سال نو تحصیلی: چشم‌انداز و راه‌کارهای جنبش‌های دانشجویی و معلمان

سال گذشته‌ی تحصیلی برای جمهوری اسلامی خوش یُمن نبود. جنبش دانشجویی به رغم همه‌ی سرکوب‌ها، گام‌هایی در عمق به پیش برداشت و جنبش معلمان که از اسفند ۸۵ اوجی دوباره یافته و در فروردین و اردیبهشت با اعتصابات و تجمعات معلمان ادامه پیدا کرد، ضمن آن که رژیم را با چالش‌های جدی روبرو ساخت، تجارب گرانقدری برای جنبش معلمان به ارمغان آورد.

اعتراضات معلمان در سال تحصیلی گذشته منجر به بازداشت صدها معلم و زندان و محاکمه جمعی از آن ها شد. معلمان در جریان اعتراضات شان مورد تهاجم نیروهای انتظامی و امنیتی قرار گرفته و در این راه هزینه های بسیاری پرداخت کردند. بسیاری از معلمان احکام اخراج، تبعید و بازنشستگی اجباری گرفتند. برخی آنان نیز به دلیل شرکت در اعتراضات، احکام تنبیهی مانند کسری حقوق دریافت کردند.

رژیم در عین سرکوب خشن اعتراضات معلمان، سعی داشته و دارد با انجام اصلاحاتی محدود در مزایا و حقوق معلمان که البته با خواست های معلمان فاصله بسیار دارد، به نوعی زمینه های حرکات اعتراضی معلمان را کم رنگ کند. اما واقعیت این است که جنبش اعتراضی معلمان نه با سرکوب و نه با اصلاحات محدود این چنینی از بین نخواهد رفت و زمینه های جنبش دوباره اوج گرفته ی معلمان بسیار عمیق تر از آن است.

اگر نگاهی به خواست های معلمان بیاندازیم، می توان دو موضوع اصلی را در خواست های شان دید که رژیم  نه قادر  و نه حاضر به پاسخگویی به آن ها است. این دو موضوع اصلی، وضعیت معیشتی معلمان و تشکل مستقل هستند، تشکلی که بتواند از خواست ها و منافع آن ها دفاع کند.

رژیم قادر به حل معضل معیشتی معلمان نیست. چرا؟ جواب به این سوال بسیار ساده است. به همان دلیل که قادر به حل مشکل دستمزد و معیشتی کارگران، بیکاران و سایر اقشار تهیدست جامعه نیست. به همان دلیل ساده که هر سال با رشد سرسام آور تورم و گرانی مسکن و کالاهای مورد نیاز مردم، فقرای جامعه فقیرتر می شوند و توده های وسیع دیگری نیز به صف فقرا اضافه می شوند.

بالا رفتن دستمزدها و وضعیت اسف بار معیشتی، تنها مختص معلمان نیست. کارگران نیز از این وضعیت رنج برده و خواستار بهبود شرایط زند گی و بالا رفتن دستمزدهای شان هستند. اما رژیمی که پاسدار مناسبات سرمایه داری ست و “سود” در آن حرف اول و آخر را می زند، نیروی کار ارزان قیمت برای آن ارزش “طلا” را دارد!

برای مثال، در شش ماهه ی اول سال، ما شاهد چهار موج گرانی بوده ایم که نه تنها اضافه دستمزد ناچیز کارگران و افزایش حقوق معلمان را بلعیده، بلکه منجر به کاهش قدرت خرید آن ها نسبت به سال گذشته نیزگردید. در جوامع سرمایه داری مبارزه برای بالا رفتن دستمزد، مبارزه ای طولانی با کشاکش های بسیار است.  اما این دستمزدها (دستمزد واقعی) در ایران آن چنان به قهقرا رفته که بین دستمزدها و خط فقر دره ای عمیق به وجود آمده است.

جالب این است که در سال های اخیر و به رغم بالا رفتن کم سابقه ی قیمت نفت و در نتیجه درآمد دولت از این بخش، برای توده های ایران ، حاصلی جز فقر بیشتر نداشته است.

