جنبش دانشجوئی و معضل جمهوری اسلامی در بازگشائی دانشگاه‌های کشور

جنبش دانشجویی و دانشجویان دانشگاه های مختلف ایران، هم اکنون شرایط حساس و سرنوشت سازی را پیش رو دارند. تحولات سه ماهه اخیر در ایران، به ویژه خیزش انقلابی جوانان، دانشجویان و توده های میلیونی مردم، رژیم را بر آن داشته تا بیش از هر زمان دیگر، مسئله سرکوب جنبش دانشجوئی را در صدر برنامه های خود سازماندهی کند.

حضور فعال دانشجویان و سازماندهی اعتراضات وسیع دانشجوئی از همان نخستین ساعات اعلام نتایج مضحکه انتخاباتی ٢٢ خرداد، سبب گردیده تا خامنه ای، دولت احمدی نژاد و جناح مسلط جمهوری اسلامی علنا وحشت و نگرانی خود را از بازگشائی دانشگاه ها بیان کنند.

موج اعتراضات دانشجوئی و به خصوص پیوند این جنبش با اعتراضات خیابانی توده های میلیونی مردم، جناح مسلط جمهوری اسلامی را چنان به وحشت انداخته که علاوه بر سازمان دهی وسیع سرکوب جنبش دانشجوئی در ماه های اخیر، طرح تعطیلی کوتاه مدت دانشگاه ها را نیز در دستور کار خود قرار دهد.

از آنجا که پیش درآمد تمام زمینه های سرکوب، تجاوز، کشتار و بگیر و ببندهای اعتراضات مردمی و جنبش های سیاسی- اجتماعی درون جامعه با دستور مستقیم و سخنرانی های شخص خامنه ای آغاز می گردد، در برنامه ریزی سرکوب کنونی جنبش دانشجوئی نیز، مقدمتا خامنه ای وارد میدان عمل گردید.

خامنه ای، روز چهارم شهریور در دیدار با گروهی از دانشجویان بسیجی و دست چین شده، با توجه به گسترش و تعمیق اعتراضات دانشجویی در دانشگاه های کشور، نسبت به “طرح دشمنان برای ایجاد اختلال در کار علمی دانشگاه ها” هشدار داد و گفت ” باید مراقب بود تا هدف آشکار و مشخص دشمن برای اینکه حداقل مدتی دانشگاه ها را به تعطیلی، تشنج و اختلال بکشاند، محقق نگردد”.

خامنه ای با بیان اینگونه اراجیف، هم ایده تعطیلی کوتاه مدت دانشگاه ها توسط دولت و رژیم را مطرح کرده و هم خواسته نعل وارونه بزند تا در صورت اجرای این امر، دانشجویان و جنبش دانشجوئی را مسبب تعطیلی دانشگاه ها معرفی کند.

او چند روز بعد، در دیدار با استادان و اعضای هیات علمی دانشگاه های کشور نیز، وحشت و نگرانی خود را از شکاف و گسست دانشجویان نسبت به ایدئولوژی جمهوری اسلامی ابراز کرد.

خامنه ای در دیدار خود با اساتید دانشگاه ها که روز هشتم شهریور انجام شد گفت: “آموزش علوم انسانی در دانشگاه ها، منجر به شکاکیت و تردید در مبانی دینی و باعث بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود”.

یک هفته بعد از سخنرانی های کذائی خامنه ای و صدور دستورالعمل های سرکوب گرانه او، دیگر عناصر رژیم وارد میدان شدند.

علی فضلی، فرمانده سپاه سیدالشهدای استان تهران به همراه  مرتضی تمدن استان دار تهران و کامران دانشجو وزیر علوم دولت احمدی نژاد، در دیدار با بسیج دانشجوئی دانشگاه های تهران، از برنامه ریزی سپاه پاسداران برای مقابله با اعتراضات جنبش دانشجوئی خبر داد.

این فرمانده نظامی سپاه، ضمن بیان خبر نشست مشترک خود با روسای  دانشگاه های تهران، جهت مقابله با اعتراضات دانشجوئی در هنگامه بازگشائی دانشگاه های کشور، وضعیت دانشگاه ها را “آتش زیر خاکستر” خواند.

مرتضی تمدن نیز دانشجویان را “جهت تلاش برای ایجاد فتنه در دانشگاه ها” متهم کرد و کامران دانشجو وزیر به اصطلاح علوم نیز گفت: من تنها دغدغه دین دارم و دانشگاه ها نیز باید همین دغدغه را داشته باشند”.

