جنبش کارگری در سال ۹۶، ویژگی‌ها و ارزیابی

جنبش کارگری در سال ۹۶ وارد مراحل اعتلا یافته‌تری شد. همراه با رشد و گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری، طبقه حاکم نیز با وحشی‌گری بیشتری به اعمال قهر و سرکوب علیه کارگران پرداخت. احضار و بازداشت، محاکمه، زندان و اخراج کارگران پیشرو و فعالان اعتصاب که چندین سال است به شیوه مرسوم طبقه سرمایه‌دار حاکم و دولت این طبقه تبدیل شده، در سال ۹۶ نیز ادامه یافت و تشدید گردید. صدها کارگر به جرم سازماندهی اعتصاب و اعتراض و یا شرکت در آن و به‌خاطر مبارزه برای احقاق حقوق خویش مورد پیگرد و تعقیب دستگاه قضایی و امنیتی قرا رگرفتند.

این اقدامات سرکوب‌گرانه‌ی عریان که از همان نخستین روزهای فروردین با بازداشت ۶ کارگر پالایشگاه نفت کرمانشاه آغاز شد تا آخرین روزهای سال ۹۶وبازداشت و بازجوئی مکررکارگران هفت تپه و فعالان سندیکای ان ها بی‌وقفه ادامه داشت. بازداشت ۱۰ کارگر گروه ملی فولاد، احضار ۲۰ کارگر هپکو، ۴ کارگر کارخانه سیمان مسجدسلیمان (کارون)، اخراج ۷ کارگر قند یاسوج، ۱۱ کارگر مخابرات لرستان، ۲ کارگر کنتورسازی، ۱۵ کارگر فولاد خوزستان، ۱۴ کارگر خودروسازی مدیران خودرو و ده‌ها کارگر پیشرو دیگر در رینگ‌سازی، پتروشیمی، معدن، مخابرات و سایر کارخانه‌ها و موسسات تولیدی و خدماتی، تنها نمونه‌هایی از اقدامات سرکوب گرانه طبقه سرمایه‌دار حاکم علیه طبقه کارگر است. تنها در هفت‌تپه بیش از ۷۰ کارگر احضار و بازداشت و یا زندانی شدند و شمار زیادی از اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه و هیات مدیره آن، بارها بازداشت شده و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفتند. در برخی دیگر از شرکت‌ها و کارخانه‌ها مانند شرکت برق منطقه‌ای مازندران و آجر آهکی پل‌دختر، مدیریت یا حراست، کتبا کارگران پیشرو را مورد تهدید قرار دادند که در صورت اعتصاب و پیگیری مطالبات کارگران “منفصل از خدمت” (اخراج) خواهند شد.

سال ۹۶ اما طبقه حاکم و رژیم سیاسی سرکوبگر پاسدار منافع آن، علاوه بر کاربست شیوه‌های مرسوم سرکوب و استفاده از دستگاه امنیتی و قضایی و احضار ، بازداشت ، محاکمه و زندان و علاوه بر پرونده‌سازی‌ها و محاکمات مکرر فعالان کارگری و سندیکایی و صدور احکام جدید زندان و تشدید فشار بر کارگران زندانی، در موارد متعددی به ضرب و شتم کارگران پرداخت و اعتصاب و اعتراض مسالمت‌آمیز کارگران را با قهر و خشونت عریان و حتا شلیک گاز اشک‌آور به صورت کارگران پاسخ داد.

سال ۹۶ شیوه‌ها و دامنه سرکوب کارگران حتا از این هم فراتر رفت. سرمایه به قصدمرعوب ساختن نیروی کارمعترض، با سازماندهی اراذل و اوباش جیره‌خوار خود در باندهای سیاه نقابدار مسلح به سلاح‌های گرم و سرد، به سوءقصد علیه فعالان سندیکایی و کارگران پیشرو متوسل شد و در صدد ایجاد رعب و هراس در میان کارگران به‌ویژه کارگران آگاه و پیشرو و تشکل‌های کارگری برآمد تا کارگران پیشرو و تشکل‌های کارگری را یا به سکوت و بی‌تفاوتی وادارکند و یا آن‌ها را از میدان مبارزه خارج سازد.