اما رژیم حاضر به پذیرش تشکل مستقل معلمان نیز نیست. چرا؟ چواب به این سوال نیز بسیار ساده است و تجربه ی عملی سال های اخیر آن را اثبات می کند. نگاهی به سندیکای کارگران شرکت واحد بیاندازید. تشکلی که تنها پانزده هزار نفر را شامل می شد. رژیم با این تشکل چه برخوردی کرد؟

اما مبارزات معلمان در سال گذشته تحصیلی درس های مهمی برای معلمان داشت. معلمان در جریان این مبارزات فهمیدند که رژیم نه تنها اهل مذاکره با آن ها نیست، بلکه به هر گونه اعتراض مسالمت آمیزشان نیز قهرآمیز جواب می دهد. معلمان در عمل فهمیدند که به رژیم هیچ اعتمادی نباید کرد. آن ها فهمیدند که مماشات با رژیم معنایی جز شکست  جنبش ندارد و تنها با اتحاد گسترده تر و تشدید مبارزات خود می توانند در برابر رژیم مسلح به تفنگ و زندان به مقابله برخیزند و این یعنی گسترش منطقی رادیکالیسم. رادیکالیسمی که جنبش معلمان را به اتحاد گسترده تر با سایر اقشار و طبقات هم چون کارگران، زنان و دانشجویان فرا می خواند و خواست های آنان را به مرزهایی فراتر می برد. مرزهایی که در واقع خواست های مشترک همه گی آن ها می باشد، خواست هایی چون افزایش دستمزد و آزادی های سیاسی.

در ارتباط با دانش آموزان این نکته را باید گفت که اگر چه در شرایط کنونی ما با چیزی به نام جنبش دانش آموزی  (به فعل درآمده) روبرو نیستیم، اما بی شک حمایت از معلمان و خواست های آنان که محور آن افزایش دستمزدها و آزادی های سیاسی است، به ویژه در ارتباط با دانش آموزان در مقطع دبیرستان، از اهمیت خاصی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یکی از وظایف شان نام برد. دانش آموزان با حمایت از خواست های معلمان به واقع به نوعی از وضعیت خود نیز شکایت می کنند. وضعیتی که خانواده های شان با آن درگیر هستند و بی شک خواست اغلب پدران و مادران شان، در محیط کار،  نیز همین است. موضوع دیگری نیز که دانش آموزان باید به آن توجه کنند، بازماندن هر سال تعداد بیشتری از کودکان از تحصیل است. هر ساله هزینه های تحصیلی و فقر منجر به بازماندن هر چه بیشتر کودکان از تحصیل می گردد. تحصیل رایگان (که لوازم و ابزار تحصیل نیز جزیی از آن است) و ممنوعیت کار کودکان دو خواست جنبش دانش آموزی می تواند باشد.

اما جنبش دانشجویی هم در سال گذشته هزینه های بسیاری پرداخت کرد. سالی که نشان داد چپ انقلابی بار دیگر و با قدرت به دانشگاه ها بازگشته و خواب بورژوازی را آشفته ساخته است. مراسم شانزده آذر سال گذشته نمود بارزاین بازگشت قدرتمندانه بود.

در این سال بسیاری از دانشجویان بازداشت و در زندان های مخوف رژیم متحمل شکنجه های بسیاری گشتند. بسیاری از دانشجویان هنوز در زندان بسر می برند و برخی از آن ها در بی دادگاه های رژیم به زندان محکوم شدند.

هم چنین بسیاری از دانشجویان احکام تعلیق و یا اخراج دریافت کرده و از ادامه تحصیل گروهی دیگر از  دانشجویان در مراحل بالاتر تحصیلی ممانعت به عمل آمد.

اما رژیم به رغم همه ی این اقدامات که به واقع “انقلاب فرهنگی دوم” جمهوری اسلامی در دانشگاه ها بوده و هنوز هم ادامه دارد، نتوانست این جنبش را به سکوت واداشته وحتا درزبان نیز مجبور به اعتراف به شکست در دانشگاه ها شد.