بعد از طرح اینگونه تهدید های خامنه ای و دست اندرکاران دولت احمدی نژاد، که علنا و آشکارا  سرکوب وسیع جنبش دانشجوئی را دردستور کار خود قرار داده اند، حسین شریعتمداری، حلقه دیگر این زنجیره به هم پیوسته ارتجاع دینی وارد میدان شد.

شریعتمداری، بازجو، شکنجه گر و نمایده خامنه ای در روزنامه کیهان که عملا سخنگوی رسانه ای  دستگاه امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی را نیز به عهده دارد، همان اراجیف خامنه ای را به نوعی دیگر تکرار کرد.

روزنامه کیهان روز ٢٨ شهریور در ستون اخبار ویژه خود با “شایعه خواندن طرح انقلاب فرهنگی دوم” نوشت: “بنا بر اطلاعات دریافتی، برخی از چهره های شناخته شده جریان اصلاحات که به عنوان بازوهای اجرائی ضد انقلاب در پروژه به تعطیلی کشاندن دانشگاه ها عمل می کنند، در دروغی آشکار تاکید می کنند که نظام قصد دارد که با تعطیل کردن ترم اول دانشگاه ها، دست به تصفیه گسترده اساتید زده و انقلاب فرهنگی دیگری راه بیندازد”.

به راستی دانشجویان و یا به زعم خامنه ای، “دشمن” چگونه می تواند دانشگاه ها را به تعطیلی بکشاند؟ در واقع، دشمن همان خامنه‌ای و رژیم حاکم است که می خواهد با اعمال فشار و نیروی نظامی، دانشجویان را از حضور در دانشگاه ها باز دارد؟ درب دانشگاه ها را پلمب و با استقرار نیروهای امنیتی و اطلاعاتی خود در مقابل درب ورودی دانشگاه ها، از هرگونه نزدیکی و تلاش دانشجویان برای ورود به دانشگاه ممانعت به عمل آورد.

به سادگی می توان دریافت که تحقق اراجیف و خیالبافی های خامنه ای، فقط و فقط طرح رژیم بوده و توسط خود جمهوری اسلامی، نیروی انتظامی و  عناصر امنیتی آن میسر است. و در ثانی، اساسا، دانشجویان نفعی در تعطیلی دانشگاه ها ندارند.

همه تبلیغات کذائی خامنه ای و دولت انتصابی او، جهت متهم کردن دانشجویان در “ایجاد اغتشاش وتعطیل کردن دانشگاه ها”، از این واقعیت ناشی می شود که، سران جمهوری اسلامی بیش از همه می دانند که نفع و ماهیت وجودی جنبش دانشجوئی با بازگشائی و  باز بودن دانشگاه های کشور گره خورده است. و این تنها رژیم ارتجاعی حاکم بر ایران است که از حضور چند میلیون دانشجو در دانشگاه های کشور و نیز گسترش دامنه اعتراضات دانشجوئی به هراس افتاده است.

اثبات این مدعا چندان هم دشوار نیست. چرا که، همزمان با تکرار این گونه اراجیف، پیشاپیش و قبل از بازگشائی رسمی دانشگاه ها، پروژه احضار دانشجویان به کمیته های انضباطی، صدور احکام زندان و محرومیت از تحصیل، فراخوان و پرونده سازی علیه دانشجویان توسط وزارت اطلاعات، و نیز دادگاهی کردن فعالین جنبش دانشجوئی در دانشگاه های مختلف کشور، در سطحی وسیع، گسترده و بی سابقه آغاز شده است.

احضار ١٠ تن از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه به اداره اطلاعات این شهر، احضار گسترده دانشجویان این دانشگاه به کمیته انضباطی و صدور احکام تعلیق برای آنها، احضار ١۵ دانشجوی دانشگاه کاشان به کمیته انضباطی و ٢ دانشجوی خواجه نصیر به دادگاه به اصطلاح انقلاب، احضار ٢٠ تن از دانشجویان دانشگاه هنر به کمیته انضباطی، یک تن به دادگاه انقلاب و بازداشت، ضرب و شتم و عزل معاون دانشجوئی این دانشگاه به خاطر دفاع از دانشجویان، احضار بیش از ۵٠ دانشجوی دانشگاه تهران و تعدادی از دانشجویان علم و صنعت به کمیته انضباطی  و نیز احضار وسیع دانشجویان دانشگاه شیراز و قزوین به نهادهای امنیتی، محرومیت از تحصیل ٨ تن از دانشجویان دانشگاه تبریز، احضار بیش از ۵٠ تن از دانشجویان دانشگاه مازندران به کمیته انضباطی و صدور احکام زندان و محرومیت از تحصیل برای ٨ تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، ممنوعیت از تحصیل ۴۵ تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان، احضار بیش از ٣٠ تن از دانشجویان چهارمحال بختیاری و ١١دانشجوی بوعلی همدان به کمیته انضباطی و ده ها نمونه دیگر، تنها گوشه ای از پروژه تشدید سرکوب جنبش دانشجویی است که پیش از بازگشائی دانشگاه ها صورت گرفته است.