تشدید سرکوب کارگران در سال ۹۶، تنها جزیی از سیاست‌های کلی‌تر طبقه حاکم در قبال جنبش طبقاتی کارگران بود. سیاست‌هایی که می‌بایستی با برنامه بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول مطابقت می‌داشت. از این رو اجرای سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال که ناظر بر تشدید استثمار و بی‌حقوقی کارگران است، ادامه یافت. خصوصی‌سازی، بیکارسازی، قراردادهای موقت و سفید امضا، کارهای روزمزد و پیمانی، بازپس‌گیری دستاوردهای طبقه کارگر، محرومیت از بیمه و تامین اجتماعی، تصویب قوانین جدید علیه کارگران، وخامت ایمنی محیط کار و بی‌توجهی به جان و سلامت کارگران و امثال آن تشدید گردید. در همین رابطه طرح کاج (کارورزی و اشتغال جوانان) که نسخه‌ دیگر طرح استاد شاگردی دوران احمدی‌نژاد بود و در واقع طرح بیگاری کشیدن از دانش‌آموختگان دانشگاهی و تامین نیروی کار مجانی برای سرمایه‌دار است، به مرحله اجرا گذاشته شد. ناایمنی محیط کار نیز صدها حادثه دلخراش آفرید که تنها یک نمونه آن، انفجار معدن ذغال‌سنگ زمستان یورت، ۴۳ قربانی بر جای گذاشت.

به‌رغم تمام این فشارها، محدودیت‌ها و تعرضات پی‌درپی سرمایه علیه نیروی کار و به‌رغم اقدامات سرکوب‌گرانه و توطئه‌آمیز طبقه حاکم علیه طبقه کارگر، اما در سال ۹۶ ما نه فقط شاهد رشد و گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری به لحاظ کمی و کیفی، بلکه هم‌چنین شاهد اعتلاء جنبش طبقاتی کارگران هستیم.

این واقعیت را کسی نمی‌تواند انکار کند که جنبش کارگری به چنان مرحله‌ای از رشد و پیشرفت خود رسیده است که اولا قائم به این یا آن فرد و فعال کارگری و سندیکایی نیست. چرا که با احضار و بازداشت هر فعال اعتصاب و کارگر پیشرو، چندین کارگر دیگر آماده‌اند جای او را پر کنند. ثانیا تجارب گذشته و نیز تجربه مبارزات کارگری در سال ۹۶ مکرر این موضوع را ثابت کرده است که با سرکوب و بازداشت و زندان نمی‌توان در برابر مبارزات و اعتراضات کارگری سد و مانعی ایجاد کرد. تداوم اعتراضات کارگری تا آخرین روزهای اسفند ۹۶ نیز گویای همین واقعیت است.

اعتراضات کارگری در سال ۹۶ نیز عمدتا در شکل اعتصاب و تجمع و در موارد زیادی با تظاهرات و راهپیمایی همراه بود. شمار اعتراضات کارگری در سال ۹۶ به قدری زیاد است که حتا نام بردن آن‌ها نیز از حوصله و حجم این مقاله خارج است. همین‌قدر کافی‌ست گفته شود این اعتراضات تمام بخش‌های تولیدی و خدماتی از نفت و گاز و پتروشیمی و فولاد و ذوب‌آهن گرفته تا معادن و کاشی‌سازی، سیمان، سدسازی چوب و کاغذ و قند و روغن‌نباتی و نساجی و کشت‌وصنعت‌ها و تا برق و مخابرات و راه‌آهن و حمل‌ونقل بار، مترو، اتوبوس، تاکسی و آب و فاضلاب و فضای سبز و اکثر قریب به اتفاق شهرداری‌ها را دربرگرفت. حضور خانواده‌ها در تجمعات و اعتراضات خیابانی پُررنگ‌تر شد. کارگران اخراجی، جوانان بیکار و متقاضیان و جویندگان کار نیز در موارد متعددی دست به اعتراض زدند. افزون بر این‌ها کارگران بازنشسته ده‌ها واحد و کارخانه، تجمعات و راهپیمایی‌های اعتراضی متعددی را سازمان دادند. کارگران بازنشسته فولاد چند اعتراض و تجمع باشکوه سراسری برپا کردند. بازنشستگان کشوری و لشگری نیز چند تجمع سراسری برگزار نمودند. شایان ذکر است که علاوه بر کارگران رشته برق و مخابرات که مانند سال‌های قبل‌تر، در چندین نوبت تجمعات اعتراضی سرتاسری را سازمان دادند و کارگران پتروشیمی و معادن ذغال‌سنگ که پیش از این دست به اعتصاب و تجمع سراسری زده بودند، سال ۹۶ ما در دو رشته دیگر نیز شاهد اعتراضات فراواحدی و سرتاسری هستیم. در صندوق بیمه کشاورزی و در شرکت حمل‌ونقل بین‌المللی خلیج فارس.

