گیری طرح مورد نظر آمریکا، اسرائیل هم مشتاقانه وارد گفتمان تحقق طرح ناتوی عربی شد. لیبرمن وزیر دفاع اسرائیل، روز ۱۱ اسفند، در گفتگو با روزنامه آلمانی “دی ولت” با اعلام اینکه جمهوری اسلامی دشمن مشترک عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی و اسرائیل است، خواهان یک اتحاد نظامی عربی با هدف محدود کردن نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه و مقابله با تهدیدات نظامی ایران شد.
پیش از این نیز در سی و هفتمین اجلاس سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس که به تاریخ ۱۷ آذر ۹۵ تحت عنوان “اجلاس شورای عالی” و با حضور نخست وزیر انگلیس در منامه، پایتخت بحرین برگذار شد، تلویحا دورنمای چنین پیمانی علیه جمهوری اسلامی نمایان شده بود. چرا که در بیانیه نهایی و مشترک اجلاس فوق و همچنین در نشست اضطراری بعدی این کشورها که به تاریخ ۱۹ دیماه ۹۵ برگزار شد، به “ادامه دخالت ایران در امور داخلی کشورهای عضو شورای همکاری و منطقه” اشاره و با صراحت از جمهوری اسلامی خواسته شد تا “اصول حسن همجواری و احترام به حق حاکمیت، عدم مداخله در امور داخلی و عدم توسل به تهدید و استفاده از قوه قهریه” علیه کشورهای دیگر را رعایت کند.(تاکید از ماست)
تا اینجای مسئله همه شواهد نشان می دهد که دولت آمریکا و عربستان سعودی در ایجاد یک پیمان نظامی عربی با هدف سد کردن راه نفوذ و جلوگیری از اهداف توسعه طلبانه جمهوری اسلامی بسیار جدی هستند. با اینهمه اما، سئوال اینجاست چرا دونالد ترامپ که مدام از پاره کردن توافق برجام صحبت می کرد، به یکباره به جای برهم زدن توافق هسته ای و پاره کردن برجام به ایجاد یک پیمان نظامی عربی و منطقه ای علیه جمهوری اسلامی روی آورده است؟
بر کسی پوشیده نبود و نیست که هدف آمریکا از توافق برجام علاوه بر سد کردن راه رسیدن ایران به سلاح اتمی، تغییر سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان نیز بود. توافق برجام اگرچه برای مدت ۱۰ تا ۱۵ سال ظاهرا راه دستیابی ایران به سلاح اتمی را مسدود کرده است، اما در سیاست خارجی جمهوری ، بویژه تلاش برای گسترش نفوذ خود در سطح منطقه تاکنون کمترین تغییری صورت نگرفته است. نه تنها کوچکترین تغییری در سیاست نظامی گری و پان اسلامیستی جمهوری اسلامی رخ نداد، بلکه بعد از توافق برجام دولت ایران با حضور نظامی بیشتر در عراق، سوریه، یمن و نیز پرتاپ مکرر موشک های دوربرد با قدرت حمل کلاهک هسته ای به تحرکات نظامی خود در منطقه شتاب بیشتری هم داده است.
بنابر این، با توجه به سیاست توسعه موشکی و مداخله گرانه ایران در سطح منطقه، سیاست راهبردی هیئت حاکمه آمریکا در مواجهه با ایران، یعنی تغییر سیاست خارجی جمهوری اسلامی و سد کردن راه نفوذ و دخالتگری آن در سطح کشورهای منطقه بیش از پیش در دستور کار دونالد ترامپ و دولت این کشور قرار گرفته است.
از آنجا که پاره کردن یک طرفه توافق برجام به عنوان یک سند بین المللی که علاوه بر امضاء سران کشورهای قدرتمند جهان مهر و امضاء دبیرکل سازمان ملل را نیز به همراه دارد، برای اعتبار سیاسی آمریکا تبعات منفی بین المللی داشت، دونالد ترامپ ترجیح داد به راه کارهای دیگری برای تغییر رفتار برون مرزی جمهوری اسلامی و متوقف ساختن اهداف توسعه طلبانه آن روی آورد. از این رو، ایجاد یک بلوک نظامی عربی و منطقه ای بر اساس الگوی “ناتو” با پیشنهاد آمریکا و اسرائیل و پذیرش عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی منطقه در دستور کار قرار گرفت.
پوشیده نیست که این روی کرد ترامپ، عملا دخالتگری نظامی و نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی را هدف گرفته است. با پیشبرد سیاست های دونالد ترامپ و صف بندی های سیاسی- نظامی منطقه ای که هم اینک علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته است، هیئت حاکمه ایران در موقعیت سخت تری نسبت به شرایط بعد از توافق برجام قرار می گیرد. تشکیل ناتوی عربی پیش از اینکه کارکردی نظامی داشته باشد، در وهله نخست تلاشی برای سد کردن نفوذ و هرچه بیشتر منزوی کردن جمهوری اسلامی در سطح کشورهای منطقه است.
مناسبات سیاسی جمهوری اسلامی در سطح منطقه بویژه کشورهای حوزه خلیج فارس هم اینک به اندازه کافی تیره و تار است. تردیدی نیست که با تحقق ایجاد ناتوی عربی شرایط برای هیئت حاکمه ایران چه به لحاظ اقتصادی و چه سیاسی از این هم سخت تر خواهد شد.
توافق برجام به رغم اینکه در عرصه اقتصادی روزنه های امیدی را به روی دولت ایران گشود، اما، با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا بدون اینکه توافق برجام پاره شود، تهدیدها و تنگناهای دیگری برای جمهوری اسلامی ایجاد شده است. تنگناهایی که بسیار هم جدی هستند و چه بسا بر روند اجرای توافق برجام هم تا حد ممکن سایه بیاندازند. خصوصا تحریم هایی که به بهانه نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و ادامه فعالیت های موشکی ایران در دستور کار سنا و دولت آمریکا است. تحریم هایی که تاثیرات خود را در روابط تجاری و سرمایه گذاری شرکت های بزرگ جهانی با جمهوری اسلامی هم خواهد گذاشت.
حال که توافق برجام نتوانست تغییرات مورد نظر آمریکا و شرکای عربی او را در سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی ایجاد کند، ترامپ به دنبال انزوا و راه کارهای دیگری برای متوقف کردن جمهوری اسلامی است. مستثتا از اینکه پیمان ناتوی عربی علیه جمهوری اسلامی محقق گردد یا نه، این انزوای سیاسی و ایجاد تنگناها تا زمانی که یک تغییر اساسی در سیاست خارجی رژیم جمهوری اسلامی رخ ندهد، همچنان گلوی هیئت حاکمه ایران را خواهد فشرد. به عبارت روشنتر، تا زمانیکه تغییری در برنامه توسعه موشک های دوربرد، حمایت از تروریسم، دخالت نظامی در کشورهای منطقه رخ ندهد و سیاست پان اسلامیستی و توسعه طلبانه شیعه گری جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان متوقف نشود، هیئت حاکمه ایران با انزوای بیشتری در منطقه مواجه خواهد شد.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۳۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.