گسترش تهدید، ارعاب، سرکوب و امنیتی کردن فضای دانشگاه های کشور آنهم در چنین ابعادی، لااقل در سال‌های اخیر بی سابقه بوده است.  به راستی چرا؟

واقیعت آن است که خامنه ای و دولت احمدی نژاد، هم اکنون در بحرانی ترین شرایط حکومتی خود قرار دارند. بعد از به اصطلاح انتخابات ٢٢ خرداد و خیزش انقلابی جوانان، دانشجویان و توده های  میلیونی مردم در اعتراض به این خیمه شب بازی انتخاباتی، وضعیت جدیدی در جامعه بوجود آمده است. در موقعیت بوجود آمده، جمهوری اسلامی با یک بحران عمیقا سیاسی روبرو گردیده است. نخستین نتیجه بحران موجود، ایجاد شکاف و چند دستگی در میان جناح های حاکمیت است که در ماه های اخیر به منتها درجه خود رسیده است. بحران حاکم بر جامعه و حضور توده های میلیونی مردم در اعتراضات خیابانی، که انفجار خشم فرو خفته سی ساله توده های سرکوب شده را به نمایش گذاشت، گویای خصلت انقلابی بحران کنونی حاکم بر جامعه است. بحران انقلابی موجود، جمهوری اسلامی و دولت احمدی نژاد را با خطر گسست و از هم پاشیدگی مواجه کرده است. در چنین وضعیت بحرانی، که رژیم را در همه عرصه های داخلی و خارجی فرا گرفته است، تشدید اعتراضات مردمی و خیزش جنبش های اجتماعی، به‌ویژه جنبش دانشجوئی، بیش از هر زمان دیگر وحشت و هراس سران رژیم را بر انگیخنه است.

اعتراضات دانشجویان، خصوصا از همان نخستین ساعات اعلام نتایج مضحکه انتخاباتی، خامنه ای و دستگاه های امنیتی رژیم را نسبت به دامنه اعتراضات جنبش دانشجوئی بیش از گذشته حساس کرده است. حمله به خوابگاه کوی دانشگاه تهران در سحرگاه ٢۵ خرداد، کشتار، دستگیری و به قتل رساندن تعدادی از دانشجویان دستگیر شده در زیر شکنجه، آغازی بر این یورش سراسری رژیم به دانشگاه های کشور بود.

به رغم همه این وحشیگری ها و کشتارها در سه ماهه اخیر، جمهوری اسلامی نه تنها، قادر به سرکوب و مهار اعتراضات توده ها و جنبش دانشجوئی نشده است بلکه، با بازگشائی دانشگاه ها، به یقین اعتراضات دانشجوئی ابعاد سراسری وسیع تری خواهد یافت.

اینکه جمهوری اسلامی نسبت به  اعتراضات جنبش دانشجوئی در هراس و وحشت بسر می برد، طبیعتا امر تازه ای نیست. جمهوری اسلامی همواره از جنبش های اجتماعی، به‌ویژه جنبش اعتراضی دانشجویان در هراس بوده است. ترس امروز جمهوری اسلامی در شرایط بحران کنونی رژیم، عدم مهار جنبش دانشجوئی در چهارچوب دانشگاه ها است. این ترس رژیم، برخاسته از این واقعیت است که اعتراضات وسیع جوانان و توده ها میلیونی مردم، بعد از خیمه شب بازی انتخاباتی ٢٢ خرداد، از دانشگاه ها شروع و آنگاه در پیوند با توده ها، به خیابان ها کشیده شد.