تنها درنیمه دوم سال ۹۶، صدها کارگر صندوق بیمه کشاورزی به نمایندگی از ۵۸۰۰ پرسنل این شرکت، بیش از ۴ بار از سراسر کشور به تهران رفتند و در برابر مجلس، بانک کشاورزی و سایر نهادهای حکومتی دست به تجمع زدند. هم‌چنین صدها کارگر شرکت حمل‌ونقل خلیج‌فارس به نمایندگی از حدود ۱۳۰۰ کارگر این شرکت بیش از ۷ بار در تهران و اسلام‌شهر، در برابر دفتر مرکزی شرکت، وزارت اقتصاد و وزارت کار دست به تجمع زدند. این بدان معناست که اعتصابات و اعتراضات فراواحدی و تشکلات رشته‌ای در حال افزایش و گسترش است. افزایش اعتراضات و اعتصابات فرا واحدی، گسترش پیوند و ارتباط میان کارگران واحدهای مختلف یک رشته، تنها یکی از مختصات جنبش کارگری در سال ۹۶ است.

از دیگر ویژگی‌های جنبش کارگری در سال ۹۶ افزایش شعارها و خواست‌های سیاسی‌ست. کارگران در برخی از واحدهای تولیدی و خدماتی مانند هپکو به مبارزه مستقیم با دولت برخاستند. این کارگران ضمن افشای پیوند میان دستگاه‌های مختلف دولتی مانند پلیس و قوه‌قضایی و اجرایی و حمایت آن‌ها از سرمایه‌دار، دولت دینی و سیاست خارجی آن را مستقیما زیر سوال بردند و در مخالفت با سیاست دولت در زمینه خصوصی‌سازی، مبارزات مستمر و پرشوری را سازمان دادند. دو نمونه برجسته در این زمنیه که در واقع نمایان‌گر وضعیت و خواست عمومی کارگران تمام کارخانه‌ها و صنایعی‌ست که دولت آن را به بخش خصوصی واگذار نموده است، مبارزات یکپارچه، مستمر و پرشور کارگران هفت‌تپه و کارگارن آگاه و شجاع هپکوست.

در هپکو این مبارزات به تغییر مالک کارخانه منجر شد و تا آن جا پیش رفت که وزیر کار را وادار ساخت به مسئولیت دولت در قبال واحدهای واگذار شده اعتراف کند. او گفت : “ما به عنوان دولت وظیفه داریم مشکلات کارگران را رفع کنیم… و نمی‌توانیم به صرف خصوصی بودن شرکت، کارگران را به حال خود رها کنیم چرا که خصوصی‌ سازی آن‌ها توسط دولت انجام شده است”.

بدیهی‌ست که کارگران واحدهای خصوصی شده می‌توانند و باید از این اعتراف وزیر کار، در مبارزات حال و آینده خود استفاده کنند. نه فقط صاحبان جدید واحدهای خصوصی‌سازی شده، بلکه دولت نیز در قبال مسائل و مشکلات عدیده‌ای که کارگران این واحدها با آن روبرو هستند، مسئول‌اند و موظف‌اند این مشکلات را بر طرف سازند.