اعتراضات دانشجویی در این سال اگر چه شاید به گسترد گی سال های گذشته نبود و این امری طبیعی در شرایط کنونی هست، اما نکته مهم درس هایی ست که جنبش دانشجویی از سال گذشته گرفت و پیشرفتی که در عمق داشت.

روند سیاسی سال های اخیر، به همراه سرکوب عریان دانشجویان با روش هایی هم چون شکنجه که اخبار چگونگی این وحشی گری ها در همه جا پخش گردیده است، ماهیت رژیم در کلیت آن را به وضوح در برابر دیده گان عموم قرار داد و راه را بر هر گونه توهم پراکنی بست. سال گذشته سالی بود که صف بندی های سیاسی بدون هیچ ابهامی شکل گرفت. زدودن این ابهامات که به ویژه پس از دوم خرداد سال ۷۶ شکل گرفته و در اشکال گوناگون ادامه پیدا کرده بود، نقطه قوت مهمی برای جنبش دانشجویی است. امروز پرچمداران جنبش دانشجویی به خوبی به ماهیت رژیم، روش مبارزه با آن و راه حل ها آگاهند. از همین روست که جنبش دانشجویی، امروز تاکید ویژه ای به اتحاد با طبقه کارگر و سایر اقشار ستم کش جامعه دارد.

جنبش دانشجویی اما باید به این نکته توجه کند که اکنون جنبش در یک مرحله ی گذار است. مرحله ی گذار از مبارزات جنینی، پراکنده و با خواست های اغلب صنفی محدود، به مرحله مبارزات بلوغ یافته، متحد و با خواستهای مشخص سیاسی.

در این مرحله جنبش دانشجویی وظیفه دارد، ابزارهای مناسب اش را برای این گذار از هم اکنون فراهم آورد. شرکت در مبارزات گوناگون دانشجویی از مسایل صنفی هم چون خوابگاه، شهریه و سایر هزینه های تحصیلی، غذا و غیره تا آزادی های سیاسی در سطح دانشگاه و پیوند آن با آزادی های سیاسی در جامعه، ضمن آن که پویایی جنبش دانشجویی را حفظ می نماید، ضرورت های پیشبرد مبارزه و عمق دادن به آن را نیز برای شرکت کننده گان در آن مبارزات هویدا می سازد.

یکی از این موارد حمایت از مبارزات دانش جویان یک دانشگاه توسط دانشجویان دانشگاه های  دیگر است. تلاش و یافتن ساز و کارهایی که بتواند دانشجویان را در سطحی وسیع متحد سازد و آن ها را در مبارزات شان در یک دانشگاه مورد حمایت قرار دهد، یکی از حلقه های مهم درسال جدید تحصیلی باید باشد واین امر متحق نمی شود مگربا شرکت عملی در مبارزات، مبارزاتی که ضرورت ها را در زیر آفتابی درخشان در جلوی چشم شرکت کننده گان قرار می دهد.

دانشجویان در عین حال باید به دنبال تشکلات خاص خود اعم از مخفی، نیمه مخفی و علنی باشند. دانشجویان هرگز نباید این اصل را فراموش کنند که به دشمن (رژیم جمهوری اسلامی) نباید اعتماد کرد.

این که در سال جدید تحصیلی جنبش هایی هم چون جنبش معلمان و دانشجویان چه مسیری را طی خواهند کرد و نماد بیرونی این جنبش ها چه خواهد بود، بسته گی به موارد بسیاری دارد که از هم اکنون نمی توان آن ها را پیش بینی کرد. اما دو نکته بر همه ی ما روشن است اول این که جنبش کنونی که بر بستریک  بحران سیاسی و اقتصادی شکل گرفته و با توجه به چشم اندازهای بحران و مجموعه ی شرایط سیاسی، سرکوب شدنی نیست و دوم آن که معلمان و دانشجویان با تکیه بر تجارب سال های قبل و به ویژه سال گذشته، آگاه تر، هوشیارتر و قدرتمند تر به مبارزات خود ادامه خواهند داد.

برگرفته از نشریه “کار” شماره ۵۱۰ – نیمه اول مهر ۱۳۸۶

POST A COMMENT.