در واقع باید گفت همه نگرانی کنونی خامنه ای و نیروهای سرکوبگر رژیم از همین امرنشات گرفته است.  ترس اصلی رژیم از اعتراضات کنونی جنبش دانشجوئی در این نهفته است که، در موقعیت بحران کنونی و خیزش انقلابی توده های مردم، اعتراضات جنبش دانشجویی، دیگر عملا در چهارچوب دانشگاه ها باقی نمی ماند و در پیوند با توده های مردم، سبب گسترش اعتراضات مردمی و خیزش انقلابی توده ها می گردد.  جنبشی که به رغم تشدید کشتار، سرکوب، دستگیری، شکنجه و تجاوز به زندانیان توسط  نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، همچنان در درون جامعه و بیرون از دانشگاه ها به صورت علنی و آشکار وجود دارد.

اگر خامنه ای، دولت احمدی نژاد و نیروهای امنیتی رژیم سر سوزنی مطمئن بودند که می توانند جنبش دانشجوئی را در چهار چوب دانشگاه ها مهار کنند، هرگز اینهمه با تهدید و ارعاب بر طبل تعطیلی دانشگاه ها نمی کوبیدند. بازگشائی دانشگاه ها، به همان اندازه که به کابوس خامنه ای تبدیل شده است، نقطه قوت و ارتقاء سطح مطالبات و اعتراضات جنبش دانشجوئی در موقعیت بحران انقلابی کنونی است.

دانشجویان مبارز و به ویژه دانشجویان چپ، رادیکال و انقلابی، به خوبی آگاه اند که جنبش دانشجوئی اکنون، در موقعیتی کاملا متفاوت با پیش از ٢٢ خرداد قرار دارد.

این واقعیت نیز پوشیده نیست که، ماهیت وجودی این جنبش در بازگشائی و بازبودن دانشگاه ها تعریف می شود. همان چیزی که خامنه ای و رژیم از آن وحشت دارد. اگر جمهوری اسلامی و نیروهای امنیتی آن با سرکوب و پرونده سازی نتوانند اعتراضات جنبش دانشجوئی را مهار کنند –که یقینا نمی توانند – چه بسا، ممکن است با طرح برنامه های از پیش طراحی شده، توطئه تعطیلی کوتاه مدت دانشگاه ها را عملی سازند. لذا، فعالین و سازماندهندگان این جنبش با آگاهی از این امر، ضمن خنثا کردن توطئه‌های رژیم و عوامل آن در دانشگاه‌ها، باید برای سازماندهی هر چه گسترده‌تر مبارزات دانشجوئی در ابعادی سراسری تلاش کنند.

جنبش دانشجوئی هم چنین می داند که، شعارها و طرح مطالبات این جنبش، هم اکنون با شعارها و مطالبات عمومی مردم پیوند خورده است. بر بستر چنین واقعیتی، طبیعی است که جنبش دانشجوئی در طرح شعارها و مطالبات خود، باید مطالبات انقلابی توده مردم را مد نظر داشته تا بدین وسیله پیوند جنبش دانشجوئی و خیزش انقلابی مردم، باز هم تعمیق بیشتری یابد.

علاوه بر تعمیق چنین پیوندی، قدر مسلم جنبش دانشجوئی، گرایش رادیکال، انقلابی، سوسیالیست و فعالین این جنبش، به خوبی واقف هستند که تحقق امر پیوند بیشتر مبارزاتی جنبش دانشجوئی با مبارزات توده ها و طرح مطالبات رادیکال در سطح عمومی جنبش انقلابی مردم، با جهت گیری کلی جنبش دانشجوئی در پیشبرد امر سازماندهی وسیع تر توده های دانشجوئی و نیز رادیکالیزه شدن درونی خود این جنبش،امکان پذیر است.

امروزه این امر بر همه مبرهن است که، نظام جمهوری اسلامی با سرکوب، کشتار، زندان، شکنجه و تجاوز شکل گرفته و تا واپسین روزهای حیات ننگین اش هم، از سرکوب، کشتار، شکنجه و تجاوز دست بر نخواهد داشت. این رژیم را می بایست با اتحاد همه جنبش های اجتماعی و با حضور طبقاتی طبقه کارگر در راس جنبش اعتراضی توده های مردم، با یک اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه توده ای سرنگون ساخت.

همه وحشت خامنه ای، دولت احمدی نژاد و عوامل ریز و درشت جمهوری اسلامی، از جنبش دانشجوئی و بازگشائی دانشگاه ها، در تحقق همین امر نهفته است. چرا که در وضعیت فعلی، دانشگاه ها و جنبش اعتراضی دانشجوئی، یکی از عوامل موثر در گسترش اعتراضا ت جوانان و خیزش انقلابی بیشتر توده های مردم در جامعه است.

متن کامل نشریه کار، شماره ۵۵۸، نیمه اول مهر ۱۳۸۸، در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.