مبارزه کارگران علیه سیاست خصوصی‌سازی دولت اگرچه در هپکو کم‌وبیش با موفقیت‌های نسبی همراه بوده اما هنوز به نتایج لازم و مطلوب نیانجامیده است .این مبارزه ادامه دارد. وضعیت در هفت‌تپه نیز عینا به همین شکل است. مبارزا ت کارگران هفت‌تپه در این زمینه نیز ادامه دارد و با شعار “نه اسدی نه بیگی – شرکت بشه دولتی” تا سال ۹۷ امتداد یافته است.

نمونه دیگر مبارزه سیاسی کارگران با خواست سیاسی، مبارزات کارگران شرکت واحد برای آزادی کارگر زندانی رضا شهابی بود. سندیکای کارگران شرکت واحد نه فقط تجمعات اعتراضی متعددی از جمله یک تجمع سیاسی بزرگ در مقابل مجلس با خواست آزادی کارگر زندانی را سازمان داد، بلکه با فراخوان رانندگان به حرکت سمبلیک اتوبوس‌ها با سرعت پایین و چراغ روشن به نشانه اعتراض به بازداشت رضا شهابی وبرای آزادی وی که درصد بالایی از رانندگان به آن پاسخ مثبت دادند، آکسیون موفقیت‌آمیزی را برگزار نمود. عمل کارگران شرکت واحد یک عمل سیاسی و خواست آن‌ها نیز خواست سیاسی بود. مبارزه‌ای مستقیم و بی‌واسطه علیه دولت با خواست آزادی یک زندانی سیاسی. این خواست البته در میان بخش‌های دیگری از کارگران نیز رواج یافت.

این نمونه‌ها تماما بیان‌گر این واقعیت است که اولا آگاهی سیاسی در صفوف کارگران رشد وارتقاء یافته و ثانیا خصلت سیاسی مبارزه طبقه کارگر در سالی که گذشت، پُررنگ‌تر شده است.

از مختصات دیگر جنبش کارگری در سال ۹۶، رشد اشکال رادیکال مبارزه توام با رشد آگاهی سیاسی در صفوف کارگران و این واقعیت است که تمایل و آمادگی کارگران برای کنترل و اداره امور کارخانه در حال افزایش است. برجسته‌ترین نمونه در این مورد، کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه است. کارگران در چندین مورد تمام بخش‌های کارخانه را قرق کردند، برق و مخابرات کارخانه را قطع کردند و با خاموش کردن کوره بخار، تمام فعالیت‌های کارخانه را متوقف کردند. کارگران هم‌چنین برای مقابله با کارفرما که از پرداخت معوقات مزدی طفره می‌رفت، ورود و خروج وسائل حمل‌ونقل و خروج شکر را تحت کنترل خود درآوردند و با خالی کردن کامیون‌ها و تریلی‌های حامل شکر، انبار شکر را تحت کنترل خود گرفتند و مانع خروج شکر از کارخانه شدند. برخی اعضای سندیکا و نمایندگان کارگران هفت‌تپه در سخنرانی‌های خود، تمایل کارگران به اعمال کنترل و نظارت و اداره امور کارخانه را بیان داشتند. در یک جمله سال ۹۶، رادیکالیسم و آگاهی و گرایش به کنترل و اداره امور کارخانه در میان کارگران تقویت شد.

افزون بر این در سال ۹۶ اتحاد و همبستگی خواه در میان کارگران یک واحد خواه میان کارگران واحدها و بخش‌های مختلف نیز تقویت شد. کارفرماها و حامیان دولتی آن‌ها تلاش زیادی بکار بردند که با ایجاد تفرقه و دو دستگی درمیان کارگران اعتصابات کارگری را به شکست بکشانند. این تلاش ها بخصوص در فولاد اهواز و هپکو و هفت‌تپه چشمگیر بود. اما کارگران آگاه و پیشرو تلاش‌های مذبوحانه سرمایه‌داران و عمال آن‌ها را خنثا کردند و نمونه‌های درخشانی از اتحاد و همبستگی کارگری را به نمایش گذاشتند. این اتحاد و همبستگی به‌خصوص در هفت‌تپه که در اتحاد میان کارگران بخش صنعت و کشاورزی، کارگران شاغل و بازنشسته، کارگران دائم و روزمزد تجلی یافت ، کم نظیر بود. اما اتحاد و همبستگی کارگری، در حد اتحاد و همبستگی میان کارگران هر واحد خلاصه نشد. وقتی که هپکو دست به اعتصاب و راهپیمایی زد، وقتی که کارگران هپکو و آذرآب مورد یورش وحشیانه مزدران حکومتی قرار گرفتند، کارگران هفت‌تپه و شرکت واحد و دیگر واحدها، از مبارزات و خواست‌ آن‌ها حمایت کرده و همراه با سایر کارگران از سراسر کشور، یورش به صفوف کارگران هپکو و آذرآب را محکوم کردند و این کارگران شرکت واحد بودند که شعار دادند، “هپکو زنده باد – آذرآب پاینده باد”.

در حادثه تلخ انفجار معدن ذغال‌سنگ زمستان یورت نیز نمونه درخشان دیگری از اتحاد و همبستگی کارگری به نمایش گذاشته شد. علاوه بر همدردی هفت‌تپه و شرکت واحد و بسیاری دیگر از کارگران از سراسر کشور، کارگران سایر معادن نیز به یاری کارگران محبوس در اعماق زمین شتافتند و یا با خانواده جانباختگان ابراز همدردی کردند. در این رویدادها نیز نه فقط اتحاد و همبستگی شورانگیز میان کارگران تقویت شد، بلکه در عین حال روحیه اعتراضی نیز در میان کارگران ارتقا یافت.

سال ۹۶ در عین‌حال سالی‌ست که ما شاهد تحرک نسبتا بالای سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه و سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه هستیم. سندیکای کارگران هفت‌تپه در تمام مبارزات کارگران این شرکت نقشی فعال ایفا نمود. این سندیکای مبارز کارگری که محبوب تمام کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه است، توانست در سازماندهی و هدایت مبارزات کارگران که از نخستین ماه سال ۹۶ آغاز شد و تا آخرین ماه آن ادامه یافت، نقش بسیار مهم و فعالی ایفا کند و با موضع‌گیری‌ها و رهنمودهای به‌موقع خود، چراغ راه کارگران این شرکت باشد. سندیکای کارگران شرکت واحد نیز تجمعات اعتراضی متعددی را چه برای آزادی رضا شهابی و چه در رابطه با سایر خواست‌های کارگران سازمان داد. سازماندهی اعتراضات خیابانی برای مسکن کارگران که از آغاز سال ۹۶ شروع شد تا پایان سال جریان داشت و در ماه‌های آخر سال چند هفته به‌طور مستمر و روزانه ادامه داشت، از جمله فعالیت‌های چشمگیر سندیکا بود. سندیکا ی کارگران شرکت واحد که به دعوت سندیکاهای بزرگ کارگری فرانسه و در ارتباط با آن‌ها نماینده خود را به پاریس و ژنو اعزام کرد، توانست تبلیغات مفیدی را به سود کارگران و تشکل‌های کارگری ایران سازمان دهد و با ارائه گزارش‌های افشاگرانه پیرامون وضعیت کارگران، حمایت این سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری مشابه آن را از کارگران ایران و تشکل‌های کارگری جلب کند.

نکته قابل ذکر دیگر این‌که در سال گذشته اتحاد و همکاری میان این دو سندیکای کارگری تقویت شد.هر دوسندیکا با انتشار بیانیه مشترک حداقل مزد ۹۷ و پیشنهاد رقم ۵ میلیون تومان، نقش فعالی در سراسری کردن این خواست ایفا کردند. هر دو سندیکا همکاری‌های خود در فضای مجازی را تقویت کردند. هر دو سندیکا در اتحاد و همبستگی با کارگران معدن یورت و همدردی با بازماندگان آن ها، حمایت فعال از مبازات کارگران هپکو و آذرآب و فولاد و سایر کارگران، نقشی پیشتازانه ایفا کردند. در زلزله غرب کشور، هر دو سندیکا با صدور بیانیه و اظهار همدردی با مردم شهرهای ماتم‌زده کرمانشاه، مردم سایر مناطق کشور را به حضور و کمک‌رسانی مستقل فرا خواندند. دو سندیکا هم‌چنین بیانیه مشترکی در حمایت از خیزش‌های توده‌ای دی ماه صادر کردند و اعمال خشونت علیه اعتراض‌کنندگان را محکوم ساختند. در اثر مبارزات کارگران بویژه فعالیت‌ها و مبارزات سندیکا کارگران شرکت واحد، سرانجام رضا شهابی عضو برجسته هیات مدیره این سندیکا از زندان آزاد شد. آزادی رضا شهابی بدون شک تاثیرات مثبت و تقویت‌کننده‌ای بر سندیکای این شرکت و فعالیت‌های آن خواهد گذاشت. سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه نیز توانست تلاش‌های آشکار و نهانی را که علیه آن و برای تضعیف آن به‌کار افتاده بود با هوشیاری خنثا کند. سندیکا از جمله مانع خرابکاری عناصری شد که گرچه از میان کارگران برخاسته بودند، اما به صف مدیریت و صف اعتصاب‌شکنان پیوسته بودند. سندیکای کارگران هفت‌تپه توانست بر پاره‌ای مشکلات درونی که برایش ایجاد شد، فائق آید.

سال ۹۶ نشانه‌های بسیار اولیه‌ای در جهت نزدیک‌تر شدن جنبش طبقاتی کارگران به جنبش اعتراضی توده‌ای دیده شد و گام‌های کوچک و اولیه‌ای در این راستا برداشته شد. جنبش کارگری در نقش حامی جنبش اعتراضی توده‌ای دی ماه ظاهر شد. برخی کارگران هفت‌تپه و بسیاری دیگر از کارگران علنا از اعتراضات تهیدستان و زحمتکشان شهری به دفاع برخاسته و علیه اراجیف امام جمعه تهران موضع‌گیری کردند. جمعی از کارگران هفت‌تپه، حتا پا را از این هم فراتر گذاشته فراخوان اعتراض خیابانی با شعار “نان کار آزادی” صادر کردند. کارگران کیان تایر که در مقابل وزارت صنعت و معدن و تجارت دست به تجمع زده بودند، وقتی که در محاصره نیروهای سرکوب قرار گرفتند شعار “نترسید نترسید ما همه با هم هستیم” سردادند و بدین ترتیب شعارها و اعتراضات کارگری را با شعارها و اعتراضات خیابانی توده‌ای پیوند زدند.

اما موضوع بسیار مهم دیگری که در سال ۹۶ در جنبش کارگری رخ داد و مثل توپ صدا کرد، حضور زنان کارگر در عرصه مبارزه علنی بود. در هفت‌تپه علاوه بر حضور همسران کارگران مرد و سایر اعضای خانواده‌ها در اعتراضات خیابانی، کارگران زن نیز در تجمعات و اعتصابات هفت‌تپه نقش فعال‌تری ایفا کردند. وقتی که یک کارگر زن بالای سکویی ظاهر شد که اسماعیل بخشی نماینده کارگران از همان سکو، با کارگران سخن می‌گفت، وقتی که این کارگر زن با سخنان خود ۵۰۰ کارگر حاضر در محل را به ادامه مبارزه تا پیروزی ترغیب و تشویق می‌کرد، او در واقع با این کار خود، فرا رسیدن مرحله پیشرفته‌تری از جنبش کارگری را نوید می داد. مرحله‌ای که کارگران مستقل از جنسیت‌شان دست در دست هم و به‌عنوان یک طبقه، به مصاف طبقه سرمایه‌دار برمی‌خیزند.

سخن آخر این‌که جنبش طبقاتی کارگران، صرف نظر از نقص و کمبودهایش که بحث دیگری را می طلبد، در سال ۹۶ گام‌های بسیار مهمی به پیش برداشت و وارد مرحله اعتلا یافته‌تری شد. تمام مختصات و ویژگی‌هایی که فوقا به آن اشاره شد، این را تایید می‌کند. با این اندوخته و با این سابقه، شکی نیست که سال ۹۷، جنبش بالنده طبقه کارگر رشد و اعتلای بیشتری خواهد یافت.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۶۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.